«از منبر رفتن این فرد جلوگیری کنید»!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 6 اردیبهشت 1346 که از سوی مکری، رئیس ساواک بنادر و جزایر خلیج فارس، به فرماندهی هنگ ژاندارمری بوشهر ابلاغ شده است درباره شیخ عباسعلی اسلامی «به طوری که قبلا اعلام گردیده نامبرده بالا از افراد ممنوعالمنبر بوده که اخیرا به گناوه وارد و به منبر میرود. خواهشمند است دستور فرمایید ضمن تسریع در اعلام پاسخ و جلوگیری از منبر رفتن وی به مشارالیه ابلاغ گردد که خود را جهت پارهای توضیحات به این ساواک معرفی نماید».
[1]
حجتالاسلام والمسلمین شیخ عباسعلی اسلامی در سفر به آبادان به نمایندگی از سوی آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی
طرحهایی که برای نفوذ در بین طبقه کشاورز تهیه و اجرا میشد!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 6 اردیبهشت 1346 «قبل از ظهر روز شنبه گذشته جلسهای به طور محرمانه و خصوصی با شرکت آقایان شهبازی،
[2] معاون نخستوزیر، و آقا احمد طباطبائی در محل کار آقای
اسدالله رشیدیان تشکیل شده بود که این جلسه محرمانه قریب سه ساعت طول کشید. درباره مذاکرات جلسه نزدیکان رشیدیان میگفتند هدف این است که وزارتخانهای به نام وزارت تعاون تشکیل گردد و کلیه شرکتهای تعاونی اعم از شرکتهای تعاونی ملی و دولتی زیر نظر این وزارتخانه قرار گیرد و مخصوصا شرکتهای تعاونی روستایی که هرکدام از اینها در حال حاضر زیر نظر یک سازمان و یا به طور مستقل کار میکنند.
این سند میافزاید: همچنین موضوع توزیع و نظارت در قیمت کالاها مورد نیاز عامه تحت نظر این وزارتخانه قرار گیرد و به این صورت وزارت تعاون تشکیل و به صورت یکی از بزرگترین وزاتخانهها درخواهد آمد و علاوه بر آنکه کالاهای ضروری مورد نیاز مردم را در دست خواهد داشت در کلیه نقاط و دهکدهها شعبه دایر نمود و با این ترتیب صنوف فروش فوقالعادهای پیدا خواهد کرد و فعلا در این مورد مطالعات زیادی را آغاز و به طوری که شنیده میشود طرح این وزارتخانه را نیز تهیه کردهاند که در موقع مناسب به عرض برسانند و بدیهی است در صورت اجرای آن کلیه امور بیش از ششهزار شرکت تعاونی روستایی که در حال حاضر زیر نظر سازمان شرکتهای تعاونی روستایی اداره میشود و همچنین کلیه شرکتهای تعاونی توزیع که به وسیله مردم و تحت نظر بانک تعاون توزیع اداره میگردد.
و نیز شرکت تعاونی که در وزارتخانه تشکیل شده کلیه زیر نظر وزارت تعاون درخواهد آمد و علاوه بر اینها امور توزیع و کنترل قیمت کالاهای مورد نیاز مردم مانند گوشت، نان، قند و شکر و میوه و ترهبار که فعلا به وسیله شهرداری تهران و سازمانهای مختلف انجام میگیرد از آنها منتزع و زیر نظر وزارت تعاون قرار خواهد گرفت.
در «نظریه منبع» این سند آمده است: به طور کلی اهمیت این طرح بیش از آن است که بتوان در یک گزارش کوتاه منعکس کرد و هدف خیلی بزرگ و مهم و سیاسی است و دستههایی که میخواهند آن را انجام بدهند خیلی جالب و قابل بررسی است و در صورت لزوم امکان دارد نکاتی را که روشن و یا کاملا تشریح نشده است اطلاع بدهند که دنبال گردد.
در ذیل این سند نیز تصریح شده است: ضمن مصاحبه انجامشده با منبع راجع به اینکه به چه دلایلی ممکن است هدف نامبردگان بالا سیاسی و مهم بوده و دستههایی که قصد انجام آن را دارند به چه علت وضعشان جالب و قابل بررسی است معلوم گردید که چون دار و دسته وابسته به حزب ایران نوین نیز طرحی جهت نفوذ در بین کشاورزان و شرکتهای تعاونی تنظیم نمودهاند لذا در برابر اسدالله رشیدیان، هم که گفته میشود به جناح سیاسی دیگری غیر از جناح مورد نظر حزب ایران نوین وابستگی دارد، درصدد اقداماتی برآمده که با تشکیل وزارت تعاون و نفوذ بین در حدود ششهزار شرکت تعاونی آن را در اختیار گرفته و در مواقع لزوم از وجودشان استفاده به عمل آورد.
[3]
شماره آرشیو: 154-155س
پینوشتها:
[1] .
حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، ص 299.
[2] . یدالله شهبازی، فرزند اکبر، در سال 1304ش در تهران به دنیا آمد؛ تحصیلات خود را تا لیسانس حقوق از دانشگاه تهران ادامه داد. مشاغلی از جمله: سرپرست سازمان مرکزی تعاون کشور، مشاور حقوقی شرکت نفت، مشاور وزیر دارایی، مشاور و معاون نخستوزیر و... را عهدهدار بود.
وی از نزدیکان امیرعباس هویدا بوده و سوءاستفادههای مالی زیادی در زمان تصدی مشاورت وزارت دارایی و معاونت نخستوزیری داشته از جمله: در مسئله اردوگاه و پلاژ در محمودآباد، تعیین مالیات مقطوع کارخانجات آبجوسازی سراسر کشور که مبلغ یکمیلیون تومان از ساکینیان، رئیس اتحادیه مربوطه، توسط پسر وی رشوه دریافت نموده است، پرونده ورثه علی همدانیان، امور اصناف مختلف مانند: کشتارکنندهها، نانوایان، حمل گندم، تاکسیرانان و... .
شهبازی از حیث سیاسی در سال 1332 با
حزب توده ارتباط داشته، ولی تغییر جهت سیاسی داده و به سمت سیاست غرب و رژیم شاهنشاهی آمده است: نامبرده متمایل به سیاست انگلیس در ایران بوده و با دار و دسته رشیدیان و حزب خلق در ارتباط بوده و در زمان تشکیل
حزب رستاخیز به عضویت این حزب درآمده است».
رک: اسناد ساواک، پروندههای انفرادی
[3] .
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک، ج 3، ص 355.