«در تاریخچه و کردارِ اکنون زمامداران جمهوری آذربایجان» در گفتوشنود با خسرو معتضد
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
در ابتدا از تاریخچه جمهوری آذربایجان بگویید و اینکه در ادوار گذشته، این منطقه چه نامیده میشد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در ابتدا باید بگویم که ما در شمال، کشوری به عنوان آذربایجان نداریم! طبق فصل سوم قرارداد گلستان، که در زمان فتحعلیشاه بر ایران تحمیل شد: «ولایات قرهباغ، گنجه، الکای (ولایات) خوانیننشین شَکی، شروان، قوبا، دربند، باکو و هر جا از ولایات تالش، که بالفعل در تصرف دولت روسیه است، داغستان، گرجستان، محال شورهگل، آچوق باشی، کرنه، منگریل، آبخاز، تمام الکا و اراضی، که در میانه قفقاز و سرحدات معینه حالیه بوده و آنچه اراضی و اهالی قفقازیه الی کنار دریای خزر، که متصل است، مخصوص و متعلق به ممالک امپریه (امپراتوری روسیه) است...». کجای این قرارداد، نامی از آذربایجان برده شده است؟ قلم که دست بیگانه و ژنرالهای روسی بوده؟ چرا ننوشته آذربایجانِ شمال را از ایران جدا میکنیم؟ چون آذربایجان همان جایی بوده که زیرنظر مرحوم عباسمیرزا اداره میشده است. سیزده سال بعد هم، که جنگ دروغینی به راه انداختند و ما متأسفانه باز شکست میخوریم، در فصل سوم عهدنامه ترکمانچای، آمده است: «[فتحعلیشاه] خانات ایروان در دو طرف ارس و همچنین خانات نخجوان را به ملکیت مطلقه دولت روسیه واگذار میکند...». در دوران سلطنت ناصرالدینشاه نیز، طی عهدنامه آخال، که در1299ق بین ایران و امپراتوری روسیه به امضا رسید، شهرهای مرو و آخال به حاکمیت روسها درآمد! بههرحال ما در این اسناد، اصطلاح آذربایجان را نمیبینیم و تبلیغات امروز، از اساس نوعی شیطنت است!
با این تفاصیل، نام اصلی این منطقه چه بوده است؟
این منطقه اسمی باستانی داشته. احمد کسروی و دکتر عنایتالله رضا نوشتهاند که اسم این سرزمین در گذشته، اَران بوده است. الان هم در ایران، خیلیها از اَران یا اَرانی هستند. حتی در دوران ساسانیان، شخصی به نام آرانشاه، بر قفقاز فرمانروایی میکرده است! در گذشته، ارامنه هم به این منطقه، آغوانک یا آلوانک میگفتند. در نوشتههای عهد باستان هم، از نام آلبانیا برای این منطقه استفاده شده است. بنابراین طبق اسناد تاریخی، نام این منطقه نباید آذربایجان باشد، بلکه باید جمهوری باکو یا قفقازیه باشد. آذربایجان نام استانی در ایران است که در گذشته نام باستانی «آتروپادگان» یا «آذرآبادگان» را داشته است. حتی طی دوهزار سال، نام این منطقه آتروپادگان بوده است. در واقع آتروپاد، نام فرمانروای آذربایجان است، که از سوی اسکندر به او استقلال داده شد که برود و آنجا را اداره کند. حال چرا اینها باید نام استان ما را بدزدند؟ فردا یکی دیگر هم، نام خراسان را میدزدد! قرار نیست هر کسی از راه رسید، نام یکی استانهای ایران را بدزدد و ما هم سکوت کنیم!
پس از این واگذاریها، برای بازگرداندن این سرزمینها به ایران، اقدامی هم انجام شد؟
پس از انقلاب 1917 و در پایان جنگ جهانی اول، هنگام برگزاری کنفراس صلح پاریس، تلگرافهای زیادی از سوی مردم مناطق جداشده در دو قرارداد گلستان و ترکمانچای، به تهران و پاریس فرستاده شد. آنها تقاضا داشتند: دو قرارداد گلستان و ترکمانچای، لغو بشود و آن سرزمینها و مردمانشان، به مالکیت و مدیریت ایران بازگردانده شوند؛ لذا علیقلی مسعود انصاری (مشاورالممالک)، که میگویند روسوفیل (روسدوست) بوده، همراه هیئتی از سوی ایران، به کنفرانس پاریس اعزام شد، اما انگلیسها به واسطه وثوقالدوله، مانع از حضور و شکایت ایران در این کنفرانس شدند! حتی نصرتالدوله فیروز، دراینباره گفته است: «فنلاند، لهستان، استونی، لیتوانی و قسمتی از یوگسلاوی، که همه مستعمره روسیه بوده را آزاد کردید، چرا قفقاز و ترکستان و دیگر سرزمینهایی که متعلق به ایران بوده را آزاد نمیکنید؟».
