پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ احمد شفیق، همسر دوم
اشرف پهلوی، از جمله بازیگران سیاسی در حکومت پهلوی دوم است. شفیق اصالتا مصری بود. او در سال 1290ق در قاهره مصر متولد شد. شفیق سالها با اشرف پهلوی رابطه عاشقانه داشت و در سال 1322 با او ازدواج کرد.
داستان آشنایی اشرف و احمد شفیق
ظاهرا داستان آشنایی اشرف و احمد به قهر فوزیه، همسر اول محمدرضا، مربوط است. فوزیه خواهر فاروق پادشاه مصر بود. این ازدواج بنا بر اقوال مختلف به دلایل سیاسی صورت گرفته بود؛ از این رو خیلی زود به قهر و جدایی رسید. برخی از روایتها حکایت از آن دارند که محمدرضا هیچگونه علاقهای به فوزیه نداشت. در مقابل فوزیه نیز از ازدواج با محمدرضا ناراضی بود و به هر طریقی تمایل به جدایی و طلاق داشت. با توجه به این شرایط، روابط محمدرضا و فوزیه بارها شکرآب شد و به قهر و ناراحتی رسید.
احمد شفیق در جوانی در دفتر کار خود در مصر
شماره آرشیو: ۲-۱۲۳ش
اولین قهر این دو در سال 1320 رخ داد که طی آن فوزیه به حالت قهر کشور را ترک کرد. در این شرایط محمدرضا، خواهرش اشرف را همراه فوزیه راهی مصر کرد تا بتواند فوزیه را به بازگشت به ایران ترغیب کند؛ زیرا شاه درصدد بود به هر طریق حفظ ظاهر کند و هر طور که شده روابط خود با فوزیه را عادی جلوه دهد؛ زیرا طلاق و جدایی میتوانست تبعات سنگینی برای هر دو طرف بهخصوص محمدرضا داشته باشد. به این ترتیب اشرف نیز همراه فوزیه به مصر رفت. در این سفر بود که او با احمد شفیق آشنا شد.
در خاطرات اشرف در مورد این آشنایی آمده است: «در آغاز با مردی آشنا شدم که بعدها شوهر دوم من شد. روزی روشن و دلپذیر بود، من در محوطه زیبای باشگاه سوارکاری سلطنتی که در یکی از جزیرههای وسط رود نیل قرار دارد، با اسبم چهار نعل میتاختم. دوستی مرا به احمد شفیق، پسر وزیر دربار فاروق، معرفی کرد. مادرش احمد اهل قفقاز بود و پدرش از اهالی ترکیه...».
[1]
احمد شفیق
شماره آرشیو: 4624-۵ع
ازدواج احمد شفیق با اشرف
آشنایی اشرف و شفیق در همان نگاه اول به روابط عاشقانه این دو منجر شد، اما ازآنجاکه اشرف میدانست پدرش رضاشاه مخالف ازدواج او با خارجیهاست، هیچگاه جرئت نکرد این موضوع را با پدرش در میان بگذارد. البته طبق شواهد مرتبط با این موضوع، رضاشاه از روابط عاشقانه اشرف و احمد اطلاع داشت. در خاطرات اشرف درباره این موضوع آمده است: من عکس امضاشده احمد شفیق را به عنوان «نشانه در لای صفحههای کتاب میگذاشتم. یک شب در حالی که آماده خواندن کتاب برای پدرم میشدم دیدم که عکس لای صفحهای که گذاشته بودم، نیست. تمام صفحات کتاب را ورق زدم، اما عکس نبود. به خواندن کتاب ادامه دادم و نخواستم دراینباره از پدرم چیزی بپرسم. اما بعد، هنگامی که با هم صحبت میکردیم پدرم گفت: "من هیچ خوشم نمیآید که فرزندانم با خارجیان ازدواج کنند". پیام او کوتاه اما روشن بود ازاینرو من موضوع مسافرتم را به مصر یا پیشنهاد ازدواج احمد شفیق را با وی درمیان نگذاشتم».
