فعالیتهای سیاسی ـ فرهنگی بازاریان و نقش آنها در نهضت امام خمینی موضوعی است که در رسانهها درباره آن سخن گفته شده است، اما علاوه بر این، بازار از جنبه مهم دیگری نیز به پیروزی انقلاب اسلامی کمک بسیاری کرد و آن حمایت مالی برای پیشبرد اهداف نهضت امام خمینی بود. برای بررسی ابعاد این موضوع به سراغ حاج احمد مرآتی شیرازی، از بازاریان قدیمی تهران و از مجاهدان انقلاب اسلامی، رفتهایم که حاصل گفتوگو با ایشان را در ادامه خواهید خواند
مصاحبهکننده: جواد عربانی
حاج احمد مرآتی شیرازی در 1317 در خانوادهای بازاری در تهران به دنیا آمد. او از کودکی به واسطه پدر، با هیئتهای مذهبی اخت پیدا کرد؛ با تشکیل هیئتهای مؤتلفه اسلامی به آن تشکل پیوست و وارد فعالیتهای سیاسی علیه سیاستهای رژیم پهلوی شد. احمد مرآتی در سال 1346 به دلیل حضور در تیم توزیعِ سراسریِ اعلامیه امام خمینی علیه رژیم اشغالگر قدس دستگیر شد؛ پس از آزادی، به مبارزات خود ادامه داد و در پاییز 1357 به پاریس رفت. مدتی در نوفل لوشاتو در خدمت امام خمینی بود و پس از بازگشت به کشور در کمیته استقبال از امام خمینی فعالیت کرد. حاج احمد مرآتی شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت «بنیاد خدمات اسلامی» را برعهده گرفت و از این رهگذر، مشغول خدمت به مردم محروم شد.
یکی از فعالیتهایی که بازار پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه حمایت مالی انجام میداد تأسیس صندوقهای قرضالحسنه بود. این صندوقها چگونه راهاندازی شدند؟
بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از کارهایی که پس از تبعید امام خمینی به خارج از کشور و با هدف کمک به زندانیان سیاسی و همچنین پشتیبانی مالی از نهضت انجام شد تأسیس صندوقهای قرضالحسنه بود. اهتمام به این مسئله به خاطر تداوم نهضت بود؛ چرا که جمع کثیری از فعالان سیاسی عمدتا متأهل، در زندانهای حکومت پهلوی بودند و خانوادههای آنان اغلب درآمدی برای گذران زندگی نداشتند و در صورت عدم اهتمام به این کار، چه بسا انگیزهها کاهش مییافت و برخی از فعالان دیگر مجبور میشدند با احتیاطهای بیشتری مبارزه را ادامه دهند؛ بنابراین حمایت از خانوادههای آنها و رسیدگی به امورشان ضروری بود.
پیش از تأسیس صندوق، اعضای یک مسجد یا یک محله یا بازاریها کمکهایی به صورت فردی به خانوادههای زندانیان سیاسی یا افراد نیازمند میکردند و این کمکها نیز با مدیریت شخصی به دست نیازمندان ارسال میشد، اما وضعیت جدیدی که با آن مواجه بودیم، با تلاشهای فردی ممکن نبود و به همین دلایل بهتدریج فکر ساماندهی این کمکها مطرح شد. در پی این فکر بود که ابتدا صندوقی به نام «قرضالحسنه» در مسجد لرزاده دایر شد و جمعی از فعالان سیاسی در آن صندوق سپردهگذاری کردند. به یاد دارم من هم در آن زمان حدود دههزار تومان در آن صندوق سپردهگذاری کردم. بعد از آن، صندوق بزرگتری موسوم به «صندوق ذخیره جاوید»1 تأسیس و مقرر شد هر فردی بر اساس توان مالی، مبلغی در آن سرمایهگذاری کند و برای ثبت و ضبط این مبالغ هم دفترچهای به اعضا داده میشد. بعد از آن بود که دایره افراد مشارکتکننده در این امر خیر و انسانی و انقلابی توسعه یافت و از کسانی که برای اقامه نماز جماعت به مسجد میآمدند درخواست میشد هر کس مبلغی سرمایهگذاری کند. از کسانی که در تأسیس این صندوق پیشقدم بودند باید به آقای حاج مصطفی دلالزاده، حاج سیدتقی خاموشی، سیدجواد آل احمد و... اشاره کنم.
همانطور که فرمودید، هدف از تأسیس صندوقهای قرضالحسنه، تأمین نیازهای خانواده زندانیان سیاسی بود. این موضوع باعث حساسیت رژیم پهلوی نشد؟
چرا؛ حتما همینطور بود. همانطور که گفتم، فعالیتهای این صندوق در حمایت از نهضت امام خمینی بود و به همین خاطر دستاندرکاران آن همیشه زیر نظر ساواک بودند. ساواک به فعالیتهای این صندوق حساس بود و به شیوههای مختلف، اعضای هیئت مؤسس صندوق را احضار میکرد؛ یک بار به آنان وعده کمک و مشارکت در اداره آن صندوق را میداد و بار دیگر ما را از فعالیتهایی خارج از چهارچوب که قبلا تعیین شده بود، نهی میکرد. خلاصه به انحای مختلف ساواک سعی میکرد فعالیتهای این صندوق را زیرنظر بگیرد. این حساسیت ساواک را باید به پای اهمیت صندوقهای قرضالحسنه و کمکهای این صندوقها به خانواده مبارزان گذاشت. این تهدیدها بود، اما واقعیتش این است که تأثیری در عزم بازاریان برای تأمین نیازهای نیازمندان، بهویژه نیازمندان زندانی و انقلابی، نداشت. این تدبیر اقدام تأثیرگذاری بود و اگر چنین کاری انجام نمیشد، چه بسا تهدیدهایی متوجه فعالیتهای انقلابیها میشد و دلیل حساسیت ساواک هم به همین خاطر بود.
