«گذری بر میراث علمی و عملی زندهیاد آیتالله محمد واعظزاده خراسانی» در گفتوشنود با حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی
پرسش نخست خود را به یکی از ارزشمندترین مواریث مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی اختصاص میدهیم. اقدام ایشان در تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. هنگامی که مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی(رضوانالله تعالی علیه) توسط رهبر معظم انقلاب به دبیرکلی مجمع جهانی تقریب مذاهب منصوب شدند، از دفتر ایشان نامهای به مجمع رسید که دانشگاهی که برای شناخت متقابل مذاهب مختلف اسلامی تأسیس میشود، باید زیرنظر مجمع تقریب فعالیت کند و ایشان از همان زمان، تأسیس این دانشگاه را به صورت جدی شروع کردند. ابتدا با کمک اساتید حوزه و دانشگاه، مسائلی مانند سرفصلهای دروس مشخص شدند.
شما هم در تعیین این سرفصلها مشارکت داشتید؟
بله؛ بنده هم بودم، ولی نقش خود آن بزرگوار، بهویژه در بحث علم حدیث، علم رجال و علم کلام، نقش بسیاری مهمی بود. ابتدا نام مجموعه مجتمع بود، ولی پس از اینکه هیئت امنای دانشگاه با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی ملاقات کردند، ایشان تأکید کردند که به جای مجتمع، از نام دانشگاه استفاده شود. ما در خدمت آیتالله واعظزاده، زمینه محتوایی دانشگاه شدن این مجتمع را فراهم کردیم و توانستیم از وزارت علوم، مجوز دانشگاه بگیریم. زمانی که گزارش تأسیس دانشگاه را خدمت مقام معظم رهبری تقدیم کردیم، ایشان فرمودند: «تأسیس این دانشگاه، از اصل ایجاد مجمع جهانی تقریب هم مهمتر است؛ زیرا یک مرکز علمی و فرهنگی است و میتواند آثار عمیقی را بر جهان اسلام باقی بگذارد».
به دیگر خدمات فرهنگی آیتالله واعظزاده خراسانی در مسند ریاست مجمع تقریب مذاهب اسلامی نیز اشارهای داشته باشید.
ایشان در قم، پژوهشگاه مهمی را تأسیس و با تلاش و زحمت فراوان، برای آن منابع ارزشمندی را فراهم کردند. ایشان در منزلشان در مشهد، کتابخانه بسیار بزرگی داشتند که چندبار به من گفتند: میخواهند آن را وقف دانشگاه مذاهب اسلامی کنند! یکی دیگر از اقدامات مهم ایشان، چاپ مجدد مجلات «رساله الاسلام» دارالتقریب مصر بود که به صورت پراکنده در دست افراد مختلف بود و ایشان آنها را گردآوری و به شکل زیبایی منتشر کردند.
ارزیابی شما از آثار علمی ایشان چیست؟
ایشان بیشتر کارهای پژوهشی خود را در مشهد انجام میدادند. این پژوهشها فوقالعاده عالی هستند و هنگامی که بخشی را خدمت مقام معظم رهبری ارائه دادیم، بسیار تجلیل کردند. شخصیت علمی ایشان، بسیار درخشان بود که متأسفانه ابعاد آن، چندان برای جامعه حوزوی و دانشگاهی کشور، روشن نشده!
