«شهید دکتر محمدجواد باهنر و تأسیس و فعالیت مدرسه رفاه» در گفتوشنود با ابوالفضل توکلی بینا
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
برطبق شواهد، آشنایی شما با شهید دکتر محمدجواد باهنر، در جمعیت مؤتلفه اسلامی روی داده است. از چگونگی آغاز این ارتباط بگویید.
بسم الله الرحمن الرحیم. از آغاز دهه 1340 و در قالب هیئتهای مؤتلفه اسلامی، در ماه رمضان در مسجد جامع تهران، بعد از نماز جماعت، برنامه سخنرانی برگزار میکردیم. یکی از شخصیتهای مهم فرهنگیای که در آنجا منبر میرفت، شهید دکتر محمدجواد باهنر بود. ایشان مانند شهید دکتر بهشتی و در کنار دروس حوزوی، تحصیلات جدید را هم انجام داده و مدرک دکترای خود را، از دانشگاه تهران گرفته بود. شهید باهنر از شاگردان برجسته حضرت امام بود، که در کنار سایر دستپروردگان ایشان، در تمام صحنهها حضور داشت و بهخصوص بعد از 15 خرداد، این حضور پررنگتر شد و ایشان در کنار: شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی و حضرت آقا، جمعی را تشکیل دادند که به عنوان بازوان قوی حضرت امام، بسیاری از کارهای بزرگ انقلاب را به ثمر رساندند.
چه ویژگیهایی در شخصیت شهید باهنر، از نظر شما برجستهتر بودند؟
ایشان انصافا، مجموعهای از فضائل برجسته انسانی و اسلامی بود، اما در درجه اول، کمحرفی و پرکاری ایشان، خوشرویی، خوشصحبتی و لبخند زیبایی که همیشه بر لب داشت، انسان را جذب میکرد. تواضع و دوری از ریا و تظاهر، از دیگر صفات برجسته ایشان بود. همیشه طوری کار و خدمت میکرد که کسی متوجه نمیشد! اگر افراد کارآمدی تربیت شدند که توانستند انقلاب و نظام برآمده از آن را اداره کنند، حاصل زحمات امثالِ این بزرگوار است.
شما در ایجاد مدرسه رفاه و برخی دیگر از مراکز فرهنگی انقلابی، نقش مهمی داشتید. شهید باهنر هم در اینگونه حرکتهای فرهنگی، در زمره چهرههای شاخص بودند. همکاری ایشان با پروژه مدرسه رفاه، به چه شکل بود؟
پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور، ما و دوستان مؤتلفه در شش ماه آخر زندان، به این جمعبندی رسیدیم که در جو سنگین و پر از اختناق آن دوره، امکان هیچگونه مبارزه و حرکت علنیای وجود ندارد! نهایتا تصمیم گرفتیم یک بنیاد فرهنگی ایجاد کنیم و تحت پوشش فعالیتهایی از این دست، به مبارزه ادامه دهیم؛ لذا بعد از آزادی از زندان، سههزار متر زمین را ــ که در دست بانک مرکزی بود ــ خریدیم و در آنجا، مدرسه رفاه را تأسیس کردیم. هیئت امنای این مدرسه چهاردهنفر بودند، از جمله شهید باهنر و شهید رجایی، که بخش فرهنگی و آموزشی را به عهده داشتند. یکی از کسانی که در مدرسه رفاه زحمات زیادی کشید و مجموعه خوبی از خواهران انقلابی را تربیت کرد و تحویل جامعه داد، شهید باهنر بود. ساواک برای اینکه به این مرد بزرگ فشار بیاورد، یک بار خواهرش را دستگیر کرد و به سردخانه زیر صفر درجه بُرد، ولی نتوانست مانع از فعالیت شهید باهنر شود و ایشان، همچنان به کارش ادامه داد! همانطور که اشاره کردم، نقش ایشان در مدرسه رفاه، نظارت بر مسائل فرهنگی و آموزشی بود. در آن مدرسه، دختران انقلابی، شایسته و مبارزی تربیت شدند. اولین گروه از دانشآموزانِ دبیرستانی دستگیرشده توسط ساواک، از دختران مدرسه رفاه بودند. خود شهید باهنر هم، چندبار به زندان افتاد.
یکی از فرازهای زندگی فرهنگی ـ اجتماعی شهید باهنر در دوران پیش از انقلاب، مشارکت در تألیف کتب درسی است. ارزیابی شما از این اقدام و پیامدهای آن چیست؟
ایشان یک دهه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، با همکاری شهید بهشتی و مرحوم برقعی و البته با زیرکی تمام، نگارش کتب دینی مدارس را به عهده گرفتند و ساواک زمانی متوجه ماهیت این حرکت شد که این سه بزرگوار تأثیر خود را در تربیت نسل جوان گذاشته بودند و دیگر کاری از دست رژیم برنمیآمد! این کتابهای دینی، قطعا در پرورش نسل انقلابی دهه 1350، نقش تأثیرگذاری داشتند و اساسا یکی از انگیزههایی که باعث شد ما مدرسه رفاه را راه بیندازیم و شهید باهنر مسئولیت آموزشی آن را به عهده بگیرد، آمادگی نوجوانان برای پذیرش مفاهیم دینی، انقلابی و مبارزاتی بود.
در دوران اوجگیری انقلاب اسلامی، همکاری شما با ایشان چگونه تداوم یافت؟
شهید باهنر و شهید بهشتی، جزء کادر اصلی کمیته استقبال از حضرت امام بودند و با مدیریت آنان، ستاد را تشکیل دادیم و همراه با جمعی از دوستان، برای استقبال از امام، برنامهریزی وسیعی را تدارک دیدیم. شهید باهنر در جلسات این ستاد، طرحهایی ارائه میکرد که عمق دوراندیشی و قدرت پیشبینی ایشان را نشان میداد.
تحلیل شما از تأثیر شهادت ایشان، در دوران دشوار مواجهه نظام اسلامی با خط نفاق چیست؟
ما در وسط جلسهای بودیم که خبر شهادت ایشان توسط کشمیری ملعون را دریافت کردیم. حادثه دردناک انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به فاصله اندکی، فاجعه انفجار نخستوزیری و از دست دادن شهید رجایی و شهید باهنر، حوادث عظیمی بودند که اگر حضور و قدرت رهبری حضرت امام نبود، بعید بود بتوانیم بهآسانی از آن عبور کنیم.
و سخن آخر؟
این انقلاب بزرگ را شخصیتهای ارجمندی یاری کردند و به عنوان بازوان قدرتمند حضرت امام، همه عمر خود و سرانجام جانشان را بر سر آن نهادند! شخصیتهای بیمانندی که انصافا کسی جایگزین آنها نشد! یکی از آنان هم شهید باهنر بود که در تمام عمر ارزشمندش، لحظهای فارغ از دغدغه تعلیم و تربیت نسلهای مسلمان و انقلابی نبود. باید قدر این نظام را بدانیم و در پیشبرد و اعتلای آن، تلاش کنیم. حیات امثال شهید باهنر، باید الگوی سبک زندگی اسلامی قرار بگیرد تا جامعه بتواند در جنبههای مادی و معنوی، پیشرفت کند.