«زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری، در قامت یکی از مصلحان جهان اسلام و تشیع-2» در گفتوشنود با حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلّغی
حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلّغی در زمره چهره هایی است، که در دو نهاد «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» و نیز «مجمع تحقیقات اسلامی قم»، با زنده یاد آیت الله محمد علی تسخیری، آشنایی و مراوده یافته است. وی در گفت و شنود پی آمده، به خوانش سیره آن بزرگ و بازگویی پاره ای از خاطرات خویش، از ایشان پرداخته است.
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
طبعا اولین پرسش ما در این گفتوشنود، درباره مقطع و چگونگی آشنایی شما با زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری است.
بسم الله الرحمن الرحیم. آشنایی بنده با مرحوم آیتالله تسخیری (رضوانالله تعالی علیه)، به سالهای اولِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی برمیگردد. در آن دوره، من نام ایشان را در فضاهای علمی و فرهنگی، زیاد میشنیدم. گاهی هم در کنفرانسهای وحدت اسلامی، شاهد سخنرانیهای ایشان بودم یا مدیریت ایشان را مشاهده میکردم. موقعی که وارد مجمع تحقیقات اسلامی قم شدم، ایشان گاهی به آنجا میآمدند و از این طریق، ارتباط من با ایشان بیشتر شد و نهایتا زمانی که ایشان توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی، به دبیرکلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی منصوب شدند، از من خواستند که مسئولیت مجمع تقریب در قم را بپذیرم و از آن پس، ارتباط ما بیشتر شد. در کنفرانسهای وحدت اسلامی و مرکز تحقیقات اسلامی قم، در جلسات زیادی در خدمت ایشان بودم و در بعضی از سفرهای خارجی، ایشان را همراهی میکردم و همین همکاریها و ارتباطات، رابطه فکری و دوستی ما را صمیمانهتر کرد.
چه ویژگیهایی در شخصیت ایشان، برای شما برجستهتر مینمود؟
ایشان شخصیت فوقالعادهای داشتند! تقیّد به اخلاق اسلامی، خوشفکری، هوش، تواضع، علاقه فراوان به وحدت مسلمانان جهان، آگاهی به اوضاع جهان اسلام و تسلط کامل به زبان عربی، در ایشان بسیار بارز بود. مخصوصا به دلیل سفرهای مختلفی که به کشورهای گوناگون دنیا داشتند، وسعت دید و آگاهی ایشان، بینظیر مینمود! از دیگر ویژگیهای ایشان، آشنایی مطلوب با فقه امامیه بود. مخصوصا در فقه اقتصادی و بسیاری از مسائل نوظهور و مستحدثه در جهان امروز، نظرات قابل توجه و تأمل بسیاری داشتند. اعتقاد ایشان به تقریب مذاهب اسلامی، اعتقادی عمیق و از دل و جان بود و نه از روی شعار و تعارف! ایشان معتقد بودند که این امر، بسیار حیاتی است و باید با جدیت پیگیری شود و تحقق پیدا کند. ایشان مصالح اسلام را به درستی میشناخت و با اینکه یک شخصیت تقریبی بود، یک شیعه عمیقا معتقد بود و در زمینه اعتقادات شیعی، کمترین تسامحی را برنمیتافت و معتقد بود جمع بین شیعه بودن و به تقریب اعتقاد داشتن، هم معقول است، هم ممکن. ایشان در جهان اسلام، محبوبیت بالایی داشت و حقیقتا نسبت به تمام جوامع مسلمانان، دلسوز بود. نگاهی به احترام علما و متفکران اسلامی به ایشان، شاهدی بر این مدعاست.
