پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مهدی بوشهری، سومین همسر
اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی است. او در سال 1302 در خاندان بزرگ بوشهری به دنیا آمد. مهدی هنوز بیشتر از پنج سال نداشت که پدرش، رضا بوشهری، برای او معلم خصوصی گرفت و پسری هشتساله بود که زبان فرانسوی را خیلی خوب آموخت و در همین زمان بود که پدر او را برای فراگرفتن علم و دانش به فرانسه فرستاد و او در فرانسه به کسب معلومات مشغول شد. وی از دوران پانسیون خود خاطرات بیشماری دارد و از زندگی مردم شهر عروس دنیا داستانها تعریف میکند و میگوید همین مربیان من بودند که حقایق زندگی را به من شناساندند و از نعمت علم و دانش آگاهم ساختند.
[1]
مهدی بوشهری از همان ابتدا به لحاظ سیاسی و فرهنگی و حتی مادی از پشتوانه قوی برخوردار بود. همانطور که گفته شد او از خاندان معروف بوشهری و معینالتجار بوشهری است. این خاندان بیشتر به واسطه تجارت و ثروت خود شناخته شده بودند و جز خاندانهای تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران بهشمار میآمدند.
خانواده مهدی بوشهری
رضا بوشهری یکی از فرزندان معینالتجار بوشهری بود که از راه تجارت توانسته بود ثروت بسیاری بهدست آورد. رضا بیشتر در کشور آلمان به کار مشغول بود و در همان جا نیز با یک زن آلمانی ازدواج کرد. البته اشرف در خاطرات خود درباره مهدی بوشهری آورده است: «مادر مهدی اهل قفقاز بود و پدرش تاجر معروفی در جنوب ایران. نام خانوادگی را در واقع از همان بندر جنوب ایران گرفته بودند و نام خانوادگی اصولا از دوره زمامداری پدرم مرسوم شده بود. پیش از آن، بسیاری از ایرانیها را فقط به اسم کوچک صدا میکردند».
[2] بااینحال رضا بوشهری یکی از افراد شناختهشده آن دوره بود و چندین منصب سیاسی را نیز بهدست آورد.
مهدی بوشهری
شماره آرشیو: 1418-۱۱ع
فعالیتهای سیاسی و اقتصادی پیش از ازدواج با اشرف
مهدی بوشهری قبل از ازدواج با اشرف مانند سایر برادران و اعضای خاندان بوشهری به کار تجارت مشغول بود. او نیز با کابینههای مختلف در ارتباط بود و به دربار رفتوآمد داشت. مهدی بوشهری بیشتر اوقات خود را در فرانسه میگذراند؛ بااینحال دائم به ایران رفتوآمد میکرد و حتی با شخص شاه نیز در ارتباط بود؛ چنانکه وی را یکی از عوامل فروش راکتورهای اتمی فرانسه به ایران دانستهاند. مهدی بوشهری تا آن زمان توانسته بود به واسطه فعالیتها و ارتباطات خود ثروت بسیاری جمعآوری کند؛ بااینحال این ثروت با ثروتی که او بعد از آشنایی و ازدواج با اشرف گرد آورد طرق قیاس نبود.
آشنایی با اشرف و ازدواج با او
اشرف و مهدی بوشهری در سال 1331 با یکدیگر آشنا شدند. آشنایی این دو با یکدیگر در زمانی بود که
احمد شفیق همسر رسمی اشرف بهشمار میآمد. ظاهرا اشرف خود نیز بعدها بهراحتی به این رابطه اشاره کرد و از مهدی بوشهری به این علت که «در پاریس این فرصت را به او داد که جوان و شاد و بیبندوبار باشد» با اظهار رضایت و علاقه نام برد. اشرف هنوز در عقد رسمی احمد شفیق بود که در پاریس عاشق مهدی بوشهری شد و با مهدی بوشهری از پاریس به ایران آمد. اشرف این بازگشت را چنین یاد کرده است: تهران با پاریس بسیار تفاوت داشت؛ ما مجبور بودیم خیلی محتاطانه رفتار کنیم و فقط در میهمانیهای بزرگ و اجتماعات خانوادگی که شوهرم حضور نداشت یکدیگر را ملاقات و با هم درد دل کنیم.
