«مروری بر کارنامه برخی شاگردان امام خمینی، در موضوع وحدت اسلامی» در گفتوشنود با زندهیاد آیتالله محمد واعظزاده خراسانی
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، همواره در پیامها و بیانات خویش، به ضرورت وحدت اسلامی اشاره میکردند. بزرگان فراوانی نیز، که در مکتب ایشان پرورش یافته بودند، همواره روی این نکته تأکید داشتند. از منظر شما شاخصترین این چهرهها، چه کسانی هستند؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در بیان کسانی که عمده افکار، دیدگاههای سیاسی و اجتماعی و معلومات خود را، از حضرت امام (رضوانالله تعالی علیه) به ارث برده بودند و بر وحدت اسلامی تأکید میکردند، ابتدا باید به استاد بزرگوار، شهید آیتالله مرتضی مطهری اشاره کنم. عمده کتابها، مقالات، و سخنرانیهای ایشان، مشحون از مفهوم وحدت اسلامی است. ایشان در یادنامهای که برای مرحوم علامه امینی تهیه شده بود، مقالهای با عنوان «علامه امینی و وحدت اسلامی» داشتند. شاید برخی تصور میکردند که چون علامه امینی بر دفاع از مذهب شیعه و ولایت امیرالمؤمنین(ع)، اهتمام و به همین عنوان نیز شهرت داشت و کتاب مهم «الغدیر» را در این زمینه نوشت، دیدگاههای ایشان با وحدت اسلامی سازگار نیست، ولی شهید مطهری روی نکته مهمی که خود من هم به آن معتقدم، تأکید کرد و آن را نشانه وحدتخواهی علامه امینی برشمرد. به نظر من یکی از راههای وحدت مسلمین این است که بدبینیهای آنها نسبت به هم برطرف شود. این بدبینیها ناشی از تهمتها و افتراهایی است، که مذاهب مختلف اسلامی به یکدیگر نسبت دادهاند! بنابراین اگر کسی سعی کند این تهمتها را از بین ببرد و اثبات کند که مثلا بدبینی اهل سنّت و شیعیان به یکدیگر، حاصل اتهامات دروغی است که آنها به هم نسبت دادهاند و این دروغها را افشا کند، مهمترین گام را در جهت ایجاد الفت بین پیروان مذاهب مختلف اسلامی ــ که مآلا به تقریب مذاهب نیز خواهد انجامید ــ برداشته است.
شهید مطهری اینگونه نتیجهگیری میکند که اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم، علامه امینی بزرگترین خدمت را به وحدت اسلامی کرده است؛ چون در تمام آثار خود، از جمله کتاب گرانسنگ «الغدیر»، تلاش کرده است تهمتهای ناروایی را که دیگران به شیعیان نسبت دادهاند از بین ببرد تا دیگر مسلمانان، از بدبینی نسبت به شیعیان دست بردارند؛ لذا برطرف کردن این بدبینی، گام بسیار بزرگی در راه وحدت اسلامی و برقراری الفت میان مسلمین است.
شهید مطهری در کتاب «نهضتهای اسلامی در صدساله اخیر» هم، به دانشمندان و علمای بزرگی که در صدساله اخیر علیه سیاستهای استعماری جنگیده و مسلمانان را به وحدت دعوت کردهاند، اشاره میکند، از جمله به سیدجمالالدین اسدآبادی، که بر افراد بسیاری تأثیرات تعیینکننده گذاشت، که مهمترین آنها دوست، همکار و شاگردش، شیخ محمد عبده و دیگر معاصرین وی از جمله: عبدالرحمن کواکبی و حسن البنّا، رهبر و مؤسس اخوانالمسلمین، بودند، که اکثرا مسلمانان را به وحدت اسلامی دعوت میکردند. بنابراین مصلحتسنجیهای شهید مطهری، بسیار بیشتر از محدوده مذهب خودش بود و با اینکه در تمام آثارش، تلاش میکرد تا براساس مذهب شیعه سخن بگوید، اما دیدگاه سیاسی و اجتماعی او، صرفا محدوده این مذهب را دربرنمیگرفت، بلکه به کلیت جهان اسلام نظر داشت.
