پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ علی سهیلی از رجال سیاسی ایران در سال ۱۲۷۵ش در خانوادهای سنتی در تبریز به دنیا آمد. او دوره تحصیلات ابتدایی را در مدارس تبریز گذراند و در نوجوانی همراه خانوادهاش از تبریز به تهران رفت. سهیلی در تهران به دلیل فقر مالی مجبور شد از همان نوجوانی به کار مشغول شود؛ ازاینرو «مدتی در بازار تهران شاگردی میکرد تا اینکه وارد مدرسه روسی قزاقخانه شد و با استعدادی که در تحصیل از خود نشان داد به مدرسه علوم سیاسی پذیرفته شد و از آنجا به خدمت وزارت خارجه درآمد. سهیلی ضمن خدمت در وزارت خارجه زبانهای فرانسه و انگلیسی را نیز فرا گرفت»1 و بعد از آن موفق شد در سمتهای مختلف سیاسی خدمت کند.
آغاز فعالیتهای سیاسی سهیلی
اولین پست مهم علی سهیلی در وزارت امور خارجه بود. او در این سازمان، سمت سیاسی ریاست اداره شرق و امور مربوط به شوروی را عهدهدار بود. البته سهیلی پیش از آن هم به عنوان یک کارمند ساده در سازمانهای مختلف فعالیت کرده بود. بااینحال سهیلی بعد از آنکه به سمت ریاست اداره شرق و امور مربوط به شوروی انتخاب شد، به عنوان منشی و مترجم هیئت نمایندگی ایران در مذاکرات تجاری با شوروی به مسکو رفت و در این مأموریت با
تقیزاده، که رئیس هیئت نمایندگی ایران در این مذاکرات بود، آشنا شد. این آشنایی موجبات ترقی او را در وزارت خارجه و مقامات دیگر دولتی فراهم ساخت.2
سهیلی بعد از این آشنایی توانست در دوره پهلوی اول به عنوان وزیر به فعالیت مشغول شود؛ چنانکه «در سال ۱۳۱۰ش با کمک و مساعدت
داور و
تیمورتاش، به معاونت وزارت طرق و شوارع (راه) منصوب شد و یک سال بعد رئیس هیئتمدیره شیلات گردید و در ۱۳۱۳ به معاونت وزارت امور خارجه رسید و سه سال در این سمت انجام وظیفه نمود. در ۱۳۱۵ به جای
حسین علاء، وزیرمختاری ایران در لندن به عهده او قرار گرفت و یک سال بعد، جم نخستوزیر او را به جای عنایتالله سمیعی وزیر خارجه، که درگذشته بود، به سمت وزیر امور خارجه معرفی کرد».3
علی سهیلی هنگام مذاکره با سفیر انگلیس در ایران
شماره آرشیو: 2411-7ع
سهیلی تا شهریور 1320 نیز چندین پست سیاسی دیگر را عهدهدار شد. او مدتی به عنوان استاندار کرمان و مدتی نیز به عنوان سفیرکبیر ایران در کشور افغانستان انتخاب شد. همزمان با اوضاع آشفته کشور در شهریور 1320، فروغی او را به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب کرد. او در این سمت، بارها با شوروی و انگلیس درباره مسئله ایران و اشغال کشور مذاکره کرد که نتیجه آن پیمانی موسوم به «پیمان اتحاد» بود. به موجب این پیمان، که در نه فصل و سه ضمیمه تنظیم شد، دولتهای انگلستان و شوروی متعهد شدند ضمن احترام به استقلال و تمامیت اراضی ایران، با دولت ایران متحد شوند و از خاک ایران در برابر هر تجاوزی از جانب آلمان دفاع کنند و حداکثر شش ماه پس از خاتمه جنگ، قوای خود را از ایران بیرون ببرند.4 نقش سهیلی در کابینه فروغی باعث شد شاه نظر مساعدی نسبت به او پیدا کند و از او برای تشکیل کابینه دعوت کند؛ دعوتی که در نهایت اولین دوره نخستوزیری سهیلی را رقم زد.
