سیر مبارزاتی امام خمینی و ویژگیهای مبارزاتی ایشان، از جمله موضوعاتی است که بارها توسط تحلیلگران و نیز یاران امام بررسی شده و هریک به فراخور اندیشه و افکار سیاسی خود، مواضع متفاوتی نسبت به این موضوع بیان نموده است. مقام معظم رهبری با توجه به مبارزات سیاسی خود و نیز آشنایی با امام(ره) تحلیل جالبی از شیوه مبارزه امام خمینی ارائه نمودهاند
سیر مبارزاتی امام خمینی و ویژگیهای مبارزاتی او، از جمله موضوعاتی است که بارها توسط تحلیلگران مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، تحلیلگران به فراخور اندیشه و افکار سیاسی خود، مواضع متفاوتی نسبت به این موضوع داشتهاند. در کنار تحلیلگران، یاران امام خمینی نیز که بسیاری از آنان به طور مستقیم یا غیرمستقیم با ایشان در ارتباط بودند، دیدگاههای متعددی از روش و عملکرد مبارزاتی امام(ره) ارائه نمودهاند. از جمله این افراد میتوان به حضرت آیتالله خامنهای اشاره کرد که در بسیاری از سالهای مبارزه امام خمینی در کنار ایشان بودند و از نزدیک برخی از اقدامات امام(ره) علیه حکومت را میدیدند. با این مقدمه کوتاه در ادامه، به بخشی از دیدگاههای ایشان پیرامون مبارزات امام خمینی(ره) پرداخته میشود.
آغاز مبارزات سیاسی امام
مبارزات سیاسی امام خمینی به طور رسمی و قاطعانه از اوایل دهه 1340 و در واکنش به طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز طرح انقلاب سفید آغاز شد. تداوم اعتراضات امام(ره) و سخنرانی ایشان، حادثه فیضیه قم را به دنبال داشت که منجر به رهبری ایشان در تحولات سیاسی شد و ایشان را به عنوان یک رهبر قاطع مطرح نمود. به طور کلی «سالهای ١٣٤١ تا ١٣٤٣ش، سالهای پرتلاطم جامعه ایران و بروز اوضاع جدید در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این سرزمین بود. از میان موج خروشان این تلاطم، امام خمینی به عنوان رهبری مقتدر، هوشمند و آگاه ظهور کرد».1 درواقع حادثه فیضیه منجر به ایجاد تحولات سیاسی جدیدی در سیر مبارزاتی گروههای مخالف بهخصوص گروههای مذهبی شد. چنانکه بنا بر برخی از اقوال «روز عاشورا در همین مدرسه فیضیه مردم قم جمع شدند، فریاد و غریو امام را شنیدند، جانهاشان را لبریز کردند و دو روز بعد که خبر دستگیری امام بزرگوار را شنیدند، در صحن مطهر اجتماع کردند. این حرکت عظیم آنها موجب شد که نهضت روحانیت به رهبری امام بزرگوارمان در حصار حوزه محبوس و محصور نماند؛ بیاید وارد جامعه شود».2 از سویی این نهضت باعث شد تا در مبارزه با سیاستهای ضداسلامی پیشقدم شود. به عبارتی «در سال ۱۳۴۲ و در هنگام شروع نهضت اسلامی، بعد دیگری از خصوصیات وجودی امام، یعنی هوشیاری و تیزفهمی ایشان، روشن شد و غیرت دینی، او را وادار کرد که در مسئله مربوط به تصویبنامه رژیم شاه دایر بر حذف قید مسلمان بودن منتخبین مجلس فرمایشی شورای ملی و نیز سوگند آنان به قرآن کریم ایستادگی کند».3
