کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

21 مهر 1346

21 مهر 1403 ساعت 17:32

خواننده‌ای که برای تاج‌گذاری شاه خواهد خواند!/ دارند فاتحه فیلم‌های فارسی را می‌خوانند!/ برای جشن‌های تاج‌گذاری از مردم پول زور می‌گیرند!/ اگر جنس خارجی بد است همه چیزش بد است!/ روابط ایران و عراق رو به گسترش؟!/ سنا 131 سال جوان شد!/ وزارت دانشگاه‌ها یا سازمانی برای هماهنگی در تحصیلات عالی؟!/ قانون جدید مطبوعات تا سال بعد تصویب خواهد شد!/ سفیر ایران در لندن در دوران پیری ازدواج کرد!/ مطبوعات درآمد ندارند و وضع همین باشد تعطیل خواهند شد!/ دستفروش‌ها و کسبه را برای زیبایی شهر در ایام تاج‌گذاری جمع کردند!


 
خواننده‌ای که برای تاج‌گذاری شاه خواهد خواند!

«تهران‌مصور» نوشت: برنامه «هنر برای مردم»، که در این هفته بانو شمس، خواننده مشهور، آن را در راه آهن اجرا کرد، به طرز عجیبی مورد استقبال قرار گرفت. خانم شمس تصنیف‌های جالبی را آماده کرده است که به‌زودی اجرا خواهد نمود و از جمله مهم‌ترین آنها آهنگی است به نام «مهر شهنشاهی» که مربوط به جشن‌های شاهنشاهی است و مهندس رضا خنجری آن را ساخته و اشعار آن را وجدی سروده است.
آهنگ‌های مزبور، که خود بانو شمس آن را از بهترین آهنگ‌های خود می‌داند، به مناسبت ایام فرخنده تاج‌گذاری و در برنامه‌های این ایام اجرا خواهد شد.[1]
 

دارند فاتحه فیلم‌های فارسی را می‌خوانند!

«تهران‌مصور» نوشت: گویا مسئولین فیلم فارسی خودشان هم فهمیده‌اند که دیگر چیزی در چنته ندارند و دارند فاتحه فیلم‌های فارسی را می‌خوانند و بر مزار آن می‌گریند؛ به همین دلیل جناب شاهرخ رفیع، همسر «ایرن» که زمانی فیلم تهیه می‌کرد، حالا به فکر افتاده تا فیلم‌های قدیمی و خوابیده را از انبار خارج کرده و با یک صدابرداری جدید دوباره روی اکران بیاورد.[2]
 

برای جشن‌های تاج‌گذاری از مردم پول زور می‌گیرند!

«سپید و سیاه» نوشت: آقای صفاری، شهردار تهران، مصاحبه کرده بود که هیچ کس حق ندارد به عنوان مشارکت در جشن تاج‌گذاری از مردم پول دریافت کند و صراحتا گفت در صورت مشاهده چنین امری مرتکبین به‌شدت تحت تعقیب قرار خواهند گرفت. کاش تیمسار صفاری زودتر این مصاحبه را کرده بود تا لااقل من یکی می‌توانستم جواب تهدید دو نفر از این قبیل افراد را بدهم.
ماجرا از این قرار است که چند روز قبل دو نفر وارد دفتر مجله شدند و کارت دعوتی را روی میز گذاشتند. دعوت‌نامه‌ای بود برای شرکت در یک ضیافت که قرار بود گروهی به مناسبت تاج‌گذاری شاهنشاه برپا کنند.
از دعوت آنها تشکر کردم، ولی آنها بی‌توجه به تشکر من گفتند که باید پولی بابت آن بپردازم وحتی رقمی را هم ذکر کردند. من که نسبت به آنها مشکوک شده بودم گفتم ما روزنامه‌نویس‌ها در این دور و زمانه مانند آخوندهای سابق هستیم؛ معمولا ما را همه جا دعوت می‌کنند؛ در مورد شرکت در این وظیفه ملی هم باید بگویم که به سهم خود و با وسایل مطبوعاتی وظیفه‌ام را انجام خواهم داد. یکی از آنها با شنیدن سخن من با لحن تهدیدآمیزی گفت: پس چیزی نمی‌دهید؟ گفتم: به شما نه!
بلافاصله از جا برخاست و رو به دوستش کرده گفت: ما این موضوع را گزارش خواهیم داد. دومی درحالی‌که نگاه غضب‌آلودی به سوی من می‌افکند گفت: این کار برای شما گران تمام می‌شود و در را به هم زده بیرون رفتند.[3]
 

اگر جنس خارجی بد است همه چیزش بد است!