دوره اول نخستوزیری سهیلی
بعد از نخستوزیری فروغی، سهیلی مأمور تشکیل کابینه شد. در رابطه با علل انتخاب سهیلی گفتهاند که فروغی اصرار داشت که او به عنوان نخستوزیر کابینه تشکیل دهد، اما برخی هم معتقدند تنها ضامن به روی کار آمدنش فشار متفقین بود که «دنبال رجل قوی بودند تا اطمینان خاطر از امنیت کشور یابند که نقشههای همکاریشان در ارسال مهمات و آذوقه از ایران به شوروی بدون اشکال مورد عمل پیدا کند، ولی شاه در عین حال که هنوز سرنوشت مبهم پدر را از خاطر نزدوده بود و نمیخواست دخالتی علنا در کار کشور کند، از همان زمان با هر رجل باشخصیت، احساس مخالفت داشت».5
البته یک روایت هم حاکی از آن است که شاه به نخستوزیری سهیلی نسبت به سایر گزینهها تمایل بیشتری داشت، درحالیکه شوروی نسبت به سهیلی بدبین بود و ترجیح میداد که
قوام روی کار بیاید؛ زیرا قوام تا حدودی طرفدار سیاستهای شوروی بود و از سویی او طرف توجه دربار نبود؛ همچنین نقل است که بعد از استعفای فروغی، تمایل اکثریت مجلس هم به قوام بود. به گفته
ارسنجانی حتی شاه هم از او خواسته بود که در مجلس از طرفدارانش بخواهد که به سهیلی رأی تمایل بدهند.6
در دور اول نخستوزیری سهیلی، کشور وضعیت بسیار بدی را پشت سر گذاشت و او عملا نتوانست اقدامات مؤثری برای بهبود وضعیت کشور انجام دهد. درکل در آن سالها وضع اقتصادی ایران اسفناک بود. تورم، بازار سیاه، کمبود خواروبار و قحطی که نتیجه مستقیم حضور ارتشهای بیگانه بود، موجبات نارضایتی شدید مردم را فراهم کرده بود.7 در باب قحطی این دوره و افتضاح آن بد نیست اشاره شود که قحطی به حدی اسفناک بود که در نهایت دولت و مجلس مجبور شدند وزارت خواربار تأسیس کنند. نانهایی که در آن سالها به مردم تحویل داده شد به علت کمبود آرد و آغشته شدن به خاک اره، به نانهای خاک ارهای معروف شدند. مجموع این اتفاقات باعث شد سهیلی در ۸ مرداد ۱۳۲۱ مجبور به استعفا شود.
دوره دوم نخستوزیری سهیلی
سهیلی در بهمن 1321 و بعد از سقوط دولت قوام، بار دیگر مأمور تشکیل کابینه شد. او در این دوره نیز نرمش زیادی در برابر کشورهای خارجی بهخصوص انگلیس نشان داد؛ چنانکه در کابینه او بود که با فشار روس و انگلیس، طبق فهرستی که سفارتخانههای انگلیس و روس هر یک جداگانه به علی سهیلی داده بودند دستور داد تعدادی از رجال و افراد عادی ایران را به بهانه آلمانوفیل بودن در خانههایشان دستگیر کنند و تحویل مأموران این دو دولت دهند تا هر بلایی که میخواهند بر سر آنها آورند.8
دومین دوره نخستوزیری سهیلی سیزده ماه دوام یافت. از وقایع مهم این دوره استخدام هیئت مستشاران مالی آمریکا به ریاست دکتر میلسپو و تصویب اختیارات فوقالعاده او در مجلس بود که موجب بروز اختلافاتی بین او و الهیار صالح، وزیر دارایی، شد و درنتیجه الهیار صالح از وزارت استعفا داد و مرتضی قلی بیات (سهامالسلطان) به جای وی به وزارت دارایی تعیین شد. واقعه مهم دیگر شورش عشایر فارس و قتل عام فرمانده و افسران و جمع کثیری از سربازان ارتش در سمیرم و بازداشت ۱۸۰ نفر از امرا و افسران ارتش و رجال و روزنامهنگاران ایرانی از طرف متفقین به اتهام همکاری با آلمانیها بود.9
میلسپو؛ حافظ منافع ایران یا ایالات متحده
مستشار آمریکایی در میانه موافقان و مخالفانش
علاوه بر این تحولات، در این دوره کنفرانس سران متفقین با عنوان کنفرانس تهران نیز تشکیل شد و طی آن سران متفقین، یعنی روزولت، چرچیل و استالین، طی روزهای 6 تا 9 آذر 1322 درباره مسائل جنگ و تحولات بعد از آن گفتوگو کردند. همچنین در پایان این کنفرانس در رابطه با حفظ تمامیت ارضی ایران نیز صحبت شد و سران سه کشور امنیت و استقلال ایران بعد از جنگ را تضمین کردند. البته بعد از پایان جنگ، شوروی برخلاف این تعهد، نه تنها نیروهای خود را از ایران خارج نکرد، بلکه از تحرکات تجزیهطلبانه در آذربایجان و کردستان ایران هم حمایت کرد.
