تولد و پیشینه خانوادگی و تحصیلات
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ علی دشتی در ۱۱ فروردین ۱۲۷۳ش (۱۳۱۲ق) در محله پشت بازار کربلا در یک خانواده ایرانی به دنیا آمد.1 پدرش عبدالحسین دشتستانی، روحانی خوشنام و مورد احترام و از مردم روستای تلخو در شهرستان دشتی استان بوشهر بود.2 علی دشتی تحصیلات ابتدایی را در روستای گل اسپیه از توابع شهرستان دلفان به اتمام رساند و همراه پدر برای تحصیل علوم مذهبی به نجف و کربلا رفت و تحصیلات خود را در مدرسه حـسینی ایـرانیان در عتبات تا مقطع سطح به پایان برد. شیخ علی دشتی قسمتی از اصول را نزد استاد خویش حاج سیدحسین فشارکی و کفایه آخوند خراسانی را نزد
حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی فراگرفت.3
آغاز فعالیتهای فرهنگی و سیاسی
علی دشتی بعد از عزل محمدعلیشاه و اوایل سلطنت احمدشاه، در سال ۱۲۹۸ به ایران آمد. او در 24سالگی در کوران جنگ جهانی اول همراه پدر و برادرانش، عراق را به مقصد ایران ترک گفت و برخلاف تربیت مذهبی و توقعات خانوادگی، در فضای پرآشوب آن روزگار به دنیای سیاست و مطبوعات وارد شد.4 وی فعالیت روزنامهنگاری را در شهر شیراز و در روزنامه فارس، به مدیریت «فضلالله بنان شیرازی»، آغاز کرد. اقامت دشتی در شیراز کوتاه بود و او پس از پنج ماه به تهران رفت.
علی دشتی و جمعی از روزنامهنگاران و مدیران جراید کشور (سال 1298ش)
شماره آرشیو: 2927-۱ع
مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹
پس از انتشار متن
قرارداد ۱۹۱۹ (وثوقالدوله ـ کاکس)، موجی از اعتراض در میان طبقات مذهبی، سیاسی و اجتماعی کشور بهوجود آمد و در بسیاری از شهرها میتینگهای مردمی و تظاهرات درگرفت. یکی از معترضان قرارداد 1919، علی دشتی بود. وی در کتاب خویش به چگونگی مخالفتش با این قرارداد، که به دستگیریاش منجر شد، اشاره کرده است.5 پس از آنکه دشتی مقالاتی را در مخالفت با قرارداد در هفتهنامه «میهن» در اصفهان نوشت، عازم تهران شد.6 دشتی در تهران نیز به حرفه روزنامهنگاری روی آورد. وی در مقام ناشر هفتهنامه «ستاره ایران» مشغول بهکار شد.
مقالات دشتی علیه قرارداد و همچنین مخالفتهایش با دولت وثوقالدوله باعث دستگیری وی در تابستان 1299 و تبعیدش به عتبات شد.7
کودتای ۱۲۹۹
پس از کودتای 3 اسفند ۱۲۹۹، علی دشتی در کنار سایر رجال بازداشت شد و تا پایان کار دولت نودروزه سیدضیاءالدین طباطبائی زندانی بود. دشتی در مدت حبسش، برداشتها و انتقادهای خود را در یادداشتهایی گردآوری کرد که ابتدا در روزنامه «شفق سرخ» (در شمارههای اول تا پانزدهم) و سپس در قالب کتابی به نام «ایام محبس» به همراه یادداشتهای تبعید در زمان دولت وثوقالدوله در آبان 1301 منتشر کرد.8 پس از خروج سیدضیاءالدین طباطبائی از ایران کلیه زندانیان سیاسی از جمله علی دشتی از زندان آزاد شدند.9 على دشتی پس از آزادی از زندان، قریب به سه ماه با میرزا حسینخان کمالالسلطان، متخلص و مشهور به «صبا»، در روزنامه «ستاره ایران» همکاری کرد و سردبیری این روزنامه را بهدست گرفت.
