آیتالله سیدجعفر حجت کشفی
بسمالله الرحمن الرحیم
عن ابی جعفر«ع»: ان اکمل المؤمنین ایمانا احسنهم خلقا (الکافی، ج 2، ص 99)
اوایل زمستان 1345، در بازار حویش نجف اشرف، سعادت دیدار با آیتالله حاج شیخ نصرالله شاهآبادی را یافتم. من تازه وارد حوزه شده بودم و بزرگان را نمیشناختم و خود را سزاوار عنایت ایشان نمیدیدم، اما ذرهپروری و حسن خلق این بزرگوار که:
بالای سرش ز هوشمندی
میتافت ستاره بلندی
مرا سخت شیفته و شادمان کرد. این ملاقات کوتاه، جاذبهای داشت که بنده غریب و کمتجربه را امیدوار کرد. بعدها که به شاگردیاش مفتخر شدم و در تمام پنج سالی که در نجف اشرف اقامت داشتم، مهر، تواضع و خیرخواهی را از من دریغ نداشت. دانش فراوان و منزلت بالای اجتماعی او، هرگز مانع از این نبود که مرا به مثابه دوستی دیرین بپذیرد؛ سپس دانستم که این حسن خلق و این شرح صدر و طراوت، فراگیر است. طلاب ایرانی و غیرایرانی، دور و نزدیک، وضیع و شریف، از باران رأفت و محبت وی برخوردارند.
از کیمیای مهر نو زر گشت روی من
آری به یُمن همّت تو خاک زر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
بیوت عالمان ربانی، به یمن تربیت ایمانی، پیوند با حکمت قرآنی و فیوضات آسمانی، از چنان برکت و نعمتی بهرهمندند، که هر شاخساری در آن بروید، پرثمر است و هر نوگلی بشکفد، چشمنواز و عطرآگین: «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله ذوالفضل العظیم» (جمعه/ 4)
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و ورد سحری بود
در سلسله حاملان علوم اهل بیت، عارفان واصل و رهروان طریق عترت (صلواتالله علیهم اجمعین)، ستارگان فروزانی هستند که در سپهر علم و عمل، به چنان مقام رفیعی دست یافتهاند که همه فرزندان ایشان و تمام اعضای خاندانشان، از گوهر دانایی برخوردارند و سلوک و کلماتشان، خیر و خیرانگیز است. اگر پژوهشگری از این زاویه، تاریخ علوم اهل بیت و حافظان و مروّجان این مکتب را مطالعه کند، به نکتهها خواهد رسید. اساسا بنیانی که خاندان رسالت(ع) گذاردند و باغستانهایی همیشه خرمی که از نفحات رحمانی آن ذوات مقدس روییدهاند و پرهیزکارانی که با لباس تقوا و حکمت در آن فضا بالیدهاند، به دنیای پرظلمت و رنج، روشنایی و راحت بخشودهاند. پرواضح است که فیض آسمانی و عنایت حضرت ختمی مرتبت و باب علم نبوی و انوار دانش بینهایت ائمه طاهرین(ع)، به اراده لمیزلی بر همگان و همه چیز، چون باران رحمت میبارد، اما:
باران که در لطافت خلاف نیست
در باغ لاله روید در شورهزار خس
و نهایتا این قابلیتهاست که موجب بهرهگیری میشود.
بیت شریف «شاهآبادی»، حظّ عظیمی از این قابلیتها داشته و دارد. در مورد آیتالله حاج شیخ نصرالله شاهآبادی، نکته بارز این است که او هرگز این منزلت رفیع را در راه مصالح شخصی صرف نکرد. او همه این سرمایه را در راه خیر و به سود عموم بهکار برد. افراد متمکّن را وادار کرد تا مکنت خود را توشه آخرت سازند و در نشر معارف دین و رفع نیاز مسلمین، هزینه کنند. مزید توفیق وی، علاوه بر منزلتی که بدان اشاره شد، مربوط به ذوق سلیم، سرشت پاک و خرد تابناک او بود و تمام آنها، به توفیق ولی توفیق و تأییدات آسمانی و تفضلات اهل بیت(ع) است که بر این بیت شریف به غزارت باریده و میبارد؛ چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «من اراد أن یدخله الله فی رحمته و یسکنه جنته فلیحسن». این بیت شریف، اهل عبادت و نماز شدند و حتی بعضی از آنان، به درجه شهادت نیز رسیدند.
ایشان از کسانی بود، که در روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی، در راهاندازی تظاهرات و جمعیتهای مردمی، نقش اساسی داشت. گذشته از این، ما هیچ ندیدیم که ایشان، ادعای علمیت بکند! با اینکه بعدها شنیدم کسانی که در حوزه علمیه مشار بالبنان هستند، در سالهای دهه 1340، پیش ایشان کفایه میخواندهاند. به تعبیر روایت، رحلت علما و بزرگانی همچون آیتالله شاهآبادی، ثلمهای است که هیچ چیز، جای آن را پر نمیکند، ولی از بزرگان شنیدم که علامه مجلسی استثنایی زده که: مگر آن عالمی که خلف صالح داشته باشد، که الحمدلله ایشان فرزندان شایستهای دارد. خدایش در جوار رحمت بیمنتهای خویش، جای دهد.