اشراقی به جای تهران به نقاط گرمسیر زاهدان و اهواز برود!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 2 مهر 1345 درباره «شهابالدین اشراقی» «نامبرده بالا طی نامهای به ساواک همدان، که به پیوست آن گواهی پزشکی سه نفر از اطبای همدان میباشد، تقاضا کرده به علت ابتلا به برنشیت مزمن وتنگی نفس، که مورد تأیید پزشکان معالج وی در همدان میباشد، جهت معالجه به تهران اعزام گردد و در تهران سکونت نماید».
این سند میافزاید: «یادشده اضافه نموده همان طوری که همیشه در مقام تشویق تحصیل و رونق علوم دینیه و معارف الهیه بوده و کار دیگری نداشته است، درآتیه هم کما فیالسابق به رویه گذشته ادامه خواهد داد و در گوشهای به مطالعه خواهد پرداخت. ساواک همدان ضمن اعلام اینکه در مدت اقامت یادشده در همدان عمل خلافی از وی سر نزده، نظریه مرکز را استعلام نموده است».
در «نظریه» این سند میخوانیم: با توجه به اینکه از نامبرده در طول اقامت در همدان عمل خلافی مشاهده نشده و ضمنا ساواک قم نظری داده بود مبنی بر اینکه منتی به آن دسته از علمای طراز اول شهرستان قم که تقاضای بازگشت یادشده را به شهرستان قم دارند، گذارده شود چنانچه تیمسار ریاست ساواک تصویب فرمایند، به منطقه دیگری منتقل گردد؛ لذا با توجه به مراتب فوق، عزیمت مشارالیه به تهران از نظر بخش بلامانع میباشد. موکول به رأی عالی است».
دستور نصیری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور، به شرح زیر به ساواک همدان ارسال شده است: به فرموده چنانچه نامبرده واقعا بیماری برنشیت دارد، در مدت زمستان، که هوای تهران هم سرد میشود، میتواند به نقاط گرمسیر مانند زاهدان یا اهواز عزیمت نماید.
[1]
اللهیار صالح: اعضای جبهه ملی که در دولت حضور دارند برای حکومت خیلی خوشرقصی میکنند!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 2 مهر 1345 «
اللهیار صالح ضمن مذاکراتی اظهار داشت اگر افراد جبهه ملی در رأس کار باشند و نشان بدهند که افراد درستکاری هستند بسیار خوب است و مثلا در موقع بستن طاق نصرت و اجرای برنامههای جشنها اگر مردم را اذیت نکنند و فقط به عنوان رفع مسئولیت در این کارها شرکت نمایند، مردم خیلی راضی میشوند، ولی اگر زیاد خوشرقصی بشود، موجب نارضایتی خواهد شد؛ زیرا همانطور که در مثال آمده است، مردی به زنش گفت اگر در فلان جلسه مجبور به رقص شدی چرا خوب رقصیدی؟ نامبرده افزود تودهایها در هر کجا که باشند همین کار را میکنند. در زمان فعالیتشان به نحو بسیار شدید با مردم رفتار میکردند و حالا هم که در دستگاه دولت هستند بسیار حاد و خوشرقصی میکنند».
این سند به نقل از اللهیار صالح میافزاید: بیشتر افسران تودهای حالا مأمورین سازمان امنیت هستند که نقش اصلی را در این دستگاه به عهده دارند و باعث تثبیت وضع حاضر شدهاند و یکی از افراد متشخص این حزب جزوهای به من داد که با خط ریز نوشته شده بود معلوم است تودهایهایی که بعد از 28 مرداد سال 1335 از ایران گریختهاند جلسهای در فرانسه تشکیل میدهند و ضمن اینکه از کارهای گذشته خود انتقاد میکنند راه حلی برای آینده پیشبینی مینمایند از جمله میگویند که ما دیگر به نام
حزب توده نمیتوانیم فعالیت کنیم، بلکه بایستی به طور پراکنده در کلیه جناحها و دستهها وارد شویم و در تمام کارها پیشقدم باشیم؛ مثلا اگر جمعیتی خواست اعلامیهای بدهد، ما متن آن را تهیه کنیم و اگر خواستند پلیکپی نمایند و پخش کنند و بالاخره در تمام کارها از خود لیاقت نشان بدهیم؛ چنانچه در زمان جبهه ملی دیدیم که این طور شد».
مصدق کلیه امیدهای ما را به هدر داد و دلسرد و ناامیدمان کرد!
باید بگویم از روزی که من از زندان اخیر آزاد شدم عقیدهام نسبت به فعالیتهای کنونی عوض شده است؛ زیرا من در این سنم بعد از هشت ماه زندان و بعد از اینکه این همه محرومیتها در راه
مصدق و بر افراشتن پرچم مصدق کشیدم وقتی که آزاد شدم ایشان با نامههایی به تحریک افرادی نظیر
هدایتالله متیندفتری پرداخت و کلیه امیدها و کوششهای ما را به هدر دادند و ما را دلسرد و ناامید کردند.
من به آمریکاییها از همه کس نزدیکتر بودم. از سن چهاردهسالگی به مدرسه آمریکایی میرفتم. هفت بار به آمریکا مسافرت نموده و ده سال با آنها کار کردم. هر خواهشی از آنها میکردم عملی میشد، ولی من نه تنها خواهشی از آنها نکردم، بلکه بیشتر اوقات از آنها انتقاد نمودم و تمام این فداکاریها به خاطر مصدق بود، لیکن ایشان یکباره همه را نادیده گرفتند.