دیگر شاگردان امام خمینی، که در طریق نیل به وحدت اسلامی گام برداشتند، چه کسانی بودند؟
دیگر شخصیت برجسته در این زمینه، شهید آیتالله دکتر سیدمحمد بهشتی است. بنده از دوره جوانی و ایام طلبگی، با ایشان آشنایی نزدیکی داشتم. ایشان یکی از برجستهترین داعیان تقریب مذاهب و از مصلحان عالم اسلام بود و حدود سی سال، در این زمینه اندیشهورزی کرد. ایشان در زمانی که در قم تدریس میکرد، همه طلاب را به تفکر درباره وحدت اسلامی دعوت و تشویق میکرد. شهید بهشتی در قم، دبیرستانی را به نام «دین و دانش» راهاندازی و در آنجا بیش از هزار دانشآموز را با فکر وحدت اسلامی تربیت کرد، که بسیاری از آنها، امروز در نهادهای مهم کشور، مشغول خدمت به نظام اسلامی هستند. ایشان چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، امام جماعت مسجد ایرانیان در هامبورگ بود و کسانی که از فعالیت ایشان در آنجا اطلاع دارند، میدانند که بر اثر تبلیغات ایشان، این مسجد تبدیل به مرکز وحدت اسلامی شد و فقط ایرانیها یا شیعیان، در آن حضور پیدا نمیکردند، بلکه دانشجویان و مردم مسلمان، از هر مذهب و فرقه اسلامی، با آن نهاد در ارتباط بودند.
آقای مسیح مهاجری در مقالهای، در شماره سوم مجله «رساله التقریب»، که نشریه مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است، از قول ایشان مینویسد: «زمانی که به اروپا رفتم، از یک توطئه فکری حسابشده، که توسط مستشرقین غربی طراحی شده بود، باخبر شدم. آنان با استناد به تفسیق فریقین و تسرّی آن به رهبران آنها در صدر اسلام، نوعی اجماع مرکب بر فسق همه اطرافیان رسول گرامی اسلام(ص) را اثبات میکردند و با این استدلال که: کسی که اطرافیانش فاسق باشند، نمیتواند پیامبر باشد، منکر رسالتِ رسولالله(ص) میشدند و این توطئه حسابشده را ترویج میکردند. از آن زمان بود که با خدا عهد کردم تمام توان خود را صرف تقریب پیروان مذاهب اسلامی کنم تا این توطئه خطرناک خنثی شود...».
این شهید بزرگوار، دائما در آنجا جلساتی را تشکیل میداد، به سایر کشورهای اروپایی سفر میکرد و در انجمنهای اسلامی دانشجویان، به سخنرانی میپرداخت و انصافا یکی از شاخصترین شخصیتهایی بود که دانشجویان مسلمان اروپا را برای انقلاب اسلامی آماده کرد. زمانی که امام خمینی به پاریس رفتند، سیل دانشجویان مسلمان از سراسر اروپا و آمریکا، به طرف نوفل لوشاتو سرازیر شد. اکثر این دانشجویان کسانی بودند که تحت تأثیر افکار و فعالیتهای شهید آیتالله بهشتی، با انقلاب اسلامی آشنا شده و کاملا آماده بودند که با حفظ موازین مذاهب خود، با امام بیعت کنند. اکثر کسانی هم که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مصدر جایگاههای مهمی چون: ریاستجمهوری، نخستوزیری، وزارت، نمایندگی مجلس و سایر مناصب مهم کشور شدند، شاگردان امام و تحت تأثیر اندیشههای ایشان بودند، که محور آن وحدت مسلمین بود. علاقه و توجهی که این افراد به موضوع وحدت اسلامی نشان میدهند، همگی برگرفته از اندیشههای بلند آن رهبر یگانه است.
از دیگر شاگردان رهبر کبیر انقلاب اسلامی، که گامهای بلندی در طریق وحدت اسلامی برداشتهاند، چه کسانی هستند؟
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته)، نیز از شاخصترین چهرههای منادی وحدت اسلامی هستند و تأسیس مجمع تقریب مذاهب اسلامی، نتیجه تفکر بلند ایشان است. این مجمع با برگزاری اولین دوره شورای عالی بینالمللی، با شرکت اعضای داخلی و خارجی، در هفته وحدت کارش را آغاز کرد. ایشان همیشه روی مسئله وحدت اسلامی، تأکید فراوان کردهاند. سخنرانیهای ایشان در هفته وحدت و به طور مشخصتر در روز میلاد حضرت رسول(ص)، در حضور علمای اهل سنّت و شیعه و در حسینیه امام خمینی، در زمره آثار برجسته در زمینه تقریب مذاهب اسلامی است.