[2] البته برخی نیز معتقدند رضاشاه از این رابطه اطلاعی نداشت. بااینحال اشرف و احمد شفیق در اسفند 1322 و قبل از مرگ رضاشاه با یکدیگر ازدواج کردند.
بازدید اشرف پهلوی و همسرش احمد شفیق از تخت جمشید
شماره آرشیو:1348-۱۱ع
رابطه اشرف و احمد شفیق چگونه بود؟
اشرف و احمد شفیق بهرغم آنکه به ظاهر عاشقانه با یکدیگر ازدواج کردند، خیلی زود با اختلافات و مشکلاتی مواجه شدند. بخش مهمی از مشکلات این دو به خیانتهای اشرف مربوط بود. غلامحسین بیگدلی، یکی از افسران بازنشسته ارتش که در دهه 1320 محافظ اشرف بود، میگوید: اشرف «با اینکه زن احمد شفیق مصری بود... هر کس که گیرش میآمد مورد استفاده شهوانی قرار میداد، زن ناپاکی بود، انصافا زن ناپاکی بود». او میگوید وقتی از دانشکده افسری فارغالتحصیل شدم محافظ اشرف شدم. در آنجا اخلاق و کثافت کاریهای او را دیدم. به او خیلی بدبین شدم.
[3] شفیق از رابطه پنهانی اشرف با سایر مردها از جمله
رزمآرا، مهدی بوشهری و... اطلاع داشت. رزمآرا نیز مثل بسیاری از دیگر رجال ایران با اشرف سر و سری داشت؛ به همین دلیل شوهر اشرف، یعنی احمد شفیق، چشم دیدن او را نداشت.
[4]
خیانت اشرف به شفیق در حالی بود که او در عقد رسمی با شفیق بود. اشرف هنوز در عقد رسمی شفیق بود که در پاریس عاشق مهدی بوشهری شد و با مهدی بوشهری از پاریس به ایران آمدند. اشرف این بازگشت را چنین یاد میکند: «تهران با پاریس بسیار تفاوت داشت؛ ما مجبور بودیم خیلی محتاطانه رفتار کنیم و فقط در میهمانیهای بزرگ و اجتماعات خانوادگی که شوهرم حضور نداشت یکدیگر را ملاقات کنیم و با هم درد دل کنیم».
[5] به این ترتیب اشرف بعد از مدتی از شفیق طلاق گرفت و با مهدی بوشهری ازدواج کرد.
احمد شفیق بعد از جدایی از اشرف
احمد شفیق بعد از جدایی از اشرف در ایران ماند و به کار بانکداری پرداخت. او وارد فعالیتهای مالی شد و توانست به سود هنگفتی دست یابد. البته شفیق نیز در امور مالی همان راهی را رفت که خاندان پهلوی در پیش گرفته بودند.
[6] این راه چیزی نبود جز اختلاس و فسادهای مالی کلان؛ چنانکه در یکی از مقالات که در مجله آمریکایی «نیشن» انتشار یافت، فاش شد که محمدرضا پهلوی میلیونها دلار کمک مالی آمریکا به ایران را به جای اینکه صرف هزینههای عمرانی و آبادانی کند، بین چند تن از اعضای خانواده و اطرافیان نزدیک خود تقسیم کرده و در این ریخت و پاش بیحساب و کتاب، حتی چند شخصیت سیاسی خارجی را به منظور استفادههای بعدی از آنان، بینصیب نگذاشته است. در بخشی از گزارش کمیته کنگره آمریکا، فهرست تعدادی از افرادی که بودجه مربوط به کمک اقتصادی آمریکا به ایران را به یغما بردهاند قید شده است. نام احمد شفیق نیز در این لیست قرار داده شده است. در این گزارش آمده است که احمد شفیق، شوهر سابق اشرف، یکمیلیون دلار اختلاس کرده است.
