راوی خاطراتی که در پی میآید، از یاران و مراودان زندهیاد آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، در دهههای پیشین است. وی در گفتوشنود پیآمده، سعی دارد تا جلوههایی از سیره ایشان را بازنمایاند
«گامی در سیرهشناسی زندهیاد آیتالله محمدتقی مصباح یزدی» در گفتوشنود با احمد مهدوی
او همواره با اکراه، درباره پیشینه مبارزاتی خویش سخن میگفت!
25 دی 1400 ساعت 14:55
راوی خاطراتی که در پی میآید، از یاران و مراودان زندهیاد آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، در دهههای پیشین است. وی در گفتوشنود پیآمده، سعی دارد تا جلوههایی از سیره ایشان را بازنمایاند
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
به عنوان نخستین سؤال، قدری درباره پیشینه مبارزاتی زندهیاد آیتالله محمدتقی مصباح یزدی بگویید؛ چراکه این مقوله، در دوره روشنگریهای ایشان، از دهه 1370 بدین سو، محمل شایعات و تبلیغات فراوان بوده است.
بسم الله الرحمن الرحیم. بله، اینگونه شبهات، در دهههای 1370 و 1380 و مخصوصا در فضای دانشگاهها، درباره حضرت آیتالله مصباح یزدی، زیاد مطرح میشدند، تا نیروهای انقلابی، اصیل و ولایی را از ایشان دور کنند! ما که از قدیمالایام در خدمت ایشان بودیم، علاقه و ارادت ایشان را به انقلاب اسلامی، ولایت فقیه و رزمندگان اسلام، بهعینه میدیدیم. آقای علیرضا کریمی ــ که محافظت ایشان را به عهده داشت ــ میگفت: ایشان همراه با دو پسرشان، به منطقه عملیاتی فاو تشریف آورده بودند!...درحالیکه جامعه ما، تقریبا هیچ اطلاعی از سوابق انقلابی ایشان، یا حضورشان در جبهههای جنگ ندارد! خود استاد هم هرگز، درباره این موضوعات سخنی نمیگفتند. بعد از 28 سال که در خدمت آقای کریمی، به خدمتشان رفتیم و او خاطراتی را برای استاد بازگو کرد، ایشان لبخندی زدند و خیلی مختصر، درباره آن سالها صحبت کردند! من خدمت ایشان عرض کردم: در فضای جامعه و محافل دانشگاهی، چه شبهاتی درباره ایشان مطرح میشود و این در حالی است که شاید حتی اعضای دفتر خودشان هم، از این مسائل خبر نداشته باشند! ایشان با تواضع خاصی فرمودند: «ما سرباز کوچکی بیش نیستیم و در مقابل جانفشانیها و خدمات دیگران، اصلا این چیزها ارزش بازگویی ندارند!...». غرض اینکه ایشان، با وجود مطرح شدن شایعات زیاد در جامعه، به خاطر اخلاص کمنظیرشان، حاضر نبودند کلمهای دراینباره صحبت کنند! اگر هم گاهی سخنی دراینباره گفته میشود، توسط امثال حاجآقای کریمی است، که سالیان سال و از نزدیک، شاهد زندگی ایشان بودهاند. خود من بسیار علاقه دارم که این مطالب، به دانشجویان و جوانان گفته شود که اصحاب و یاران امام، چه زحماتی را متحمل شدهاند تا انقلاب به ثمر برسد و علاوه بر این، پاسخ روشنی به شایعهسازان داده شود. انشاءالله که رسانهها، به وظیفه خود در این زمینه واقف شوند؛ چون امثال علامه مصباح، حق بزرگی بر انقلاب و نظام دارند.
آیتالله مصباح درباره دوران دفاع مقدس و مقولات مرتبط به آن، چه توصیهای به شما داشتند؟
همیشه به ما سفارش میکردند که به بازماندگان دوران دفاع مقدس، اعم از خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان، خدمت کنید. همین امر نشان میدهد که ایشان تا چه حد، قدردان زحمات این بزرگواران بودند. ما بارها به چشم خود دیدیم که آن بزرگوار چقدر به جانبازان عشق میورزند و این وابستگی عاطفی، واقعا بیریا و خالص بود، نه از روی ریا و تظاهر! بیش و پیش از این،ایشان واقعا شیفته و مبلّغ ولایت بودند و از جهات مختلف، حق امامت رهبر معظم انقلاب را به ما گوشزد میکردند.
در زمینه مقولات دینی و اعتقادی، چه نکته مهمی را از آیتالله مصباح آموختید؟
دراینباره، باید خاطرهای را ذکر کنم. بنده یک مدت طولانی را در خدمت مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی بودم. ایشان تازه فوت کرده بودند و من از این بابت، خیلی ناراحت بودم. یک شب ایشان را به خواب دیدم و خدمتشان عرض کردم: «آقا! میخواهم مرا آدم کنید!» فرمود: «انشاءالله!». از هیبت ایشان، از خواب پریدم! یک وقت روی آیات قرآن کار میکردم تا به آیه مبارکه 152 سوره بقره رسیدم: «فَاذْکرُونِی أَذْکرْکمْ». چند روز بعد از اینکه خوابِ آقای مجتهدی را دیدم، یک روز به دلم افتاد که بلند شوم و به منزل آقای کریمی بروم. رفتم و دیدم که آیتالله مصباح، در آنجا هستند. از حاج علیرضا خواستم به آقا بگوید: من چند سؤال خصوصی از ایشان دارم! بههرحال ایشان، روزی مرا در منزلشان پذیرفتند و من پرسیدم: اگر بخواهید از کل آیات قرآن، یک آیه را به من هدیه بدهید، کدام است؟ ایشان تأملی کردند و فرمودند: «هر وقت کسی این سؤال را از علامه طباطبائی میپرسید، ایشان میفرمود: فَاذْکرُونِی أَذْکرْکمْ...»! سؤال دیگرم این بود که بعد از رحلت آیتالله مجتهدی، من دیگر حوصله ندارم تا پای صحبتهای کسی بنشینم و حوصلهام سر میرود! ده دقیقه یک ربع که مینشینم، بلند میشوم و میروم! باید به چه کسی رجوع کنم؟ ایشان باز تأملی کردند و فرمودند: «به حضرت آیتالله بهجت!». ایشان در پاسخ دادن به بنده، خودشان را مطرح نکردند و مثلا نفرمودند: استادم حضرت آیتالله بهجت. بعد هم فرمودند: «مردان خدا وقتی از دنیا میروند، دستگیریشان بیشتر میشود!...». انشاءالله که این بزرگان پس از وفات، به ما هم عنایت داشته باشند.
و سخن آخر؟
بار دیگر تأکید میکنم که شایسته است اصحاب رسانه، برای خنثی کردن شبهات و شایعات، یاران صدیق امام و انقلاب را به شکل شایستهای به مردم معرفی کنند؛ زیرا جامعه به چنین الگوهای برجستهای، حقیقتا نیاز دارد و غفلت ما از آنها، نسل جوان را دچار تردید و گرفتار شبهاتی که دشمن به آنها دامن میزند، میکند. انشاءالله موفق باشید.
کد مطلب: 21581