گذشته از مواردی که به آن اشاره کردید، پیگیری رویکرد وحدتگرا در دوران حاضر و دنیای امروز، از سوی نظام جمهوری اسلامی، بناست چه نتایج مشخصی داشته باشد؟
همانگونه که همگان میدانند، یکی از اهداف عمده انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی، وحدت اسلامی است؛ بدین معنا که این انقلاب، به مردم ایران اختصاص ندارد و مختص همه مسلمانان است و همه آنها باید این انقلاب را از خودشان بدانند...
اشاره شما، مرادف با مفهوم صدور انقلاب اسلامی است؟
بله؛ ولی متأسفانه کسانی که با عمق اندیشه امام خمینی آشنایی نداشتند، تصور میکردند که صدور انقلاب، یعنی تسخیر کشورهای اسلامی، از راه نظامی و یا چیزی شبیه به این! استکبار جهانی نیز با بهرهگیری از رسانههای متعددی که در اختیار داشت، به این توهم دامن میزد! عملکرد برخی از عناصر ضد انقلابِ وابسته به استکبار جهانی هم، این تفکر نادرست را تقویت میکرد. بااینهمه امام خمینی و بزرگان و مسئولان کشور، بهکرّات موضوع وحدت اسلامی و صدور انقلاب را تبیین میکردند و اظهار میداشتند: صدور انقلاب به معنی الحاق کشورهای دیگر، به کشور خودمان نیست، بلکه بدین معناست که مسلمانانِ دیگر کشورها، از جمهوری اسلامی الهام بگیرند و سعی کنند احکام اسلام را بر کشور خود حاکم کنند و حکومتهایی را بر سر کار بیاورند، که حکمرانی آنها بر محور اسلام و قانون اساسی آنها، مبتنی بر قوانین اسلامی باشد.
امام خمینی در طول حیات پربرکتشان، همواره بر وحدت اسلامی تأکید داشتند و در وصیتنامه خود خطاب به مسلمانان فرمودند: «وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی این است که انتظار نداشته باشید کسانی از بیرون بیایند و به شما در نیل به هدف، که پیاده کردن احکام اسلام است، کمک کنند، بلکه خود این ملتها باید برای این امر حیاتی، که تحقق آزادی و استقلال است قیام کنند...». در جای دیگری از این وصیتنامه نیز آوردهاند: «وصیت سیاسی ـ الهی اینجانب، اختصاص به ملت عظیمالشأن ایران ندارد...».
معنی صدور انقلاب این است که مسلمانها به خود بیایند و اگر میخواهند عظمت خود را بازیابند، باید حکومت اسلامی را بر اساس قوانین و احکام اسلام، بر سر کار بیاورند. اینک در کشورهای اسلامی، جریانات زیادی که متأثر از انقلاب اسلامی ایران هستند، شکل گرفتهاند و در بسیاری از کشورها، از جمله جمهوریهای استقلالیافته از شوروی، به فکر تجدید حیات اسلام و یا حتی تأسیس حکومت اسلامی افتادهاند. بنابراین حرکت امام خمینی، یک حرکت صرفا شیعی نبود، بلکه به همه مسلمانان تعلق داشت و لذا تأثیر خود را بر تمام جهان اسلام گذاشته است.
به عنوان اولین دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، کارنامه نظام جمهوری اسلامی را در تحقق وحدت جهان اسلام، چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من انقلاب اسلامی ایران، بر اساس وحدت اسلامی و تقریب بین مذاهب و ایجاد احترام متقابل بین مذاهب اسلامی بهوجود آمد و هدف از آن، حاکم کردن اسلام در همه کشورهای اسلامی است و معنای دقیق و درست صدور انقلاب، همین است. انقلاب اسلامی از ابتدای تأسیس، از همه حرکتهای اسلامی و در سراسر کشورهای اسلامی، حمایت و با تشکیل کنگرههایی، رهبران حرکتهای اسلامی را به ایران دعوت کرده است. خود آنها هم گردهماییهایی را تشکیل میدهند و از شخصیتهای ایران، برای شرکت و سخنرانی در آن دعوت میکنند. این حرکتها، بهترین اقدام در جهت تقویت و تحقق وحدت اسلامی است و ادامه آن، می تواند نتایج ارزشمندی داشته باشد.