«یادها و یادمانهایی از حضور خاندان اسلامی در عرصه فرهنگسازی دینی» در گفتوشنود با حجتالاسلام والمسلمین احمد سالک
در روزهای اکنون، از نخستین سالروز رحلت روحانی خدوم و سختکوش، زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی، فرزند مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ عباسعلی اسلامی، عبور کردیم؛ هم ازاینروی و در بازشناسی تکاپوی مداوم این پدر و فرزند در راستای فرهنگسازی دینی در دهههای اخیر تاریخ ایران، با حجتالاسلام والمسلمین احمد سالک به گفتوگو نشستهایم.
جنابعالی از چه مقطعی و چگونه با مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ عباسعلی اسلامی و فرزندشان مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. در دوران کودکی در اصفهان، به مدرسه هدایت در خیابان نشاط، اول کوچه موحدیان میرفتم که مدیر آن، مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ عباسعلی اسلامی بود. هنوز بعد از سالها، جای آن مدرسه و حال و هوای آن را از یاد نبردهام. پدرم هم با مرحوم حاج شیخ عباسعلی اسلامی رفاقت داشتند و من از این طریق هم، ایشان را میشناختم. آن موقع جلسهای در اصفهان تشکیل میشد که بسیاری از علمای اصفهان در آن شرکت میکردند. من همراه پدرم به آن جلسه میرفتم و از نزدیک، مرحوم اسلامی را زیارت میکردم. پس از انقلاب هم با پسرشان مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی آشنا شدم و در دورهای که از شهر اصفهان، نماینده مجلس شدم و در کمیسیون فرهنگی مجلس مسئولیت داشتم، چند بار در این کمیسیون با ایشان جلسه داشتیم. در این جلسات، درباره گسترش فعالیتهای فرهنگی و نشر معارف اسلامی توسط بنیاد بعثت در خیابان سمیه ــ که ایشان مسئولیت آن را به عهده داشت و حمایتهای مالیای که مجلس میتوانست از این فعالیتها بکند ــ صحبت کردیم. خود من هم چند بار با بعضی از دوستان و نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی، از آثار فرهنگی بنیاد بعثت بازدید و در آنجا با آقای اسلامی صحبت کردیم. بنیاد بعثت غیر از کتابهای ارزشمندی که چاپ میکرد، مجموعه ارزشمند و زیبایی از تابلوهای علمای اسلام و هنرهای اسلامی را نیز گردآوری کرده بود که هر بینندهای را جذب میکرد.
از نظر شما، فعالیتهای فرهنگی ایشان، چه تأثیری در گسترش معارف اسلامی داشت؟
مرحوم آقای حاج شیخ علی اسلامی، در خانوادهای روحانی و فرهنگی رشد کرده بودند و پدر ایشان، در زمینه توسعه معارف دینی برای تمامی اقشار بهویژه جوانان، فعالیت گستردهای داشتند. دغدغه اصلی مرحوم حاج شیخ عباسعلی اسلامی، تقویت کادر و تربیت نیرو برای گسترش فرهنگ اسلامی بود، که مآلا به مبارزه با حکومت طاغوت میانجامید؛ زیرا رژیم پهلوی بیش از هر چیزی، دیانت مردم اعم از کوچک و بزرگ را نشانه گرفته بود. در فضای آموزشیای که رژیم گذشته برای گسترش فرهنگ غربی و ترویج ولنگاری ایجاد کرده بود، تشکیل مدارس جامعه تعلیمات اسلامی و کادرسازی و تربیت مربی برای تدریس معارف اسلامی، کار بسیار بزرگی بود و واقعا در آن شرایط سنگین خفقان و حمله به مظاهر اندیشه و فرهنگ دینی، قلب خانوادههای متدین را شاد کرد. مرحوم حاج شیخ علی اسلامی نیز، همه هستی و سرمایههای مادی و معنوی خود را صرف حل مشکلات فرهنگی کرد که بخشی از آن، حمایت از تولید کتب و مجلات مختلف و مفید بود که برخی از آنها را خود ایشان تألیف کرده بودند. نظارت بر محتوای این تولیدات فرهنگی، کار بزرگی بود که ایشان وجهه همت خود قرار داده بودند و در این زمینه، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکردند. محتوای کتب و نشریاتی که با حمایت و تحت نظر ایشان منتشر میشدند، بهخوبی اندیشه بلند مرحوم اسلامی را نشان میدهند. من خود از نزدیک، شاهد بودم که ایشان برای تحقق رسالتی که بر دوش داشتند، چگونه خود را به آب و آتش میزدند و به دلیل کسب علوم دینی و برخورداری از سلیقه مستقیم در تربیت آن، در شناخت تولیدات فرهنگی صحیح و مناسب، صاحبنظر بودند.
