حجتالاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم.ِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا باللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم.ِ الحمدُ للهِ رَبِّ العالَمین. الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَی سَیدِنَا وَ نَبیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ الْمُصْطَفَی مُحَمَّد (صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ) وَ أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. سیَّما بَقیَّهَ اللَّهِ فِی الأرَضینَ، فَاللَّعْنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِین، الی یوم الدین.
مجلس به نام و یاد مرجع عالیقدر، حضرت آیتالله العظمی سیدمحمدعلی علوی گرگانی «اعلی الله مقامه الشریف»، تشکیل یافته است. ارزش عالم دینی، بسیار بالاست. رسول خدا(ص) فرمودند: آیا به شما بگویم که چه کسی باسخاوتترینِ مردم است؟ در مرحله نخست، خدا از همه سخاوتمندان، سخاوتمندتر است. پس از خدا، من سخاوتمندترینِ بشر هستم و پس از من و ائمه طاهرین(ع)، کسی از همه باسخاوتتر است که علمی را یاد بگیرد و به دیگران بیاموزد. در ادامه میفرماید: «یُبعث یوم القیامه امه الواحده». عالم در روز قیامت، به صورت یک امت محشور میشود. این مرجع بزرگوار در روز قیامت، یک نفر محشور نمیشود، یک امت محشور میشود!
در این بخش میخواهم به چند ویژگی مرحوم آیتالله العظمی علوی گرگانی اشاره کنم، که شاید برخی از شما، آنها را نشنیده باشید. اولین ویژگی این عالم بزرگوار، تواضع و فروتنی است. ما گاهی برای منبر، به بیوت مراجع و بزرگان میرویم و معمولا هم رئیس دفترشان، زنگ میزند و دعوت میکند، ولی ایشان همیشه خودشان زنگ میزدند! من گاهی شمارهای را که میافتاد، نمیشناختم و عرض میکردم: شما؟ و ایشان میفرمودند: «من علوی گرگانی هستم! آیا ممکن است که در فلان روز و به مجلس ما، برای رفتن به منبر تشریف بیاورید؟...». من واقعا پشت تلفن، دست و پایم را گم میکردم و شرمنده میشدم. خاطرم هست که یکبار طلبهای، به من مراجعه کرد و برای رهن خانه، نیاز به پول داشت. من به آقایی به نام آقای علوی ــ که الحمدلله تمکن مالی دارد ــ یادداشتی نوشتم که: جناب آقای علوی، اگر امکان دارد برای رهن منزل، با ایشان همراهی کنید! این بنده خدا، نامه را اشتباهی برده بود برای آیتالله العظمی علوی گرگانی! ایشان به من زنگ زدند که: فلانی! این فردی را که برای حل مشکلش پیش من فرستادهاید، من در حد نیاز ایشان تمکن مالی ندارم، ولی در حدی که دارم، چشم! من اصلا یادم نیامد که به ایشان، نامهای در این زمینه نوشته باشم و گوشی را که گذاشتم، تازه متوجه و بسیار شرمنده شدم! چون من هرگز ایشان را با عبارت آقای علوی مورد خطاب قرار نمیدادم و حتما تعبیر «آیتالله العظمی» را بهکار میبردم، ولی ایشان کوچکترین ناراحتیای از این موضوع نداشتند و ابدا در لحن ایشان، کدورتی را احساس نکردم و این نهایت بزرگواری و تواضع آن بزرگوار را میرساند.
باز به یاد میآورم که بنده در سال 1371، در شهر سمنان بودم. فردی به نام حاج آقای نصیری، مرا دعوت کرده بود. مرد بسیار متدینی بود که با ما رفاقت داشت و ابراز علاقه زیادی هم میکرد. یک روز نماز ظهر را که خواندیم، گفت: «آقای رفیعی! میآیی به دیدار آیتالله العظمی علوی گرگانی برویم؟» پرسیدم: «مگر ایشان در اینجا هستند؟» گفت: «بله؛ ایشان به مهدیشهر سمنان آمدهاند». فکر میکنم که ایشان، تازه رساله عملیهشان را منتشر کرده بودند. من اولینبار، ایشان را در آنجا دیدم و شیفته تواضع و فروتنی آن بزرگوار شدم. یک ساعت و نیم مانده به اذان ظهر یا مغرب، میآمدند و مینشستند و مردم و جوانان، سؤالاتشان را از ایشان میپرسیدند و من حتی یکبار در این جلسات، اخم به چهره ایشان ندیدم! یک وقتی جوانی خدمت ایشان آمده بود که سلامت عقل نداشت و طوری بود که خیلی سالم صحبت نمیکرد! اطرافیان فهمیدند و خواستند مانع حرف زدن او بشوند. ایشان فرمودند: بگذارید حرفش را بزند! بنده غیر از منبر رفتن، خیلی به بیوت مراجع رفتوآمد ندارم، ولی همین چند موردی را که عرض کردم، بیانگر ویژگی نخست ایشان بود، که تواضع و فروتنی است.
