«زندهیاد آیتالله العظمی سیدمحمدعلی علوی گرگانی، در قامت یک استاد-3» در گفتوشنود با آیتالله سیدمحمدرضا علمالهدی
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
در ابتدای این گفتوشنود، مناسب است که اشارهای به اساتید زندهیاد آیتالله العظمی سیدمحمد علوی گرگانی و نیز جایگاه آن فقید سعید در حوزه علمیه قم داشته باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آیتالله العظمی علوی گرگانی (قدس سره الشریف)، از مراجع تقلید و مدرسین سابقهدار حوزه علمیه قم بودند، که در اواخر عمر شریف مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، افتخار حضور در درس ایشان را پیدا کردند؛ همچنین حدود هشت سال، در محضر حضرت امام خمینی و مرحوم آیتالله العظمی سیدمحمد محقق داماد تلمذ کردند. اما در مورد خودشان، خاطرم هست که وقتی ایشان در مسجد اعظم قم تدریس میکردند، عده زیادی از طلاب از محضرشان بهره میبردند و بیان رسا و درس پرجمعیت ایشان، زبانزد خاص و عام بود. آیتالله علوی در طی ده سال، فضلای زیادی را تربیت و تقدیم جهان تشیع کردند.
تأثیر منش پدرشان آیتالله سیدسجاد علوی گرگانی، در تربیت فردی و اجتماعی آیتالله العظمی علوی گرگانی را تا چه حد ارزیابی میکنید؟
قطعا تأثیر آن فراوان بوده است. بحمدالله خداوند توفیقات بسیاری، از جمله برخورداری از یک خانواده علمی ممتاز را نصیب ایشان فرمود. والدشان مرحوم آیتالله سیدسجاد علوی گرگانی، از علمای بنام بودند که در نجف تحصیل و سپس به ایران هجرت کردند و مدتی در قم ماندند و سپس به گرگان رفتند. بنده اوصاف پدر بزرگوار ایشان را بسیار شنیدهام. اگرچه ایشان از قدما نیستند و در سالهای اخیر از دنیا رفتهاند، اما متأسفانه سعادت درک محضر ایشان را نداشتهام، اما از رهبر معظم انقلاب اسلامی و نیز عمویم، خاطراتی را درباره پدر ایشان شنیدهام. در دوران طاغوت، گرگان موقعیت خاصی داشت و شاه، درباریان و صاحبمنصبان، به جنگلها، تفریحگاهها و کارگاههای منطقه، بسیار توجه داشتند. از نظر سیاسی هم، گرگان منطقه بسیار حساسی بود و لذا شخصیتهای انقلابی آنجا، بسیار تحت فشار بودند. مرحوم آیتالله سیدسجاد علوی گرگانی، حامی سرسخت مبلغین دین بودند و ازآنجاکه در منطقه نفوذ زیادی نیز داشتند، مسئولان جرئت تعرض به مبلغین را نداشتند؛ زیرا با واکنش ایشان مواجه میشدند. رهبر معظم انقلاب در جلسهای فرمودند: «برخی از شخصیتها در زمان طاغوت بودند که ما به برکت آنها نفس میکشیدیم!...». بههرروی مردم گرگان، به ایشان علاقه وافری داشتند. همین حالا هم، گاهی که به آن منطقه دعوت میشوم، از مردم خاطرات شیرینی را درباره آن بزرگوار میشنوم، که فکر میکنم مناسب است این موارد جمع و تدوین شوند.
با عنایت به ارتباط نزدیک شما با آیتالله العظمی علوی گرگانی، جایگاه علمی ایشان را چگونه ارزیابی میکنید؟
جایگاه علمی آیتالله العظمی علوی را میتوان از آثارشان شناخت. تألیفات چاپشده ایشان، فعلا نزدیک به سی جلدند و تعداد زیادی از آنها نیز، هنوز چاپ نشدهاند. بنده ده جلد کتاب اصول ایشان را که مفاد آن در درسهایشان ارائه شدهاند، مطالعه کردهام. حاوی مطالب بسیار مفیدی برای طلاب و فضلا و تکملهای بر اقوال دیگران است. در حال حاضر تهیه برخی مطالب از کتب قدما، کار دشواری است، مضافا بر اینکه در حوزههای علمیه هم، مثل قدیم فراغت چندانی برای این کار وجود ندارد. بزرگان در قدیم و مخصوصا قبل از انقلاب، فراغت بیشتری داشتند و آسانتر به برخی از متون دسترسی پیدا میکردند. امروزه وضعیت کتابخانهها و شرایط آثار قدما، باعث شده که برخی از آثار در دسترس نباشند، اما اقوال فقهای سلف را بزرگانی مانند ایشان بررسی و در کتابهایشان ذکر کردهاند، که بسیار مغتنم و کار را آسان کرده است؛ مثلا «مصباح الهدایه» مرحوم آملی یا «مصباح الفقیه» مرحوم همدانی، هرچند چاپ شدهاند، اما تحقیق روی آنها زمان زیادی میبرد. امتیاز آثار آیتالله علوی این است که ایشان آرای همه بزرگان را در آن جمعآوری و نقد کردهاند. در فقه، ده جلد در طهارت و هفت جلد در صلاه ایشان، چاپ شدهاند و چند جلد هم آماده انتشار هستند.
