«سیری در فعالیتهای مبارزاتی زندهیاد آیتالله محمدتقی مصباح یزدی» در گفتوشنود با زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین بهجتی اردکانی (شفق)
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
در سالهای اخیر، فعالیتهای مبارزاتی حضرت آیتالله مصباح یزدی در دوران نهضت اسلامی، از سر ناآگاهی یا غرضمندی، مورد انکارِ عدهای قرار گرفته است! جنابعالی به عنوان یکی از دوستان و مراودان دیرین ایشان، دراینباره چه تحلیلی دارید؟
بسمالله الرحمن الرحیم. معمولا این حرفها را مخالفان کنونی نظام اسلامی و جناب استاد میزنند و متأسفانه عدهای بیخبر هم، آن را تکرار میکنند! ایشان در دوره نهضت اسلامی، وجودی بسیار مؤثر و یکی از استوانههای انقلاب بودند و به شکلی علمی و عملی، در میدان مبارزه حضور داشتند و دیگران را هم، به این کار تشویق میکردند. خاطرم هست که در دورهای، عدهای همین نوع نظرات را درباره شهید آیتالله مطهری و شهید آیتالله بهشتی هم مطرح میکردند، درحالیکه تأثیر تعیینکننده آنها در انقلاب را نمیتوان انکار کرد. تنها عامل اینگونه حرفها، این است که میبینند آیتالله مصباح، یکی از ستونهای نظام اسلامی و طرفدار جدی ولایت فقیه است و با هرگونه انحراف فکری، از سوی هر کسی و در هر مقامی که باشد، مبارزه میکند و لذا از همان حربه قدیمی، یعنی بهتان زدن و افترا بستن، استفاده میکردند.
درباره مصادیق مبارزات و تلاشهای سیاسی آیتالله مصباح در دوره نهضت اسلامی، چه مصادیقی در ذهن دارید؟
یکی از کارهای بسیار مهمی که ایشان قبل از انقلاب انجام دادند، یک مباحثه جدی فقهی و استدلالی، در مورد اصل ضرورت مبارزه در آن دوره بود. در این مباحثات، یک طرف آن استاد مصباح و طرف دیگر، بعضی از مدرسین شاخص حوزه بودند. در این جلسات سعی میشد مبانی فقهی فرمایش حضرت امام، مبنی بر اینکه مبارزه واجب است، اثبات شود؛ چرا که ایشان به این نتیجه رسیده بودند که تمامیت اسلام در خطر است و قضیه به فروعات برنمیگردد و وقتی کل اسلام در خطر است، مبارزه تا مرز شهادت هم، بر مسلمان واجب است. گاهی بنده خودم هم، در این مباحثات شرکت میکردم و از نزدیک شاهد آن بودم. آثار این جلسات، بهویژه در میان طبقه تحصیلکرده و بالای حوزه، بسیار زیاد بود.
مدرسین انقلابی حوزه قم، یک هیئت یازدهنفره را هم تشکیل داده بودند، که اساسنامهای داشت که به خط ایشان نوشته شده بود، اما امضا نداشت! بعضی از افراد این هیئت دستگیر شدند و یکیشان در زندان، قضیه را لو داد و آقای مصباح دستگیر شدند، منتها روی هوش و فراست زیادی که داشتند، تمام نوشتههای خود را قبل از دستگیری، مخفی کردند و در تمام مراحل بازجویی، همه چیز را با دست چپ نوشتند! به طوری که هیچ شباهتی بین این دستخط، با خط اساسنامه وجود نداشت و نهایتا ساواک، نتوانست چیزی را ثابت کند! اینکه در آن شرایط خفقان، به شکلی جدی مبارزه کنی و گیر نیفتی و وقتی هم افتادی، به این شکل بتوانی مأموران ساواک را گیج کنی، هوش و فراست خاصی میخواهد و کار هر کسی نیست! کارهایی که ایشان بدون سر و صدا انجام میدادند، آثار بسیار مطلوبی داشت. یکی از مواردی که ایشان همیشه با آن مخالفت میکردند، دارالتبلیغ آقای شریعتمداری بود. ایشان معتقد بودند که این مؤسسه سَر جوانان را به کارهای فرعی گرم میکند و از کار بزرگتر، یعنی مبارزه با شاه و ایادی او، باز میدارد!