ویژگی دوم، گشادهرویی و مردمداری ایشان بود. مردمداری برای یک مرجع و فقیه، بسیار مهم است. من در خاطرات ایشان خواندم: یک وقتی در تهران، آقای خیاطی پیش من آمد و گفت: من یهودی هستم و آمدهام مسلمان بشوم. پرسیدم: به چه دلیل؟ گفت: به خاطر اخلاق شما، مدتی است که به این مسجد میآیید و با همه متواضعانه رفتار میکنید، من هم با علاقه میآیم و سخنرانیهایتان را گوش میدهم!
ویژگی سوم ایشان، رها نکردن منبر بود، آن هم منبرهای تأثیرگذار. (البته نمیخواهم به دیگران ایراد بگیرم، بالاخره هر کسی ویژگیای دارد). بنده یک سال در دهه محرم، در گرگان بودم. البته غالبا در ماههای محرم، از قم بیرون نمیروم، ولی در آن سال، آقای نورمفیدی مرا دعوت کردند و به گرگان رفتم و منبرهای بنده، با منبرهای آقا همزمان شد و در جایی که ایشان منبر میرفتند، من هم قبل یا بعد از ایشان، منبر میرفتم. منبرِ ایشان، بسیار تأثیرگذار و مشحون از درسهای اخلاقی بود. ما که خودمان اهل منبر هستیم، این را تشخیص میدهیم. پیامبر گرامی اسلام(ص) نصایحی به امیرالمؤمنین(ع)، ابوذر غفاری، عبدالله بن مسعود و... فرمودهاند، که تدوین و منتشر هم شده است. آقا طی سالهای سال، این نصایح را شرح میکردند. به نظرم بخشی از آنها، منتشر هم شده باشد.
ویژگی چهارم آن بزرگوار که بسیار مهم بود و با رفتن ایشان، در جامعه مرجعیت خلأ ایجاد شد، دفاعشان از انقلاب، نظام اسلامی و ولایتمداری بود. ایشان علاقه بسیار زیادی به مقام معظم رهبری داشتند. من یکبار مصاحبهای را که با ایشان شده بود، میخواندم. از ایشان سؤال کرده بودند: نظر شما راجع به مقام معظم رهبری چیست؟ فرموده بودند: ایشان مثل آفتاب میدرخشد! آقا که معرفی نمیخواهد، مگر کسی آفتاب را معرفی میکند؟ ایشان فردی فاضل است و درس ایشان، درسی علمی است... آیتالله العظمی علوی گرگانی، مدتها محضر آیتالله العظمی بروجردی را درک کرده بودند، شاگرد خاص آیتالله العظمی گلپایگانی بودند و در محضر اساتید نجف نیز، حضور داشتند و نهایتا خودشان، مرجع تقلید بودند و رساله علمیه داشتند. پشتوانه انقلاب، نظام و ولایت فقیه بودن، امر بسیار مهمی بود. گاهی در تلویزیون میدیدید، که مقامات بلندپایه نظام، که به دیدار ایشان میرفتند، همه روی زمین مینشستند و خود ایشان هم همینطور و در یک فضای ساده و دوستانه، با هم گفتوگو میکردند. بههرحال این دیدارها و پخش صحنههای آن، تأثیرگذار بود.
ویژگی آخر، علمیت ایشان است. ایشان بیش از شصت جلد تألیف دارند، که اکثرا نوشته خودشان است. ایشان میفرمودند: من نگفتم که درسهای خارجم را کسی بنویسد و تقریر کسی نیست، بلکه همه را خودم نوشتهام، مخصوصا درس اصول را. بنده این را بعد از رحلتشان متوجه شدم؛ چون گاهی با رفقا، مباحثه اصول دارم و کتابهای مختلف را میبینم و نمیدانستم که ایشان تا این حد پر و پیمان، دیدگاههای اصولشان را نوشتهاند. یک تألیف اصولی قوی، در مجموعهای قریب به سی جلد.
اینها نکاتی بود که در مورد ایشان به ذهنم رسید و مجموعه آنها، برای ما درس هستند. الان چه کسی میتواند بگوید که مرحوم محدث قمی از دنیا رفته است؟ مفاتیح، سفینهالبحار و کتابهای متعدد ایشان، همه جا هستند. ایشان 110 جلد کتاب دارد. امام علی(ع) میفرمایند: «العالم حی و ان کان میتا و الجاهل میت و ان کان حیا» عالم زنده است. مگر آیتالله مطهری، الان از دنیا رفته است؟ خیر؛ آثار و کتابهای ایشان، در بین مردم وجود دارد. چه کسی میتواند بگوید که علامه امینی از دنیا رفته است؟ امثال آیتالله العظمی علوی گرگانی، شاید حضور فیزیکی در جامعه نداشته باشند، اما آثار و درخشش آنان، در جامعه تداوم دارد. از خدا میخواهم که ایشان و پدر بزرگوارشان، که از علمای بزرگ بودند و مقام معظم رهبری در اطلاعیهشان، از پدر ایشان مرحوم آیتالله آسید سجاد علوی نام بردند، را در جوار رحمت واسعه خود جای دهد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته