پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ شهید محمد صدوقی که بیشتر با نام چهارمین شهید محراب شناخته میشود، یکی از روحانیان و مبارزان سیاسی بنام در دوره رژیم پهلوی است. محمد صدوقی در سال 1287ش در شهر یزد و در خانوادهای روحانیمسلک به دنیا آمد. او در همان دوره کودکی پدر و مادر خود را از دست داد و پسر عمویش او را به سرپرستی گرفت. بااینحال این فقدان باعث نشد محمد از تحصیل و پیشرفت بازبماند. او که بخشی از تحصیلات ابتدایی را نزد پدر و مادر خود آموخته بود، بعد از فوت آنها، تحصیلات خود را از مکتبخانه آغاز کرد. محمد «در سن 13 سالگى وارد مدرسه عبدالرحیمخان یزد شد و به کسوت اهل علم و روحانیان درآمد. مقدمات علوم اسلامى را تا لمعه (شهید اول) و قوانینالاصول (میرزاى قمى) فرا گرفت؛ پس از آن به اصفهان رفت و در مدرسه علوم دینى امام صادق چهار باغ ساکن شد، اما بروز برخى مشکلات از جمله کمبود امکانات و شدت سرما و یخبندان آن سال او را مجبور به بازگشت به یزد کرد و تحصیل در حوزه علمیه اصفهان بیش از یک سال نپایید».
[1]
مهاجرت به قم و ادامه تحصیل
آیتالله محمد صدوقی بعد از بازگشت از اصفهان تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به قم برود. مدت اقامت ایشان در قم حدود 21 سال طول کشید. آیتالله صدوقی در قم در محضر استادانی چون
آیتالله حائری، آیتالله صدر، آیتالله خوانساری و امام خمینی شاگردی کرد. پس از درگذشت آیتاللّه شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس و مدیر حوزه علمیه قم، اداره قسمتی از حوزه علمیه به شهید صدوقی واگذار شد. با رسیدن سال 1330ش و فوت عالم بزرگ دینی یزد، با درخواست مردم و توصیه حضرت امام و بزرگان به آیتاللّه صدوقی، ایشان به یزد بازگشت و وظایف دینی و انقلابی خود را در آنجا ادا کرد.
[2]
شهید آیتالله محمد صدوقی
در دوران جوانی و اقامت در شهر قم
بازگشت به یزد و آغاز فعالیتهای سیاسی
آیتالله صدوقی در سال 1330 و به اصرار مردم و توصیه برخی از علما به یزد بازگشت. او در یزد در کنار فعالیتهای مذهبی به فعالیتهای سیاسی نیز مشغول شد. صدوقی یکی از مخالفان رژیم پهلوی بود و تا حد توان به تبعیدیان و زندانیان سیاسی کمک میکرد. در کتاب سیدهادی خسروشاهی درباره این فعالیتها آمده است: «آیتالله صدوقی خود هر هفته میآمد و یک نیسان خوراکی و آب و میوه و تره بار هم بلافاصله میرسید... ولی ما چند نفر تبعیدی: آیتالله پسندیده، آیتالله ناصر مکارم شیرازی، حجتالاسلام سیداحمد کلانتر، جناب شیخ عباس ضیغمی و اینجانب، طبعا نمیتوانستیم یک نیسان مواد خوراکی را مصرف کنیم و آنها را بین خانوادههای ساکن در آن روستا ــ که بدون استثنا فقیر و نیازمند بودند ــ تقسیم میکردیم و بیتردید یکی از اهداف مرحوم آیتالله صدوقی هم از ارسال آن همه مواد خوراکی، تقسیم آنها بین مستمندان روستا بود».
[3]
آیتالله صدوقی در این دوره از نظر سیاسی یکی از حامیان گروه فدائیان اسلام بود و در این زمینه از هیچ کار و تلاشی دریغ نکرد. او در دورانی که فدائیان اسلام مبارزه خود را آغاز کردند، از آنها حمایت کرد و حتی
سیدمجتبی نواب صفوی و سیدعبدالحسین واحدی را در منزل خود پناه داد.
