«سبک زندهیاد آیتالله محمد واعظ زاده خراسانی، در برداشت تقریبی از منابع اسلامی» در گفتوشنود با حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدحسین مختاری مازندرانی
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
شما با شخصیت و آثار زندهیاد آیتالله محمد واعظزاده خراسانی، آشنایی مناسبی دارید. به نظر شما رویکرد ایشان به موضوع «تقریب مذاهب اسلامی» چیست؟ و نگاه ایشان دراینباره، نسبت به دیگران چه تمایزاتی دارد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی، بیشتر عمرش را صرف خدمت به قرآن، روایات و معارف حاصل از آن و نهایتا اعتلای وحدت امت اسلامی کرد. ایشان بهشدت، توهین به مذاهب دیگر اسلامی را منع و محکوم میکرد؛ لذا شما در آثار ایشان، کوچکترین نشانهای از بیاحترامی به دیگر مذاهب اسلامی نمیبینید. در بیان آرای مفسران، نهایت دقت را بهکار میبرد، که بدون دخل و تصرف بیان شوند، ولی اگر جایی بیاحترامی میدید، آن را حذف میکرد! ایشان بهشدت اهل مدارا بود و همواره از تعصب کورکورانه، پرهیز داشت. دغدغه مهم ایشان، ترمیم خلأهای فکر دینی و جلوگیری از ایجاد اختلاف، میان عالمان و رهبران اسلامی بود. همواره طرحهای علمی خود را، بر اساس نیازهای امت اسلامی ارائه میکرد و حتما باید چالشی را مبنا قرار میداد و بر اساس آن، به سراغ علوم قرآنی و فقه و... میرفت. به نظر بنده نگاه و آثار ایشان، باید به عنوان یکی از اصلیترین رویکردهای مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، مورد توجه قرار بگیرد.
آیتالله واعظزاده، تسلط فراوانی به منابع روایی عامه و خاصه داشتند. ایشان از این مجموعه، چگونه برای تقریب مذاهب اسلامی بهره میبردند؟
ایشان چون نگاه ویژهای به تقریب مذاهب اسلامی داشت، اختلاف و تفرقه میان مذاهب اسلامی را، نمیتوانست تحمل کند و معتقد بود این نوع اختلافات، به سود دشمنان اسلام است. ایشان میگفت: «مشترکات بین مذاهب اسلامی بهقدری زیادند، که سالهای سال، فقط باید روی این مشترکات متمرکز شویم و تحقیق کنیم، که اگر این کار را بکنیم، اصلا فرصت به طرح اختلافات نمیرسد!». ایشان در همه عرصههای تقریبی، از احادیث به شکلی فراگیر استفاده میکرد و این کار را هم، بر مبنای نیازسنجی و پاسخگویی به احتیاجات جهان اسلام، انجام میداد. آثار و برکات آن مرحوم در مدیریت و سیاستگذاری مجمع تقریب، حاصل همین نگاه است.
نگاه ایشان به منابع حدیثی اهل سنّت، در شناخت معارف اسلامی، چگونه بود؟
از نظر آیتالله واعظ زاده، نادیده گرفتن احادیث اهل سنّت، بزرگترین مانع فکری برای جریان روشنفکری دینی و حوزوی ما بود! ایشان نگاه جدی به احادیث اهل سنّت و بهخصوص شناخت دقیق و کامل از میراث علمای عامه را، زمینهساز نوعی تعامل در رویکردهای علمی میدانستند، که تحقق آن، لاجرم به ارتقای علمی شیعه و سنّی منتهی میشود. ایشان معتقد بود که علمای شیعه و اهل سنّت، باید در بحرانهای اجتماعی امت اسلامی، فتواهای مشترکی صادر کنند. ایشان مانند آیتالله بروجردی اعتقاد داشت: از اهل سنّت، احادیث بیشتری باقی مانده است و لذا بدون مراجعه به منابع حدیثی عامه، اجتهاد کامل ممکن نیست و برای تحقق اجتهاد، مراجعه دقیق به احادیث شیعه و سنّی به شکل توامان، ضرورت دارد. ایشان با همتی والا، حدود 12 هزار روایت از ائمه(ع) را، از دهها کتاب معتبر اهل سنت گردآوری کرد، که در نوع خود کاری کمنظیر است و پس از ایشان همچنان، این رویکرد توسط مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، دنبال میشود.
نگاه ایشان به مقوله وحدت اسلامی، چه تفاوتهایی با نگاههای دیگر، در این موضوع دارد؟
باید آیتالله واعظزاده را بهراستی، منادی شاخص وحدت اسلامی نامید! ایشان همه عمر خود را، تمام و کمال، صرف آرمانِ تقریب کرد و برای ارتقای وحدت جهان اسلام، تلاش و تکاپوی زایدالوصفی از خود نشان داد. این عالم وارسته، به گونهای مداوم به علمای مذاهب اسلامی توصیه میکرد: «قبل از اینکه به فکر مذهب خود باشند، به فکر وحدت امت اسلامی و اسلام باشند؛ زیرا پیشرفت جوامع اسلامی، صرفا در سایه اتحاد امت اسلامی ممکن است». از سوی دیگر اختلاف میان مسلمین، شکست حتمی آنها از قدرتهای استکباری را در پی خواهد داشت؛ به همین دلیل ایشان وحدت را، امری چون نماز و روزه واجب میدانست و همواره توطئههای دشمنان را، در اختلافافکنی تبیین و نقش فرقه ضاله وهابیت را، در ایجاد اختلاف و فرقهگرایی، که منشأ اکثر درگیریهای دنیای اسلام است، گوشزد میکرد؛ به همین دلیل وحدت امت اسلامی را، عبادت و جزء مهمترین فرایض الهی میدانست، که به عهده تکتک افراد جوامع اسلامی است. به نظر ایشان، دین حکم درخت تغییرناپذیر و ثابتی را دارد، که مذاهب شاخههای متعدد آن هستند و امت و جامعه مسلمانان، همیشه به آنها نیاز دارند.