یکی از اقدامات ارزشمند آیتالله واعظزاده، استفاده از احادیث مشترک شیعه و سنی، در مسیر نیل به تقریب مذاهب اسلامی بود. تحلیل شما دراینباره چیست؟
حدود 80 درصد از روایتهای شیعه و اهل سنت، مشترکاند. در گذشته از کتابهای حدیث اهل سنت برای نقل روایتهای اهلبیت(ع) استفاده زیادی میشد. آیتالله واعظزاده در کتابها و مقالههای خود، از احادیث مشترک زیاد استفاده میکردند و برای گردآوری آنها، زحمت زیادی کشیدند. یکی از کارهای مهم ایشان، تأسیس مؤسسه پژوهشهای تقریبی در قم است که در آنجا، روایتهای مشترک گردآوری و منتشر میشوند. رشته تخصصی مرحوم واعظزاده، قرآن و حدیث بود و ایشان پیشتر، از استادان برجسته قرآن و حدیث در دانشگاه فردوسی مشهد بودند و کارهای زیادی هم در این زمینه انجام دادند؛ از جمله گردآوری معجم الفبائی بزرگی برای کلمات قرآن از دیدگاه مفسران شیعه و سنی، که کاری بسیار ابتکاری و ارزنده است و در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی و زیر نظر ایشان، انجام شد. این کتاب برای کسانی که علوم قرآنی و تفسیر تدریس میکنند، بسیار مفید است. آیتالله واعظزاده در دانشگاه مذاهب اسلامی هم، در زمینه آیات قرآن تدریس داشتند و از کتاب «کنز العرفان» درسهایی میدادند. یکی از الزامات تفسیر دقیق قرآن، آگاهی به علم حدیث است و ایشان با توجه به تسلطی که بر حدیث و علم رجال داشتند، در تفسیر قرآن از آنها استفاده میکردند و همین، کارشان را پرمایه کرده بود.
رویکرد تفسیری ایشان چگونه بود؟ در این عرصه علمی، از چه روشی استفاده می کردند؟
ایشان سعی میکردند در هر موضوعی، از همه تفاسیر با روشهای مختلف استفاده کنند و لذا هم از تفاسیر روایی، هم تفاسیر قرآن به قرآن و هم تفاسیر عقلی و علمی و از جمله نکاتی که مفسران مطرح میکردند، استفاده میبردند. ایشان بهویژه در علوم قرآنی، محقق بزرگی بودند. در زمینه عمق مطالعات و نیز نحوه بیان آنها به فارسی و عربی یگانه بودند و در گردهماییها و همایشهای مختلف، نوآوریهای خود را به بهترین نحو ممکن ارائه میکردند.
مرحوم آیتالله العظمی بروجردی زمانی، تفسیر «مجمعالبیان» را برای شیخ الازهر فرستادند و او آن را به عنوان بهترین تفسیر جهان اسلام معرفی کرد و دستور داد با پاورقی چند تن از بزرگان الازهر چاپ شود. آیتالله واعظزاده همین مجمعالبیان چاپ مصر را در ایران چاپ کردند که اقدام بسیار جالبی بود.
با توجه به اینکه گردآوری و انتشار احادیث و روایات مشترک، یکی از دغدغههای مهم ایشان بود، در مورد احادیث اختلافی، چه رویکردی داشتند؟
همانگونه که میدانید، آیتالله واعظزاده یکی از شاگردان برجسته آیتالله العظمی بروجردی بودند. ایشان قصد داشتند احادیث مشترک شیعه و سنی را تحت عنوان «جامعالاحادیث» گردآوری کنند و در اختیار جهان اسلام قرار بدهند. هدف از چاپ این اثر، تقویت اعتماد بیشتر پژوهشگران سنی و شیعه بود. تلاشهایی هم برای چاپ این اثر صورت گرفتند، ولی به قول ایشان، عدهای صلاح ندانستند که کتاب، به صورت احادیث مشترک شیعه و سنی منتشر شود.
