حجتالاسلام والمسلمین علیاصغر اوحدی، در زمره همکاران زندهیاد آیتالله محمد واعظزاده خراسانی، در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بهشمار میآید. وی در گفتوشنود پیش روی، به بازخوانی کارنامه آن بزرگ، در تحقق آرمان وحدت اسلامی پرداخته است
«زندهیاد آیتالله محمد واعظزاده خراسانی، به مثابه نماد اندیشه وحدتگرای اسلامی» در گفتوشنود با حجتالاسلام والمسلمین علیاصغر اوحدی
او اعتقاد داشت که مذاهب اسلامی، برای کسب شناخت واقعی از یکدیگر، چارهای جز گفتوگو ندارند
20 آذر 1400 ساعت 12:23
حجتالاسلام والمسلمین علیاصغر اوحدی، در زمره همکاران زندهیاد آیتالله محمد واعظزاده خراسانی، در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بهشمار میآید. وی در گفتوشنود پیش روی، به بازخوانی کارنامه آن بزرگ، در تحقق آرمان وحدت اسلامی پرداخته است
شاید بهترین نقطه شروع برای گفتوشنود حاضر، این باشد که چکیده نظریه زندهیاد آیتالله محمد واعظزاده خراسانی، درباره وحدت جهان اسلام چه بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی، بهحق یکی از چهرههای علمی و ارزشمند جهان اسلام و استاد برجسته حوزه و دانشگاه بود، که همه دوران زندگی خود را وقف علم و خدمت به جامعه کرد. یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیتی ایشان، این بود که توانست در سالیانی نسبتا دور، از حوزه با دانشگاه ارتباط برقرار کند. ایشان واقعا، دقت نظر و بینش بالایی داشت و تا آخرین لحظه عمر، دست از فعالیت علمی برنداشت و کاملا قادر به درک واقعیتها و ضرورتهای زمانه خود بود.
بیتردید مهمترین فراز از کارنامه آیتالله واعظزاده، تلاش برای تحقق «تقریب مذاهب اسلامی» است. به نظر شما، علت اتخاذ این رویکرد توسط ایشان چه بود؟
شاید بتوان گفت که ایشان علاوه بر متون دست اول اسلامی، این پیام را از تاریخ گرفته بود. اگر به تاریخ جهان اسلام دقت کنیم، درمییابیم که دشمنان، دقیقا میدانند که اگر مسلمانان وحدت داشته باشند، قدرت بینظیری پیدا میکنند. آنها این را در دوران حکومت عثمانی، تجربه کرده بودند و اینک با ظهور انقلاب اسلامی ــ که سبب بیداری ملل اسلامی شده است ــ احساس خطر و تمام سعی خود را، معطوف به ایجاد اختلاف در بین مسلمین میکنند. دشمن خیلی خوب میداند که قدرت اسلام، در پیامی است که برای بشریت دارد و توان اصلی امت اسلامی، در این پیام و ظرفیتهای آن نهفته است. دشمن برای نابود کردن حکومت عثمانی، نهایتا قلمرو آن را به حکومتهای کوچک تقسیم کرد و در آنها، حکام دستنشانده را روی کار آورد و تلاشهای گستردهای را برای ترویج غربگرایی و اسلامزدایی در این بخش از جهان اسلام آغاز کرد، اما بیداری اسلامی نشان داد که ریشه این درخت بارآور، قویتر از آن است که بتوان آن را خشک کرد؛ درنتیجه و در گام بعدی، به ایجاد تفرقه در میان مذاهب اسلامی روی آورد تا بتواند به هدفش، که نابودی توان امت اسلامی است، دست پیدا کند. در این دوره بود که مصلحان مسلمان، به فکر چاره افتادند. یکی از کسانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تمام همّت خود را بر تحقق آرمان وحدت اسلامی متمرکز کرد، مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی بود. ایشان عمیقا معتقد بود که تنها راه رویارویی با این حرکت دشمن، نزدیکی اجزای امت اسلام به یکدیگر است. برای رسیدن به این هدف، امت اسلامی باید با هم گفتوگو کنند و تعامل داشته باشند تا بتوانند در برابر دشمن، مقاومت کنند و پیروز شوند. بههرحال آیتالله واعظزاده در زمینهسازی برای تحقق وحدت و تقریب، یکی از طلایهداران شاخص و موفق بود.
راهکارهای ایشان برای دستیابی به وحدت اسلامی چه بود؟
آیتالله واعظزاده معتقد بود: جهل و ناآگاهی، سرچشمه همه گرفتاریها، از جمله تفرقه است؛ لذا مسلمین برای رسیدن به وحدت، باید با هم گفتوگو کنند، تا شناختی واقعی از یکدیگر بهدست آورند؛ چون اگر این شناخت وجود نداشته باشد، اکاذیب و سمپاشیهای دشمنان، روی آنها تأثیر میگذارد و بین مذاهب مختلف و پیروان آنها، تفرقه ایجاد خواهد شد. میبینیم که دشمنان اسلام، دروغهایی را به شیعه و اهل سنت نسبت میدهند که اصلا جزء باورهایشان نیست! هدف آنها، صرفا تحریک احساسات شیعیان و اهل سنّت علیه یکدیگر است، تا بتواند با سوار شدن بر موج این تفرقه، به اهداف خود برسند؛ بنابراین مهمترین راه رسیدن به وحدت، ارتقای آگاهی و بینش مسلمانان است. به همین دلیل ایشان، تعامل با علمای فرق مختلف اسلامی را سرلوحه کارهای خود قرار داده بود.