به فعالیتهای ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم، اشارهای داشته باشید. فعالیتهای ایشان در این دوره، چه سمت و سویی داشت؟
مرحوم اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، در جهت ترویج آرمانهای انقلاب، افکار و اهداف امام راحل و حضرت آقا، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و در این زمینه، فعالیتهای گستردهای کردند. در اواخر عمر هم در راستای همان اهداف و آرمانها، بحث نهجالبلاغه را دنبال میکردند. من چون خودم علاقهمند به گسترش فرهنگ نهجالبلاغه بوده و هستم و بسیاری از خطبههای نهجالبلاغه را حفظ هستم، گاهی با مرحوم اسلامی در این زمینه بحث میکردم. متأسفانه در برخی از کتابهایی که منتشر میشوند، اصلا حرفی از امام خمینی و انقلاب و مسائل و معارف اسلامی نیست، بلکه اشخاص میخواهند در آنها خودشان یا گروه و حزبشان را معرفی و ترویج کنند، ولی مرحوم اسلامی در همه زندگی خود، دغدغه حضور اسلام در عرصههای مختلف زندگی را داشت و همه زندگی خود را وقف مبارزه با فرهنگ بیگانه و جریانهای انحرافی کرد و حقیقتا به عنوان یک مجاهد انقلابی، لحظهای از جهاد باز نایستاد. امیدوارم تلاشهای ارزشمند ایشان که باقیاتالصالحات ایشان و پدرشان مرحوم حاج شیخ عباس اسلامی است، توسط نزدیکان و همراهان ادامه پیدا کند.
کدامین خصال و ویژگیهای ایشان، از نظر شما برجستهتر بودند؟
ایشان انصافا الگوی اخلاق اسلامی، بسیار خوشرو و خوشخلق بودند. چهره گشاد و متبسمی داشتند و من هرگز عصبانیت ایشان را ندیدم. از اینکه دولتها به مسائل فرهنگی اهمیت نمیدادند، زجر میکشیدند! میتوانم بگویم که ایشان تقریبا تمام صفاتی را که امیرالمؤمنین(ع) در باب خُلق مؤمن به آنها اشاره میکنند، در خود داشتند. بسیار خوشفکر، صبور، فروتن و صاحب اندیشه و تفکر عمیق و بالایی بودند. ذرهای تکبر و خودبینی، در وجود ایشان راه نداشت. تواضع بیبدیل ایشان در کنار حسن خلقشان، از ایشان شخصیتی محبوب و دوستداشتنی ساخته بود. به نظر من ایشان یک سرباز بسیار صادق و بااخلاص امام زمان(عج)، بودند و انسان واقعا از مصاحبت با ایشان لذت میبرد و خسته نمیشد. بنده بارها در بنیاد بعثت، خدمت ایشان میرسیدم و تا جایی که میتوانستم و از دستم برمیآمد، به ایشان کمک میکردم. خداوند انشاءالله، آن بزرگوار را رحمت کند و آثار و برکات ایشان را گسترش بدهد.