دولت امتیاز تاکسیها را میخرد!/موافقتنامه افزایش بهره مالکانه نفت به زودی امضا میشود!/مصاحبه تلویزیونی در بغداد درباره «آزاد کردن قسمتهای اشغالی میهن عربی»!/اعتراض به دوستان غربی در جلسه سنا؛ به ما دست دوستی میدهید و به دشمنانمان سلاح رایگان!/از دوستان خود گله داریم که به ما دست دوستی میدهند و به دشمنانمان اسلحه!/گشایش اعتبار برای شکر زرد و سرخ ممنوع شد!/دایر شدن سفارت کبرای نپال و ایران در دو کشور/شهریه مدارس ملی یکنواخت میشود/بودجه آموزش و پرورش افزایش مییابد و به همان شکل سابق اداره میشود!/مردگانی که زندهاند و زندههایی که مُرده!
دولت امتیاز تاکسیها را میخرد!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: خرید امتیاز پلاک تاکسیها به وسیله دولت از فردا در اداره راهنمایی و رانندگی شروع میشود و عدهای از دارندگان تاکسی، خود را برای فروش امتیاز پلاکها آماده کردهاند.
کاهش دوهزار تاکسی به نفع مالکین بقیه تاکسیها و بهبود ترافیک شهر تهران است.
موافقتنامه افزایش بهره مالکانه نفت به زودی امضا میشود!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: به زودی توافقنامهای در مورد بهره مالکانه نفت بین ایران و کنسرسیوم بینالمللی نفت به امضا خواهد رسید و از این محل مبلغی بیش از چهلمیلیون دلار برای سال 1964 به ایران پرداخت خواهد شد.
در محافل نفتی گفته میشود ورود ادیسن، رئیس کنسرسیوم نفت، به اتفاق هیئتی به تهران، برای انجام آخرین مذاکره و احتمالا امضای توافقنامه میباشد.
مصاحبه تلویزیونی در بغداد درباره «آزاد کردن قسمتهای اشغالی میهن عربی»!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: به دنبال صدور قطعنامه کنفرانس حقوقدانان و وکلای دادگستری عرب، که در آن خوزستان و اسکندرون جزء میهن عربی قلمداد شده بود، شب جمعه تلویزیون بغداد تفسیر خود را به این موضوع اختصاص داد.
شب گذشته نیز یک مصاحبه تلویزیونی در بغداد تشکیل گردید و در آن رئیس کانون وکلای دادگستری عراق قسمتهای مهم قطعنامه، از جمله این قسمت را که کشورهای عربی باید اقدامات لازم را برای آزاد کردن قسمتهای اشغالی خاک عرب خوزستان، اسکندرون و کلی کیا (در شمال اسکندرون) به عمل آورند قرائت کرد و گفت که دولت عرب باید جلوی تشبثات استعمار و حکام ایرانی را در خلیج فارس بگیرند!1
اعتراض به دوستان غربی در جلسه سنا؛ به ما دست دوستی میدهید و به دشمنانمان سلاح رایگان!
جلسه علنی مجلس سنا به ریاست مهندس جعفر شریفامامی تشکیل شد. ابتدا شریفامامی درباره روز 21 آذر چنین گفت: روز شنبه، که مجلس سنا به علت تعطیل رسمی جلسه نداشت، مصادف با روز 21 آذر و روز نجات آذربایجان بود.
همه به خوبی به خاطر داریم ایامی که کشور عزیز ما هنوز گرفتار اثرات شوم و خانمانسوز جنگ دوم جهانی بود و تازه میخواست شانههای خود را زیر بار سنگین پل پیروزی جابهجا بکند و بعد از تحمل آن همه سختی و فداکاری و گذشت و کمکهای بیدریغ که بدون تردید در توفیق متفقین در جنگ تأثیر فراوان داشت نفسی راحت بکشد و هنگامی که ملت صبور ما دوره نقاهت جنگ را با مشقت میگذرانید ناگهان دستهای خائن و وطنفروش لوای خیانت برافراشتند و اهریمنصفت در لباس قیام دروغی بر علیه استقلال مملکت برخاستند و داستانی هولانگیز بهوجود آوردند.
