پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ جنگ جهانی اول باعث شد هرجومرجِ برآمده از به توپ بسته شدنِ مجلس شورای ملی مشروطیت گستردهتر شود. در چنین شرایطی گروههای مختلف برای بهبود وضعیت کشور وارد عرصه سیاسی شدند و تأکید کردند که با رویکرد اتخاذی آنها کشور نجات پیدا خواهد کرد. یکی از این گروهها کمیته آهن بود که فعالیتهای خود را پس از شکست قرارداد 1919 آغاز کرد و با کودتای 1299 بدان پایان داد. این نوشتار به شکلگیری، دیدگاه و نقش کمیته آهن در اجرای کودتای 1299 میپردازد.
درآمدی بر کمیته آهن
کمیته آهن در دوره ریاستالوزرایی وثوقالدوله در اصفهان پایهگذاری شد. کلنل (سرهنگ) هیگ در آن زمان کنسول انگلیس در اصفهان بود و بر بنیانگذاری و اداره کمیته نظارت داشت. سپس قرار شد مرکز کمیته به تهران منتقل شود و زیر نظر وثوقالدوله و نصرتالدوله و سیدضیاءالدین طباطبائی فعالیت کند. تقریبا همه اعضای این کمیته آنگلوفیلهای مورد اعتماد بودند و از نفوذ فزاینده بلشویکها سخت هراس داشتند.1
ژنرال وستداهل سوئدی رئیس تشکیلات نظمیه ایران
شماره آرشیو: 1028-1ع
در تابستان 1299 سیدضیاء شاخه تهرانِ کمیته آهن را بنیان نهاد؛ بدینترتیب کمیته آهن تهران با حضور سیدضیاء (مدیر روزنامه رعد) و با عضویت عدهای از رجال آنگلوفیل ایران، همچون عدلالملک دادگر، که چند دوره رئیس مجلس بود، ماژور مسعودخان، کلنل کاظمخان و از همه آنها مهمتر، کریمخان رشتی، عضو اینتلیجنس سرویس که میتوان او را هدایتگر اصلی و مغز متفکر کمیته دانست، تشکیل شد. برخی دیگر از اعضای کمیته عبارت بودند از: میرزا محمودخان مدیرالملک (رئیس انبار ارزاق)، دکتر منوچهرخان (پزشک ژاندارمری)، میرزا موسیخان (رئیس خالصجات)، ملکالشعرای بهار، علیاصغر مؤدبالدوله، سیدمحمد تدین، کاسپار اپیکیان (سردبیر روزنامه رعد) و وستداهل (رئیس نظمیه) و چند تن از دوستان وثوقالدوله. گروه وابسته به سیدمحمدصادق طباطبائی نیز با کمیته همکاری میکرد.2 این گروه بهطور منظم در خانه سیدضیاء در زرگنده در شمال تهران، در نزدیکی اقامتگاه تابستانی سفیران انگلستان و روسیه گرد میآمدند؛3 ازاینرو برخی از منابع تاریخی از این کمیته با عنوان «کمیته زرگنده» یاد میکنند. واقعیت این است که اینتلیجنس سرویس در پوشش این کمیته، رجال گوناگون را مؤتلف ساخت و استراتژی خود را پیش برد؛ بنابراین میتوانیم کمیته آهن را که مجری طرحهای سرویس اطلاعاتی انگلستان بوده است، کانونی برای توطئهگری بدانیم.4
تمامی افراد حاضر در کمیته آهن بیش از آنکه دغدغه ایران را داشته باشند، دغدغه بهدست گرفتنِ قدرت را داشتند. ... در روز 10 اسفند، رئیسالوزرای کودتا وزیرانش را به شاه معرفی کرد. برتری کمیته آهن در هیئت دولت چشمگیر بود. مسعودخان (وزیر جنگ)، سه وزیر دیگر کاظمخان سیاح (فرماندار نظامی تهران)، سلطان محمدخان عامری (رئیس کابینه) و کاسپار اپیکیان (رئیس دفتر رئیسالوزرا) همگی عضو آن کمیته بودند
سوگند برای انجام کودتا و دستیابی به قدرت
با توجه به ماهیت شکلگیری کمیته آهن و افراد حاضر در آن نباید تعجب کرد که سیدضیاء به سفارت انگلیس مراجعه میکرد و در آنجا طرحهایی درباره آینده سیاسی ایران ارائه میشد. سیدضیاء نقش عمدهای در پیشبرد برنامههای کمیته آهن داشت؛ چرا که اعضای کمیته در زمره اعیان و اشراف شمرده نمیشدند. برخی از آنها در کوره رویدادهای مشروطیت نام و آوازهای یافته بودند. میرزا کریمخان یکی از رهبران قیام رشت در دوره استبداد صغیر بود. بهار و تدین نمایندگان مجلس سوم بودند که به مجلس چهارم نیز راه یافته بودند. سیدمحمدصادق طباطبائی، پسر سیدمحمد؛ رهبر نامدار مشروطیت، بود و در گذشته رهبر حزب اعتدالی شمرده میشد. تیمورتاش به نمایندگی مجلس و چند مقام دولتی رسیده بود که مهمترینش حکومت گیلان بود. با همه اینها، دولتمرد برجسته و طراز اولی در میان اعضای کمیته حضور نداشت.
