«زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری، در قامت یکی از مصلحان جهان اسلام و تشیع-1» در گفتوشنود با حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی تسخیری
یک سال از رحلت طلایهدار وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری سپری شد؛ هم ازاینروی و در بازشناسی مکانت آن بزرگ در میان مصلحان جهان اسلام و تشیع، از امروز سلسله گفتوشنودهایی را به شما تقدیم میکنیم. در مصاحبه ذیلآمده، حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی تسخیری برادرِ آن فقید سعید، درباره وی سخن گفته است
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
به عنوان برادرِ زندهیاد آیتالله حاج شیخ محمدعلی تسخیری، چه خصالی را در ایشان برجستهتر میدیدید و مکانت علمی ایشان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از شما به دلیل تدارک این یادمان، مرحوم اخوی از دوره جوانی، به تبلیغ و ارشاد علاقه داشتند و بهشدت در این زمینه فعال بودند. در طول این مدت و دوره همکاری با افراد و نهادهای گوناگون، حتی یک نفر را نمیتوانید پیدا کنید که از ایشان دلخوری یا دلگیری پیدا کرده باشد، که همین نمادی از تربیت عینی و شخصیت والای ایشان است. ایشان همیشه زودتر از همه نیروهایشان، به سر کار میرفتند و بعد از همه آنها، از محیط کار بیرون میآمدند! حتی در سالهای آخر عمر، که بهشدت بیمار و ضعیف شده بودند، باز این شیوه را ادامه میدادند و حتی نامهها و گزارشها را با خود به خانه میبردند و مطالعه میکردند. معمولا برنامه ایشان، این بود که بعد از نماز شب و نماز صبح، بیدار میماندند و کار میکردند.
از نظر علمی، ایشان تحت نظارت و هدایت شهید بزرگوار آیتالله سیدمحمدباقر صدر تحصیل کردند و از همان جوانی، از سوی مرحوم آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم، برای تبلیغ به مناطق مختلفی مثل شهر هویزه میرفتند. شهید آیتالله صدر، یک سال ایشان را برای تبلیغ، به کشور کویت فرستادند. غرض اینکه در طی تحصیل، وظیفه تبلیغ را هم انجام میدادند.
آیتالله تسخیری، از چه مقطعی در کنفرانسهای بینالمللی شرکت میکردند؟
اخوی از قبل از انقلاب اسلامی، تجربه شرکت در کنفرانسهای بینالمللی را داشتند. ایشان وقتی به قم آمدند، با شهید آیتالله مطهری آشنا شدند. همیشه میگفتند: «شهید مرتضی مطهری و شهید سیدمحمدباقر صدر، بیش از دیگران روی تفکر من تأثیر گذاشتهاند». معتقد بودند که این دو بزرگوار، بدون اینکه یکدیگر را ببینند، بسیار از نظر اندیشه و رویکرد، به هم نزدیک هستند. این بزرگان در زمینههای مختلف، صاحبنظر بودند و آیتالله تسخیری هم، در مکتب آنان رشد کردند. شخصیت دریاگونه این بزرگواران، باعث میشد با آنکه در رشتههای مختلفی چون: فقه، اصول، کلام، ادبیات، تاریخ، اقتصاد و... تبحر و تخصص داشتند، هیچگاه تسلط بر نفس خویشتن را از دست ندادند! درحالیکه برخی چنان غرق در خود میشوند که بهرغم عدم تبحر علمی چندان، دچار این توهم میشوند که کسی هستند و خود را از دیگران برتر میبینند! به همین دلیل هم، دیگر در دل مردم جای ندارند! آیتالله تسخیری فوقالعاده متواضع بودند و همواره خود را سرباز اسلام میدانستند و با اینکه بیمار بودند و از ضعف بدنی رنج میبردند، کمتر کسی در جهان اسلام به اندازه ایشان، به همه جا سفر و تبلیغ دینی میکرد.
از دیدگاه شما، دغدغه اصلی ایشان چه بود؟
دغدغه اصلی ایشان، وحدت جهان اسلام بود. همیشه میگفتند: «عمر ما فرصتی است که خداوند به ما داده، فرصتی که دیگر به دست نخواهد آمد! بنابراین باید از هر لحظه آن، برای ترویج اسلام استفاده کرد». ایشان بیان بسیار قوی و مؤثری داشتند و با هر کسی که صحبت میکردند، مخاطب با ایشان احساس دوستی میکرد، گویی که سالهاست ایشان را میشناسد. این رفتارها، در پذیرش سخن ایشان در مجامع جهانی، بسیار مؤثر بود.
