پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مشروطیت با شعارهای آبدار و مطنطن شروع شد و بسیاری را نیز خصوصا در آغاز فریفت: «وعده نان و کباب» شیخ سلیم تبریزی
[1] و شعر ادیبالممالک فراهانی در مدح مجلس شورای صدر مشروطه که: «شادباش ای مجلس ملی! که بینم عن قریب/ از تو آید درد ملت را در این دوران طبیب» در تواریخ ثبت است. اما باید دید که مشروطه در سیر بازگشتناپذیر خود، به کجا منتهی شد؟! به رژیم پهلوی! اجمالا اشاره میکنیم که مشروطیت، عملا دو چیز را در ایران نیمهجان کرد: 1. سلسله قاجار؛ 2. روحانیت شیعه، که اگر آن دو چیز این گونه نیمهجان نشده بود، سخت بعید مینمود یک قزاق و یک روزنامهنگار (رضاخان سوادکوهی و سیدضیاءالدین طباطبائی) به مدد اجنبی بر کشورمان مسلط شوند.
[2]
جمعی از متحصنین مشروطهخواه در کنار دیگهای غذا در سفارت انگلستان
شماره آرشیو: 60499-۲۷۵م
پینوشت:
[1]. شیخ سلیم تبریزی در تبلیغ مشروطیت برای مردم از کمیابی نان و گرانی گوشت سخن به میان آورد و نویدها داد که چون مشروطه باشد، نان فراوان و ارزان و گوشت در دسترس همگی خواهد بود و بینوایان از نان و کباب سیر خواهند شد. (احمد کسروی،
تاریخ مشروطه ایران، ص ۱۶۱).
[2] . علی ابوالحسنی (منذر)،
آخرین آواز قو، صص 20-22.