دشتی و روزنامه شفق سرخ
نخستین شماره شفق سرخ در 11 اسفند 1300 در چهار صفحه در قطع بزرگ با چاپ سربی 28×38 در چاپخانه روشنایی منتشر شد. این نشریه در سالهای اولیه سه شماره در هفته و از آذر ۱۳۰۴ روزانه و 5 شماره در هفته منتشر میشد.10 در این روزنامه نویسندگانی چون غلامرضا رشید یاسمی، علیاکبر دهخدا، سعید نفیسی، رضازاده شفق،
فرجالله بهرامی، نصرالله فلسفی و دیگران مطالب خود را منتشر میکردند.
فرجالله بهرامی (فرد ایستاده در وسط)
شماره آرشیو: 13-151پ
دشتی و جمهوریخواهی رضاخان
دشتی در «غوغای جمهوری»، از ریاستجمهوری سردار سپه حمایت کرد و در گیرودار انقراض سلسله قاجار سخنگوی مطبوعاتی وی بهشمار میآمد.11 هنگامی که احمدشاه، رضاخان را از نخستوزیری عزل و او به عنوان قهر تهران را ترک کرد، دشتی در سرمقالهای با عنوان «پدر وطن رفت» به دفاع از رضاخان پرداخت
. سردار سپه که شاه شد، دشتی به سلک همراهان او درآمد، و گاه نیز با وی دیدارهای خصوصی داشت.12 روزنامه شفق سرخ هم که در اوضاع جدید دیگر نمیتوانست روزنامهای انتقادی باشد، ملایمتر شد. به گفته بهرام چوبینه، دشتی صادقانه به خدمت سردارسپه درآمد و مقالات مؤثری در دفاع از ارتش ملی و نظم اجتماعی و اصلاحات اداری نوشت.13
نمایندگی مجلس
علی دشتی در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی (۱۳۰۲ش) از ساوه به مجلس راه یافت؛ این در حالی بود که «نه هوای ساوه را استشمام کرده و نه جرعهای آب آنجا را نوشیده و نه معروفیت محلی» داشت.14 در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳0۳ در جلسه بیستوچهارم این دوره اعتبارنامهاش رد شد. اعتبارنامه او با مخالفت آیتالله سیدحسن مدرس و جمع دیگری از فراکسیون اقلیت مجلس روبهرو شد و مورد تأیید قرار نگرفت.15
دشتی در دوره ششم از بوشهر نامزد شد و این بار به مجلس راه یافت. در دورههای هفتم و هشتم نماینده ساوه، و در دوره نهم، نماینده بوشهر بود.16در فروردین ۱۳۱۴، یک روز پس از انقضای دوره مجلس نهم، همراه سه تن از روزنامهنگاران مشهور دستگیر شد. رضاشاه بر پایه گزارشهای نظمیه، دستور توقیف آنها را صادر کرده بود، اما پس از چند ماه آنان به وساطت
مخبرالسلطنه هدایت از توقیف آزاد، ولی از تهران تبعید شدند.17 دشتی در ۱۳۱۸ش، در انتخابات دوره دوازدهم مجلس شرکت کرد و به عنوان نماینده شهر دماوند انتخاب شد.18 این دوره از مجلس تا برکناری رضاشاه از سلطنت (شهریور ۱۳۲۰) ادامه یافت و دشتی پس از سقوط رضاشاه با انتقادهای کوبنده خود بر ضد وی بهویژه در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۲۱ در جلسه ۱۰۸ دوره سیزدهم تقنینیه، به بارزترین چهره منتقد دولت بدل شد.19 شهرت وی در مجلس سیزدهم سبب شد در دوره چهاردهم مجلس، در ۱۳۲۲ش از حوزه تهران به مجلس راه بیابد.20
حزب عدالت
بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰، علی دشتی همراه جمال امامی خوئی، عبدالرحمن فرامرزی، ابراهیم خواجهنوری و
