زهرا سعیدی
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ هدایتالله متیندفتری یکی از رجال سیاسی ایران است. هدایتالله در سال 1312 در تهران به دنیا آمد. او نوه دختری دکتر مصدق است. مادر هدایتالله، منصوره و پدرش، احمد متیندفتری، از رجال سیاسی نامی در دوره حکومت پهلوی اول و دوم است. احمد متیندفتری یکی از جوانترین نخستوزیران دوره حکومت پهلوی اول بود. او حقوقدان بود و چندین بار نیز به مجالس مختلف راه یافت. هدایتالله متیندفتری نیز مانند پدرش به حقوق علاقه داشت. او بعد از پشت سر گذاشتن دوره ابتدایی و متوسطه، در دانشگاه به تحصیل در رشته حقوق مشغول شد، اما بخش مهمی از دوره تحصیلی وی در دانشگاه کمبریج انگلیس سپری شد. او در دورانی که پدربزرگش دکتر محمد مصدق، مقام صدارت را برعهده داشت وارد دانشگاه کمبریج انگلیس شد و در آنجا تحصیلات خود را ادامه داد.
دوران بعد از تحصیل
هدایتالله متیندفتری بعد از اتمام تحصیلات خود به ایران بازگشت و به فعالیتهای سیاسی روی آورد. او که در سال 1335 لیسانس خود را در رشته اقتصاد و حقوق دریافت کرده بود، در بازگشت به ایران در وزارت علوم استخدام شد و به هیئت علمی دانشگاه تهران پیوست. در سال 1337 وی مدتی به کار مدیریت اطلاعات و روابط عمومی وزارت دادگستری مشغول شد.[1] متیندفتری در سال 1340 به عنوان رابط میان جبهه ملی و دکتر مصدق عمل میکرد. او مواضع ضدحکومتی داشت و از جناحهای سیاسی خاصی حمایت میکرد؛ تا جایی که بر اثر فعالیتهای سیاسی، ساواک او را دستگیر و زندانی کرد. متیندفتری در کار وکالت نیز با کسانی چون محمدعلی کشاورز صدر فعالیت داشت. این دو چون از نظر سیاسی همفکر بودند، به اقداماتی دست زدند که باعث شد تحت تعقیب قرار گیرند و حتی مدتی در بازداشت بهسر برند.[2] ظاهرا جرم متیندفتری و صدر، آموزش تدابیر حقوقی به زندانیهای سیاسی بود.
متیندفتری و جبهه ملی
هدایتالله متیندفتری یکی از فعالان جبهه ملی بود. بااینحال بعد از دستگیری دکتر مصدق، روابط او با این جبهه تغییر کرد و حتی به یکی از منتقدان جبهه ملی تبدیل شد. انتقاد هدایتالله بیشتر به جبهه ملی دوم بود که سیاست صبر و انتظار را پیش گرفته بود. سیاست صبر و انتظار در قبال دولت و با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر آن دوره اتخاذ شده بود، اما این سیاست انتقاداتی را برانگیخت و این انتقادات باعث شد عدهای از جوانان در اقدامی خودمحورانه به اعتراض علیه دولت دست بزنند و کسانی چون «هدایتالله متیندفتری، از رهبری غیرقاطعانه و سیاست "صبر و انتظار" حاکم بر جبهه سرخورده شده و به سیاست تندروانهتری روی آورند».[3]
شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
|
دیدگاه هدایتالله متیندفتری درباره آمریکا
برخی از منابع بر گرایشهای ضدآمریکایی هدایتالله متیندفتری تأکید کردهاند، اما واقعیت آن است که متیندفتری یکی از حامیان اصلی آمریکا و سرمایهداری بود. او به نقل از منابع معتبر، «به آمریکا علاقهمند است و اگرچه مانند خیلی دیگر از ایرانیها نااطمینانی عمیقی نسبت به انگلیسیها دارد، ولی آنها را نیز ستایش میکند».[4] در اثبات روابط خوب هدایتالله متیندفتری با آمریکا میتوان به عضویت او در مؤسسه دوستداران آمریکایی خاورمیانه نیز اشاره کرد. دوستداران آمریکایی خاورمیانه، مؤسسهای خصوصی و غیرانتفاعی و آمریکایی بود. درباره اهداف و برنامههای این مؤسسه آمده است: «دوستداران آمریکایی خاورمیانه در تهران مجری یک برنامه مشاوره و راهنمایی دانشجو برای کمک به دانشجویان عازم آمریکا، برنامه دیگری به نام برنامه بهکارگیری منابع فردی برای کمک به این دانشجویان به کسب شغل و انطباق با محیط، زمانی که به ایران باز میگردند و کتابخانه مطبوعات دورهای یادبود جان برونر از ادبیات فنی و علمی برای کمک به فارغالتحصیلان دانشگاههای آمریکایی به همگامی با آخرین تحولات در رشتهای که آنها در آمریکا تحصیل کردهاند میباشد. دوستداران آمریکایی خاورمیانه همچنین برنامههای مردم به مردم نیز اجرا میکند».[5]
البته این مؤسسه مدعی بود که برای صلح میان خاورمیانه و آمریکا تلاش میکند، اما در واقعیت تلاشهای آمریکا در خاورمیانه در دوره جنگ سرد بر رقابت با شوروی و منافع سیاسی این کشور متمرکز بود. از طرفی فعالیتهای این کشور برای جذب دانشجویان ایرانی در دانشگاههای آمریکا نیز اهداف و مقاصد سیاسی داشت.