امام خمینی همچنین در حادثه کاپیتولاسیون نیز مواضع قاطعانهای از خود نشان داد. «پس از طرح قانون کاپیتولاسیون توسط حسنعلی منصور در مجلس، امام خمینی مجددا به عنوان رهبر بلامنازع مردم ایران ایـن قـانون را مـغایر بـا استقلال کشور اعـلام کـرد.»4 موضعگیری امام در مسئله کاپیتولاسیون، از یکسو به تظاهرات 15 خرداد منجر شد و از سویی تبعید ایشان از کشور را به دنبال داشت. تظاهرات 15 خرداد در نوع خود تظاهراتی بزرگ و منحصربهفرد محسوب میشد؛ زیرا از یکسو در فضای خفقان سیاسی بعد از کودتا رخ داد و از سویی مختص گروههای مذهبی با مدیریت یک رهبر سیاسی بود. مطابق برخی از اسناد و شواهد در این تظاهرات، «به هر پرچم عزای حضرت امام حسین(ع) عکسی از آیتلله خمینی زده شده بود و نیز بیرقهایی دیده میشد که روی آن نوشته بود "زندهباد مصدق" و اگر از مردم میپرسیدند که این دو شعار چه معنی دارد پاسخ می دادند خمینی امام ماست و مصدق رهبر ماست. وزارت دادگستری تعداد کشتهشدگان را ۷۴ نفر اعلام نموده که شصت نفرشان در تهران و چهارده نفر در قم بوده است. برای نخستینبار پس از ده سال پایتخت تحت حکومت نظامی قرار گرفت».5 در نهایت ایستادگی امام خمینی در برابر کاپیتولاسیون باعث شد تا در روز ۱۳ آبان، ایشان با حال غربت و تنهایی، به وسیله مزدوران آمریکا از ایران تبعید شود.6
موضعگیری امام در مسئله کاپیتولاسیون، از یکسو به تظاهرات 15 خرداد منجر شد و از سویی تبعید ایشان از کشور را به دنبال داشت. تظاهرات 15 خرداد در نوع خود تظاهراتی بزرگ و منحصربهفرد محسوب میشد
امام خمینی ابتدا به ترکیه تبعید شد. این خبر موج جدیدی از فعالیت سیاسی روحانیون را که پیش از آن در سکوت سیاسی قرار داشتند، ایجاد نمود. خبر امکان تبعید امام به ترکیه، چند روز پیش از اجرای حکم به مشهد رسیده بود و در محافل علاقهمند به امور سیاسی، بهویژه در بین روحانیان گفته و شنیده میشد. همین موضوع موجب شد که عدهای از روحانیان از آیتالله میلانی بخواهند درباره لغو مصونیت سیاسی مستشاران نظامی آمریکا، کاپیتولاسیون، اعلامیه بدهند.7 بسیاری از دوستان و همراهان امام نیز از این حرکت حمایت نمودند. «آقای خامنهای تأثیر امام را در انگیزش مراجع قم نیز چشمگیر دید؛ مراجعی که عمق خطر را درک نمیکردند و یا اگر توجهی داشتند گمان نمیکردند که میشود قدمی علیه اقدامات خلاف دولت برداشت. امام به این گروه که شم سیاسی نداشتند و چه بسا علاقهمند به ورود در مسائل سیاسی نبودند فهماند که میتوانند و باید به این ورطه قدم گذارند.»8 گذشته از این موارد، ویژگیهای خاص مبارزاتی امام خمینی نیز از جمله مسائلی بود که تأثیر زیادی بر مبارزات گروههای مخالف داشت و فرجام کار حکومت پهلوی را رقم زد. از جمله این ویژگیها باید به موضوع سازشناپذیری امام اشاره نمود.
