شش نفر از سران عشایر فارس تیرباران شدند!/تکلیف چهار متهم دیگر حوادث فارس چه میشود؟!/وزیر فرهنگ سکته کرد!/شش درصد به درآمد ملی ایران افزوده شده است/دو سناتور انتصابی مشخص شدند!/رئیس مجلس برای درمان به آمریکا میرود!/شوروی در کرایه حمل بار با کشتی به ایران تخفیف میدهد!/یک امریکایی به اتهام قتل همسرش در دادگستری محاکمه میشود!/تقاضای اعدام برای قاتل مادر/اتاق گاز برای اعدام سگهای ولگرد ساخته میشود!/منشی یکی از شعبات دادسرا به اتهام اخذ رشوه بازداشت شد!/مسئلهای به نام قلعه!
شش نفر از سران عشایر فارس تیرباران شدند!
روزنامه «کیهان» نوشت: رأی دادگاه تجدید نظر ویژه زمان جنگ شیراز، در مورد متهمین محکوم به اعدام امروز صبح به موقع اجرا گذاشته شد.
اعدامشدگان عبارتاند از: ناصر طاهری، حبیب شهبازی، خداکرم ضرغامپور، جعفرقلی رستم، فتحالله حیات داودی و حسینقلی رستم.1
تکلیف چهار متهم دیگر حوادث فارس چه میشود؟!
روزنامه «اطلاعات» در گزارش دیگری نوشت: به طوری که قبلا به استحضار خوانندگان رسید، غلامحسین سیاهپور، از طایفه جلیل بایکان یکی از سردستههای اشرار تنگ گجستان که در پرونده سران غائله فارس متهم میباشد، به اتفاق سه نفر دیگر از متهمان غائله فارس به اسامی ترکی پرایوش، حسینقلی ایزدی و غلامحسین محمدی از تهران به شیراز اعزام شدند و تحویل دادگاه ویژه زمان جنگ گردیدند.2
وزیر فرهنگ سکته کرد!
نیمه شب پریشب دکتر جهانشاهی، وزیر فرهنگ، در منزل خود دچار سکته قلبی شد و فورا به بیمارستان بانک ملی بخش جراحی انتقال داده شد.
پس از انتقال در کریدور بخش جراحی بانک ملی روی در اتاق شماره 24 کاغذی به این مضمون نصب شد: «ملاقات این بیمار ممنوع است».
به قرار اطلاع پس از معاینه کامل از دکتر جهانشاهی معلوم شد که وی دچار سکته قلبی آنفارکتوس میترال شده است. گرفتن عروق قلب در ناحیه بطن چپ قلب وی به مقدار کمی بوده است.3
شش درصد به درآمد ملی ایران افزوده شده است
هویدا، وزیر دارایی که برای شرکت در جلسات کنفرانس کشورهای صادرکننده نفت «اوپک» به بیروت رفته است، در یک مصاحبه اظهار داشت: درآمد ملی ایران با اجرای نقشههای آبادانی 6 درصد افزایش یافته است.
وزیر دارایی در مصاحبه خود در رادیو بیروت افزود: انقلابی که از دو سال پیش در ایران آغاز شده چهره مملکت را به کلی تغییر داده است.
هویدا سپس اظهار داشت ما درآمد نفت خودرا به مصرف اجرای برنامههای رفاه اجتماعی میرسانیم تا سطح زندگی مردم را بالا ببریم.
دو سناتور انتصابی مشخص شدند!
امروز کسب اطلاع اشد که از طرف شاهنشاه آقایان دکتر عباس نفیسی و محسن رئیس به سمت سناتور انتصابی تعیین شدند.
دو سناتور انتصابی جدید به جای دو سناتور درگذشته، حسین علاء و عمادالدین سزاوار منصوب گردیدهاند.4
رئیس مجلس برای درمان به آمریکا میرود!
آقای مهندس عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شورای ملی، آخر این هفته به آمریکا عزیمت میکند.
مسافرت رئیس مجلس در حدود دو هفته طول خواهد کشید و در این مدت در کلینیک «راچستر» تحت معاینه کامل طبی قرار خواهد گرفت.
