روابط ایران با قدرتهای بزرگ در تاریخ بهویژه در دوران معاصر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. این امر در مورد روسیه یا به تعبیری اتحاد جماهیر شوروی اهمیتی دو چندان پیدا میکند. در واقع هر تحولی در همسایه شمالی یا به عکس در تهران، بر روابط دو کشور بهشدت تأثیرگذار بوده است. این امر در دوره پهلوی اول نیز مصداق پیدا میکند؛ دورهای که رضاشاه به خیال خود تلاش کرد طرحی نو در ایران دراندازد و کشور را وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود کند؛ دورهای که به نحوی شاهد گذار از سنّت به مدرنیته هستیم و ساختارهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیت کشور دچار دگردیسی میشود. رهبران اتحاد جماهیر شوروی از این تحولات که با کودتای 29 اسفند 1299ش آغاز شد استقبال کردند.
در واقع مسکو که بهشدت به قرارداد 1919م واکنش منفی نشان داده بود و نظام قاجاری را گروهی آریستوکرات فئودال بهشمار میآورد از روی کار آمدن رضاشاه و رژیم فئودال بورژوازی پهلوی استقبال کرد. در مقابل رضاشاه نیز گسترش روابط اقتصادی با شوروی را در پیش گرفت و تلاش کرد مناسبات اقتصادی دو کشور را که به تیرگی گراییده بود سامان دهد و پایههای آن را مستحکم سازد؛ رویکردی که چندان به درازا نکشید و به طور کلی دچار فراز و نشیب شد. بر این اساس تلاش خواهیم کرد تا در سطور زیر هرچند کوتاه به مناسبات دوجانبه تهران ـ مسکو نظری بیندازیم.1
امتیاز شیلات شمال
در دوره ابتدایی سلطنت رضاشاه، روابط ایران و شوروی بسیار حسنه بود و تقریبا بهجز مسئله شیلات هیچگونه اختلاف عمدهای میان تهران و مسکو وجود نداشت. ماجرا از آن قرار است که در دوره ناصرالدینشاه قاجار، امتیاز صید ماهی در دریای خزر به لیانازوف، تبعه روس، واگذار و در سالهای بعد، چندین بار تجدید شد. پس از انقلاب 1917م، دولت شوروی به مصادره اموال صاحب امتیاز اقدام کرد و حاضر نشد در چهارچوب قرارداد مودّت سال 1921م از این امتیاز صرف نظر کند و حتی به نشانه تهدید، یک ناوچه توپدار را هم در انزلی نگه داشته بود. به محض اینکه امتیاز در سال 1304ش به پایان رسید، دولت ایران خواستار الغای آن شد و آن را به صورت رسمی به طرف مقابل اطلاع داد، اما دولت شوروی زیر بار اتمام آن نرفت و نسبت به آن متعرض شد. جالب این است که موضوع به حکمیت میان دو طرف ارجاع داده شد و هیئت داوران به ریاست محمدعلی فروغی، نخستوزیر وقت، رأی به صاحبان امتیاز داد و این امتیاز به مدت پانزده سال دیگر تمدید شد؛ موضوعی که اعتراض نمایندگان مجلس شورای ملی را در پی داشت و در نهایت تصویب نشد. در نتیجه این امر، روابط دوجانبه میان تهران و مسکو به تیرگی گرایید. در اواخر سال 1304ش بود که دولت شوروی سرحدات دو کشور را بست و از ورود کالاهای روسی، بهویژه نفت و بنزین که از نیازمندیهای کشور بود، جلوگیری کرد. این سیاست در نهایت بهشدت به ضرر مردم و بازرگانان شمال کشور تمام شد و موجبات نارضایتی آنها را بهوجود آورد.2
کابینه دوم محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)
شماره آرشیو: 1-947-172ع
در این مقطع زمانی، روابط مسکو و لندن نیز به دلیل کشف یک شبکه جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی در لندن بهشدت تیره و در نهایت در سال 1927م نیز قطع شد. روسها که از انگلیسیها دستشان کوتاه شده بود، به تهران روی خوش نشان دادند و در نتیجه آن، هیئتی از ایران به ریاست مشاورالممالک انصاری، وزیر خارجه، عازم شوروی شد. مذاکرات این هیئت با روسها در مهرماه سال 1306ش به انعقاد چند قرارداد انجامید.