[4] پس از تشکیل ساواک فعالیتهایی از این دست باعث شد تا مهرههای این سازمان نسبت به ایشان حساس شوند و گزارشهایی درباره فعالیتهای ایشان تهیه کنند. در یکی از این گزارشها آمده است: «نامبرده (آیتالله صدوقی) بعد از بهوجود آمدن واقعه روز 10 فروردین 1337 در یزد همه شب بعد از نماز در مسجد حظیره به منبر رفته و اظهاراتی برخلاف مصالح مملکت ایراد مینماید... شیخ محمد صدوقی از چند نفر روحانیون تبعیدی از قم به انارک نائین به اسامی: سیداحمد کلانتر، سیدهادی خسروشاهی، شیخ عباس ضیغمی و مرتضی پسندیده بازدید نموده و در این ملاقاتها چند نفر از روحانیون یزد و اردکان نیز همراه وی بودهاند».
[5]
فعالیت در حوادث قیام 15 خرداد تا سخنرانی در یزد در چهلم شهدای تبریز
آیتالله صدوقی از جمله روحانیانی بود که در قیام 15 خرداد نقشی فعال داشت و با نهضت امام نیز همراهی کرد. او علاوه بر قیام 15 خرداد در سایر حوادث سیاسی نیز جسورانه دست به اعتراض زد و مردم زیادی را به مبارزه علیه حکومت دعوت کرد. از جمله حوادث مهمی که میتوان گفت با وجود ایشان به یک چالش سیاسی جدی برای رژیم پهلوی تبدیل شد حادثه بزرگداشت چهلم شهدای تبریز در یزد بود.
در این مراسم بسیاری از شهرها به کانون مبارزات سیاسی علیه حکومت تبدیل شدند، اما یزد از جمله شهرهایی بود که دامنه اعتراضات آن بسیار گسترده بود. در این روز مردم یزد «به دعوت آیتالله صدوقی تعطیل عمومی اعلام کردند و در مسجد گرد آمدند و با سخنرانیهای پرشور بازگشت امام را از تبعید، آزادی زندانیان سیاسی و از جمله آیتالله منتظری و طالقانی و از بین رفتن رژیم دیکتاتوری را خواستار شدند».
[6] با توجه به این فعالیتها میتوان شهید صدوقی را جز علمایی دانست که با سخنرانیهای انقلابی در برابر رژیم، مردم را به جنب و جوش وا میداشتند و سختی زندان، شکنجه و تبعید را هم به جان میخریدند. به علت رهبری یگانه امام خمینی(ره)، بیشتر این افراد پیرو و شاگرد ایشان بهشمار میآمدند.
[7]
شهید آیتالله محمد صدوقی در صف نخست یکی از راهپیماییهای انقلاب اسلامی در شهر یزد (سال 1357)
مخالفت با حزب رستاخیز و صدور یک بیانیه تند
آیتالله صدوقی یکی از مخالفان سرسخت
حزب رستاخیز بود. وی نه تنها هیچگاه به عضویت در این حزب تن نداد (عضویت مردم در این حزب از سوی شاه اجباری شده بود)، بلکه با تمام کسانی هم که در آن عضویت یا مشارکت داشتند به مخالفت برخاست. مخالفت ایشان با این مسئله به قدری پررنگ و جدی بود که در گزارش ساواک نیز انعکاس یافت. گزارشنویسان ساواک در 21 مرداد 1357 به موردی از عضویت دو تن از روحانیون شهر یزد در حزب رستاخیز چنین اشاره کردهاند:
«اخیرا شیخ محمد صدوقی (یکی از روحانیون افراطی طراز اول شهر یزد) دو نفر از وعاظ شهر یزد را به اسامی [...] و [...] که عضو حزب رستاخیز ملت ایران هستند و اکثرا در مراسم نیایش ملی و میهنی شرکت میکنند، ضمن سخنرانی در بالای منبر و تکفیرشان، اظهار داشته: این دو نفر وابسته به حزب رستاخیز میباشند، نماز خواندن پشت سر آنها جایز نیست. منبعی که در این زمینه کسب خبر نموده اضافه کرده که قرار شده عدهای از وعاظ شهر یزد، دو نفر مذکور را نزد شیخ محمد صدوقی برده تا در حضور وی توبه کنند».