چه ویژگیهایی سبب شد آیتالله تسخیری، در جایگاه دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی قرار گیرد و نقش ایشان در گسترش این اندیشه چه بود؟
همانطور که اشاره کردم، ایشان عمیقا و قلبا به تقریب مذاهب اسلامی اعتقاد داشت و اگر دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی هم نبود، باز هم در جهان اسلام جایگاه والا و ممتازی داشت. درخشش حضور ایشان در مجامع و کنفرانسهای مختلف بینالمللی، بیش از آنکه مرهون جایگاه رسمی و دبیرکلی ایشان باشد، مرهون دیدگاههای نو و عمیق تقریبی و جایگاه رفیع و برجسته ایشان، در جهان اسلام بود. باید تأکید کرد که ایشان، حقیقتا از متفکران و اندیشمندان برجسته جهان اسلام و سلوک ایشان، کاملا تقریبی بود. با روشی چون سیره ایشان، میتوان ضمن اعتقاد محکم و راسخ به معتقدات شیعی، با دیگر مذاهب هم ارتباط برقرار کرد و از فقه و اصول عقاید آنها، به صورت تخصصی آگاه شد. ایشان عمیقا، به اصل گفتوگو و تعامل میان مذاهب اسلامی اعتقاد داشت و همواره تأکید میکرد که مذاهب اسلامی باید یکدیگر را تحمل کنند و به رسمیت بشناسند؛ زیرا تمام درگیریها و تعصبات خشک و دشمنیهای مخرب میان مذاهب اسلامی، ساخته و پرداخته دشمنان این آیین است. ایشان همواره تأکید میکردند: «در صدر اسلام، مسلمین وضعیت طبیعی داشتند. آنان امروز هم میتوانند همان شرایط را الگو قرار بدهند و دریابند که نزاعها و تفرقههای مذهبی، جز به ضرر دنیا و آخرت مسلمانان منجر نخواهد شد. کسانی که از تاریخ تحلیل درستی دارند، میتوانند از آن برداشتهای صحیحی هم داشته باشند، اما متأسفانه بسیاری تاریخ نمیدانند و طبعا تفسیر و تحلیل درستی هم از وقایع تاریخی ندارند و درنتیجه استنباطات غلطی هم، در این حوزه میکنند!». آیتالله تسخیری بر روندهای تاریخی اشراف داشتند و آنها را درست تفسیر و تحلیل میکردند و این، امتیاز بزرگی برای ایشان بود؛ به همین دلیل هم میگفتند: «در صدر اسلام، این تعصبات نابجا و تفرقههای گسترده، بین مسلمانان وجود نداشت و رابطه بین جوامع اسلامی، بسیار طبیعی و عادی بود و امامان مذاهب مختلف، کوچکترین تضادی با هم نداشتند و بین آنها تعامل خوبی برقرار بود». از نظر ایشان، که فکر بازی داشتند، بین شیعه و سنی مشترکات فراوانی وجود دارند که اگر درست شناخته شوند، آنگاه معلوم خواهد شد که نقاط افتراق، چقدر معدودند! این مشترکات، بهترین اساس و مبنا برای وحدت اسلامی هستند؛ به همین دلیل، ایشان همواره سعی میکرد تا در مجامع اهل سنّت، حضور پیدا کند و همه را به این مشترکات توجه دهد.
نکته جالب در رویکردهای ایشان در مجامع مختلف این بود که هرگاه احساس میکرد روند بحث به سمتی است که میخواهند در اعتقادات شیعی تشکیک و طبعا رویکردهای ضدتقریبی را مطرح کنند، تمامقامت از شیعه دفاع و از موضع یک عالم شیعی، موضوع تقریب را دنبال میکردند. ایشان بهخوبی، بین عقاید شیعی و دفاع از آن و رویکرد تقریبی، جمع کرده بودند.
به نظر شما، چگونه میتوان تجربهها و تفکرات ایشان را به نسل کنونی منتقل کرد؟
در این مسیر، بازخوانی شخصیت مرحوم آیتالله تسخیری، بیان خاطرات فراوانی که داشتند، معرفی تفکرات و سلوک و منش ایشان، بسیار مؤثر خواهد بود. به نظر من حوزویان، دانشگاهیان و جامعه فرهیختگان ما باید با این شخصیت بزرگ و سلوک، منش و رویکردهای وی آشنا شوند و اهداف او و نسبتش با سابقه تفکر تقریبی و وحدتگرای اسلامی را بشناسند. نسل امروز، حقیقتا به چنین الگوهایی نیاز دارد. به اعتقاد بنده رویکرد و نیز شخصیت ایشان، در جامعه ما ناشناخته است! حتی برخی تصور میکنند که تفکر تقریبی، یک تفکر تحمیلی است و برخی از اهل سنّت، آن را تفکری ارائهشده از سوی شیعیان، برای ترویج عقاید خود میدانند! درحالیکه تفکر تقریبی، یک اندیشه قرآنی است و با تنوع مذاهب اسلامی، منافاتی ندارد. این نوع برداشتها از اندیشه تقریب، تفسیرهای انحرافی هستند و باعث شدهاند که اصالت، اهمیت و شفافیت تقریب، در پرده بماند و کسانی هم که این تفکر را تبلیغ میکنند، ناشناخته بمانند! تفکر تقریب، خصومتها را از بین میبرد، فضای جامعه را تلطیف میکند و کسانی که مروّج و مدافع این اندیشه هستند، بیتردید شخصیتهایی مؤمن، عالم و دارای قابلیت تبدیل شدن به الگو هستند. کسانی که بخواهند جهان اسلام و مناسبات بین دیدگاههای شیعه و سنّت را بهدرستی بشناسند، حقیقتا میتوانند از تفکرات مرحوم آیتالله تسخیری، بهرههای بسیاری ببرند.