ابوالحسن حائریزاده، دبیر اعظم بهرامی، و عدهای دیگر، حزب عدالت را تشکیل دادند.21 فعالیت دشتی در «حزب عدالت» تا سال ۱۳۲۷ ادامه یافت.22
علی دشتی و جمال امامی در سال 1330
شماره آرشیو: 1769-1ع
در انتخابات دوره چهاردهم مجلس، دشتی به عنوان نماینده تهران به مجلس راه یافت. در این سالها دشتی به عنوان عضوی از شبکه منسجم و مقتدر رجال سیاسی بازمانده از دوران رضاشاه شناخته میشد که اهرمهای اصلی قدرت را بهدست داشتند. این کانون در مطبوعات و محافل سیاسی به جناح انگلوفیل شهرت یافتند.23
دشتی در ۱۳۲۵ش، در دوره وزارت
احمد قوام، مدتی بازداشت شد و سپس، در خانهاش در تیغستان (منطقه الهیه تهران) زیر نظر قرار گرفت. این حبس و بازداشت او براساس سیاستی بود که قوام برای آرام کردن مقامات اتحاد شوروی در قبال حوادث ایران و خاموش کردن زبانها و قلمهای تند در پیش گرفته بود.24 دشتی با اعمال نفوذ توانست از کشور خارج شود. وی دو سال در اروپا بهسر برد و با فرهنگ و ادب اروپایی بیشتر آشنا شد. در ۱۳۲۷ش، به ایران بازگشت. او که به دربار محمدرضا پهلوی نزدیک شده بود، در همان سال به جای قاسم غنی، به سفارت ایران در مصر گمارده شد. در مأموریت سهسالهاش، با فعالیتهای علمی ـ فرهنگی مصر، بهویژه در جامع الأزهر، از نزدیک آشنا شد که در دیدگاههای او تأثیر گذاشت.25 پس از آن، در کابینه اول
حسین علاء (۱۳۲۹- ۱۳۳۰ش)، مدتی وزیر مشاور بود.26 علی دشتی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سناتور انتصابی شد و تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، به مدت ۲۵ سال سناتور باقی ماند. در خلال این مدت، از بهمن ۱۳۴۱ تا آذر ۱۳۴۲، سفیر ایران در لبنان بود.27
علی دشتی و حسن تقیزاده همراه چند تن دیگر از نمایندگان مجلس سنا (سال 1334)
شماره آرشیو: 1457-1ع
پایان زندگی
دشتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، دو بار دستگیر شد.28 اتهام وی نوشتن کتاب «۲۳ سال» بود، اما به دلیل کهولت سن و شکستگی پا آزاد شد و چند روز بعد در ۲۶ دی ۱۳۶۰ در ۸۷ سالگی در بیمارستان جم تهران درگذشت و جنازه او در امامزاده عبدالله شهرری دفن شد.29
پی نوشت ها:
1. گلزار مشاهیر (زندگینامه درگذشتگان مشاهیر ایران)، مریم آقاشیخ محمد و سعید نوری نشاط، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۷، صص ۱۴۸ تا ۱۴۹؛ محمدحسین رکنزاده آدمیت، دانشمندان و سخنسرایان فارس، ج ۲، تهران، خیام، ص ۵۴۶.
2. سیدمحمد حسن نبوی و عبدالکریم مشایخی، علما و نویسندگان بوشهر، بوشهر، پروین، 1377، صص 31-32.
3. عبدالله شهبازی، زندگی و زمانه علی دشتی، شیراز، دانشنامه فارس، ۱۳۸۵، ص ۷؛ یحیی آرینپور، از نیما تا روزگار ما، ج 3، تهران، زوار، 1374، ص 318.
4. قهرمانمیرزا سالور، روزنامه خاطرات عینالسلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، ج ۹، تهران، اساطیر، ۱۳۷۹، ص ۶۹۳۱.
5. علی دشتی، پنجاه و پنج، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۴، صص 7-8.
