او که در آهنگسازی مبتکر بود و «پیشدرآمد» در موسیقی ایرانی را ابداع کرد، کار را در توطئهچینی و سر به نیست کردن افراد به جایی رساند که حتی صدای علیاصغر حکمت را درآورد
نگاهی به زندگی رکنالدین مختاری؛
نوازنده وحشت
17 شهريور 1403 ساعت 17:24
مولف : سیدهاشم منیری
او که در آهنگسازی مبتکر بود و «پیشدرآمد» در موسیقی ایرانی را ابداع کرد، کار را در توطئهچینی و سر به نیست کردن افراد به جایی رساند که حتی صدای علیاصغر حکمت را درآورد
تولد و شکوفایی روح موسیقی
رکنالدین مختاری، فرزند کریمخان (مختارالسلطنه)، از صاحبمنصبان نظمیه شهربانی بود. او در 2 تیرماه سال ۱۲۶۶ش یا به قولی 1271ش در اصفهان متولد شد.[1] «پدرش کریم ملقب به مختارالسلطنه، وزیر خوشنام و درستکار نظمیه و احتسابیه تهران در دوران سلطنت مظفرالدینشاه بود».[2] رکنالدین در خانه بزرگی موسوم به پارک مختارالسلطنه، سر پل امیربهادر در خیابان ارامنه تهران سکنی داشت. وی برای گذراندن تحصیل به مدرسه تربیت سپرده شد و در این مدرسه با عبدالله دوامی، که بعدها جزء بهترین خوانندگان و ردیفدانان موسیقی ایرانی شد، همکلاس بود. بهدرستی نمیدانیم چه عواملی سبب گرایش او به موسیقی شد، اما بعد از تحصیل «وارد مدرسه موسیقی و نظام یکی از شعب مدرسه دارالفنون شد. مدرسه موسیقی و نظام در اراضی گستردهای در مجاورت دارالفنون و در خیابان ناصرخسرو امروز بود».[3] او در مدتی نهچندان طولانی در محافل موسیقی به عنوان نخبهترین آهنگساز و نوازنده ویولن زبانزد شد. اگرچه با قواعد علمی این هنر آشنایی کافی نداشت و حتی نت موسیقی را هم نمیدانست، آثارش جزء قطعات موسیقی ایران قرار گرفت.
به نوشته روحالله خالقی در کتاب «تاریخ موسیقی ایران»، مختاری در آهنگسازی مبتکر بود و «پیشدرآمد» در موسیقی ایرانی را ابداع کرد. او همچنین روشی را در موسیقی ابداع کرد که به نام «رکنی» شناخته میشود.[4] افزون بر این، رکنالدین عضو شورای موسیقی رادیو بود و بهرغم روحیه نظامی به پرورش گل و گیاه نیز علاقه داشت.[5] با وجود این روحیه هنری، خشونت، سختگیری و انضباط نیز با او عجین بود و همین روحیه که تا پایان عمر همراهش بود، شهربانی را با نام او بر سر زبانها انداخت.
خدمت در نظمیه؛ از خوزستان تا تهران
مختاری دوران جوانی خود را در کرمانشاه و رشت گذراند. او از ابتدا در نظمیه سابق، که نام آن در سال ۱۳۱۴ش به شهربانی تغییر کرد، به خدمت مشغول بود. مختاری در 22 سالگی و در زمان سوئدیها به استخدام شهربانی درآمد. هنگامیکه رضاخان با کودتای 1299، قانون را به حالت تعلیق درآورد و یکهتاز قدرت سیاسی ایران شد، اولین اقدام وی پس از اخراج مستشاران سوئدی، متحد کردن قوای کشور و نظمبخشی به امنیت ایران بود؛ ازاینرو، در ساختار نظامیان ایرانی تغییرات و تحولات سریعی رخ داد. مختاری هم که عضوی از تشکیلات پلیس نظامی بود، بهتدریج پلههای ترقی را پیمود.
رکنالدین مختاری در دوره ریاست سوئدیها در شهربانی، رئیس ناحیه کلانتری دولت در تهران بود. پس از کودتای 3 اسفند ۱۲۹۹ به ریاست شهربانی رشت منصوب شد و دو سال بعد همین سمت را در کرمانشاه برعهده گرفت. وی در همان شهر با «ماهرخ»نامی که از اهالی کرمانشاه بود ازدواج کرد. گفتنی است رکنالدین مختاری در دوره اعتصاب کارگران نفت در سال 1308ش، رئیس نظمیه خوزستان بود و در سرکوب این اعتراض دست داشت. ماجرا از این قرار بود که در 12 اردیبهشت آن سال، کارگران پالایشگاه نفت آبادان در اعتراض به حقوق خود و به منظور افزایش آن، دست به اعتصاب زدند و علیه شرکت نفت ایران ـ انگلیس اقدام کردند، اما مدیر انگلیسی پالایشگاه، که منافع شرکت را در خطر میدید، با همکاری استانداری خوزستان، فرماندار آبادان، و نیروهای تحت فرمان رکنالدین مختاری، این حرکت اعتراضی را سرکوب کرد.[6] یکی دیگر از وقایع مهم تاریخی که با مسئولیت مختاری در خوزستان ارتباط دارد، مسئله شیخ خزعل بود.
در سال 1303ش که خوزستان از زیر سلطه شیخ خزعل خارج و سرتیپ فضلالله زاهدی حکمران آن شد، امور شهربانی خوزستان به رکنالدین مختاری، که در آن هنگام درجه سرگردی داشت، سپرده شد. خزعل تا آن هنگام اصولا با ورود عوامل دولت مانند ارتش، پلیس و دادگستری در منطقه نفوذ خود و اراضی خوزستان (که به آن عربستان میگفتند)، مخالفت میکرد و آن را نوعی تجاوز میدانست. در این دوره بود که سرهنگ شوکت، فرمانده هنگ اهواز، کشتی خزعل را توقیف و تمام افرادش را خلع سلاح کرد. خزعل بعدها مغضوب رضاشاه قرار گرفت و به گفته میلسپو در کتاب خاطرات سِرپرسی لورن، «مادامیکه یک قطره خود در رگهای شیخ [خزعل] وجود دارد، شاه هرگز اجازه نخواهد داد موضوع شیخ حلوفصل شود».[7] فرجام شیخ خزعل هم چیزی جز مرگ نبود. وی به دست عباس بختیاری، معروف به «مأمور ششانگشتی»، که یکی از زیردستان مختاری بود، در 14 خرداد 1315ش به قتل رسید.[8] در دوره ریاست سرتیپ مختاری بر شهربانی، قتلهای سیاسی دیگری نیز به وقوع پیوست که یکی از مهمترین آن، شهادت مرحوم آیتالله سیدحسن مدرس در کاشمر، یکی از شهرهای خراسان رضوی، بود.
کد مطلب: 25512