«آیتالله حاج شیخ نصرالله شاهآبادی، در عرصه علم و عمل» در گفتوشنود با آیتالله مصطفی اشرفی شاهرودی
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
مبدأ آشنایی شما با زندهیاد آیتالله حاج شیخ نصرالله شاهآبادی، به چه دورهای باز میگردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. من و برادرم در سال 1336، به نجف رفتیم. مرحوم آقای شاهآبادی، چند سال قبل از ما به نجف رفته بودند. چند ماهی از ورود ما نگذشته بود که ایشان با همان مهر و محبتی که به همه طلبهها داشتند، یک شب که ما را در صحن مطهر امیرالمؤمنین(ع) دیدند، فرمودند: میخواهم به دیدن شما بیایم! ما در آن موقع، مجرد بودیم و در مدرسه قوام شیرازی، حجره داشتیم. ایشان به دیدن ما آمدند و از آنجا، رفاقت ما شروع شد.
شخصیت و منش ایشان، چه ویژگیهایی داشت؟
یادم هست که مرحوم آقای شاهآبادی، بسیار در درس جدیت داشتند. در تمام مدتی که در درس مرحوم آیتالله خویی شرکت میکردیم، به خاطر نمیآورم که ایشان، حتی یک جلسه غایب بوده باشند! بسیار در درس جدی بودند و من میدانستم که بعضی از طلاب، در همان دوره، در درس مکاسب ایشان شرکت میکنند. فوقالعاده مهربان و دلسوز بودند و طلبه ایرانی و غیرایرانی هم، برایشان فرق نمیکرد و نسبت به همه لطف داشتند؛ به گونهای که طلاب عرب هم، بسیار به ایشان علاقه داشتند و هر وقت که ایشان مجلس روضهای را برگزار میکردند، طلبههای غیرایرانی و مخصوصا عربزبانها میآمدند، درحالیکه طلاب ایرانی، نوعا با طلبههای عرب رفاقتی نداشتند! ویژگی دیگر ایشان، رغبت به دستگیری از فقرا و درماندگان بود. هر کسی که به ایشان مراجعه میکرد، دست خالی برنمیگشت و ایشان نهایت تلاششان را برای رفع نیاز افراد میکردند. فوقالعاده خوشاخلاق بودند و به همین دلیل، حتی کسانی هم که اهل دین و مذهب نبودند و با روحانیت ارتباطی نداشتند، با اخلاق خوب ایشان، جذب دین و روحانیت میشدند. آن بزرگوار زندگی فوقالعاده ساده و بیآلایشی داشتند و در رفتار ایشان، کوچکترین نشانهای از تجمل و ولخرجی دیده نمیشد. وضعیت معیشتی ایشان، به تمام معنا، یک وضعیت متناسب با شأن روحانیشان بود.
نکته مهم درباره آقای شاهآبادی، این است که بسیار شجاع و صریحاللهجه بودند و حتی در محضر حضرت امام و آیتالله خویی هم، حرفشان را خیلی رُک و محترمانه میزدند و آن دو بزرگوار هم، به ایشان علاقهمند بودند.
حالات معنوی و عبادی آیتالله شاهآبادی را چگونه دیدید؟
ایشان بسیار اهل بُکاء برای مصائب اهل بیت(ع) بودند و تعهد شدیدی به زیارت اعتاب مقدسه عراق و بعد هم که به ایران آمدند، زیارت حضرت علیبن موسیالرضا(ع) داشتند و از هر فرصتی که پیش میآمد، برای زیارت استفاده میکردند. توجه کامل و جالبی، به مقام ولایت اهل بیت(ع) داشتند و انسان از حالت ایشان، هنگام عبادت و زیارت لذت میبرد. یک انسان وارسته و از لحاظ اخلاق و رفتار، یک روحانی به تمام معنا بودند.
و سخن آخر؟
بنده از صمیم دل، به آقای شاهآبادی علاقه داشتم و رحلت ایشان برای من، فاجعه دردناکی بود! در این اواخر، ایشان از فوت همسرشان، بسیار رنج بردند و غصهدار شدند! بسیار عاطفی و باوفا بودند.