ارتباط آیتالله مصباح با امام خمینی، پس از دستگیری اولیه و سپس تبعید ایشان از ایران، چگونه تداوم پیدا کرد؟
پس از اینکه حضرت امام دستگیر شدند، استاد مصباح همچنان ارتباطشان را با ایشان حفظ کردند و در یکی دو نامه، گزارش دقیقی از اوضاع سیاسی جامعه، برای امام نوشتند که بسیار مورد پسند و تحسین ایشان قرار گرفت. استاد مصباح پس از تبعید امام، با کمک پنج، شش تن از همفکرانشان، نشریه «بعثت» و سپس «انتقام» را راهاندازی کردند. تحلیلهای سیاسی این نشریه، کلا به عهده خود ایشان بود و بنده هم در قسمتهای ادبی و شعری آن، کمک میکردم. تهیه مطالب اصلی این نشریه، حقیقتا به عهده ایشان بود و بیشترین زحمت را میکشیدند. البته هیچ چاپخانهای حاضر نبود این نشریه را چاپ کند و ما ناچار شدیم که یک دستگاه پلیکپی قوی بخریم، که تهیه پول سنگین آن، برای ما که طلبه و کمبضاعت بودیم، کار فوقالعاده دشواری بود. از این گذشته، نگهداری دستگاه پلیکپی، در آن ایام و توسط افراد، ممنوع بود و ساواک در صورت کشف دستگاه، برخورد جدی میکرد. استاد مصباح برای تهیه پول خرید این دستگاه، خیلی زحمت کشیدند! بعد هم که تهیه شد، آن را مخفی کردیم و برای اینکه لو نرود، هرچند وقت یکبار، جای آن را عوض میکردیم. بهترین جایی هم که برای اختفای دستگاه پیدا کردیم، منزل آقای الهی کنی در کن بود، که محل خوبی برای اختفای خود آقای مصباح هم بود. بههرحال نشریه بعثت و البته بیشتر نشریه انتقام، آیینهای از افکار مبارزاتی ایشان، در آن مقطع قلمداد میشود. یکی از کارهای مهمی که استاد مصباح، در زمینه مبارزات انجام دادند، جلساتی بود که قبل از تبعید حضرت امام، هفتهای یکشب در یزد برگزار میکردند و سرپرستهای جلسه هم، هرچند وقت یکبار عوض میشدند، که یکی از آنها، معمولا خود ایشان بودند و در درجه بعد، بنده بودم.
فعالیتهای علمی آیتالله مصباح در آن مقطع، چه نسبتی با مبارزات انقلاب اسلامی داشت؟
یکی از کارهای بسیار مؤثر ایشان، راهاندازی «مؤسسه در راه حق» و همچنین تشریک مساعی در اداره مدرسه حقانی بود. فارغالتحصیلان این مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در مراکز مهم انقلاب مشغول خدمت و مخصوصا در منصبهای قضائی، منشأ خدمات شایان توجهی شدند. خود بنده در گزینش طلبههای این مدرسه، نقش کوچکی داشتم و در آنجا، بحثهای اخلاقی و ادبیات فارسی هم داشتم. استاد مصباح در همکاری با شهید آیتالله دکتر بهشتی و شهید آیتالله قدوسی، نهایت سعیشان را میکردند که مدرسه حقانی از نظر علمی قدرتمند و قادر به پاسخگویی به شبهات و مسائل گوناگون روز باشند. «مؤسسه در راه حق» هم، برای پاسخگویی به سؤالات و شبهات جوانان راهاندازی شد و آنان را برای مبارزات علمی و عملی، آماده کرد. نهایت بیانصافی است که چنین اقدامات بزرگی، مبارزه محسوب نشوند! ایشان با علم و آگاهی و همچنین زیرکی خاصی که داشتند، دست دشمن را میخواندند و به همین دلیل، معمولا گیر نمیافتادند! این را نمیشود به حساب بیتفاوتی، یا اهل مبارزه نبودن گذاشت.
ارزیابی شما از فعالیتهای علمی آیتالله مصباح، در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟
به نظر بنده مهمترین کار ایشان، راهاندازی «مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی امام خمینی» بود. این مؤسسه، در دوازده رشته فوقلیسانس و چهار رشته دکترا دارد و در رشتههایی چون فلسفه، اقتصاد، روانشناسی، علوم قرآنی و...، به شکلی بسیار جدی، مشغول فعالیتهای علمی و پژوهشی است. بازبینی و نگارش کتابهایی در زمینه علوم انسانی با رویکرد اسلامی، از اقدامات بزرگی بود که این مؤسسه، با همکاری برخی از اساتید بلندپایه دانشگاهی انجام داد. بعضی از این کتابها، به عنوان کتب پایه در دانشگاهها تدریس میشوند، درحالیکه پیش از آن تمامی مطالب، اقتباسشده از کتب غربی بود. حضرت امام در دوران حیات خود و پیش از آغاز به کارِ رسمی مؤسسه، فوقالعاده از انجام این کار خوشحال شدند و فرمودند: هر نوع حمایت مالیای که لازم باشد، از این مؤسسه انجام میدهند. پس از رحلت حضرت امام هم، رهبر معظم انقلاب همواره در جریان پیشرفت کارهای این مؤسسه هستند و حمایتهای لازم را انجام دادهاند.
بههرحال مجموعه اینها، نشان میدهد که استاد مصباح، در مسائل مبارزاتی پیشتاز بودند. در این عرصهها معمولا عدهای، اهل جنجال و تبلیغات نیستند و در نهایت آرامش و سکوت، کارشان را انجام میدهند و عمدتا هم، کارهای مهم و تأثیرگذار، توسط همین افراد صورت میگیرند.