فعالیتهای سیاسی متیندفتری در سالهای نزدیک به انقلاب
متیندفتری در سال 1357 در صف مخالفان حکومت قرار داشت. او در آن سال و سالهای پیش از آن در قالب انجمن حقوقی به وضعیت زندانیان سیاسی و حقوق آنها رسیدگی میکرد؛ چنانکه در سال 1357 از طرف کمیته آزادی زندانیان سیاسی، انجمن حقوقدانان ایرانی آزادیخواه، و کانون وکلا سخت مشغول کار بود و ادعا میکرد که دست کم نام بیست زندانی نسبتا کماهمیت را که هنوز آزاد نشدهاند در اختیار دارد.[6] بااینحال در کنار اقدامات حقوقی برای زندانیان سیاسی، بخش مهمی از فعالیتهای سیاسی متیندفتری به تشکلهای سیاسی معطوف بود.
تشکیل جمعیت حقوقدانان ایران
یکی از تشکلهای سیاسی که متیندفتری در آن بسیار فعالیت میکرد، جمعیت حقوقدانان ایران بود. این جمعیت در سال 1356 با تلاش هدایتالله متیندفتری تشکیل شد. البته در ابتدا در این تشکل سیاسی، هر نوع گرایش سیاسی حتی افراد مذهبی نیز دیده میشد. در رأس این جمعیت دکتر حسن نزیه و شخص هدایتالله متیندفتری قرار داشتند و وکلای عضو حزب توده نیز در این جمعیت فعالیت میکردند. متیندفتری تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، چهره سیاسی مشخصی نداشت. همین موضوع هم باعث شده بود عده زیادی از فعالان سیاسی به فعالیت در آن تشکل علاقهمند شوند، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، چهره سیاسی این تشکل و متیندفتری نمایانتر شد؛ تاجایی که تغییر موضع در درون جمعیت حقوقدانان ایران نیز آشکار شد و حقوقدانان مسلمان فعال در این جمعیت از آن کناره گرفتند. همین موضوع باعث شد فعالیتهای این تشکل نیز بهتدریج کمرنگ شود و به مواردی چون ارسال تبریک به این یا آن مقام و نهاد، اظهارنظر درباره قانون کار و قانون تأمین اجتماعی و ارسال آن به کمیسیون قضایی مجلس، اظهارنظر درباره لایحه پیشنهادی شورای عالی قضایی درباره تغییر قانون وکالت و ارسال نامهای برای «جمعیت جهانی حقوقدانان» و تلاش برای ثبت جمعیت و انجام امور حقوقی حزب توده در چهارچوب «شعبه روابط عمومی» محدود شود.[7] جمعیت حقوقدانان ایران با تغییرات سیاسی، نام خود را نیز تغییر داد و به جمعیت حقوقدانان دموکرات تبدیل شد.
این تشکل توسط هیئتمدیره (با هفت عضو) اداره میشد که در رأس آن «رئیس جمعیت» قرار داشت. اعضای جمعیت در کمیسیونهای پژوهش، تبلیغات، روابط عمومی، تشکیلات و مالی عضویت داشتند. کمیسیون پژوهش، با «شعبه پژوهش» کمیته مرکزی حزب توده مرتبط بود.[8] البته پیش از جمعیت حقوقدانان ایران، هدایتالله متیندفتری با تشکیل و عضویت در جبهه دموکراتیک ملی نیز مواضع چپگرایانه خود را تا حدودی نشان داده بود.
هدایتالله متین دفتری
جبهه دموکراتیک ملی
هرچه به انقلاب و روزهای بعد آن نزدیک میشویم گرایشهای سیاسی متیندفتری بیشتر خود را نشان میدهد. هدایتالله متیندفتری یکی از اعضا و هواداران جبهه دموکراتیک ملی نیز بود. حتی تأسیس این تشکل سیاسی به کوششهای متیندفتری بازمیگردد. جبهه دموکراتیک ملی را میتوان از اولین کوششها برای ایجاد یک جبهه فراگیر در طیف چپ دانست. این تشکل در 14 اسفند 1357 در میتینگ احمدآباد شکل گرفت. «جبهه دموکراتیک ملی در واقع نوعی گرایش به چپ سوسیالدموکرات بود. ... سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین با اینکه [رسما] عضو «جبهه» نبودند، ولی از طریق نمایندگانی با آن در ارتباط بودند. رابط مجاهدین با "جبهه" شکراللّه پاکنژاد بود...».[9]
مواضع متیندفتری در قبال جنگ تحمیلی
هدایتالله متیندفتری با آغاز جنگ ایران و عراق به «شورای ملی مقاومت ایران» ائتلافی پیوست. رهبری این شورا به دست مجاهدین خلق بود که در جنگ تحمیلی چهره واقعی خود را نشان دادند و در کنار عراق قرار گرفتند.[10] متیندفتری در مواضع سیاسی خود به مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی ایران پرداخت و به یکی از مخالفان انقلاب اسلامی تبدیل شد. هدایتالله متیندفتری در حال حاضر در خارج از ایران است و در هشتادسالگی خود بهسر میبرد.
پینوشتها:
[1] . دانشجویان مسلمان پیرو خط امام،
اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 3، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 16.
[2] . جمعی از پژوهشگران،
زندگینامه مشاهیر ایران و جهان (1-20)، ج 20، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، بیتا، ص 6285.
[3] . دانشنامه جهان اسلام،
بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جبهه ملی ایران»، ص 4503.
[4] . دانشجویان مسلمان پیرو خط امام،
اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 2، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 384.
[6] . همان
، ج 10، صص 26- 27.
[7] . جمعی از پژوهشگران،
حزب توده: از شکلگیری تا فروپاشی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 789.
[9] . به کوشش جمعی از پژوهشگران،
سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام (1384-1344)، ج 2، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384- 1385، ص 741.