شاه کنگره ایرانشناسان را افتتاح کرد!
ساعت 10 صبح امروز شاه کنگره ایرانشناسان را افتتاح و طی پیامی اعلام کرد تاریخ کامل ایران، که کنگره درباره تدوین آن مطالعه و بررسی خواهد کرد، با بیغرضی و بیطرفی نوشته خواهد شد.
در پیام شاه آمده است: 25 قرن پیش تاریخ شاهنشاهی ما با منشور آزادیبخش کوروش بزرگ آغاز شد که شاید برای نخستینبار در تاریخ جهان به جای آنکه اصل استیلای بیقید و شرط غالب بر مغلوب را اساس حکومت قرار دهد، آزادمنشی و احترام به حقوق و معتقدات افراد را اصل حکومت اعلام کرد و در همین تاریخ شاهنشاهی، آخرین صفحهای که تاکنون نوشته شده است، منشور دیگری به نام انقلاب اجتماعی ایران است که به موجب آن طومار بیعدالتیهای اجتماعی و تبعیضات طبقاتی و فقر و جهل برای همیشه در جامعه ما درهمنوردیده شده است.
تاریخی که دانشمندان ایرانی با همکاری علمای ایرانشناس برجسته سایر کشورهای جهان تألیف خواهند کرد، مسلما قبل از هر چیز تاریخ یک تمدن و یک فرهنگ انسانی خواهد بود، نه تاریخی که منحصر به شرح فتوحات و استیلاهای نظامی و سیاسی باشد.
پیروزی واقعی ملتها در غلبه بر فقر، جهل، بیماری و بیعدالتیهای قضایی و اجتماعی است!
امروزه پیروزی واقعی ملتها در درجه موفقیت آنها در غلبه بر فقر و جهل و بیماری، غلبه بر بیعدالتیهای قضایی و اجتماعی، در تأمین سطح دانش و سطح زندگی اقتصادی بهتر و رفاه و عدالت اجتماعی زیادتری برای افراد نهفتهاست.
جنگ واقعی امروزهِ عالم بشریت، جهاد انسانها برای از میان بردن تبعیضها و بیعدالتیهای اجتماعی و جداییها و خودخواهیهایی است که جوامع مختلف خانواده بشری را دور از یکدیگر نگاه میدارد، یا به خاطر اصولی نامعقول آنها را به جان هم دیگر میاندازد. در دنیای امروز و مخصوصا در جهان فردا، فاتحِ واقعی، علم و دانش و عدالت و معنویت است؛ زیرا همین دانش، نیروی تخریبی را به حدی سهمگین کرده است که مسلما هیچ قدرتی هر قدر هم بزرگ باشد، دیگر نمیتواند از راه توسل بدین نیرو امید پیروزی داشته باشد.
دستور دادهام تاریخ ایران در کمال بیغرضی و هر گونه خودخواهی تألیف گردد!
من به مسئولان این کار دستور دادهام که این تاریخ در کمال بیغرضی و دور از هرگونه خودخواهی و جانبداری تألیف گردد؛ زیرا هیچ اثری که جز در این شرایط نوشته شود، نه شایسته مقام واقعی فرهنگ و تمدن ایران و نه اصولا شایسته دنیای علم و دانش است. دانش واقعی، با اعمال غرض و قلب حقایق سازگار نمیتواند بود، و تاریخ جهان نیز خواهناخواه آنچه را که جز بر اساس شرافتمندی و حقیقتطلبی کامل نوشته شده باشد، به عنوان سندی باطل به دور خواهد افکند.
باید بر اساس همین حقیقت کلی این نکته را متذکر شوم که متأسفانه تاکنون تاریخ کشور ما با رعایت این اصل حقیقتطلبی نوشته نشده است؛ زیرا تقریبا مایه همه آنچه تدوین شده، نوشتهها و روایات مورخانی بوده است که هرچند ما به مقام علمی آنان احترام میگذاریم، ولی میدانیم که در مورد ما غالبا بیطرف نبودهاند. ما صمیمانه امیدواریم که تاریخی که با همکاری معنوی شما تألیف خواهد شد، به جای آنکه تنها بر اساس این نوع اطلاعات تدوین شود، صرفا بر اساس اسناد و مدارک استواری تألیف گردد که بر اثر اکتشافات باستانشناسی و تتبعات و تحقیقات علمی اکنون در دسترس دنیای علم قرار گرفته است.
[1]
شاه و فرح به صوفیه میروند!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: سفر رسمی شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو فرح به کشورهای بلغارستان، مجارستان و لهستان بامداد فردا آغاز میشود و هواپیمای هواپیمایی ملی ایران، حامل شاهنشاه و علیاحضرت شهبانو فرح ساعت 4 بامداد تهران را به قصد صوفیه ترک میکند.
در فرودگاه مهرآباد مراسم بدرقه رسمی به عمل میآید و بدرقهکنندگان یک ساعت قبل از تشریففرمایی اعلیحضرتین با لباس رسمی در فرودگاه حضور خواهند داشت.