خدا نخواست نقشه خائنانه آنها به نتیجه و ثمر برسد و در پیکر کشور عزیز ما و استقلال آن نقصی حیاتی و جبرانناپذیر پدید آید و بر چهره تاریخ درخشان چندهزارساله ایران این لکه سیاه باقی بماند.
در ادامه جمشید اعلم طی سخنانی گفت: با اوضاعی که امروز در اطراف ما هست با بودن دیوانگانی که برای خاطر اطفای شهوت جاهطلبیشان میلیونها در روز خرج میکنند تانکها، توپها و طیارهها برای کشتن مسلمانها میفرستند (شکرالله صفوی، سناتور انتخابی تهران: ملتشان هم گرسنه است) ملت را در گرسنگی نگه میدارند جاسوسی میکنند توهین میکنند ما باید طوری قوی باشیم که جرئت جسارت به ما نکنند؛ همانطور که عرض کردم در روز میلیونها خرج میکنند برای حمله به سایرین وقتی ما برای قوای خود و دفاع از خود دویستمیلیون دلار قرض میکنیم کم است ما باید قویتر از این باشیم، ارتش ما فداکار است، ولی وسیله هم میخواهد آن چنان وسیلهای که با بهترین تجهیزات دنیا برابری کند.
از دوستان خود گله داریم که به ما دست دوستی میدهند و به دشمنانمان اسلحه!
ما بایستی بهترین هواپیماها و بهترین تانکها و بهترین توپها را برای خودمان داشته باشیم و به دنیا اعلام بکنیم که ما اهل هجوم نیستیم، اما از دوستان خودمان هم گلهمندیم که این دوستی نیست که دست دوستی به ما دراز بکنید و اسلحه به دشمنان ما بدهید و ما مجبور باشیم که اسلحه بخریم، ولی به آنها مفت بدهید، استدعا میکنم که با ایرانی که از دوستان شما هستند بهتر از این باشید.2
گشایش اعتبار برای شکر زرد و سرخ ممنوع شد!
آخر وقت امروز روابط عمومی بانک مرکزی ایران اعلام داشت: امروز به کلیه بانکهای کشور دستور داده شد که از گشایش اعتبار برای ورود شکر زرد و سرخ مصرفی کارخانجات داخلی بدون اجازه وزارت اقتصاد خودداری نمایند.
دایر شدن سفارت کبرای نپال و ایران در دو کشور
دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی نپال به منظور توسعه مناسبات دوستانه و تحکیم علائق موجود موافقت نمودهاند که بین دو کشور روابط سیاسی از درجه سفارت کبری برقرار گردد.
شهریه مدارس ملی یکنواخت میشود
صبح دیروز کمیسیونی در دفتر شاکرین، معاون وزارت آموزش و پرورش، با شرکت رؤسای ادارات آموزش تهران برای اتخاذ تصمیماتی در مورد نحوه اخذ شهریه در مدارس ملی تشکیل شد.
به قرار اطلاع با مطالعاتی که از طرف مسئولان آموزش و پرورش استان تهران صورت خواهد گرفت شهریه در کلیه مدارس ملی یکنواخت میشود.3
بودجه آموزش و پرورش افزایش مییابد و به همان شکل سابق اداره میشود!
«کیهان» نوشت: برای توسعه و پیشرفت امور تعلیم و تربیت و نیز فراخواندن کلیه اطفال لازمالتعلیم در شهرها بودجه سال 1344 وزارت آموزش و پرورش به میزان قابل توجهی افزایش مییابد.