[8]
شهید آیتالله محمد صدوقی در مسجد حظیره محمدیه در شهر یزد (سال 1357)
شاگردان آیتالله صدوقی
آیتالله صدوقی در دوره تدریس علوم دینی به تربیت شاگردان بسیاری همّت گذاشت. برخی از شاگردان معروف ایشان عبارتاند از: آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله جنتی، آیتالله قدسی،
آیتالله مطهری و... .
مروری بر اقدامات و فعالیتهای فرهنگی
آیتالله صدوقی در دوران زندگی خود به اقدامات متعددی در زمینه فرهنگی نیز دست زد. از ایشان آثار فرهنگی بسیاری در قالب ساخت مساجد و مدارس باقی مانده است. بازسازی و ساختن هجده مسجد و نوزده مدرسه علمیه، تأسیس بنیاد صدوق و سازمان خیریه پزشکی سیدالشهدا علیهالسلام از جمله خدمات ایشان در یزد است.
[9]
شهادت آیتالله صدوقی
آیتالله صدوقی یکی از همراهان صدیق امام از زمان آغاز نهضت ایشان تا پایان آن بود؛ به همین دلیل نیز امام عنایت خاصی نسبت به ایشان داشت. این قرابت باعث شد امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پاس خدمات دینی و فرهنگی آیتالله صدوقی، ایشان را به عنوان امام جمعه یزد منصوب کند. آیتالله صدوقی دو سال به عنوان امام جمعه یزد در محراب حضور یافت و سرانجام پس از اقامه نماز جمعه در ماه رمضان سال 1360ش به دست منافقان ترور شد و به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشییع در «حظیره» یزد به خاک سپرده شد.
[10]
مراسم پرشکوه تشییع پیکر شهید آیتالله محمد صدوقی در یزد (تیر 1361)
بعد از شهادت ایشان، امام خمینی در پیامی تسلیتآمیز فرمود: چه کسى اولى به شهادت است در عصرى که استکبار جهانى و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید مىکنند، از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداکار اسلام شهید صدوقى عزیز ــ رضوانالله علیه ــ شهید بزرگى که در تمام صحنههاى انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود، و وقت عزیزش صرف در راه پیروزى اسلام و رفع مشکلات انقلاب مىشد، و براى خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمىشناخت.
[11]
پینوشتها:
[1] . جمعی از پژوهشگران،
گلشن ابرار، ج 2، قم، نشر معروف، چ دوم، 1382، ص 641.
[2] . حائری و همکاران،
روزشمار شمسی، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، قم، دفتر عقل، 1386، ص 273.
[3] . سیدهادی خسروشاهی،
درباره شهدای حرب و محراب: آیتالله محمد صدوقی، آیتالله محمدعلی قاضی طباطبائی، آیتالله اسدالله مدنی، آیتالله حسین غفاری، آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی، قم، کلبه شرووق، 1396، ص 20.
[4] . جمعی از نویسندگان،
زندگینامه مشاهیر ایران و جهان، ج 12، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، ص 1198.
[5] . سیدهادی خسروشاهی، همان، ص 19.
[6] . سیدجلالالدین مدنی،
تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 328.
[7] . امید عبداللهی،
فعالیت علمی و فرهنگی علمای شیعه در عصر پهلوی، قم، پژوهشهای اسلامی صداوسیما، 1385، ص 111.
[8] . مظفر شاهدی،
حزب رستاخیز اشتباه بزرگ، ج 1، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص 361.
[9] . جمعی از نویسندگان،
ستارگان حرم: اختران حریم معصومه(س)، ج 30، قم، انتشارات زائر، 1377، ص 25.
[11] .
صحیفه امام، ج 16، صص 367-369.