[7]
احمد شفیق در بسیاری از امور مالی دخالت نیز داشت. دامنه مداخلات او به حدی بود که صدای اعتراض شاه را نیز بلند کرده بود. در یک نمونه میتوان به خرید هواپیماهای نظامی توسط شاه از آمریکا اشاره کرد که طی آن شفیق به دنبال سوءاستفاده مالی بود. دراینباره آمده است: «وقتی آقای موزر مستقیما درباره نحوه پرداخت هزینه خرید هواپیماها از او سؤال کرد، آقای افشار اذعان داشت که تأمین هزینه فوق از سوی بخش خصوصی آمریکا احتمالا مستلزم ضمانت بانک ملی خواهد بود. موضوع فوق باعث شد که افشار سر صحبت را درباره موضوع دیگری باز کند، یعنی ادامه علاقه شاه و اعضای خاندان سلطنتی به فعالیتهای تجارتی، بهویژه تأثیر آن بر پیشرفت صنعت هواپیمایی غیرنظامی در ایران. او از دوز و کلکهای احمد شفیق، شوهر شاهدخت اشرف و رئیس شرکت خدمات هواپیمایی ایران، برای ادغام اجباری شرکت بیبنیهاش با شرکت هواپیمایی ایران با حقالسهم مساوی بسیار شکوه داشت».
[8]
احمد شفیق به شبکه گستردهای از ارتباطات دسترسی داشت. او با وجود آنکه اصالتا ایرانی نبود، توانسته بود به واسطه ازدواج با اشرف طیف وسیعی از افراد را دور خود جمع کند. شفیق در بسیاری از برهههای حساس سیاسی در کنار اشرف بود و از آنها اطلاع داشت. با این حال شفیق یکی از حامیان شاه بود و علت اتخاذ این سیاست از سوی او نیز مشخص بود. به گفته این منابع خواهر دوقلوی شاه در آمریکا به سر میبرد. در یک نمونه از سیاستهای حامیانه شفیق نسبت به شاه آمده است: «شفیق از فعالیت مخالفین شاه در آمریکا ابراز نارضایتی کرد. ماجرا از این قرار بود که در روز ورود اشرف تعدادی از دانشجویان به فرودگاه نیویورک رفته و علیه اشرف تظاهرات کرده بودند. همین عمل در مقابل محل اقامت اشرف تکرار شد. اشرف که سرگرم گفتوگو با "چند تاجر گردنکلفت" بود، بعد از اتمام مذاکراتش به اتاقی که شوهرش و رفیعزاده در آن بودند رفت».
[9] شفیق بعد از اطلاع از این ماجرا ناراحتی و تأسف خود را ابراز کرد و خواهان شناسایی مخالفان شد.
احمد شفیق
شماره آرشیو: 3620-۵ع
سرانجام احمد شفیق
احمد شفیق تا زمان مرگ خود در ایران بود. او صاحب دو فرزند به نام شهرام و آزاده شد که آنها نیز مانند پدر و مادر خود به اختلاسهای کلان دست زدند. احمد شفیق تا اواخر عمر خود در ایران ماند. او در سال 1355 بر اثر بیماری سرطان درگذشت.
احمد شفیق و دوتن از فرزندان وی
شماره آرشیو: 5-۱۲۳ش
پینوشتها:
[1].
زنان دربار به روایت اسناد ساواک (اشرف پهلوی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1381، ص 19.
[2] . اشرف پهلوی،
من و برادرم (خاطرات اشرف پهلوی با مقدمهای از محمد طلوعی)، تهران، نشر علم، ۱۳۷۶، ص 128.
[3] .
سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 324.
[4] . حسین آبادیان،
زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 90.
[5] .
سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، همان، صص 322- 323.
[6] . احمدعلی مسعود انصاری،
پس از سقوط: سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 67.
[7]. جمعی از نویسندگان،
بانک جامع مقالات انقلاب اسلامی ایران، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، 1390، ص 3812.
[8] . محمدقلی مجد،
رضاشاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ترجمه مصطفی امیری، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389، ص 370.
[9] . حسین آبادیان، همان، ص 90.