سیدمحمد تدین
شماره آرشیو: 4606-5ع
کمیته آهن را میتوان محفل یا گروه بستهای دانست که هدفش دستیابی به قدرت سیاسی بود، اما ترکیب اجتماعی آن بهگونهای نبود که بتواند از راههای قانونی به این مقصد برسد. این گروه تنها با زدوبندهای پشت پرده و از راههای غیرقانونی میتوانست به رأس قدرت اجرایی دست یابد. میل اعضای کمیته برای بهدست گرفتن قدرت همراستا با منافع دولت انگلیس قرار گرفت. پیمانکاران قرارداد 1919 ایران و انگلیس، که در اجرای آن شکست خورده بودند، میخواستند از طریق آن کمیته، گروه سیاسی طرفدار خود را سامان دهند.5 انگلیس در پیش بردن این سیاست موفق شد و کمیته همراستا با تصمیمات انگلیس کودتا را گزینه مناسبی برای بهدست گرفتنِ قدرت مورد تأکید قرار داد. پنج نفر از اعضای کمیته بهطور ویژه برای عملیاتی کردن کودتا با یکدیگر متحد شدند و سوگند یاد کردند که کودتا را انجام دهند. این افراد عبارت بودند از: سیدضیاء، رضاخان میرپنج، مسعودخان، سرهنگ احمد آقاخان و کلنل کاظمخان.6
کمیته آهن؛ شاخه ایرانی کودتا
کودتای 1299 را میتوان حاصل پیوند نیروهای ایرانی و انگلیس دانست. شبکه ایرانی کودتا شاخههای سیاسی داشت که در کمیته آهن متمرکز بود و شاخه نظامیاش را نیروی قزاق تشکیل میداد. پس از آنکه تصمیم برای کودتا نهایی شد، کمیته آهن به منظور یکپارچهسازی نیروهای کودتا تلاش عمدهای کرد. پیش از آن، کسانی از ملّیون در فکر نیروی ملی، یعنی ژاندارمری و گروهی نیز به قزاقها تمایل داشتند. اگر دو نیروی دخیل در کودتا همنظر نمیشدند قطعا فرایند آن بهخوبی پیش نمیرفت؛ ازاینرو دو افسر ژاندارم مسعودخان و کلنل کاظمخان، که از یاران نزدیک سیدضیاء در کمیته آهن بودند، در ایجاد دوستی بین این دو دشمن دیرینه نقش مهمی بازی کردند. کلنل هیگ، سازماندهنده اولیه کمیته آهن در اصفهان، نقش واسطه را داشت که در سفرهای مکررش به منطقه آقابابا در شمال قزوین، مسعود و کاظم و زمان بهنام را به قزاقها برای انجام کودتا معرفی کرد.7 آیرونساید و اسمایث با رضاخان و افسران ژاندارمِ وابسته به کمیته آهن رابطه غیر رسمی اما مقتدرانه برقرار کردند و شبکه نظامی کودتا در درون نیروی قزاق با هدایت رضاخان، کودتا را به پیش برد.
عکس هوایی از پادگان و فرودگاه نیروهای انگلیسی در قزوین
شماره آرشیو: 1-1941ع
نظمیه نیز به کودتاگران کمک کرد. درجه کاظمخان، از اعضای کمیته آهن، در شب کودتا به کلنلی ارتقا یافت و او سمت حاکم نظامی تهران را پیدا کرد. کاظمخان به ژنرال وستداهل سوئدی، رئیس نظمیه، گزارش تصرف کمیسرهای (کلانتری) شهر و اشغال نظمیه را داد. روایت حسین مکی چنین است که ژنرال وستداهل با حالت اضطراب علت این پیشامدها را سؤال کرد و عوامل کودتا او را به سکوت و آرامش دعوت کردند. سیدضیاء وستداهل را متقاعد کرد که در تهران حکومت نظامی برقرار شده است و از این لحظه به بعد باید راجع به امور نظمیه فقط تابع دستورهای کلنل کاظمخان باشد. همچنین به او یادآور شد که برای تقویت نظمیه، دویست نفر قزاق مأمور کلانتریهای مرکز خواهند بود. وستداهل تأکید کرد که این عملیات برخلاف نظر شاه است و سیدضیاء و کاظمخان او را متقاعد کردند که صبح میتواند به نزد شاه برود و ماجرا را پرسوجو کند. این در حالی بود که شاه در فرحآباد بهسر میبرد و تمام دروازههای شهر بسته بود و احدی حق خروج از شهر را نداشت.8 البته دولتآبادی میگوید وستداهل عضو کمیته آهن بود و از ماجراهای پنهان خبر داشت. اشغالگران پایتخت هنوز مقامی نداشتند. شاه آنها را به رسمیت نشناخته بود، اما وستداهل مأموران خود را در اختیار آنها گذاشت تا عملیات پیگرد را انجام دهند. به عقیده دولتآبادی، افسری سوئدی در کشوری بیگانه خود را بیهوده به مخاطره نمیانداخت، مگر آنکه از موقعیت خود مطمئن شده باشد. این موضوع تأیید میکند که وستداهل، به دلیل وابستگی به کمیته آهن، خود را در اختیار کودتاگران گذاشت.9 صرف نظر از روایت مکی و دولتآبادی، نقشآفرینی اعضای کمیته آهن در هماهنگی نیروهای دخیل در کودتا و تسهیل تصرف تهران به دست قزاقها نشان میدهد که اعضای این کمیته نقش بسزایی در موفقیت کودتای 1299 داشتند.