از نظر آیتالله واعظ زاده، مهمترین عامل یا عنصر تحقق وحدت اسلامی چه بود؟
از نظر ایشان شاهکلید گشوده شدن طریق وحدت اسلامی، تقواست. فقدان تقوا، یعنی اختلافافکنی و نابودی جوامع اسلامی! از نگاه ایشان، جوامع اسلامی باید اعتصام به حبلالله داشته باشند و رو به جلو حرکت کنند. اجتناب از فرقهگرایی و اختلاف و تحقق الفت بین مسلمانان، یکی دیگر از عوامل قوام بخشیدن به وحدت است. البته از نظر ایشان، اختلاف نظر عالمانه و مجتهدانه، امری طبیعی و پسندیده بود، اما فرقهگرایی و درگیری، امری مذموم و غیرقابل پذیرش است. به نظر ایشان آشنایی علمای مذاهب اسلامی با آرای یکدیگر و تأکید بر مشترکات شیعه و سنّی، زمینهساز وحدت اسلامی است. ایشان با ارائه طرحهایی چون: «تشکیل اتحاد جماهیر اسلامی»، «حکومت واحد اسلامی در جهان»، «هماهنگی سیاست خارجی و اقتصاد ملل اسلامی، در پرتو وحدت رهبری یا شورای رهبری در جهان اسلام» و «انعقاد پیمانهای همکاری مشترک کشورهای اسلامی، در ابعاد فرهنگی، دفاعی و اقتصادی»، در راه دستیابی عملی به وحدت اسلامی، گامهای مؤثری برداشت. به نظر ایشان طرح پیشنهادی آیتالله بروجردی، مبنی بر اجتناب از طرح مسائل تاریخی مربوط به خلافت پیامبر(ص) و بعضی از موضوعات حساسیتزا و تأکید بر اصل «مرجعیت علمی اهلبیت(ع)»، از مهمترین طرحهای علمی و تقریبی هستند. این رویکرد در توفیقات «دارالتقریب» قاهره، مثمر ثمر واقع شد. در این طرح، هیچیک از اصول و مبانی کلامی ـ عقیدتی مذاهب اسلامی، فدا نمیشوند. بیتردید تشکیل گروههای متعدد علمی و تقویت دستگاه دیپلماسی جوامع اسلامی، برای محقق شدن این رویکردها، امری حیاتی و ضروری است.
از منظر شما، مهمترین اقدامات آیتالله واعظزاده در طریق نیل به وحدت اسلامی و تحقق آرمان تقریب مذاهب اسلامی، کداماند؟
اقدامات ایشان، متعدد و متنوع هستند، اما اهمّ آنها، از برگزاری کنگره هزاره شیخ طوسی، در سطح جهانی آغاز میشود، که در سال 1350، با شرکت علما و رهبران مذاهب مختلف اسلامی منعقد شد. پس از تأسیس نظام اسلامی هم، که مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، با حکم مقام معظم رهبری تشکیل شد و ایشان به عنوان نخستین دبیرکل آن، انتخاب شدند و انصافا برای ارتقای جایگاه این نهاد، بسیار زحمت کشیدند. آیتالله واعظزاده بعد از آن هم، با زیرکی و ذکاوت فراوان، دانشگاه مذاهب اسلامی را تأسیس کردند، که گامی عملی و بسیار مهم، برای دیپلماسی وحدت امت اسلامی بود. تألیف کتب متعدد در این حوزه، نگارش مقالههای متعدد به زبان عربی و فارسی، سخنرانیها، مناظرهها، مذاکره با علمای فرقههای اسلامی و... ، از جمله اقدامات مؤثر ایشان در این زمینه است. دانش فراوان، متانت فکری و منطقی، خلق و خوی نیکو و سعه صدر کمنظیر ایشان، باعث میشد هر کسی با هر تفکری در کنار آن بزرگوار، احساس آرامش کند.
و سخن آخر؟
به نظر بنده، روششناسی مقارنهای آیتالله واعظزاده، باید به مثابه منشور تقریبگرایی در میان علمای مذاهب اسلامی و مراکز و نهادهای مرتبط به موضوع، مخصوصا مجمع جهانی تقریب اسلامی، قلمداد شود. همچنین آثار و تألیفات ایشان، باید در نشستهای متعدد و با شیوهای علمی، مورد بحث قرار گیرند، تا دغدغههای این عالم بزرگوار، برای صاحبان تفکر تبیین و از این رهگذر، مسیر برای طریق وحدت امت اسلامی، هموار شود.