بازدید رسمی اعلیحضرتین از بلغارستان تا روز چهارشنبه 16 شهریورماه به طول میانجامد و سپس اعلیحضرتین مدت شش روز رسما از مجارستان بازدید مینمایند.
سومین کشوری که مورد بازدید اعلیحضرتین قرار خواهد گرفت لهستان است و بازدیدهای رسمی شاهنشاه و علیاحضرت شهبانو از کشورهای اروپای شرقی روز ۲۸ شهریور پایان مییابد.
اشرف از چکسلواکی به پاریس رفت!
جراید امروز کشور نوشتند: گزارش آسوشیتدپرس از پراک حاکی است که والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی دیروز پس از یک هفته بازدید از چکسلواکی عازم پاریس شدند.
خانم لفلرووا، رئیس کمیته زنان چکسلواکی، و سفیر ایران در پراک والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی را بدرقه کردند.
بازرسی آموزش و پرورش استان مرکز منحل میشود
امروز اطلاع حاصل شد که اداره بازرسی آموزش و پرورش استان مرکز منحل خواهد شد و وظایف آن اداره بهتدریج به نواحی دهگانه آموزش و پرورش تهران واگذار میگردد.
به قرار اطلاع مقامات مسئول مشغول تهیه مقدمات اجرای این نظر شدهاند.
میانجیگری شاه برای تجدید روابط پاکستان و مالزی!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: به دنبال سفر دو روزه و بازگشت آقای
آرام، وزیر امور خارجه، از کراچی، رویتر از قول منابع دیپلماتیک کراچی گزارش داد که پاکستان و مالزیا بهزودی تجدید رابطه سیاسی خواهند کرد.
گزارش رویتر حاکی است که اعلامیه مربوط به تجدید رابطه این دو کشور دو روز بعد از بازگشت آقای آرام، وزیر خارجه ایران، به کشور خود انتشار خواهد یافت.
آقای آرام صبح سهشنبه درحالیکه پاسخ پرزیدنت ایوبخان را به شاهنشاه ایران همراه داشت، کراچی را ترک گفت.
با آنکه از مفاد پیام شاهنشاه و پاسخ ایوبخان اطلاعی در دست نیست، معذلک منابع دیپلماتیک میگویند موضوع مربوط به روابط مالزی و پاکستان بوده است.
مذاکرات ایران، عربستان سعودی و کویت پایان یافت
مذاکرات ایران و عربستان سعودی و کویت پیرامون تحدید فلات قاره در خلیج فارس، که از چندی قبل در تهران آغاز شده بود، دیروز پایان یافت و اعضای هیئت نمایندگی کویت بامداد امروز تهران را ترک گفتند.
گزارشها حاکی است که مذاکرات در آینده تجدید خواهد شد، ولی تاریخ مذاکرات مجدد هنوز تعیین نگردیده است.
آقای دکتر یگانه، وزیر مشاور، نیز اظهار داشت: اعلامیه سهجانبهای صادر شده که بهزودی منتشر میشود و مذاکرات فلات قاره نیز ادامه خواهد یافت. محل و تاریخ مذاکرات بعدی در آینده اعلام خواهد شد.
دیشب از طرف سفیر کویت در تهران مجلس ضیافتی به افتخار اعضای هیئت کویت در کنفرانس فلات قاره ترتیب یافته بود که در آن جمعی از رجال و شخصیتهای مملکتی و نمایندگان سیاسی خارجی مقیم تهران شرکت داشتند.
لوموند: با امضای قرارداد نفتی پاریس و تهران، فرانسه در خاورمیانه جای پای خود را باز کرد!
روزنامه لوموند چاپ پاریس در شماره دیروز خود ضمن اظهار نظر درباره قراردادی که اخیرا بین شرکت ملی نفت ایران و گروه فرانسوی «اراپ» منعقد شده مینویسد: با امضای این قرارداد آرزوی فرانسه برای یافتن جای پایی در منطقه نفتی خاورمیانه، که هنوز تحت سیادت شرکتهای انگلیسی و آمریکایی قرار دارد، جامه عمل میپوشد و در عین حال از احتیاج و وابستگی فرانسه به نفت الجزایر میکاهد.
به عقیده لوموند این قرارداد در عین حال نظریات دولت ایران، که مایل است در روابط نفتی خود در زمینه بینالمللی تنوعی بهوجود آورد و این روابط را از چهارچوب حاکمیت قدیمی کمپانیهای انگلیسی آمریکایی خارج سازد، مطابقت دارد.
مفسر لوموند سپس مینویسد: بااینحال اشتباه است اگر تصور شود اهمیت قرارداد نفتی اخیر ایران و فرانسه تنها مربوط به جنبههای سیاسی آن است به عقیده نویسنده، گروه «اراپ» را نمیتوان صرفا یکی از آسهای دیپلماسی فرانسه برای معارضه با سیادت آنگلوساکسنها در منطقه خاورمیانه تلقی کرد. قراردادی که بین اراپ و شرکت ملی نفت ایران منعقد شده در عین حال وسیلهای برای رفع بزرگترین نگرانیهای مقامات نفتی دولت فرانسه در زمینههای اقتصادی و بازرگانی است.
