آخرین مجلس سنا در 17 شهریور ۱۳۵۴ افتتاح شد. در این دوره از مجلس، دو زن وارد این مجلس شدند و در آنجا به حمایت خود از سیاستهای حکومت پهلوی ادامه دادند. این حمایت در نگاه اول عادی به نظر میرسد، اما زمانی که بدانیم یکی از این دو زن، از نوادگان فتحعلیشاه قاجار بود پرسشهای بسیاری در ذهنمان شکل خواهد گرفت
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ شوکتالملک جهانبانی فرزند عبداللهمیرزا از نوادههای فتحعلیشاه قاجار در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در همین شهر به پایان رساند. بعد از اتمام تحصیلات، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و از آن کشور فارغالتحصیل شد. پس از آن پیشه فرهنگی در مدارس ایران را پیش گرفت و توانست موفقیتهای گستردهای کسب کند. جهانبانی مدتی در دبیرستانهای مشهد به حرفه ناظمی مدرسه مشغول شد و بعد از آن در سال ۱۳۰۷ به استخدام بانک ملی درآمد و حدود پنج سال کارمند بانک ملی بود.[1] وی در جوانی با یکی از فرزندان ضیاءالدوله جهانبانی ازدواج کرد. شوکتالملک و همسر او دختر عمو و پسر عمو بودند و بیش از نیم قرن در کنار یکدیگر زندگی کردند. ثمره زندگی آنها دختری به نام ایران بود که چهار نوه از او دارد.[2] او مدرسه دخترانهای به نام ایران نیز در خیابان مولوی بین چهارراه شاپور و خانیآباد تأسیس کرد. موفقیتهای جهانبانی در این مرحله شروع شد و مدرسهای که او مدیریت میکرد نسبت به سایر مدارس برتری یافت و متقاضیان گستردهای پیدا کرد.[3]
شوکتالملک جهانبانی
شماره آرشیو: 5987-5ع
فعالیتهای جهانبانی به عرصه فرهنگ محدود نشد و همزمان با خدمات فرهنگی، در کانون بانوان و جمعیتهای مختلف زنان و احزاب سیاسی مشارکت کرد و کوشید دامنه فعالیتهای خود را وسعت بخشد. وی به دبیر کلی جمعیت خیریه فرح منصوب و مدتی بعد به عنوان نائبرئیس شورای ورزشی بانوان ایران مشغول به کار شد.[4] شوکت ملک در سال ۱۳۴۲ از طرف حزب ایران نوین کاندیدای نمایندگی مجلس شورای ملی از تهران شد و به مجلس راه یافت و در دورههای بیستودوم و بیستوسوم هم نماینده مجلس شد. وی همراه نیره ابتهاج سمیعی، هاجر تربیت، فرخرو پارسا، مهرانگیز دولتشاهی و نزهت نفیسی جزء اولین زنانی بود که وارد مجلس شورای ملی شد.[5] ازآنجاکه انتخابات در دورههای یادشده را نمیتوان آزاد دانست، درباره دلیل ورود این زنان به مجلس باید گفت که حکومت با این کار بیشتر دنبال ارائه جلوهای آزادیخواهانه و زنمدار از خود بود.
شوکتالملک جهانبانی در سال ۱۳۴۳ به عنوان یکی از اعضای شصتنفره شورای مرکزی حزب ایران نوین، که قبل از نخستوزیر شدن حسنعلی منصور بسیاری از آنان در هیئت اجراییه و دستگاه رهبری حزب عضویت پیدا کرده بودند، انتخاب شد.[6] حزب ایران نوین در این دوره به تازگی با هدف ارائه توسعه با رویکردی آمریکایی تأسیس شده بود. فعالیتهای جهانبانی درا ین حزب آن چنان بود که باعث شد شرایط لازم را برای سناتوری نیز پیدا کند و بالاخره در انتخابات دوره هفتم مجلس سنا، که در سال ۱۳۵۴ انجام شد، سناتور شود.