چرا دولت انگلستان، این مسئله را مسکوت گذاشت و مانع از رسیدگی به آن شد؟
برای اینکه انگلیسیها برنامه داشتند که آن کشورها را از روسیه جدا کنند. آن موقع سپاه ژنرال شامپاین و عدهای دیگر رفته بودند که گرجستان، ارمنستان، قفقاز و داغستان را از روسیه جدا کنند! در واقع آنها میخواستند مرز حائلی بین اتحاد جماهیر شوروی با ایران وجود داشته باشد؛ چون بدون این مرز حائل، شوروی به واسطه ایران، در مجاورت هندوستان ــ که مستعمره انگلستان بود ــ قرار میگرفت؛ به همین خاطر هم نماینده ایران را به این کنفرانس راه نمیدهند!
بهکار بردن نام آذربایجان برای این منطقه از چه دورانی آغاز شد؟
به نظر من این جعل تاریخ، اول توسط دولت مساواتی باکو و از روی حسن نیّت انجام شد! این گروه معتقد بودند: چون در قرن نوزدهم، دولت روسیه به زور سرنیزه و فشار نیروی نظامی، این نواحی را جدا کرده و ایران وطن ماست، نامش نیز باید آذربایجان، یعنی یکی از نزدیکترین مناطق ایران، به خودِ ما باشد!... این بود که نام آذربایجان را برای خود انتخاب کردند.
علت شیطنتهای سران بهاصطلاح جمهوری آذربایجان، بعد از جدایی از شوروی چه بود؟ و چرا علیافِ پدر و پسر، چنین رویهای را در قبال ایران در پیش گرفتند؟
با سقوط دولت کمونیستی شوروی در 1991م، خانواده علیاُف با مساعدت روسها، دولت باکو را تشکیل دادند. این خانواده پیش از فروپاشی شوروی، از مأموران «کا گ ب» در باکو بودند! الهام علیاف آدم فاسدی است. او حتی در استانبول هم قمارخانه دارد! دولت باکو از ابتدای روی کار آمدنش، ژستهای عجیبی میگرفت! مثلا عدهای از اینها، سوار قایق میشدند و از آن سوی رود، به ایران میآمدند! ما کمکم فهمیدیم که این رفتوآمدها، تحریکآمیز و برای رواج پانترکیسم است. علیاف در واقع با این کارها میخواهد شانتاژ کند! از زمانی هم که اردوغان روی کار آمده، آنها با همکاری یکدیگر، بیشتر در پی رواج پانترکیسم هستند. چند وقت پیش هم با کمک ترکیه و پاکستان، در دریای خزر، رزمایشی را انجام دادند. حتی در مجلسشان، طرحی در حال تصویب بود که اسم جمهوری آذربایجان را آذربایجان شمالی بگذارند! البته در برابر این نامگذاریها، ما هم باید اقدامات فرهنگی انجام دهیم و مثلا به جای نام سهند ــ که بر تلویزیون و رادیو تبریز است ــ از نام آذربایجان استفاده کنیم. البته که سهند، نام کوهی در ایران است و بسیار باعث افتخار، اما چرا نام تلویزیون ما، آذربایجان نباشد؟ ما میتوانیم از نام تلویزیون آذربایجان ـ تبریز، تلویزیون آذربایجان ـ ارومیه، تلویزیون آذربایجان ـ اردبیل و از این قبیل نامها استفاده کنیم. مثل اینکه ما در استفاده از این نام، خجالت میکشیم و به همین خاطر، آنها استفاده میکنند! آنها در کشورشان، پنجاه رادیو و تلویزیون به نام آذربایجان دارند! سنّتهایی را هم که متعلق به ایران بوده بهکار میبرند! حتی در ایام نوروز هم، شروع به نمایش دادن چهارشنبهسوری میکنند.
به نظر شما، وظیفه اکنونِ ما در برابر کردارهای این کشور چیست؟
در یک کلام، اینجا حوزه حساسیت و دفاع ماست و ما هم همچون دیگر کشورها، باید حقوق خودمان را مطالبه کنیم. مگر کشورهای دیگر، این کار را نکردند؟ همانطوری که دولت یونان، نسبت به تشکیل جمهوری مقدونیه در کشور تجزیهشده یوگسلاوی اعتراض کرد که این استان از چند هزارسال پیش، جزء یونان بوده است! تا جایی که اطلاع دارم، این اختلاف در دیوان دادگستری لاهه، همچنان حل نشده است! حتی اسرائیل هم به عنوان خسارت و غرامت جنگ جهانی، هنوز از آلمان باج میگیرد! به نظر من، آقای امیرعبداللهیان بسیار کار درستی کرد که سفیر جمهوری آذربایجان را احضار کرد و خواست که مواظب رفتار خودشان باشند؛ چون ما در مرزهای ایران، این شیطنتها را برنمیتابیم! بهترین کار را سرلشکر موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی، و سرتیپ پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، انجام دادند. فرستادن نیروها به مرز و انجام رزمایش، بسیار عالی و لازم بود؛ چون این تحریکات میتواند به تهدیدات و آسیبهایی منتهی شود. اینها حتی از طریق فضای مجازی ــ که هیچ نظارتی روی آن نیست ــ سمپات جمع میکنند، که باید برای مقابله با آن، برنامه دقیقی تنظیم کرد.