یکی از اقدامات بسیار مؤثر ایشان در این زمینه، ایجاد دانشگاه مذاهب اسلامی بود. قبلا در این زمینه، دانشگاه یا مراکز علمی ویژهای وجود نداشت و این خود، خلأ بزرگی بود. ایشان در همان اوایلی که از سوی رهبر معظم انقلاب، به دبیرکلی مجمع جهانی تقریب منصوب شد، دانشگاه مذاهب اسلامی را تأسیس کرد، که کار فوقالعاده ارزشمندی بود. ممکن است افرادی در حرف و شعار، دیگران را به وحدت دعوت کنند، اما کشاندن موضوع تقریب و وحدت به مباحث علمی و دانشگاهی و تبدیل آن به گفتمان علمی و تخصصی، آن هم در سطح دانشگاه، ارزش، عمق و اصالت بالایی دارد. ایشان ابتدا این کار را با یک دانشکده شروع کرد، اما در حال حاضر، رشتههای متعددی در دانشگاه مذاهب اسلامی وجود دارند که در گسترش فرهنگ تقریب، نقشآفرینی گستردهای را انجام میدهند. مهمترین ویژگیهای دانشگاه مذاهب اسلامی، این است که دروس هر مذهبی را اساتیدی از همان مذهب تدریس میکنند! این هم کاری بود که از عمق بصیرت ایشان نشئت میگرفت.
ظاهرا پیشینه دانشگاهی آیتالله واعظزاده، در ایجاد بهینه دانشگاه مذاهب اسلامی و تداوم فعالیت آن، نقش مهمی داشته است؛ اینطور نیست؟
بله؛ ایشان استاد پرسابقه دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاههای دیگر بود و لذا نسبت به ارزش و اهمیت دانشگاه، آگاهیهای مطلوبی داشت و لذا توانست دانشگاه عظیمی را تأسیس کند. ایشان در دوران دبیرکلی خود بر مجمع تقریب مذاهب اسلامی، روی تأسیس این دانشگاه سرمایهگذاری کرد و برای آن، وقت گذاشت و بالندگی این نهاد را مهمترین هدف مجمع تقریب مذاهب اسلامی میدانست.
ارزیابی شما از آثار و پژوهشهای ایشان چیست؟
بخشی از آثار تألیفی آیتالله واعظزاده، در قالب کتاب بود. بخش دیگر مقالات ایشان، در کنفرانسهای علمی دنیاست، که ذخیره ارزشمندی از اندیشهها و افکار ایشان، در موضوع تقریب است. خطبههای قبل از نماز جمعه ایشان، در ظرف سالها هم، سرمایه ارزشمندی است، که گردآوری شده است.
آیتالله واعظزاده در شناخت مبانی و معارف اسلامی، تا چه حد به احادیث اهل سنّت اهتمام داشتند؟
ایشان به گردآوری روایات مشترک، اهتمام زیادی داشتند و بر این باور بودند که اگر دیدگاههای مذاهب مختلف اسلامی را بدون تعصب و با نگاهی علمی کنار هم قرار بدهیم، در نزدیک شدن باورها و قلوب پیروان این مذاهب، بسیار مؤثر خواهد بود. یکی از ابتکارات ایشان در دوران تصدی دبیرکلی مجمع تقریب مذاهب اسلامی، گردآوری همین احادیث مشترک بود. هیئتی روی این موضوع کار میکرد و ایشان کاملا، بر کار آنها اشراف داشت. آیتالله واعظزاده در حوزه علمیه قم، یک مرکز تحقیقاتی را به طور ویژه و با رویکرد بررسی علوم مختلف اسلامی تشکیل داد، که یکی از کارهای مهم آن، استخراج مشترکات شیعه و سنّی بود. اینگونه رویکردها، نتایج علمی بسیار ارزشمندی را به بار آورد.
سفرهای ایشان به کشورهای اسلامی، در تحقق آرمان تقریب مذاهب اسلامی، تا چه میزان تأثیر داشت؟
یکی از کارهای باارزش ایشان، شرکت در کنفرانسهای جهان اسلام و ایجاد ارتباط با علمای برجسته اسلامی بود. همه ایشان را میشناختند و مورد احترام همه قرار داشت. البته عدهای هم منتقدِ این رویکرد بودند، اما ایشان به انتقادها اعتنا نمیکرد و به تلاش خود ادامه میداد، که در جلب اعتماد مذاهب دیگر، بسیار تأثیر داشت.
کد مطلب: 21485