نتیجهاش چه شد؟ این شد که یک عده از دوستانمان که بهاصطلاح انقلابیتر بودند انشعاب کردند و در عوض
مهدی بازرگان، یدالله سحابی، داریوش فروهر و عدهای دیگر بیگناه زندانی شدند. اینها همه تحریک سازمان امنیت بود که (بلی آقا اینها پیر شدهاند) دیگر به درد مبارزه نمیخورند شما باید فعالیت کنید و بعد که جدایی انداخت، شروع کرد به کوبیدن دو طرف و دیگر صلاح من نیست که در این کارها شرکت نمایم.
دیگر نمیتوانم سواری بدهم!
یکی از حاضرین به نامبرده گفت: جنابعالی متعلق به خودتان نیستید. متعلق به ملت میباشید. مردم بعد از مصدق شما را میشناسند و به طور سمبل و رهبر هم که شده بایستی در مبارزات باشید مانند گاندی. اللهیار صالح پاسخ داد: اینها میخواهند من رهبرشان باشم و به اینها سواری بدهم هر چه میگویند گوش بدهم و هر چه مینویسند امضا کنم. من دیگر نمیتوانم سواری بدهم.
[2]
فرح از پاریس به لندن رفت!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: علیاحضرت شهبانوی ایران روز پنجشنبه، پس از یک اقامت خصوصی سهروزه در پاریس، وارد لندن شدند و از طرف سفیر ایران و اعضای سفارت و ایرانیان مقیم لندن مورد استقبال قرار گرفتند.
علیاحضرت شهبانو فرح در پایان سفر به اروپای شرقی، که همراه شاهنشاه انجام دادند، برای یک اقامت خصوصی در پاریس مانده بودند و در لندن نیز سه روز به طور غیر رسمی اقامت خواهند نمود.
ارتقای درجه شاهپور غلامرضا پهلوی
روزنامه «اطلاعات» نوشت: اداره روابط عمومی ستاد بزرگ ارتشتاران اعلام داشت به فرمان مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران، والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی از تاریخ 1 مهرماه به درجه سرهنگی مفتخر گردیدند.
ابلاغ عنایات و عواطف ملوکانه به معلمان کشور!
روزنامههای امروز کشور نوشتند: درپاسخ تلگرام معروضه آقای دکتر هدایتی، وزیر آموزش و پرورش که به مناسبت تشریففرمایی شاهنشاه آریامهر از سفر خارج به پیشگاه ملوکانه مخابره شده بود، این تلگرام شرف صدور یافت:
جناب دکتر هدایتی وزیر آموزش و پرورش
تلگرام دایر بر خیر مقدم و ابراز احساسات صمیمانه شما به مناسبت مراجعت ما از کشورهای اروپای شرقی ملاحظه و موجب خشنودی و انبساط خاطر گردید. توجهات و عواطف خاصه ما را به کلیه دانشآموزان و دبیران و سپاهیان دانش و کارکنان دستگاه آموزش و پرورش سراسر کشور ابلاغ نمایند.
۳۰ شهریورماه 1345 شاه.
بانک صادرات و واردات آمریکا صدمیلیون تومان وام به ایران میدهد
«آسوشیتد پرس» 25 سپتامبر از واشنگتن گزارش داد: بانک صادرات و واردات امروز اعلام داشت که موافقت کرده است یک وام 1/ 13میلیون دلاری (در حدود صدمیلیون تومان) در اختیار دولت ایران گذارده شود.
این وام به مصرف کمک به ساختمان اولین کارخانه پتروشیمی ایران خواهد رسید.
کارخانه مزبور که در آبادان ساخته خواهد شد به وسیله شرکت پتروشیمی، که یک شرکت مختلط ایرانی و آمریکایی است، اداره میشود. انتظار میرود مجموع سرمایهگذاری در این کارخانه به ۲۷ میلیون دلار برسد.
شاه: اراضی تقسیمشده پس از فوت کشاورزان به خانواده آنها داده نمیشود!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: امروز مراسم جشن دهقان در پیشگاه شاهنشاه آریامهر در حیدرآباد واقع در 6 کیلومتری کرج برگزار شد. در این مراسم دویست کشاورز به نمایندگی از کشاورزان سراسر کشور و همچنین وزیر کشاورزی حضور داشتند.
شاهنشاه در مورد وضع آینده کشاورزان ایران گفت: آینده کشاورزی ایرانی طوری پیریزی شده که یک خانواده پنجنفری باید سالیانه حداقل چهارصدهزار ریال درآمد داشته باشد.
در مورد وضع اراضی تقسیمشده پس از فوت کشاورزان، شاهنشاه متذکر شدند که نباید اراضی پس از فوت کشاورزان بین اعضای خانواده آنها تقسیم شود، بلکه این نوع اراضی باید در اختیار شرکتهای تعاونی و یا شرکتهای سهامی زراعی قرار گیرد.
شاهنشاه آنگاه به شیوع آفت کرم خاردار در گرگان و مازندران اشاره فرمودند و متذکر شدند که کمیسیونی معین شده است تا به موضوع کرم خاردار رسیدگی کند و اگر اهمالی در این خصوص شده باشد، مسئولین به شدیدترین وجهی تنبیه خواهند شد.
ادامه کسالت نخستوزیر
روزنامه «اطلاعات» نوشت: دیروز و امروز نیز آقای هویدا، نخستوزیر، به علت عارضه کسالت در منزل استراحت کرد.
به این ترتیب چهار روز است آقای نخستوزیر در نخستوزیری حضور نیافته و در هیچ یک از مراسم رسمی شرکت نکرده است.
آقای نخستوزیر امور جاری نخستوزیری را همچنان در منزل رسیدگی میکند.
[3]
پینوشتها
--------------------------------------------------------
[1] .
آیتالله شیخ شهابالدین اشراقی به روایت اسناد ساواک، ص 168.
[2] .
شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک، ص 325.
[3] .
اطلاعات، 2 مهر 1345، ص 16.