تیمور بختیار از جمله رجال نقشآفرین در حوزههای نظامی، امنیتی و سیاسی در دوره پهلوی دوم به حساب میآید. او در سالهای پس از کودتای 28 مرداد 1332 در سمت فرماندار نظامی تهران، سازمان نظامی افسران حزب توده را متلاشی کرد و سپس با بنیانگذاری سازمان اطلاعات و امنیت کشور، خود را در زمره رجال تأثیرگذار آن دوره معرفی نمود. قدرتخواهی روزافزون و همچنین تلاشی که وی در وادی سیاست برای اخذ پست نخستوزیری از خود نشان میداد در کنار گزارشهایی که حکایت از رایزنیهای او با مقامات آمریکایی برای کنار زدن محمدرضا پهلوی از سریر قدرت داشت، بهتدریج زمینههای عزل و سپس خروج او از ایران را پدید آورد.1 این نوشتار نگاهی به ماجرای ترور تیمور بختیار خواهد داشت.
بازخوانی ترور
عزیمت بختیار به عراق در سال 1348 و ایجاد پایگاه عملیات ضد رژیم پهلوی در جوار مرز ایران در کشوری که مورد حمایت بلوک شرق قرار داشت و از روابط سیاسی بسیار شکننده با دولت ایران برخوردار بود، زنگ خطر جدی برای شاه ایران محسوب میشد.2
مروری بر اسناد ساواک نشان میدهد که سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی حتیالمقدور بر کلیه اعمال و اقدامات بختیار در این دوران نظارت داشت. این کنترل و نظارت به طرق مختلف و طی مراحل گوناگون صورت میگرفت، اما اساسیترین فعالیت ساواک را میتوان در این مرحله به دو بخش تقسیم کرد: مرحله اول نظارت بر مکاتبات، مراودات و تردد افراد ایلات ناراضی با بختیار که ساواک با ایجاد ارتباط، تهدید و یا خرید برخی از افراد ایل بختیاری توانسته بود اطلاعات محکمی از عملکرد او بهدست آورد. این افراد با بختیار ارتباط برقرار کرده و فعالیتها و کمکهای مادی و یا تسلیحات نظامی ارسالی بختیار را مستقیما در اختیار ساواک قرار میدادند.3
در مرحله دوم ساواک بسیاری از افراد مورد اعتماد خود را آموزش داده و به عنوان نیروی نفوذی به عراق میفرستاد. این افراد جزء معتمدان بختیار شدند؛ به طوری که ترور او نیز در 16 مردادماه 1349 هنگامی که به اتفاق چند نفر برای شکار به منطقه دیاله در حوالی بغداد رفته بود از سوی یکی از همراهان وی صورت گرفت. شایان ذکر است در مسئله ترور بختیار اقوال مختلفی وجود دارد برخی معتقدند عاملان قتل بختیار، سه دانشجوی ایرانی بودند که یک هواپیمای ایرانی را به مقصد بغداد ربوده بودند. گفته میشود این سه تن در واقع مأموران ساواک بودند که با هدایت ساواک مدتی در بغداد بودند و موفق شدند خود را از نزدیکان بختیار نشان دهند و سرانجام در یک فرصت مناسب اقدام به ترور وی نمایند، اما اسدالله علم در خاطرات خود این فرضیه را اینگونه رد میکند: «در ملاقاتی که با شاه داشتم گفتم: "مردم در عین خوشحالی از مرگ تیمور بختیار، از قدرت رعبانگیز نیروهای امنیتی شاه مبهوتاند و شایع است دو جوانی که چند هفته پیش یک هواپیمای ایرانایر را ربودند و به عراق بردند از مأموران مخفی ساواک بودهاند که برای کشتن بختیار رفتهاند". شاه از این ماجرا خوشش آمد و گفت: "هرچند این حرف، مطلقا مزخرف است، ولی بد نیست این شایعه را زنده نگه داریم"».4
سرهنگ پژمان در خصوص قتل تیمور بختیار معتقد است عامل قتل، سازمان کا. گ. ب شوروی بود که اشتباهی به جای کشتن شهریاری، رئیس شبکه مخفی حزب توده، تیمور را هدف قرار دادند و شهریاری جان سالم بهدر برد
سرهنگ پژمان در خصوص قتل تیمور بختیار معتقد است عامل قتل، سازمان کا. گ. ب شوروی بود که اشتباهی به جای کشتن شهریاری، رئیس شبکه مخفی حزب توده، تیمور را هدف قرار دادند و شهریاری جان سالم بهدر برد، اما فردوست دراینباره میگوید: «طرح ترور بختیار جزء اسرار ساواک بود و نصیری که کلیه مسائل عملیاتی زیر نظر او بود. ... اخبار مربوط به عملیات ترور توسط ثابتی (مدیرکل سوم ساواک) به من اطلاع داده شد. طبق گفته او ساواک موفق شد از طریق شهریاری که مأمور ساواک بود، با یک افسر فراری تودهای رابطه برقرار کند. افسر فوق، که سرگرد سابق نیروی هوایی بود، مورد علاقه شدید بختیار قرار داشت. ساواک با سرگرد تودهای قرار گذاشت که اگر موفق به قتل بختیار شود، او را با پول گزاف به آمریکای جنوبی اعزام کند. فرد فوق پذیرفت. روزی آنها به شکار میروند و بختیار اسکورت قوی عراقی خود را متوقف میکند و به تنهایی با افسر فوق به شکارگاه میرود. به محض اینکه از اسکورت دور میشوند، افسر فوق بختیار را به رگبار میبندد و از مرز عراق گریخته و به ایران میآید. ساواک به وعده خود وفا کرد و او را با پول قابل ملاحظهای به آمریکای جنوبی اعزام داشت. بدین ترتیب زندگی بختیار به پایان رسید».5
بر اساس یک روایت دیگر، ترور بختیار بر اساس طرح ساواک و توسط یکی از مأموران نفوذی ساواک صورت پذیرفت. اگلن ماطاوسیان با نام مستعار «فرهنگ» یکی از افراد تیپ نیروهای مخصوص به جهت مهارت در تیراندازی برای این امر انتخاب شد. وی توسط ساواک به مجموعه بختیار نفوذ داده شد و در فرصت مناسب ضربه را وارد نمود. فرهنگ پس از ترور بختیار، دستگیر، شکنجه و نهایتا توسط رژیم عراق اعدام شد.