ضمنا رئیس مجلس شورای ملی در مراسم تحویل کشتی اهدایی ایالات متحده آمریکا به ارتش ایران شرکت خواهد کرد.
کشتی اهدایی به نام «ریاضی» برادر رئیس مجلس شورای ملی نامگذاری خواهد شد.5
شوروی در کرایه حمل بار با کشتی به ایران تخفیف میدهد!
یک منبع صلاحیتدار دولتی امروز گفت: شوروی در نرخهای کشتیرانی برای حمل کالاهای ترانزیتی به ایران تخفیف میدهد.
برای تشویق بازرگانان ایرانی در استفاده از خطوط ترانزیت شوروی بازرگانی شوروی حاضر شده است تخفیفهایی برای کالاهای ترانزیتی ایران که به اروپا حمل و نقل میشود در نظر بگیرد.
بدین جهت قرار است نمایندگان ایران و شوروی در تهران در این مورد مذاکراه نمایند.
پیشبینی میشود نتیجه مذاکرات رضایتبخش باشد و کاهش کلی در کرایه کشتیرانی کالاهای ترانزیتی ایران در خطوط شوروی داده شود.
یک امریکایی به اتهام قتل همسرش در دادگستری محاکمه میشود!
پرونده رابرت برایدن آمریکایی که به اتهام ایراد ضرب منتهی به قتل همسرش در دادسرای تهران تحت تعقیب قرار گرفته بود، با صدور کیفرخواست جنایی از طرف دادستان تهران به دادگاههای استان فرستاده شد.
رسیدگی به این پرونده از طرف رئیس کل دادگاههای استان به شعبه پنجم دادگاه جنایی ارجاع گردیده است و به زودی محاکمه وی شروع خواهد شد.
در کیفرخواست صادره علیه رابرت برایدن که از طرف فیلسوفی، دادستان تهران، صادر شده است، به استناد قسمت اول ماده ۱۷۱ قانون مجازات عمومی برای متهم تقاضای صدور حکم و تعیین مجازات شده است.
قسمت اول ماده ۱۷۱ قانون مجازات میگوید: هر کس عمدا به دیگری ضرب یا جرح وارد آورد که منتهی به فوت مجنی علیه گردد بدون اینکه مرتکب قصد کشتن او را داشته باشد، به حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال محکوم خواهد شد مشروط بر اینکه آلت استعمالشده آلت قتاله نباشد و اگر آلت قتاله باشد مرتکب در حکم قاتل عمدی است.6
تقاضای اعدام برای قاتل مادر
امروز دادستان تهران برای علی ربیعی، جوانی که شب شنبه گذشته مادر خود بانو صفری را با یک ضربه چاقو کشته بود، کیفرخواست صادر کرد و برای وی تقاضای اعدام کرد.
علی ربیعی، که شاگرد قصاب 25 سالهای میباشد، ساعت ۱۲ بعد از ظهر روز شنبه به خاطر آنکه پدر و مادرش قادر نبودند مخارج ازدواج وی را فراهم نمایند و برایش زن بگیرند، مادر 55 ساله خود را با چاقو کشته و فرار کرده بود.
دیروز با اقدامات بازپرس فوقالعاده دادسرا متهم دستگیر شد و پس از تحقیقات لازم قرار مجرمیت او صادر گردید.7
اتاق گاز برای اعدام سگهای ولگرد ساخته میشود!
در گوشهای از شهر نارمک یک اتاق اعدام با گاز برای معدوم کردن سگهای ولگرد میسازند. ساختمان این اتاق صدهزار تومان خرج دارد.
چندی پیش بهداری شهرداری برنامهای برای کشتن سگهای ولگرد ترتیب داد و در چهار نقطه تهران چهار مرکز خرید سگ بهوجود آمد. مأموران سگها را خریدند و در این مراکز با استرکنین معدوم کردند.
ولی این برنامه به منظور تغییر نحوه اعدام سگها موقتا تعطیل شد و بهداری برای ساختن اتاق گاز اقدام کرد.
اعدام سگهای ولگرد با اتاق گاز انسانیتر است و دیگر مردم و بینندگان را متأثر نمیسازد و از طرفی حیوان نیز در حالت خواب و بدون شکنجه میمیرد.
