پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ آیتالله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، یکی از شخصیتهای مذهبی معاصر است که علاوه بر جایگاه دینی و سیاسی، از نظر اجتماعی نیز زبانزد خاص و عام بود. ایشان از جمله شاگردان بزرگ آیتالله آخوند خراسانی بودند که به مانند استاد خود، در بزنگاههای تاریخی به روشنگریهای سیاسی پرداختند. اما جدا از کنشهای سیاسی سرنوشتساز، یکی از عوامل معروفیت ایشان به دلیل نماز بارانی است که در سال 1323 اقامه شد. این نماز، داستان جالب و عجیبی دارد و در بسیاری از کتب تاریخی ثبت شده است. با این مقدمه، در ادامه ضمن بررسی زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، به ماجرای نماز باران ایشان نیز پرداخته میشود.
نگاهی به زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری
آیتالله خوانساری در سال 1267ش در خوانسار همدان به دنیا آمد. او از دوره کودکی به آموختن قرآن و علوم دینی پرداخت. بعد از پایان دوره مقدماتی به اصفهان رفت و چند سالی نیز در آنجا به تحصیل مشغول شد. بعد از تحصیل و اقامت در اصفهان، محمدتقی خوانساری عازم نجف شد. هجرت به نجف تأثیر عمیقی بر رشد و تکامل فکری آیتالله خوانساری داشت. او در نجف، در درس محققان بزرگی حاضر شد و فرصت آشنایی با علما و روحانیان سرشناس را پیدا کرد. از جمله این علما میتوان به مرحوم آیتالله آخوند خراسانی اشاره کرد که از جمله علمای بزرگ آن دوره بود.
آیتالله خوانساری حدود چهار سال، به تلمذ نزد آیتالله آخوند خراسانی پرداخت. در کنار این به درس فقیه بنام آیتالله سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی هم حاضر شد. بعد از ارتحال این دو او از درسهای اصول آیتالله نائینی، آیتالله آقا ضیاء عراقی و... بهرهمند شد. با اینکه او در گرفتن اجتهادنامه خود از اساتیدش کوشش نکرد، آقا ضیاء عراقی ــ که بارها مقام این شاگردش را ارج نهاده و گفته بود: «حفظ مقام و نگهداری شئونات آقای خوانساری را مانند علمای متأخر بر خود فرض میدانم»، هنگامی که او به ایران بازگشته بود، اجتهادنامهاش را از نجف برای این عالم پرهیزکار فرستاد. افزون بر این، آقای خوانساری از این استاد خود اجازه روایی نیز دریافت کرده بود.
[1]
جنگ جهانی اول و شرکت در راه جهاد
در دورهای که آیتالله خوانساری در نجف حضور داشت، جنگ جهانی اول آغاز شد. در این جنگ بسیاری از شهرهای عراق که جزء امپراتوری عثمانی بودند، تحت سلطه انگلیس قرار گرفتند. در این شرایط آیتالله خوانساری ضمن اعلام جهاد علیه دشمن، خود نیز وارد جنگ علیه انگلیس شد. او با در دست گرفتن اسلحه به صف مبارزه علیه انگلیس پیوست و در راه مبارزه نیز مجروح شد، اما در نهایت انگلیس بر مبارزان عراقی پیروز شد و بسیاری از مجاهدان از جمله آیتالله خوانساری را دستگیر و تبعید کرد. بعد از آن خوانساری به سنگاپور منتقل شد و چهار سال از عمر خود را در تبعید گذراند.
[2]
ماجرای نماز باران چه بود؟
ماجرا به سال 1323 و اشغال کشور توسط متفقین بازمیگردد. در این سالها، آیتالله خوانساری در قم اقامت داشت. ظاهرا قم در آن سالها با خشکسالی چندینساله دست و پنجه نرم میکرد. چند سالی باران نیامده بود و مردم شرایط سختی را میگذراندند. در این شرایط مردم قم از آیتالله خوانساری تقاضا میکنند که نماز باران بخواند تا شاید بارش رحمت الهی، به شهر قم جان تازهای بدهد.