ویژگی شاخص مبارزاتی امام خمینی
مهمترین ویژگی مبارزاتی امام(ره) سازشناپذیری ایشان با دشمنان بود. این سازشناپذیری هم با حکومت پهلوی و هم با حکومت آمریکا بود. «امام خمینی در مقابله با رژیم استبداد سلطنت و با استعمار مسلط، سازشناپذیر بود و به علت زعامت و قاطعیت در نظر طبعا در رأس نیروی مخالف حکومت ظاهر شد و مرجعیت او مورد توجه عموم ملت قرار گرفت و لذا فراگیر شد.»9 مواضع امام خمینی تأثیر بسزایی بر سقوط حکومت پهلوی داشت. درواقع «موضع سازشناپذیر امام خمینی، دعوت از ارتش برای پیوستن به او، سخنان او مبنی بر اینکه مستشاران نظامی خارجی باید از کشور بروند و اعلام این مطلب که ظرف دو روز آینده دولت جدید تعیین خواهد شد، همه اینها وعده ایام سختی را برای طرفداران شاه میداد».10 این در حالی است که بسیاری از عناصر داخلی و خارجی بر این باور بودند که در صورت مذاکره با امام خمینی میتوان با او به سازش و توافق رسید. این سناریو از سوی تعداد زیادی از تحلیلگران مطرح شده بود. به باور آنان «تنها راه پیروزی بر او (امام خمینی)، احتمالا ژست آشتیجویانهای از سوی شاه خواهد بود. بعد اگر دولت بتواند خودش را راضی به تحمل چند روز فوران احساسات به هنگام بازگشت او کند، میتوان نیشش را کشید. اما نباید گذاشت او به سبب درگیریهای خانوادگیاش با خاندان پهلوی (گفته میشود که پدر او به دست رضاشاه کشته شده، و پسر بزرگش نیز سال گذشته در شرایطی ناروشن، درگذشت) کل جامعه را به هم بریزد».11
سازشناپذیری امام خمینی در زمان ورود ایشان به کشور و موضع قاطعانه ایشان پیرامون حکومت آینده نیز مشخص است که از دیگر شاخصهای مهم مکتب امام بهشمار میآید که طرح آن به پایان سلطهگری آمریکا بر ایران منجر شد. آیتالله خامنهای در این رابطه فرمودهاند: «شاخص مهم دیگر مکتب سیاسی امام بزرگوار ما پاسداری از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسئله ولایت فقیه روشن کردند... امام بزرگوار با مکتب سیاسی خود بود که توانست طلسم دیرپای استبداد را در این کشور بشکند. امام بزرگوار با مکتب سیاسی خود بود که توانست دست غارتگران را از این کشور کوتاه کند؛ غارتگرانی که با همدستی با دیکتاتورها، ایران را به خانه امن خود تبدیل کرده بودند».12 اوج سیاست امام خمینی و مرحله آخر آن تشکیل حکومت اسلامی بود. سیاستی که بهزعم بسیاری از جمله آیتالله خامنهای برترین هنر سیاسی امام محسوب میشود. به گفته ایشان کسی که با کلمات فقها آشناست، میداند که مسئله «ولایت فقیه» جزء مسائل روشن و واضح در فقه شیعه است. کاری که امام کرد این بود که توانست این فکر را با توجه به آفاق جدید و عظیمی که دنیای امروز و سیاستهای امروز و مکتبهای امروز دارند، مدون کند و آن را ریشهدار و مستحکم و مستدل و باکیفیت سازد؛ یعنی به شکلی درآورد که برای هر انسان صاحب نظری که با مسائل سیاسی و مکاتب سیاسی روز هم آشناست، قابل فهم و قابل قبول باشد.13
سخن نهایی
به باور بسیاری از یاران امام خمینی، ایشان شخصیتی قدرتمند و کاریزما بودند که نه تنها توانستند حکومت پهلوی را ساقط نمایند، بلکه با طراحی حکومت اسلامی، الگویی از یک حکومت مجاهد در برابر حکومتهای جائر معرفی نمودند. بهزعم یاران امام و کسانی چون آیتالله خامنهای، مبارزات امام خمینی در دهه 1340، آغازگر مبارزات گروههای اسلامی و بیرون آمدن آنها از رخوت سیاسی بود؛ رخوتی که بخش مهمی از آن ناشی از عدم اعتماد به نفس گروهی در مبارزه با حکومت پهلوی و ترس از شکست بود. همچنین به باور دوستان و نزدیکان امام، سازشناپذیری ایشان در برابر حکومت پهلوی و قدرتهای خارجی، هیمنه شکستناپذیری شرق و غرب را شکست و باور رسیدن به استقلال سیاسی را به اثبات رساند. این ویژگی امام خمینی یکی از شیوههای مبارزاتی خاص و منحصر اوست که حتی تحلیلگران غربی هم به آن اذعان داشتهاند.
امام خمینی در حال سخن گفتن در جلسه تنفیذ حکم دومین دوره ریاستجمهوری آیتالله سیدعلی خامنهای در حسینیه جماران (12 شهریور 1364)