وستداهل، رئیس سوئدی اداره نظمیه ایران، به اتفاق ابوالقاسم قراگزلو (ناصرالملک)
و جمعی دیگر از کارکنان و افسران ایرانی و سوئدی اداره نظمیه
شماره آرشیو: 1312-1ع
دست یافتن به آرزوی دیرینه
تمامی افراد حاضر در کمیته آهن بیش از آنکه دغدغه ایران را داشته باشند، دغدغه به دست گرفتنِ قدرت را داشتند. آنها در روزهای پس از کودتا و هنگام تقسیم پستهای سیاسی و نظامی در بین کودتاگران به آرزوی خود دست یافتند. در روز 10 اسفند رئیسالوزرای کودتا وزیرانش را به شاه معرفی کرد. برتری کمیته آهن در هیئت دولت چشمگیر بود. مسعودخان (وزیر جنگ)، سه وزیر دیگر کاظمخان سیاح (فرماندار نظامی تهران)، سلطان محمدخان عامری (رئیس کابینه) و کاسپار اپیکیان (رئیس دفتر رئیسالوزرا) همگی عضو آن کمیته بودند.10
سیدضیاءالدین طباطبائی، نخستوزیر و وزیر داخله، به اتفاق عدهای از مقامات از چپ:
1. رضاخان؛ 2. مسعود کیهان؛ 3. گلروپ (رئیس سوئدی ژاندارمری)؛ 4. سیدضیاءالدین طباطبائی؛
5. حسین دادگر؛ 6. حسن مشار؛ 7. علی ریاضی؛ 8. کاظم سیاح؛ 9. زمان بهنام
شماره آرشیو: 131013-275م
فرجام سخن
در روزگار مشروطیت که آشوب سراسر ایران را فراگرفته بود، نیروهای سیاسی دست به ایجاد تشکلهای مختلف با وعده حل بحران زدند. در این میان نمیتوان خودنمایی قدرتطلبان را نادیده گرفت. اعضای کمیته آهن یا زرگنده از جمله قدرتطلبان بودند که با وعده رفع بحران با انگلیس همداستان شدند. کمیته آهن از همان ابتدا با محوریت نزدیکی به انگلیس شکل گرفت و هنگامیکه انگلیس به یکهتاز قدرت در ایران تبدیل شد، خود را شریک کودتایی کرد که منجر به قدرتیابی رضاخان شد. آنها پابهپای دولت انگلیس هماهنگیهای عمدهای را انجام دادند تا روز پس از کودتا پستهای سیاسی و نظامی را بین خود تقسیم کنند؛ آرزویی دیرینه که در روزهای پس از کودتا محقق شد.
پی نوشت:
1. سیروس غنی، ایران برآمدن رضاخان و برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها، ترجمه حسن کامشاد، تهران، انتشارات نیلوفر، چ ششم، 1392، ص 175.
2. یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، ج 4، تهران، انتشارات فردوسی، چ چهارم، 1362، صص 150-151.
3. سیروس غنی، همان، ص 175.
4. ضیاءالدین رجایی، «قرارداد 1919 زمینهساز کودتای 1299»، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش 137 و 138 (1377)، ص 13.
5. سهراب یزدانی، کودتاهای ایران، تهران، نشر ماهی، 1396، صص 221-222.
6. حسین مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج 1، تهران، نشر ناشر، چ سوم، 1361، صص 214-215.
7. محمدعلی همایون کاتوزیان، دولت و جامعه در ایران: انقراض قاجار و استقرار پهلوی، ترجمه حسن افشار، تهران، نشر مرکز، چ هشتم، 1394، ص 244.
8. حسین مکی، همان، صص 224-225.
9. یحیی دولتآبادی، همان، صص 228-229.
10. محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران: انقراض قاجاریه، تهران، زوار، 1387، ص 125.