آیتالله خوانساری به تقاضای مردم جواب مثبت داد و با جمعیتی در حدود بیستهزار نفر به جایگاه خود برای اقامه نماز رفت. نقل است که خیلی از دوستان آیتاللّه خوانساری خواستند او را از رفتن برای نماز باز دارند؛ چون میگفتند: «اگر باران نیاید چه میشود؟ دیگر آبرویی نمیماند و مردم نیز در ایمان خود متزلزل میشوند. بهویژه نیروهای بیگانه از جمله انگلیسیها در شهر قم مستقر هستند و بهائیها نیز در ترویج بیدینی تلاش بسیار میکردند. بنابراین، هر گونه اقدام نسنجیده ممکن بود اهانت به دین باشد و ابزاری برای تبلیغات ضد دینی دشمنان شود».
[3]
حتی برخی از شخصیتهای مذهبی نیز در رابطه با اقامه این نماز تردید داشتند؛ از جمله آیتالله صدر و آیتالله حجت صلاح نمیدانستند نماز باران خوانده شود. این دو شخصیت مذهبی قدری نگران بودند که اگر باران نیاید، چه میشود.
[4] البته این دو شخصیت مذهبی نگران بودند که با اقامه نماز اتفاقی نیفتد و از این جهت به اعتبار ایشان و سایر روحانیان در نزد مردم لطمه وارد شود. بااینحال آیتالله خوانساری مصمم به اقامه نماز بود. آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی چنین نقل میکند: مرحوم خوانساری قبل از شروع نماز باران سخنرانی کرد. یادم هست این شعر را هم خواند: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم/ از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم.
[5]
در هر صورت آیتالله خوانساری با جمعیت کثیری از مردم برای اقامه نماز آماده شد. او دو روز پیاپی به نماز باران ایستاد و در روز دوم با اینکه هیچ گونه نشانی از باریدن باران نبود و حتی فرماندهان متفقین، آنان را مسخره میکردند، ناگهان بعد از نماز، تودههای ابر در آسمان متراکم شد و قبل از رسیدن مردم به خانههایشان، باران شدیدی بارید و فورا خبر آن به وسیله خبرنگاران و... در دنیا پخش شد.
[6]
نمایی از نماز باران آیتالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری در بیابانهای اطراف قم
در باب نماز دوم که در روز جمعه اتفاق افتاد داستانهای زیادی بیان شده است. در یکی از این روایتها آمده است: «روز جمعه فرا رسید. این بار، جمعیت، خیلی کمتر شده بود، اما هنوز آیتالله حجت، آیتالله گلپایگانی، سیدحسین و دیگر شاگردان آیتالله خوانساری مثل دو روز قبل، با اعتقاد کامل آمده بودند. آیتالله خوانساری ذکری گفت و نماز را شروع کرد. هنوز نماز تمام نشده بود که ابرهای سیاه آسمان را پوشاند! آیتالله خوانساری سلام نماز را داد و دعای فرج را خواند. جمعیت دستها را بالای سرشان گرفتند، ناله کردند، اشک ریختند و دعا را زمزمه کردند. شانههای آیتالله خوانساری بهشدت میلرزید و اشک، پهنای صورتش را پر کرده بود... صدای گریه آیتالله خوانساری شدت گرفت: الحمدلله رب العالمین! پروردگارا! رئوفا! یا ارحمالراحمین! تو را شکر میگوییم که آبروی دین را حفظ کردی!