[3]
اشرف همچنین در خاطراتش درباره مهدی بوشهری و تأثیر او بر زندگیاش آورده است: مهدی، زندگی مرا در پاریس کاملا تغییر داد. زمانی در این کشور بیگانه بهشدت احساس تنهایی میکردم آن وقت ناگهان دوست جدیدی پیدا کردم؛ دوستی که تمام درهای این شهر را به روی من گشود. ما به موزهها، تئاترها و سینماهای کوچک و پرتی که مهدی همیشه میدانست چه فیلمی نمایش میدهند سرک کشیدیم.
[4] بااینحال رابطه پنهانی اشرف و مهدی بوشهری بعد از چند سال آشکار شد و این دو بعد از طلاق اشرف از احمد شفیق، با یکدیگر ازدواج کردند. جالب آن است که این رابطه بهرغم آنکه در ابتدا بسیار عمیق و عاشقانه بود، خیلی زود به طلاق و جدایی رسید؛ چنانکه اشرف بعد از یک سال از مهدی بوشهری جدا شد.
اشرف پهلوی و همسرش مهدی بوشهری
در بازدید از آثار تاریخی تخت جمشید
شماره آرشیو: 1422-۱۱ع
حسین فردوست ازدواج و طلاق اشرف و بوشهری را خلاصهوار این گونه توصیف کرده است: «بدبختی شوهران اشرف این بود که پس از ازدواج، اشرف از قیافهشان بیزار میشد و تحمل دیدنشان را نداشت. او مدتی زن احمد شفیق بود و سپس از او جدا شد و در همان زمان در مسافرتی به پاریس، عاشق فردی به نام مهدی بوشهری گردید. مهدی بوشهری از خانواده بزرگ و ثروتمند بوشهری است. اشرف عاشق این پسر شد و با اصرار به محمدرضا گفت که حتما باید با او ازدواج کنم؛ محمدرضا موافقت کرد».
[5] البته به نقل از برخی منابع مهدی بوشهری ظاهرا تا اواخر عمر خود همسر اسمی اشرف باقی ماند. گفتنی است لو اکنون وارد صدمین سال زندگی خود شده است و در فرانسه زندگی میکند.
تغییر شرایط بوشهری بعد از ازدواج با اشرف
گرچه زندگی اشرف و بوشهری فقط یک سال طول کشید، همین زمان کوتاه نیز برای تغییر جایگاه مهدی بوشهری کافی بود. بوشهری بعد از ازدواج با اشرف از نفوذ بیشتری در دربار برخوردار شد و ثروت زیادی گرد آورد. البته بخش مهم ثروت او از راه اختلاس و نفوذ سیاسی بهدست آمده بود. نفوذ بوشهری در دربار و سوءاستفادههای مالی او فقط به دوران زندگی مشترک او با اشرف محدود نبود، بلکه بعد از آن نیز ادامه یافت. فردوست درباره این موضوع در خاطرات خود آورده است:
«اشرف پس از یک سال از بوشهری بیزار شد و به او گفت که دیگر تحمل ریختت را ندارم و اینجاها نباش. بوشهری زرنگ بود و هرچند اسما شوهر اشرف بود، ولی کاری به کار او نداشت و رهایش کرد و اشرف این وضع را پسندید. مهدی بوشهری به پاریس رفت و در آنجا در ایرانایر شغل مهمی گرفت و چلوکبابی و عکاسی به راه انداخت و سر خود را گرم کرد. او به بهانههای مختلف پول زیادی هزینه میکرد و از محمدرضا میگرفت. او در ماه دو، سه روز به تهران میآمد...».