اسناد مربوط به عملکرد ساواک، در خصوص ترور بختیار نشان میدهد که ساواک برای قتل بختیار برنامهریزی مشخصی کرده بود: اولا نحوه تنظیم خبر و گزارش به محمدرضا پهلوی، ثانیا نحوه انتشار علت ترور بختیار و ثالثا نحوه درج خبر ترور در مطبوعات نشان میدهد که ساواک با برنامهریزی مشخص و حسابشده اقدام به ترور بختیار میکند. اولین و مهمترین دلیل نحوه تنظیم خبر ترور توسط نصیری، ریاست سازمان ساواک، بود؛ شاه عموما تعطیلات تابستانی خود را در ویلاهای نوشهر میگذراند. زمان مخابره خبر ترور بختیار توسط نصیری به وی، شاه در تهران نبوده و خبر به نوشهر مخابره میشود. مفاد تلگراف نشان میدهد که هم شاه و هم نصیری از برنامه ترور خبر داشتهاند. «عوامل مربوطه» سوژه را هدف گلوله قرار دادهاند.
ترور بختیار برای دولت عراق ضربه بسیار سنگینی بود؛ از این رو نخستین واکنش دولت عراق پنهان داشتن خبر مربوط به ترور بود.6 پس از مرگ بختیار، گزارشهای ساواک در مورد رفتار رژیم بعث با طرفداران بختیار ضد و نقیض است. در یکی از اسناد به حمایت بیشتر و افزایش مستمری اشاره شده در حالی که اسناد دیگر به افزایش محدودیتها و کاهش حمایتها تصریح دارد؛ به طوری که دولت عراق به بهانه کمبود بودجه، حتی نمیتواند مستمریهای قبلی آنها را نیز بپردازد. به نظر میرسد با مرگ بختیار مجموعه نیروهای تحت امر او نیز پراکنده شدند.
نتیجهگیری
اخراج سپهبد بختیار از ایران اولین سنگ بنای مخالفت وی با رأس هرم قدرت در ایران بود و بهتدریج او را به یک مخالف تمامعیار رژیم پهلوی بدل ساخت. بازخوانی نزدیک به یک دهه زندگی او درکشورهای اروپایی و همچنین در کشورهایی چون لبنان و عراق مملو از تحرکات و فعالیتهایی است که او در جهت مبارزه با رژیم پهلوی در پیش گرفته بود. در این دوره منازعه قدرت بر سر موضوعات قدیمی چون اروندرود و مبارزان کرد باعث شد دولت عراق از وجود عنصر ناراضی چون بختیار به عنوان اهرم فشار بر ایران بهره جوید. سرمایهگذاری مالی و نظامی بغداد در این زمینه موجب شده بود که تقریبا کلیه امکانات مالی و تسلیحاتی و حتی نیروی نظامی مورد نیاز بختیار تا حدود زیادی در اختیار وی قرار گیرد، اما این تحرکات با قتل تیمور بختیار در 16 مرداد 1349 در منطقه دیالی عراق ناکام ماند.
تیمور بختیار در دیدار با اورال هریمن
شماره آرشیو: 12668-3ع
پی نوشت:
1. جواد عربانی، پدر ساواک ( نگاهی به زندگانی سیاسی ، اجتماعی تیمور بختیار)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، صص 104-130.
2. «اسرار توطئههای بختیار فاش شد»، روزنامه اطلاعات، ش 13377، 2 دی 1349، صص 1 و 2.
3. سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، (بختیار در عراق)، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 16.
4. امیراسدالله علم، گفتگوهای من با شاه، ج 1، ترجمه گروه مترجمان، تهران، طرح نو، 1371، ص 285.
5. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1370، صص 421-422.
6. سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، همان، ج 3، ص 522.