[7]
جایگاه اجتماعی و اعتبار آیتالله خوانساری نزد مردم
آیتالله خوانساری از نظر اجتماعی جایگاه ویژهای در میان مردم داشت. نماز باران نیز به تقویت این جایگاه کمک زیادی کرد. او در زمان رضاشاه در برابر بسیاری از سیاستهای ضددینی مانند کشف حجاب ایستاد و با بسیاری از علمای مجاهد در ارتباط بود. خوانساری در مسیر این مبارزه با آیتالله اراکی همراه شد و پیشنهاد قیام و مبارزه علیه طاغوت زمان (رضاشاه) را با
آیتاﷲ سیدحسین بروجردی نیز در میان گذاشت.
[8] نماز باران نیز تأثیر زیادی بر جایگاه اجتماعی او حتی میان علما و طلبهها داشت. زمانهای که آیتالله خوانساری به اقامه نماز باران پرداخت زمانه عجیبی بود. گرچه عقاید مذهبی و دینی مردم در آن دوره نیز پررنگ بود، سیطره استعمارگران و تلاش آنان برای تضعیف عقاید مذهبی مردم از یکسو و نفوذ کمونیسم از سوی دیگر، نگرشهای دینی مردم را با چالشهای زیادی مواجه کرده بود. ازاینرو اقامه این نماز توانست تأثیر عمیقی بر عقاید دینی مردم و تقویت جایگاه عالمان دینی داشته باشد.
بعد از آن نیز آیتالله خوانساری با شروع شکلگیری توطئه اشغال فلسطین، با فریاد
آیتالله کاشانی همنوا شد. او در فتوایی، فداکاری و کمک مسلمانان را در قضیه فلسطین و جنگ صهیونیسم واجب شمرد. سرانجام فریادها کارساز شد و هزاران فدایی اسلام آماده عزیمت به فلسطین گردیدند، اما با سنگاندازیهای دولت وقت این اعزام چشمگیر انجام نپذیرفت. همگامی آیتالله خوانساری با آیتالله کاشانی مرزهای فراترى پیموده است. او با فتوایی سرنوشتساز ملی شدن نفت را اعلام کرد و هنگام برگزاری انتخابات مجلس هفدهم، در فتوایی مهم شرکت در انتخابات را ادای وظیفه شرعی دانست.
[9]
آیتالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری در کنار آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی در تهران
سخن نهایی
آیتالله خوانساری یکی از معدود شخصیتهای بزرگ دینی و سیاسی است که علاوه بر بیان دیدگاههای نظری، به صورت عملی نیز وارد مبارزه با استعمار و استبداد شد. ایشان با مبارزه مستقیم علیه استعمار انگلیس، نشان داد که لزوم مبارزات عملی باید سرلوحه همه مردم و از جمله شخصیتهای مذهبی باشد. علاوه بر این، اعتقادات دینی بینظیر ایشان، که با خلوص کامل همراه بود و در نماز باران خود را نشان داد، نشانهای از طی مدارج بالای ایمان و معنویت توسط ایشان بود.
پينوشتها:
[1] . جمعی از پژوهشگران،
گلشن ابرار، ج 1 و 2، قم، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، ص 464.
[2] . محمد حسینی یزدی، رسول علوی و علیاکبر زمانینژاد،
دانشمندان خوانسار، قم، ۱۳۷۸، صص 424-425.
[3] . مرتضی بذرافشان،
نماز و نوجوان، قم، مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسيماي جمهوري اسلامي، ص 109.
[4]. كاظم ارفع، «درنگستان: هزار نكته باريكتر ز مو اينجاست
»،
پيام عدالت، 1391، ص 510.
[6]. محمد درگاهزاده، اندادهای غیبی، قم، مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، 1381، ص 95.
[7] . معصومه سادات میرغنی،
حيات نيكان: آيتالله سيد حسين بدلا، مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسيمای جمهوری اسلامي ايران، 1389، ص 19.
[8] .
ستارگان حرم: اختران حريم معصومه(س)، ج 32، قم، نشر زائر، 1377، ص 17.
[9] . جمعی از پژوهشگران، همان، ص 468.