در کمیسیونی که امروز با حضور معاونان وزارت آموزش و پرورش در دفتر کار هدایتی، وزیر آموزش و پرورش، تشکیل شد درباره تنظیم و ازدیاد بودجه سال 1344 این وزارتخانه تصمیماتی گرفته شد.
یک مقام از وزارت آموزش و پرورش دراینباره گفت: بودجه فعلی وزارت آموزش و پرورش 850 میلیون تومان میباشد و این مقدار برای توسعه فعالیتهایی که وزارت آموزش و پرورش در سال آینده در نظر دارد انجام دهد کم میباشد. از این نظر در کمیسیون امروز تمام اقلام بودجه وزارت آموزش و پرورش برای دکتر هدایتی توضیح داده شد.4
خبر دیگر اینکه امروز هدایتی، وزیر آموزش و پرورش، گفت: هیچ یک از ادارات و مؤسسات این وزارتخانه منحل و یا ادغام نخواهد شد و اصولا امور وزارتخانه به همان ترتیبی که بوده است اداره خواهد شد.5
مردگانی که زندهاند و زندههایی که مُرده!
روزنامه «کیهان» امروز در دو گزارش مجزا به مشکل عجیب گروهی از مردم کشور پرداخت.
در گزارش اول آمده است: «محال دول» با هیجده پارچه قریه تابعه که در نزدیکی رضائیه واقع شده است نزدیک به بیستهزار نفر جمعیت دارد. قصبه دول تا چند سال قبل تابع رضائیه بود، ولی چهار پنج سال پیش به علت نامعلومی این بخش در حقیقت تجزیه شد و از جمله امور مربوط به آمار محال دول به عهده مأموران اداره آمار بخش اشنویه که بیش از صد کیلومتر با «دول» فاصله دارد محول گردید.
به توجه به این مسافت زیاد نه مردم میتوانند برای نوزادان خود شناسنامه بگیرند و نه مأموری برای صدور و یا ابطال شناسنامه متوفیان به محال میآید.
دیر و زود آمدن مأموران آمار به محال دول گاهگاهی ماجرای عجیبی بهوجود میآورد و مردم قریه را دچار دردسر میسازد. از جمله چندی قبل مأموران نظام وظیفه به این محل آمدند و از کدخدا خواستند فرزند شخصی به نام اسکندر را برای اعزام به آنان تحویل دهد. کدخدا که میدانست شخص مورد نظر مُرده است چگونگی را به اطلاع مأموران رسانید، ولی مأمورین اظهارات کدخدا را قبول نمیکردند و به استناد دفاتر آمار و فهرست موجود در نظام وظیفه نامبرده زنده است و باید به خدمت سربازی اعزام شود
خلاصه اظهارات کدخدا و مطلعین مورد توجه قرار نگرفت و پدر مشمول بارها برای بازجویی و اثبات مرگ فرزندش به شهر احضار شد و مبالغی صرف هزینه رفتوآمد کرد و سرانجام پس از تحمل خسارت فراوان ثابت کرد پسرش مُرده است.
به دنبال این حادثه وقتی در قصبه صحبت از مردگان به میان میآید مردم به یکدیگر میگویند درست است که فلانی مُرده است، ولی به حکم قانون زنده است!
«کیهان» در یک خبر دیگر نوشت: مردی به خاطر گرفتن شناسنامه برای دخترش به اداره ثبت احوال بخش 20 تهران مراجعه کرد و پس از مدتی دوندگی سرانجام جواب شنید طبق اسنادی که در دست است چند سال قبل فوت کرده و نامش در دفتر مُردگان شهرستان مشکینشهر به ثبت رسیده است!
همین مرد در حالی که تعدادی نامه در دست داشت در یکی از راهروهای دادسرای تهران سراغ اتاق دادستان را میگرفت و وقتی از او سؤال شد که با دادستان چه کار داری؟ او گفت: آمدهام از طریق قانونی ثابت کنم که زندهام؛ چون اداره ثبت احوال مرا مُرده میداند!6