[6]
مهدی بوشهری در کنار محمدرضا پهلوی و فرح دیبا هنگام شرکت آنها در مراسم افتتاح جشن هنر شیراز
شماره آرشیو: 4155-۴ع
نتیجه این رفتوآمدها و ارتباطات، اختلاسهای کلان مهدی بوشهری بود. جالب آن است که زندگی بسیاری از اطرافیان مهدی بوشهری نیز بعد از ازدواج او با اشرف تغییر کرد؛ برای نمونه گرچه پدر مهدی خود از تجار بنام آن دوره بود، بعد از این ازدواج، هم تجارتش رونق گرفت و هم به سناتوری رسید. او در دورههای چهارم تا ششم، نماینده تهران در مجلس سنا بود.
[7]
ثروتی که بوشهری از طریق نفوذ سیاسی بهدست آورد
بوشهری سهامدار شرکتهای متعددی بود. شرکت آهک چالوس، شرکت ث.ژ.آ، شرکت آپریل موزیک: پخش نوار و صفحه و شرکت آبهای معدنی دماوند تنها چند نمونه از شرکتهایی است که بوشهری در آن صاحب سهام بود. او همچنین عامل یا واسطه بسیاری از معاملات سیاسی و اقتصادی بود؛ معاملاتی که سود زیادی برای بوشهری به ارمغان آورد و ثروت او را چند برابر کرد. این موضوع به حدی آشکار بود که بسیاری از منابع نیز به آن اشاره کردهاند؛ چنانکه در یکی از منابع آمده است: «همسران اشرف خوشعاقبت بودند: شفیق مدیر شرکت هواپیمایی "پارس ایرلاین" شد که ادعا شده است از آن برای فعالیتهای قاچاق به سوئیس و بالعکس استفاده میکرد؛ بوشهری که مناصب رسمی پرمسئولیتی چون سفیر سیار و رئیس هیئتمدیره فستیوالهای هنری را برعهده داشت، چند سال قبل دخالت زیادی در ترتیب دادن صدور اجازه فعالیت به شرکت "آیروفلوت" در ایران داشت؛ معاملهای که ظاهرا منافع مالی برای وی دربرداشت».
[8]
با نگاهی به ثروت و تغییر وضعیت مهدی بوشهری مشخص میشود که او نیز مانند سایر اعضای دربار از نفوذ خود برای اهداف شخصی استفاده میکرد؛ برای نمونه میتوان به سهام بوشهری در شرکت تکنیساز اشاره کرد که کاملا از طریق اختلاس و نفوذ سیاسی بهدست آمده بود. دراینباره آمده است: شرکت تکنیساز با سرمایه هفتصدهزار تومان در رشتههای مختلف فعالیت میکرد. سهام این شرکت متعلق به
جعفر شریفامامی و بوشهری و دو نفر دیگر بود. شریفامامی و بوشهری از نفوذشان برای پیشبرد کار این شرکت در مناقصات دولتی استفاده میکردند. همین شرکت در طرح شهرسازی شیکاگو، که حدود ۳۵ میلیون دلار بود، شرکت کرد. وامهای این شرکت از بانکهای ایران، بهویژه بانک توسعه صنعتی، با استفاده از نفوذ شریفامامی و بوشهری اخذ شده بود.
[9]
پینوشتها:
[1]. کریم رشتیزاده،
بازیگران روی صحن، بیجا، ایرانآباد، ۱۳۴۳، ص 1.
[2]. اشرف پهلوی،
من و برادرم (خاطرات اشرف پهلوی با مقدمهای از محمد طلوعی)، تهران، نشر علم، ۱۳۷۶، ص 232.
[3].
سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 323.
[4] . اشرف پهلوی، همان، ص 232.
[5] . حسین فردوست،
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص 231.
[7] . باقر عاقلی،
شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، تهران، نگاه، 1380، ص ۳۱۹.
[8] . دانشجویان مسلمان پیرو خط امام،
اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 262.
[9] . حسین فردوست، همان، صص 418-419.