6. ابراهیم خواجهنوری، بازیگران عصر طلایی، تهران، سپهر، ۱۳۵۷، ص ۱۶۸.
7. ایام محبس، تهران، شرق، 1339، صص 133-185؛ یحیی آرینپور، همان، ص ۳۱۹.
8. در سال ۱۳۱۳ رکنزاده آدمیت این کتاب را تجدید چاپ کرد. چاپ دوم نیز، مانند چاپ اول، بهسرعت نایاب شد.
9. شفق سرخ، 12 خرداد 1303، صص 1-2.
10. محمد صدر هاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج 3، اصفهان، کمال، 1330، ص 75.
11. سیروس غنی، ایران: برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها، ترجمه حسن کامشاد، تهران ۱۳۷۷، ص ۳۴۴.
12. سلیمان بهبودی، «خاطرات سلیمان بهبودی: بیست سال با رضاشاه»، در: رضاشاه: خاطرات سلیمان بهبودی، شمس پهلوی، علی ایزدی، به اهتمام غلامحسین میرزاصالح، تهران، طرح نو، ۱۳۷۲ش، صص ۵۶، ۶۳، ۹۹.
13. علی دشتی، بیست و سه سال، پیشگفتار، ص ۱۳.
14. روزنامه خاطرات عینالسلطنه، همان، ج 9، ص ۶۷۳۳.
15. صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پنجم، جلسه 24، یکشنبه 12 جوزا (خرداد) 1303.
16. زهرا شجیعی، نمایندگان مجلس شورای ملی در بیست و یک دوره قانونگذاری: مطالعه از نظر جامعهشناسی سیاسی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۴۴، ص ۳۲۳.
17. مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات: توشهای از تاریخ شش پادشاه و گوشهای از دوره زندگی من، تهران، زوار، ۱۳44، ص ۴۱۲.
18. زهرا شجیعی، همان، ص 323.
19. اطلاعات، سال ۱۶، ش ۲، مهر ۱۳۲۰، ص ۳.
20. زهرا شجیعی، همان، ص 323.
21. بهروز طیرانی، اسناد احزاب سیاسی ایران ۱۳۲۰ ـ ۱۳۳۰، ج 2، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶، ص ۹۵.
22. یادداشتهای دکتر قاسم غنی، به کوشش سیروس غنی، ج ۴، تهران، زوار، ۱۳6۷، ص ۱۸۱.
23. همان، ص ۱۸2.
24. ایرج افشار، «تازهها و پارههای ایرانشناسی»، بخارا، ش ۳۲ (مهر و آبان ۱۳۸۲)، ص ۹۱؛ نیز برای تأثیر مناسبات قوام و دشتی بر فضای سیاسی کشور رک: اسنادی از احزاب سیاسی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰ش)، تهیه و تنظیم اداره کل آرشیو، اسناد و موزه دفتر رئیسجمهور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹، صص 381-382.
25. قاسم غنی، یادداشتهای دکتر قاسم غنی، به کوشش سیروس غنی، ج ۲، تهران، ۱۳۶۷، ص ۱۸۷؛ جواد صدر، نگاهی از درون (خاطرات سیاسی دکتر جواد صدر)، به کوشش مرتضی رسولیپور، تهران، نشر علم، ۱۳۸۱، صص 198- ۱۹9؛ سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران به ضمیمه قوانین امور تشکیلاتی و استخدامی وزارت امور خارجه، تهران، وزارت امور خارجه، ۱۳۶۹، ص ۶۹.
26. جمشید ضرغام بروجنی، دولتهای عصر مشروطیت، تهران، مجلس شورای ملی اداره کل قوانین، ۱۳۵۰، صص 309-310؛ یادداشتهای دکتر قاسم غنی، همان، ج ۴، ص 358.
27. سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران به ضمیمه قوانین امور تشکیلاتی و استخدامی وزارت امور خارجه، همان، ص ۶۵.
28. مهدی ماحوزی، همان، ص ۱۷.
29. عبدالله شهبازی، همان، ص 174.