یکی دیگر از کارهایی که ایشان زیر نظر آیتالله بروجردی انجام دادند، بررسی مسئله حج پیامبر(ص) بود. در گذشته عدهای از اهل سنّت تصور میکردند که حج شیعیان، کربلا و نجف است و شیعه برای نجس کردن خانه خدا، به مکه میآید!؟ اتفاقا یک سال یکی از حجاج شیعه هنگام طواف، دچار تهوع شد و برای اینکه خانه خدا را آلوده نکند، پیراهنش را زیر دهانش گرفت. مأموران به تصور اینکه او قصد نجس کردن خانه خدا را داشته، او را دستگیر میکنند و نزد قاضیالقضات میبرند و او هم دستور میدهد که گردن آن فرد را بزنند! در اثر این حادثه، رابطه بین ایران و عربستان به هم میخورد و مردم هم، چند سالی به حج نمیروند. پس از چند سال ملک سعود، پادشاه عربستان، برای رفع سوءتفاهم به ایران میآید و با علامه قمی گفتوگو میکند و ایشان به او میگویند: حج شیعه، کربلا و نجف نیست و این مسائل، زاده تبلیغات سوء است! ملک سعود زمانی که به عربستان برمیگردد، خطاب به آیتالله بروجردی نامهای مینویسد و همراه با آن، هدایایی شامل 16 جلد قرآن، مقداری از پرده خانه خدا و چیزهای دیگر، برای ایشان میفرستد. آیتالله بروجردی در پاسخ به نامه ملک سعود خاطرنشان میسازند: «ما از نظر فقهی، نمیتوانیم هدایای سلاطین را بپذیریم. من هم غیر از قرآنها و پرده کعبه، باقی هدایا را به سفیر شما در ایران میدهم تا هنگام نماز، مرا دعا کند...». ایشان در برابر هدایای ملک سعود، یک حدیث طولانی چند صفحهای را از امام باقر(ع) ــ که تمام محدثان شیعه و سنی در کتابهایشان آوردهاند و درباره چگونگی حج پیامبر(ص) از زبان جابر بن عبدالله انصاری است ــ برای او فرستادند. نامه آیتالله بروجردی در عربستان تأثیر شگفتی داشت. در الازهر مصر هم، مناسک حجِ مقارنی نوشته و توسط شیخ حسن بنا منتشر شد. مرحوم واعظزاده هم درباره حج، کتابی نوشتهاند و نامه آیتالله بروجردی را هم ضمیمه کردند. در این کتاب، چگونگی حج پیامبر(ص) براساس روایات اهل سنت، امامیه، اسماعیلیه و دیگر مذاهب اسلامی بیان شده است.
تفسیر آیتالله واعظزاده از حدیث ثقلین چه بود؟ این پرسش را به این دلیل مطرح میکنم که طرح آن، اسباب سوء تعبیرهای فراوانی شد؟
ایشان در تمام مجامع و گردهماییها، روی حدیث ثقلین تأکید زیادی داشتند. یک بار در سمیناری در ترکیه ــ که در مورد امام صادق(ع) برگزار شده بود ــ با تسلط زیادی که بر علم حدیث داشتند، در پاسخ به این مطلب که در حدیث ثقلین «کتاب الله و سنتی» آمده، اثبات کردند که در اکثر روایتها، «کتاب الله و عترتی» آمده است. قدرت استدلال ایشان، به قدری قوی بود که علمای بزرگ ترکیه آن را پذیرفتند!
آیتالله بروجردی معتقد بودند که اختلافات ناشی از تعصب، باعث شده که جهان اسلام از علوم و معارف ارزشمند اهلبیت(ع) محروم بماند. ایشان به آیتالله وشنوهای قمی دستور دادند: تمام احادیث مربوط به «کتاب الله و عترتی» و «کتاب الله و سنتی» را از کتب حدیث اهل سنت استخراج کنند و مشخص شد که «کتاب الله و عترتی»، بسیار بیشتر و مستندتر است. نتیجه این پژوهش، به دارالتقریب مصر ارسال شد و شیخ ابوزهره از علمای برجسته الازهر، اعلام کرد: این روایت، بهترین دلیل بر حجیت اقوال اهل بیت(ع) است و ما باید از روایتهای ایشان بیشتر استفاده کنیم؛ ازاینرو تصمیم گرفته شد که روایتهای مشترک شیعه و سنی گردآوری شود. مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در مجموعهای بیستجلدی، آنها را منتشر کرده است. آیتالله واعظزاده کتاب آیتالله وشنوهای را نیز در سطح گستردهای منتشر کردند که تأثیر فراوانی در جهان اسلام داشت و به طور مشخص پس از آن، در فقه مقارن، از فقه اهل بیت(ع) نیز استفاده میشود.