سابقه اندیشه تقریب مذاهب اسلامی، به چه مقطعی بازمیگردد و نقش آیتالله تسخیری در فرآیند عملی کردن آن، چگونه چگونه تحلیل میشود؟
سابقه گرایش به تقریب مذاهب اسلامی، البته در تاریخ معاصر ایران، به سیدجمالالدین اسدآبادی برمیگردد که میگفت: «وحدت جهان اسلام را باید از حکومتها شروع کرد...». البته این تفکر جواب نداد! پس از او اخلافش تلاش کردند علما را به وحدت ترغیب کنند، اما حرکت عمیق، اصلی و کامل را حضرت امام خمینی انجام دادند که تفکر احیای عظمت اسلام و عزت مسلمین را در نظر و عمل و به یاری تودههای مردمی آغاز کردند و افقهایی را گشودند که باعث تحرّک جهان اسلام شد و مسلمانان را از رخوت، ناامیدی و رکود بیرون آوردند. پس از رحلت حضرت امام، رهبر معظم انقلاب اسلامی به درایت و هوشمندی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را تأسیس کردند، که بدون وابستگی سیاسی و دولتی، به ترویج این اندیشه بپردازد.
آیتالله تسخیری معتقد بودند که مشترکات مذاهب اسلامی، بیش از 95 درصد است و اگر امروز مذاهب اسلامی با یکدیگر اختلاف دارند، ساخته و پرداخته دشمنان اسلام است، که از وحدت مسلمین بیشترین آسیب را میبینند. محبوبیت امام در جهان اسلام برخاسته از این رویکرد است که هرگز روی نکات اختلافی تأکید نکردند و همواره به مشترکات مسلمانان، که قرآن کریم و سیره رسول اکرم(ص) است، استناد میکردند. جایگاه رهبر کبیر انقلاب اسلامی، برخاسته از این رویکرد وحدتگرا بود، که برخلاف حرکتهای تقریبی پیشین، جنبه عملی قدرتمند، صریح و روشنی داشت و برای همه قابل فهم و قابل اجرا بود. اخوی هم در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره سرباز پا به رکابِ این آرزو بودند و به همین دلیل هم، نامشان در فهرست منادیان وحدت اسلامی، جایگاه ویژهای دارد. این در میان شخصیتهای اسلامی جهان، امری مورد توافق است.
طبعا خوانندگان مایلاند از شما به عنوان برادر آیتالله تسخیری، خاطراتی ناب و شنیدنی درباره ایشان بخوانند. دراینباره، چه نکاتی را قابل اشاره و ذکر میدانید؟
خاطرات که بسیار زیادند! بهتر است به این نکته اشاره کنم که ایشان بسیار روحیه باز و پذیرندهای داشتند و به همین دلیل، جلساتی که با حضور ایشان تشکیل میشدند، بسیار گرم و صمیمانه بودند. کسانی هم که در جلسات شرکت میکردند، خستگی و گذر زمان را احساس نمیکردند! یکبار وزارت امور خارجه ایران، کنفرانسی را در مورد تمدنهای ایران، مصر و یونان برگزار کرده بود. آیتالله تسخیری ناراحت بودند و در صحبتهایشان اشاره کردند که «با وجود تمدن اسلامی، تمدنهای دیگر قدر و ارزش چندانی پیدا نمیکنند! شما با این حرکت، در واقع در پی احیای مردهها هستید! تمدن یونان سر تا پا کشتار است و فساد، اما تمدن اسلامی مروّج اخلاق و انسانیت بود. ما با وجود چنین تمدنی، چرا باید در بین استخوانهای پوسیده سایر تمدنها، به جستوجو بپردازیم؟...». یکی از اعضای وزارت امور خارجه تلاش کرد دیدگاههای آیتالله تسخیری را تعدیل کند تا به کسی برنخورد، اما دکتر حسن حقی، از اندیشمندانی که در آن جلسه شرکت کرده بود، گفت: این حرفِ ایشان، کاملا درست است.
زمانی هم اینطور شایع کرده بودند که ایران، با ایجاد مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، میخواهد درباره تشیع تبلیغ کند! یکبار دو نماینده از تونس، نزد ایشان آمدند و گفتند: هفتصد، هشتصد طلبه تونسی، دارند در حوزه علمیه قم درباره مذهب شیعه آموزش میبینند تا به کشور خود برگردند و تشیع را تبلیغ کنند! آیتالله تسخیری گفتند: «انسان وقتی مبالغه هم میکند، جوری این کار را انجام میدهد که مخاطب متقاعد شود! کل طلبههای تونسی که از اول انقلاب به ایران آمدهاند، هفتاد نفر بودهاند و در حال حاضر هم، فقط پنج طلبه تونسی دارند در حوزه علمیه درس میخوانند، آن هم در سطح مبادی! اگر کل اندیشمندان اسلامی تونس، منحصر به این افراد است، پس وای به حال تونس!».
و سخن آخر؟
حرکت تقریب و وحدت بین مذاهب اسلامی، حرکت بسیار مثبتی است که باید همگی در تقویت و ترویج آن تلاش کنیم؛ زیرا یگانه راه مقابله با دسیسههای دشمنان اسلام بهویژه صهیونیسم است، که بیشترین سود را از تفرقه مسلمانان میبرد.