گزارش ساواک از اختلاف تیمسار خسروانی و اهالی یک قریه!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 29 فروردین 1346 «ساواک کرج گزارش نموده که در تاریخ 15 /5 /1345 به موجب یک فقره موافقتنامه سازمان آب منطقهای تهران به نمایندگی مهندس فرهاد، قطعه زمینی که ساختمان و تأسیساتی نیز در آن وجود داشته (واقع در جاده کرج ـ چالوس نزدیک قریه سرودار) به سازمان ورزشی باشگاه تاج به نمایندگی تیمسار سرلشکر خسروانی واگذار نموده است و تیمسار خسروانی پس از تحویل گرفتن زمین، یک سلسله اقداماتی از قبیل تسطیح و محصور نمودن آن به عمل آورده است».
این گزارش میافزاید: «در این موقع چند نفر از ساکنین قریه سرودار مدعی شدهاند که تیمسار خسروانی علاوه بر زمین مورد بحث، مقداری از زمینهای اطراف آن را که متعلق به مالکین قریه سرودار میباشد و اسناد و مدارکی دال بر مالکیت آن دارند تصاحب نموده است و در نتیجه اختلافی بین تیمسار خسروانی و چند نفر از اهالی قریه مذکور روی داده است».
روی این اصل طرفین دعوا دادخواستهایی به مقامات کرج منجمله به ساواک کرج تسلیم و دادخواهی نمودهاند؛ لذا چون موضوع جنبه حقوقی داشته هیچ گونه اقدامی از طریق ساواک کرج صورت نگرفته است. بدین وسیله ده برگ فتوکپی مدارک طرفین، که به ضمیمه دادخواستهای مربوطه بوده، جهت اطلاع به پیوست ایفاد میگردد.
[1]
«برای خمینی دعا کردند و جوانان صلوات فرستادند، آزادی منبر نداشته باشد»!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ گزارش 29 فروردین 1346 «محمد یزدی در منبر ضمن انتقاداتی که از مجلات، روزنامهها و رادیوها و سینماها نمود و آنها را عواملی دانست که جامعه را به سوی بدبختی و نابودی میکشاند در پایان وعظ خود ضمن خواندن دعا، [امام] خمینی را به نام یک عالم بزرگ و منجی اسلام ذکر کرد و برای سلامتیاش دعا نمود و صلوات فرستاد».
این گزارش میافزاید: «در این مجلس عده کثیری از حضار که اکثرا جوان بودهاند با صدای بلند صلوات فرستادهاند. عده حاضرین در این مجلس بیش از هزار نفر بودهاند. ساواک عقیده دارد چنانچه آزادی منبر به او داده شود، در شبهای آینده مطالب تحریکآمیزتری را ایراد نماید. مقرر فرمایید راجع به ممنوع شدن او از منبر نظریه اعلام فرمایند».
[2]
«محرک اصلی سیدعلی خامنهای است»!
بر اساس یک گزارش ساواک درباره آیتالله سیدعلی خامنهای «نامبرده بالا که در تاریخ 14 /1 /1346 به اتهام اقدام علیه مصالح کشور دستگیر گردیده و طبق گزارشات منابع مؤثق، محرک اصلی آیتالله حاج سیدحسن قمی است، حتی سیدصادق قمی فرزند آیتالله قمی هم وی را محرک اصلی قمی معرفی میکند...»
این سند میافزاید: «همچنین نامبرده به آیتالله میلانی و حاجی سیدمحمدعلی میلانی، فرزند آیتالله، مراجعه و از آنها خواسته است به علت تبعید قمی، نماز را ترک نمایند و اقدامات حاد نمایند. در تاریخ 8 /1 /1346 در مسجد جامع گوهرشاد هم علیه مصالح کشور سخنرانی نموده و طلاب را تحریک و تهییج به اقدام علیه امنیت داخلی مملکت مینماید. ضمنا پس از تبعید قمی، عدهای از طلاب را دور خود جمع و به ائمه جماعت مراجعه و مصرا از آنها میخواهد که بر له قمی نماز جماعت را تعطیل و به نفع قمی اقدامات شدیدتری بنمایند».
در ادامه گزارش و پیرامون اقدامات آیتالله سیدعلی خامنهای آمده است: در سال 1342 در بیرجند و زاهدان روی منبر علیه امنیت داخلی کشور سخنرانی و ضمن تحریک و تحریص مردم به مقدسات کشور اهانت مینماید که دستگیر و به تهران اعزام میگردد. مشارالیه به علت انتشار کتب مضره نیز تحت تعقیب این سازمان بوده که خود را مخفی و مأمورین را گمراه نموده است. اقدامات این فرد مضره و برعلیه مصالح کشور میباشد. بدینوسیله پرونده وی طبق صورت فهرست به پیوست تقدیم. در پایان این سند درخواست شده است: مقرر فرمایند او را به اتهام اقدام برعلیه مصالح کشور تحت تعقیب قانونی قرار داده، سرانجام رسیدگی به پرونده اتهامی وی را به این سازمان اعلام نمایند.
[3]
پینوشتها:
[1] .
پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک، ص 103.
[2] .
آیتالله حاج شیخ محمد یزدی، ص 97.
[3] .
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی، ج 5، ص 290.