اساس این نگرانیها، که از زمان استقلال الجزایر تاکنون روزبهروز بیشتر احساس شده، عبارت از این است که فرانسه چه باید بکند تا نسبت به نفت صحرا و به عبارت دقیقتر نسبت به عرضههای نفت خارج از منطقه فرانسه بینیازی بیشتری احساس نماید.
انگیزهای که «اراپ» را وادار کرد تا در ژانویه 1965 مبادرت به همکاری با شرکت ملی ایران کند و شروع به عملیات اکتشافی نفت در خلیج فارس نماید، همین نگرانیها بوده است.
[2]
![روزنامه اطلاعات، 9 شهریور 1345، صفحه 1](/images/docs/000024/024100/images/45060901.jpg)
پینوشتها
-----------------------------------------------------
[1].
اطلاعات، 9 شهریور 1345، صص 1 و 15. «کنگره ایرانشناسان» را بایستی مقدمهای برای جشنهای شاهنشاهی دانست، سالهای 1345 تا 1355 را میتوان دهه جشنهای شاهنشاهی نام گذاشت؛ سالهایی که جشنهایی با رجوع به گذشته تاریخی ایران و تجسم دوران هخامنشی برگزار شد تا طی آن عظمتطلبی شاه و قدرت او به نمایش همگان درآید. شاه که متوهمانه خود را کوروشی دیگر در قرن بیستم میدانست بر آن بود تا ایران دوره هخامنشی را مبنای سیستم حکومتی خود قرار دهد. این تفکر که با صرف هزینههای گزاف همراه بود، متأثر از شرایط اقتصادی آن دوره و مبنای تفکرات تئوریک و حتی روانی شاه درباره دوران باستان بود.
در پیام شاه به «کنگره ایرانشناسان» که توسط خود او در این کنگره قرائت شد نیز از دو سوی این بازه زمانی نام برده شده است، سویی منشور کوروش هخامنشی و سوی دیگر منشور به اصطلاح «انقلابِ سفید» محمدرضاشاه پهلوی! این نوع نگاه به تاریخ به همان نطق معروف «کوروش آسوده بخواب ما بیداریم» منتهی شد!
محمدرضا پهلوی درصدد بود با رجوع به گذشته تاریخی و احیای برخی از نمادهای آن همچون
جشنهای 2500ساله و سایر وجوه آن، قدرت و عظمت خود را به جهانیان نشان دهد. «شاه خواهان کسب وجهه بینالمللی برای خود، تحکیم مشروعیت سلسله پهلوی، که در سال ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) به وسیله پدرش بنیانگذاری شده بود، و جلب توجه مجدد جامعه بینالمللی به ایران بود. او به اقتضای شخصیت خود میخواست این هدفها را نه با توسل مستقیم به مردم ایران، بلکه با توسل به رهبران دول خارجی بهدست آورد. شاه درباره جشن برگزارشده در تخت جمشید میگوید: این "بزرگترین اجتماع رهبران دولتها در تاریخ" است».
رک: ماروین زونیس،
شکست شاهانه: ملاحظاتی درباره سقوط شاه، ترجمه اسماعیل زند و بتول سعیدی، تهران، نشر نور، چ دوم، 1370، ص 123.
ازاینرو رهبران بسیاری از ملل و شخصیتهای طراز اول جهان به این جشن دعوت شدند تا از نزدیک شاهد قدرت و عظمت ظاهری شاه باشند. البته شاه در این کار توفیقی نیافت؛ زیرا هیچ یک از سران کشورهای درجه اول جهان ــ پرزیدنت نیکسون، ملکه انگلستان، امپراتور ژاپن، رؤسای جمهوری فرانسه و آلمان و ایتالیا ــ و حتی بسیاری از کشورهای درجه دوم در آن شرکت ننمودند و به فرستادن نمایندگانی اکتفا کردند.
رک: عبدالرضا هوشنگ مهدوی،
تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، 1368، ص 247.
شاه به احساس قدرتطلبی و نمایش آن نیاز داشت؛ زیرا از درون با احساس حقارت بزرگی مواجه بود. او تلاش میکرد خود را در زمره شخصیتهای جاودانی تاریخ ایران بداند؛ ازاینرو میکوشید هر پیشرفتی را به حساب خود بگذارد و اگر زیردستانش هم در کوچکترین کاری موفق میشدند شاه این موفقیت را نتیجه افکار داهیانه خودش میدانست.
رک: اسدالله علم،
گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیراسدالله علم)، زیرنظر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، طرح نو، چ ششم، ۱373، ص 25.
شاه میدانست مردم ایران و حتی بسیاری از جهانیان او را وابسته و وامدار آمریکا و غرب میدانند؛ بنابراین برای غلبه بر این حس، اقداماتی که رنگ و بوی قدرتطلبی داشت بهزعم شاه میتوانست تا حدودی مؤثر باشد. از سویی اقدامات شاه در بازگشت به گذشته، با فرهنگ غربی و ضداسلامی نیز همپوشانی داشت.
برای مطالعه بیشتر رک:
چرا شاه به دنبال احیای نام کوروش بود؟
[2] .
اطلاعات، 9 شهریور 1345، ص 16.