این تهدیدها گاهی نتیجه عکس میداد و باعث میشد صندوقهای دیگری هم تأسیس شوند کما اینکه صندوق دیگری با عنوان «صندوق اندوخته جاوید» توسط فعالان سیاسی ـ مذهبی تأسیس شد. این صندوق نیز چون دو صندوق گذشته، به فعالیتهای عامالمنفعه و حمایت از نهضت امام خمینی اهتمام داشت و به این خاطر تحت نظر ساواک بود و بارها مورد حمله مأموران ساواک قرار گرفت. تأسیس این صندوقها سرمشقی برای فعالان مذهبی ـ اقتصادی شد تا صندوقهایی مشابه تأسیس کنند؛ بنابراین بهتدریج صندوقهایی مثل صندوق مسجد لرزاده در مساجد تهران بهخصوص اطراف بازار تهران تأسیس شد.
فعالیتهای سیاسی هزینههای بسیاری داشت و میبایست درصدد تأمین منابع مالی لازم برای تداوم فعالیت میبودیم؛ برای مثال چاپ صدهزار اعلامیه یا تکثیر سخنرانی، هزینه زیادی داشت و ما مجبور بودیم هزینههای آن را تأمین کنیم
البته علاوه بر بحث اندوختههای مالی و قرضالحسنه، بازاریان در دوران نهضت، به بعضی فعالیتهای صنعتی و تجاری هم وارد شدند. این فعالیتها هم مانند صندوقهای قرضالحسنه، حمایت مالی از خانواده زندانیهای سیاسی را در نظر داشتند و گاهی در خاطرات برخی از مبارزان، مانند احمد احمد و... میبینیم پس از آزادی از زندان، در این کارخانجات مشغول بهکار میشدند. دراینباره اگر خاطراتی دارید بفرمایید.
یکی از مهمترین نیازهای مبارزه علیه رژیم پهلوی، نیازهای مالی بود. درواقع فعالیتهای سیاسی هزینههای بسیاری داشت و میبایست درصدد تأمین منابع مالی لازم برای تداوم فعالیت میبودیم؛ برای مثال چاپ صدهزار اعلامیه یا تکثیر سخنرانی، هزینه زیادی داشت و ما مجبور بودیم هزینههای آن را تأمین کنیم. اگرچه صندوقهای قرضالحسنه ایجادشده در مساجد بخشی از نیازهای مبارزه را تأمین میکرد، به دلیل نیازهای مالی فراوان، اقدامی جدی و درآمدزا برای فعالیتهای نهضت ضرورت داشت؛ به همین خاطر بود که ما به فکر اقدامی جدیتر افتادیم.
یکی از راهکارها برای تأمین این نیاز، تأسیس برخی کارگاهها یا تشکیل شرکتهای تجاری بود؛ بنابراین در سالهای بعد از آزادی از زندان، به اتفاق جمعی از دوستانم در خیابان ری، نزدیک بیمارستان سوم شعبان در خانه یکی از دوستان جمع شدیم و به چارهاندیشی دراینباره پرداختیم. در همان جلسه تصمیم گرفتیم جمعی از دوستان را به جلسهای عمومیتر دعوت کنیم و از آنان بخواهیم شرکتی سهامی برای تولید برخی کالاها تأسیس کنیم. یکی از تصمیمهایی که در این جلسات اتخاذ شد، تجمیع این سرمایهها و تأسیس کارخانهای تولیدی بود. برای این منظور مکانی در ابتدای جاده شهرری ـ ورامین خریده شد و با استقرار تجهیزاتی در آن مکان، تصمیم گرفتیم قوری و کتری و ظروف لعابی تولید کنیم. آن موقع ظروف چینی خیلی مرسوم نبود و اغلب خانوادهها از ظروف لعابی استفاده میکردند و به همین خاطر هم محصولات این کارخانه خیلی زود به فروش میرسید و همین بهانه، باعث شد به سمت تولید این محصول حرکت کنیم. این کارگاه خیلی زود فعالیتهایش را گسترش داد. از جمله دوستانی که در تأسیس این کارخانه فعال بود، شهید بزرگوار حاج صادق اسلامی بود.
این شرکت تجربهای موفق بود و محصولات تولیدی آن با استقبال مردمی مواجه شد. فروش مناسب محصولات این شرکت و افزایش سرمایه آن باعث شد این شرکت را توسعه دهیم و کارگاههای دیگری نیز در حوزههای مختلف دایر کنیم. به این منظور زمینی دوهزارمتری در دوراهی ورامین خریدیم و ماشینآلاتی را در آنجا مستقر کردیم و به تولید بیشتر لوازم خانگی مشغول شدیم. حتی درصدد تولید یخچال خانگی هم برآمدیم که البته عملی نشد.
تعطیلی بازار تهران در حمایت از اعلامیه امام خمینی مبنی بر تحریم رفراندم اصول ششگانه انقلاب سفید در بهمن 1341
شماره آرشیو: 1-98-141ق