میرزاعلیقلیخان مشاورالممالک (انصاری)
شماره آرشیو: 2719-1ع
قراردادهای اقتصادی ـ سیاسی میان دو کشور
براساس قراردادهای منعقدشده با شوروی، اولا مقرر شد یک شرکت دوملیتی ایران و روس به ریاست یک ایرانی تشکیل شود و کار بهرهبرداری مساوی دو کشور از شیلات دریای خزر را برعهده گیرد؛ ثانیا یک قرارداد امنیتی و بیطرفی میان دو کشور امضا شود که به موجب آن، طرفین ملزم شوند از خرابکاری و عملیات تجاوزکارانه و در عین حال وارد کردن قوای مسلح خود به کشور دیگر خودداری کنند؛ همچنین مقرر شد اگر دولت ثالثی به یکی از دو طرف حمله کرد، طرف دیگر با کشور متجاوز همکاری و مساعدت نکند و دو طرف اختلافات را به صورت مسالمتآمیز حل کنند. در مرتبه بعد یک قرارداد بازرگانی به امضای دو طرف رسید که برای ورود کالاهای ایران به شوروی معادل پنجاهمیلیون روبل سهمیه تعیین شد. همچنین موافقتنامهای درباره واگذاری تأسیسات بندر انزلی به ایران امضا شد که فوری به اجرا درآمد. در پی اجرای این موافقتنامه، ناو روسی آبهای ایران را ترک کرد و بندر انزلی، بندر پهلوی نامیده شد. دولت اتحاد جماهیر شوروی نیز اولین سفیر خود را با نام ژاک داوتیان روانه ایران کرد و مناسبات سیاسی و اقتصادی میان دو کشور تا حدودی به ثبات رسید.3
در دوره ابتدایی سلطنت رضاشاه، روابط ایران و شوروی بسیار حسنه بود و تقریبا بهجز مسئله شیلات هیچگونه اختلاف عمدهای میان تهران و مسکو وجود نداشت
توطئه روسها علیه دولت ایران
در اواخر سال 1927م، عدهای از روسهای سفید به ایران آمدند و تلاش کردند با کمک ارمنیهای ایران، علیه شوروی اقدام کنند، اما دولت ایران نسبت به فعالیت این عده واکنش نشان داد و دستور بازداشت و تبعید آنها را صادر کرد و این گونه بر پایبندی خود به این تعهد که خاک ایران را پایگاه حمله علیه روسیه قرار نخواهد داد تأکید کرد، اما در طرف دیگر روسها از فعالیتهای پنهانی خود و تقویت کمونیستهای ایرانی دست برنداشتند. در سال 1308ش، یکی از کارمندان اداره بازرگانی شوروی در تهران، به اروپا رفت و در آنجا از یک شبکه جاسوسی روسها در ایران پرده برداشت. این امر موجب کشف شبکه یادشده و بازداشت کمونیستهای ایرانی شد. به موجب این رویداد، دولت ایران در خردادماه 1310ش قانونی را تصویب کرد که به موجب آن فعالیت مبلغان مرام اشتراکی ممنوع شد و متخلفان به مجازاتهای سنگین محکوم میشدند. این امر سبب شد روابط دو کشور به سردی گراید و روسها به کارشکنی در کار بازرگانان ایرانی اقدام کنند.4
تأسیس مجمعالتجار
با توجه به کارشکنی روسها و و اشکالتراشی آنها در کار بازرگانان ایرانی، اتاق بازرگانی تهران تصمیم گرفت تجارت با روسها را تحریم کند و چون برخی از تجار ایران علم مخالفت با آن برداشتند، دولت ایران تصمیم گرفت قانون انحصار تجارت خارجی را از مجلس بگذراند؛ قانونی که سبب میشد مراودات تجاری با جهان خارج کاملا به وسیله دولت تمشیت شود. این قانون تنها یک ماده واحده به ترتیب زیر بود:
«از تاریخ تصویب این قانون، تجارت خارجی ایران در انحصار دولت بوده و حق وارد کردن و صادر کردن کلیه محصولات طبیعی و صنعتی و تعیین موقتی یا دائمی میزان صادرات و واردات مزبور به دولت واگذار میگردد و دولت میتواند با متمم این قانون از ورود مالالتجاره خارجی به ایران ممانعت به عمل آورد».5
علل به حاشیه رفتن سرمایه ملی در دوره رضاشاه (بررسی پیامدهای قانون انحصار تجارت خارجی)