منشی یکی از شعبات دادسرا به اتهام اخذ رشوه بازداشت شد!
امروز منشی یکی از شعبات دادسرای تهران به اتهام اخذ رشوه با صدور قرار بازداشت به زندان فرستاده شد. دستگیری این شخص به دنبال اطلاعی بود که به دکتر باقر عاملی، وزیر دادگستری، داده شده بود.
وزیر دادگستری به دادستان تهران دستور داد که جریان را فورا مورد رسیدگی قرار دهد. با اقدام دادستان منشی مزبور هنگامی که از یکی از مراجعین رشوه دریافت میداشت دستگیر شد و با قرار بازداشت زندانی گردید.
مسئلهای به نام قلعه!
روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: در گوشهای از ضلع جنوب غربی تهران، لکه سیاهی به چشم میخورد به نام «قلعه» یا محله بدنام. اطلاق عبارت «قلعه» از چند سال پیش به این ناحیه شد که برای مجزا ساختن آن از شهر، اطرافش دیوار کشیدند و محله بدنام به صورت یک قلعه درآمد. فقر، نکبت، کثافت، مرض، مرگ، بیسامانی، خودفروشی و التذاذ وحشیانه اجزای متشکله قلعه را تشکیل میدهد و درون قلعه به جز این چیزی دیده نمیشود.
قلعه، به تمام معنی یک منجلابی است که گروهی مرد و زن بیخانمان و رسوا و آواره در آن افتادهاند و هرچه دست و پا میزنند بیشتر غرق میشوند.
زمانی این محله برای اسکان ساکنان تیرهروز آن اختصاص یافت که تهران یکدهم آن چه امروز هست وسعت نداشت و محله بدنام چند فرسنگ آن طرف دروازه قزوین یا منتهیالیه غربی و جنوب غربی شهر واقع میشده در آن حدود کسی خانه نداشت، محلهای نبود، خیابانی نبود، آب وآبادی نبود، کسب و کار نبود و تا چشم کار میکرد شنزار بود و بیابان برهوت که پرنده از آنجا نمیپرید.
در یک چنان شرایطی محلهای که امروز قلعه نام دارد و اطرافش خانه هست، دکان هست، مدرسه هست بیمارستان و درمانگاه هست، آب و آبادی هست و عده کثیری از اهالی شهر، به فواصل دور یا نزدیک آن زندگانی میکنند محله بدنام شد و جمعی زن و مرد که سرنوشت آنان را در دامان ننگ و سقوط و رسوایی انداخته بود به این نقطه منتقل شدند.
اما انتقال قلعه به نقطهای دور از شهر، به طوری که شر نکبت و ادبار آن از سر جمعیت کثیری کنده شود محتاج به شرایط خاصی نبوده نهایت چون مردم این کار را از دولت میخواستند و دولت نیز در این راه مشکلاتی داشت همواره موضوع در مرحله رسیدگی و بحث و فحص و ارجاع به کمیسیونهای گوناگون متوقف میماند؛ به طوری که هم الان در مراجع مختلف از دادگستری گرفته تا مجلسین و نخستوزیری و وزارتخانهها و شهرداری و ادارات و دوایر دیگر پروندههای قطوری راجع به امر انتقال قلعه وجود دارد و مشکلات قضایی، حقوقی و اجتماعی، مادی و بهداشتی و غیره در این پروندهها منعکس است.
این بار مردم آمدهاند خودشان همت کنند و از بازوی خودشان کمک بگیرند تا بلکه موفقیتی بهدست آید. خبرهایی که ظرف چند هفته اخیر پیرامون تجدید فعالیت برای انتقال قلعه خارج شهر خواندهایم حاکی از یک چنین تصمیمی است و به طوری که میدانید گویا صندوقی و حسابی برای انجام این خدمت انسانی و اجتماعی گشوده شده است تا مردم نیکوکار برای آنکه سهمی در پاک کردن لکه ننگین «قلعه» از دامان شهر تهران داشته باشند به این حساب و به این صندوق کمک کنند.8