برخی معتقدند که پرداختن به این مسائل، تکرار مکررات است! ارزیابی شما دراینباره چیست؟
برخی میپرسند: چرا علما در مباحث طهارت، یا زکات، یا حج، اینقدر تحقیقات گسترده دارند؟ باید گفت که این پژوهشها، به نیازهایی که هر روز بهوجود میآیند، مربوط است. امروزه ما با کشورهای بسیاری در ارتباط هستیم. در بخش تبلیغ، سفارتخانهها، میهمانان خارجی، همایشهای بینالمللی و میهمانان غیرمسلمان یا سفر گروههای سیاسی و علمی ما به کشورهای دیگر، صادرات برای کشورهای غیر دیندار، یا واردات از کشورهای غیراسلامی، در همین ابوابِ به ظاهر مکرر، موضوعات جدید و فراوانی بهوجود میآیند که باید به آنها پاسخ داد. در کلان هم مسئله توانِ بررسی اینگونه مسائل، از طریق پرداختن به همین ابواب پیش میآید. علوم حوزوی را، علوم قدیمه دانستن، امر ناصوابی است؛ زیرا ما هر روز، با این علوم سروکار داریم. مباحث فلسفی هم همین طورند. آیا وقتی به بحث وحدت وجود وارد میشویم و در رأس آن، سخن از موجودی نامتناهی است که همه عالم را فراگرفته، از علوم قدیمه سخن میگوییم؟ همین نگاه باعث شده برخی تصور کنند که این مطالب تکراری هستند. آیا مسئله نماز که تکلیف همهروزه ماست، قدیمی میشود؟ آیا حج را میتوان نادیده گرفت؟ در قدیم مردم با شتر به حج میرفتند و احکام مربوط به خودش را داشت، ولی امروز با هواپیما میروند و احکام دیگری دارد. دیگر ابواب فقهی هم، از همین قبیل هستند. بسیاری از اینها، مسئله روز و محل ابتلا هستند و لذا فقهای بزرگ ما، با نگاهی عمیق و بر اساس آیات و روایات، پاسخ مقتضی را مییابند و در جامعه مطرح میکنند. اینها نه تنها تکراری نیستند، بلکه اتفاقا ابتکارات زیادی هم در آنها دیده میشوند.
آیتالله علوی هنگام طرح چنین مسائلی، دیدگاه فرق و مذاهب دیگر را هم، به شکلی مستوفی مورد بررسی قرار میدادند. شخصیت یک فقیه توانمند، در پاسخ به پرسشهای روز است، که ظاهر میشود. ایشان وقتی وارد بحث میشدند، چنان گسترده به بررسی میپرداختند، که فقط در یک بابِ فقهی مثل طهارت، به ده جلد کتاب تبدیل شده است. در دروس و نوشتجات ایشان، بحثهای مورد نیاز زیادی که در دسترس همگان نیستند، مطرح شدهاند و از این جنبه، بسیار مغتنم هستند.
خصال اخلاقی آیتالله العظمی علوی گرگانی، در زمره رهیافتهای مهم به شناخت ایشان است. مناسب است که به بخشی از خاطرات و تحلیلهای خود دراینباره، اشاره کنید.
آیتالله العظمی علوی از جنبه اجتماعی، در زمره مراجع خدوم و دسترسی به ایشان بسیار آسان بود. ایشان در بسیاری از عرصههای اجتماعی، حضوری کاملا مؤثر داشتند، از جمله در ماههای مبارک رمضان، در استان گلستان بزرگترین مجالس را برگزار میکردند. در جلسات ایشان، جمعیتی بسیار زیاد و حتی بیش از نماز جمعه این شهر شرکت میکردند! ایشان دو ساعت پس از پایان همه برنامههای ظهرِ مساجد و تعطیلی ادارات، در مسجد جامع گرگان مجالس خود را برپا میکردند و این جلسات، بسیار پررونق و تأثیرگذار بود. یکی از امتیازات آن بزرگوار این بود که نمادی از کمال تواضع، ادب و اخلاق بودند و همه از کردار ایشان درس میگرفتیم.
حمایت آیتالله العظمی علوی گرگانی از نظام اسلامی و رهبری معظم آن نیز، در زمره خصال شاخص آن مرجع فقید بهشمار میرود. در این فقره، چه خاطراتی دارید؟
بله؛ آیتالله العظمی علوی همدوره و همدرس رهبر معظم انقلاب بودند و آقا هم، به ایشان التفات خاصی داشتند. در آن یازده روزی که مقام معظم رهبری به قم آمدند، وقتی آیتالله علوی گرگانی میخواستند مجددا به دیدار ایشان بروند، رهبری فرموده بودند: «در این شلوغی امکان دیدار به شایستگی فراهم نمیشود، بعد از این سفر، یک بار از تهران برای دیدار با شما خواهم آمد...». این دیدار انجام شد و ایشان با رهبری، چند ساعتی گفتوگو و خاطرات گذشته را مرور کردند.
و سخن آخر؟
امیدواریم مردم قدر اینگونه علمای ربانی را بدانند. در فضایی که شبهات و سؤالات زیادی مطرح هستند، حضور و نقشآفرینی علما، نقش بسزایی در رفع شبهات دارد. ما در آینده مشکلات بسیاری خواهیم داشت و تنها با پشتیبانی مردم، میتوان بقای نظام اسلامی را تضمین کرد و در این میان علما، نقش راهنمای ملت را دارند. صداقت در گفتار و دوری از تشریفات، باید در رفتار علما مشهود باشد. مراجع و علما، هر چه با جامعه بیتکلفتر رفتار کنند و در خانههایشان به روی مردم باز باشد، مردم اقبال بیشتری به آنان نشان میدهند.