البته در سالهای بعد، دو کشور تلاش کردند از دامنه تنش بکاهند و ازهمینرو، پس از مسافرت فروغی، وزیر امور خارجه کشورمان، به مسکو و بازدید کاراخان، معاون کمیساریای امور خارجه شوروی، از تهران تحریم بازرگانی میان تهران و مسکو لغو شد و در تیرماه سال 1312ش پیمان جدیدی میان دو طرف در لندن به امضا رسید.6
امتیاز استخراج نفت شمال
روابط دو کشور در این سالها فقط به موارد یادشده در بالا محدود نماند. در سال 1314ش، علیاکبر داور دو لایحه درباره واگذاری امتیاز استخراج نفت در شمال و بخشهایی از شمال شرق کشور و همچنین احداث لوله نفت را که به شرکت نفت ایران و آمریکا واگذار شده بود به مجلس تقدیم کرد. این امتیاز، پیش از آن و در دوره قاجار، به تبعه روس به نام خوشتاریا واگذار شده بود، اما به دلیل مخالفتها هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت. همین امر سبب شد روسها بهشدت عصبانی شوند. دولت ایران در جواب دولت شوروی مدعی شد که امتیاز استخراج نفت شمال، که مسکو مدعی آن است، هرگز به تصویب مجلس شورای ملی ایران نرسیده است و در نتیجه اعتبار قانونی ندارد. جالب اینجاست که مقامات اتحاد جماهیر شوروی دست از تلاشهای خود برنداشتند و حتی پس از مخالفت دولت ایران در مقطع منتهی به جنگ جهانی دوم که در نهایت به اشغال ایران و برکناری رضاشاه منجر شد، خواستار اعطای این امتیاز توسط دولت ایران شدند.
در مجموع روابط اقتصادی دو کشور در دوره رضاشاه با فرازونشیبهای بسیاری همراه بود و این مناسبات بهشدت تحت تأثیر حوادث و رویدادهای سیاسی پیش میرفت.7
گروه 53 نفر و تیره شدن مناسبات
در سال 1317ش، یک شبکه کمونیستی در ایران کشف شد. این شبکه کمونیستی متشکل از 53 نفر از محققان و روشنفکران ایرانی بود و ازهمینرو به «گروه 53 نفر» موسوم شدند. دولت ایران این افراد را دستگیر و به حبسهای طولانی محکوم کرد. با کشف و بازداشت اعضای این گروه، روابط دو کشور ایران و شوروی تیره و تار شد و دولت شوروی به تلافی آن، بیش از سههزار مهاجر ایرانی مقیم قفقاز را اخراج کرد. نکته جالب این است که بعدا مشخص شد در میان کسانی که مسکو اخراج کرده بود تعدادی از مأموران و جاسوسان این کشور نیز حضور داشتند. این ارتباط پرفرازونشیب میان دو کشور ادامه داشت تا اینکه متحدین در جنگ جهانی دوم به راههای ارتباطی ایران نیاز پیدا کردند و در نتیجه آن، ایران به اشغال نیروهای شوروی، انگلستان و آمریکا درآمد. همین امر زمینه برکناری رضاشاه را از سلطنت فراهم کرد؛ او به جزیره موریس تبعید شد و بدینترتیب عمر سیاسی یکی دیگر از پادشاهان ایران بهسر آمد.
پی نوشت:
1. محمود طاهراحمدی، روابط ایران و شوروی در دوره رضاشاه، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه، 1384، ص 5.
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص 385.
3. همان، ص 386.
4. محمود طاهراحمدی، همان، ص 42.
5. ارز و انحصار تجارت خارجی در دوره رضاشاه، معاونت خدمات مدیریت و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1384، ص 154، سند شماره 40.
6. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص 387.
7. ملک رحیم رضازاده، تاریخ روابط ایران و ممالک متحد آمریکا، تهران، کتابخانه طهوری، 1350، صص 347-348.
8. الهه کولایی، استالینیسم و حزب توده ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص 14.