در سازمان زنان ایران نوین
فعالیتهای سیاسی شوکتالملک گسترده بود و در کمیتهها و مجامع مختلفی چون دبیر کل جمعیت خیریه فرح پهلوی، نایبرئیس شورای ورزشی بانوان ایران، هیئتمدیره بانوان فرهنگی و عضویت طرفداران پیشاهنگی حضور داشت. علاوه بر این موارد، ریاست شورای زنان حزب ایران نوین را در اختیار داشت.[7] در مهرماه سال ۱۳۴۵ رهبران حزب ایران نوین تصمیم گرفتند با برگزاری سمیناری با عنوان «زنان حزب ایران نوین» و بهرهگیری از نفوذ افرادی مانند اشرف پهلوی، زمینههای حضور و فعالیت جدیتر و چشمگیرتر زنان را در حزب فراهم کنند. در واقع حزب به دنبال آن بود که در نبود مشارکت واقعی مردمی، چهرهای نوگرا به خود بگیرد. این سمینار در 23 مهر ۱۳۴۵ گشایش یافت. سازمان زنان ایران، که مدیریت آن به دست اشرف پهلوی بود، در آن مقطع حاضر نشد با حزب ایران نوین همکاری کند و اعلام برائت و جدایی آن از حزب ایران نوین در اوایل آبان ۱۳۴۵ به موقعیت این حزب خدشه وارد کرد.
حزب ایران نوین با دادن وعدهها و صدور اعلامیههایی با مضمون حمایت از حقوق زنان در امور مختلف خانوادگی، اقتصادی و قضائی سعی کرد بر جماعت زنان عضو حزب بیفزاید. حزب تبلیغ میکرد که زنان عضو این حزب مطالعات گستردهای در زمینه استیفای حقوق زنان آغاز کردهاند و به زودی در این حوزه لوایحی برای تصویب به مجلس ارائه خواهد شد. از جمله این اقدامات طرح مربوط به خانواده بود که بر اساس آن قوانین مربوط به حفاظت و حضانت از اطفال، جاری شدن صیغه طلاق و تعدد زوجات را به نفع زنان تغییر میداد؛ هدفی که با بسیاری از مبانی سنتی منافات داشت. در 27 آذر ۱۳۴۶ شوکتالملک جهانبانی به ریاست سازمان زنان حزب ایران نوین، که گاه با نام سازمان بانوان حزب هم از آن یاد میشد، انتخاب شد.[8] شورای عالی زنان در آستانه انتخابات بیستودوم فعالیت خود را گسترش داد و تا بـرگزاری انـتخابات، هـفتهای چند شورا در شهرستانهای کوچک و بزرگ افتتاح کرد. حتی پای خود را از شهرستانها هم فراتر نهاد تـا جـایی که در خرداد ۱۳۴۶ اولین شعبه روستایی شورای زنان حزب ایران نوین را در کفترک شیراز افـتتاح کرد.[9]
در خدمت سیاست پهلوی
ورود جهانبانی به بیستویکمین دوره مجلس شورای ملی را که از 14 مهر ۱۳۴۲ آغاز شد و تا 1 مهرماه ۱۳۴۶ ادامه داشت، باید با طرفداری وی از سیاست پهلوی یکسان دانست. این دوره یکی از دورههای مهم مجلس شورای ملی است؛ زیرا زنان برای اولین بار در تاریخ ایران به مجلس شورای ملی راه یافتند. در این دوره، از بین ۱۹۸ راهیافته به مجلس، ۶ تن از بانوان ایرانی بودند که از میان آنها، شوکتالملک جهانبانی، هاجر تربیت و فرخرو پارسا از تهران به مجلس راه یافتند.[10] حضور زنان در مجلس سنا همانند مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۲ با اعطای حق رأی و وکالت به آنها آغاز شد؛ بنابراین زنان در سه دوره اول مجلس سنا حضوری ندارند و حضور آنها در این مجلس را باید از دوره چهارم پیگیری کرد. این مجلس در سال ۱۳۴۲ تشکیل شد و در سال ۱۳۴۶ به پایان رسید. از بین شصت نفر فقط دو بانوی ایرانی ــ به ترتیب مهرانگیز منوچهریان از تهران و شمسالملوک مصاحب از اصفهان ــ به عنوان سناتورهای انتصابی حضور پیدا کردند. این روند ادامه داشت تا اینکه آخرین مجلس سنا در 17 شهریور ۱۳۵۴ افتتاح شد و با پیروزی انقلاب اسلامی به پایان رسید. در این دوره شمسالملوک مصاحب همچنان به عنوان سناتور انتصابی و منشی هیئترئیسه و شوکتالملک جهانبانی به عنوان سناتور انتخابی از حوزه انتخابیه تهران وارد این مجلس شدند.[11] جهانبانی با رویکردی که در عرصه سیاسی در پیش گرفته بود عملا به حمایت از سیاستهای ظاهرگرایانه پهلوی درباره زنان و آزادی توسعه گرایش یافته بود. به عبارتی او نیز همگام با خاندان پهلوی به دنبال پروژه گرایش به غرب و تجدد آمرانه بود.