در این دوره، فشار بر مطبوعات هم بسیار زیاد شد و این موضوع بعدها مورد انتقاد شدید بسیاری از فعالان سیاسی همچون دکتر
مصدق و روزنامهنگاران قرار گرفت. سهیلی همچنین به دلیل برخی از مسائل مالی نیز مورد انتقاد برخی از نمایندگان مجلس قرار گرفت و در مقام دفاع از خود، بسیاری از اتهامات وارده را تهمتهای ناروا دانست. یکی از تهمتهای بزرگی هم که به او وارد شد، موضوع دخالتش در انتخابات چهاردهم بود.
انتخابات مجلس چهاردهم و نمایندگان فرمایشی دولتهای روس و انگلیس
وضعیت انتخابات مجلس شورای ملی در دوره علی سهیلی
مجلس چهاردهم و وضعیت سیاسی کشور!
این اتهام از سوی سیدمهدی فرخ، نماینده زابل که در دوره زمامداری اول سهیلی وزیر کشور و خواروبار کابینهاش بود، مطرح شد و طی آن در سال 1326 دادگاهی برای محاکمه او تشکیل شد. سهیلی در این محاکمه ضمن مدافعات مفصل از نقش خود در سیاست ایران پس از شهریور 1320 سخن گفت و هیئت مستشاران تمیز که عموما از رجال متقی و پرهیزکار و علمای حقوق بودند و در جریان محاکمه سهیلی حضور داشتند، به اتفاق آرا سهیلی را از اتهامات منتسبه مبرا دانستند و رأی به عدم محکومیت او دادند. در نهایت او از بسیاری از اتهامات تبرئه شد.10
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!
سهیلی بعد از نخستوزیری در سال 1326 به عنوان وزیر مشاور به کابینه حکیمی راه یافت. او مدتی هم سفیرکبیر ایران در فرانسه بود و در نهایت به عنوان سفیرکبیر ایران در لندن تعیین شد و به موجب آن به لندن رفت و در همان جا بر اثر بیماری سرطان در سال 1337 درگذشت.
پی نوشت:
1. محمود طلوعی،
بازیگران عصر پهلوی، ج 2، تهران، نشر علم، چ چهارم، 1376، ص 254.
2. همانجا.
3. باقر عاقلی،
شرح رجال سیاسی و نظامی ایران، ج 2، تهران، نشرگفتارها و علمی، ۱۳۸۰، صص 838- 839.
4. عبدالرضا هوشنگ مهدوی،
تاریخ روابط خارجی ایران، از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیرکبیر، چ یازدهم، 1385، ص 411.
5. ابوالحسن عمیدی نوری،
یادداشتهای یک روزنامهنگار، ج 2، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1383، صص 47- 48.
6. باقر عاقلی،
بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، شرح حال نایبالسلطنهها و روزشمار زندگی نخستوزیران ایران، ج 2، لندن، چاپ پکا، 1374، ص 337.
7. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،
ایران و استعمار انگلیس: مجموعه سخنرانیها و مقالات، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1391، ص 418.
8. ابوالحسن عمیدی نوری، همان، صص 27- 28.
9. محمود طلوعی، همان، صص 256- 257.
10. باقر عاقلی،
بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، شرح حال نایبالسلطنهها و روزشمار زندگی نخستوزیران ایران، همان، ص 841.