با گذشت زمان بر دامنه فعالیتهای سیاسی شوکتالملک افزوده شد و وی عمدتا به دفاع از سیاستهای پهلوی مشغول بود. در سالهای ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹ جنبش دانشجویی ایران حال و هوایی تازه یافت و اعتراضهای دانشجویی تشدید شد. علاوه بر آن گروههای مسلح چپ نیز عمدتا اعضای خود را از میان دانشجویان پیدا میکردند. همه این موارد باعث شد حزب ایران نوین در کنار دستگاههای امنیتی و انتظامی، احساس خطر کند و هممسلکان حزبی در جلسات خود برای مقابله با جنبش دانشجویی راهکار ارائه دهند. یکی از این افراد شوکتالملک جهانبانی بود که پیشنهاد کرد شورای زنان جلسات متعددی با شرکت اولیای دانشجویان ایرانی مقیم خارج به نام «۱۷ دی» از روز 1 تا 17 دیماه تشکیل دهد و در این جلسات اولیای دانشجویان را از فعالیت دانشجویان مطلع کند.[12]
طرفداری از سیاستهای پهلوی به این مرحله محدود نشد و جهانبانی در برخی از مصوبات نیز به نفع رژیم رأی داد. شریفامامی، رئیس مجلس سنا، عیسی صدیق، عماد تربتی و شوکتالملک جهانبانی از سناتورهایی بودند که در جلسه مشترک مجلس نمایندگان و سناتورها در 24 اسفند ۱۳۵۴ به تغییر تقویم رسمی کشور از هجری شمسی به شاهنشاهی رأی دادند. در این مراسم، که همزمان با سالروز تولد رضاخان و به مناسبت برگزاری آیین ملی بزرگداشت پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی و انتخاب تقویم شاهنشاهی با مبدأ سال جلوس نخستین شاهنشاه ایران بر اریکه سلطنت برگزار شد، شوکتالملک جهانبانی از رضاخان و پسرش تجلیل کرد. آنچه درباره این مراسم باید از نظر دور داشت نادیده گرفتن تمدن اسلامی و سنّتهای اسلامی حاکم بر جامعه در آن است. شوکتالملک جهانبانی در نهایت در 4 آبان ۱۳۷۴ در تهران درگذشت.[13]
سخنرانی شوکتالملک جهانبانی در جلسه مشترک نمایندگان دوره چهارم و بیستویکم مجالس سنا و شورای ملی با حضور اعضای کابینه امیرعباس هویدا
شماره آرشیو: 721-8ع
پینوشتها:
[1]. شرکت انتشارات سوره مهر،
روزشمار انقلاب اسلامی (1357/1/1 تا 1357/3/31): دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج 3، تهران، شرکت انتشارات سوره مهر، 1377، صص 159-160.
[2]. منصوره پیرنیا،
دختران ایران، سالار زنان جهان، تهران، انتشارات مهر ایران، 1395، ص 82.
[3]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،
رجال عصر پهلوی امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲، صص 310-311.
[4]. کیهان،
امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، کیهان، ص 310.
[5]. جلال فرهمند، «اسناد: نقدی از درون (مجلس بیستویکم و حزب ایران نوین از نگاه یک نماینده سابق مجلس)»،
تاریخ معاصر، ش 25 (1382)، ص 275.
[6]. مظفر شاهدی،
سه حزب: حزب مردم، حزب ملیون، حزب ایران نوین، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، صص 501-502.
[7]. مصطفی الموتی،
بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال 1357، ج 4، لندن، پکا، صص 380-382.
[8]. مظفر شاهدی، همان، صص 682-683.
[9].
روزنامه ندای ایران، ش 671 (31/3/1346)، ص 3.
[10]. زهرا شجیعی،
نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی: نمایندگان مجلس شورای ملی، ویژگیهای گروهی و منشا اجتماعی نمایندگان، مطالعه از نظر جامعهشناسی، تهران، سخن، چ دوم، 1384، ص 495.
[11]. حسین مسعودنیا، مینا نظری و نجات محمدی فر، «مطالعه تطبیقی حضور زن در قوه مقننه: تحولات قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران»،
نشریه زن در توسعه و سیاست، ش 4 (زمستان 1392)، صص 581-583.
[12]. مظفر شاهدی، همان، صص 849-850.
[13]. محمود سادات بیدگلی و مریم مدنی جاوید، «تغییر مبدا تقویم شمسی از هجری به شاهنشاهی در دوره محمدرضاشاه»،
پژوهشنامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی، ش 1 (تابستان 1398)، ص 210.