«سپید و سیاه» نوشت: بار دیگر بگیر بگیر سیگار خارجی شروع شد و سیگارکشان باسلیقه، عزای نایابی کنت و وینستون را گرفتند. گناهش به گردن آنها که ادعا می‌کنند سیگار داخلی به هیچ وجه نمی‌تواند جای سیگار خارجی را بگیرد و گر نه سیگارکشانی که دستشان به دهنشان می‌رسد و 99 درصد رجال سیگاری را هم باید جزء این گروه حساب کرد، منّت قاچاق‌فروش و مأمور کشف قاچاق را نمی‌کشیدند.
این را هم در حاشیه می‌نویسم که در زمان قاچاق‌بگیری قبل، که مأموران حتی سیگار نیمه‌روشن را هم از دست و دهان مردم می‌گرفتند، آقای مرتضی خطیبی، رئیس پیشین دخانیات، عکس یکی از وزرا را با جعبه سیگار کنت در چند هزار نسخه چاپ و منتشر کرد، ولی این کار هم بی‌نتیجه ماند و بازار سیگار خارجی همچنان رواج داشت.
مقدمه طولانی شد؛ صحبت در این است که چرا چنین تعصبی فقط در مورد سیگار وجود دارد؟ اگر جنس خارجی بد است، همه چیزش بد است. چطور است از اجناس ضروری خارجی که تهیه آنها در داخل کشور میسر نیست گذشته مشروب خارجی، کره خارجی، کنسرو خارجی، گندم خارجی، گوسفند خارجی خوب است و آزادانه وارد و مصرف می‌شود؛ فقط سیگارش بد است؟![4]
 

روابط ایران و عراق رو به گسترش؟!

«سپید و سیاه» نوشت: مسافرت اخیر وزیر اقتصاد ایران به عراق، و دیدار رئیس‌جمهوری عراق از غرفه ایران در نمایشگاه بغداد، و مصاحبه‌ای که نمایندگان رادیو و تلویزیون ایران با رئیس‌جمهوری به عمل آوردند و بالاخره اعلام اینکه غرفه ایران در نمایشگاه بغداد رتبه اول شده است عموما به این طریق تعبیر شد که در جهت توسعه هرچه بیشتر روابط ایران و عراق فعالیت‌های زیاد ادامه دارد و بعد از انجام مراسم جشن‌های تاج‌گذاری قرار است اعلیحضرتین به دعوت پرزیدنت عارف و بانو مسافرتی به عراق بنمایند.[5]
 

سنا 131 سال جوان شد!

«سپید و سیاه» نوشت: با وجودی که از سناتورهای انتخابی و انتصابی فقط چهارده نفر تغییر یافته‌اند مع‌ذلک با همین تغییر، مجلس سنا ۱۳۱ سال جوان شده است؛ یعنی مجموع سن سناتورهای این دوره از سناتورهای دوره قبل ۱۳۱ سال کمتر است. غیر تقی‌زاده و شاهرودی، که در آستانه نودسالگی هستند، غالب سناتورهایی که انتخاب نشده‌اند از هفتاد سال بیشتر داشتند.[6]
 

وزارت دانشگاه‌ها یا سازمانی برای هماهنگی در تحصیلات عالی؟!

«سپید و سیاه» نوشت: به قرار مسموع کلیه دانشگاه‌های ولایات و مدارس عالى تحت سازمان واحدی قرار خواهند گرفت. گفته می‌شود ممکن است وزارتخانه جدیدی برای این منظور به‌وجود آید، ولی ناظران سیاسی معتقدند که فعلا تشکیل وزارت دانشگاه‌ها به مرحله عمل نزدیک نیست، ولی ممکن است برای آنکه تحصیلات عالی در کشور به یک نحو اداره شود سازمان مستقلی به‌وجود آید.[7]
 

قانون جدید مطبوعات تا سال بعد تصویب خواهد شد!

«سپید و سیاه» نوشت: در اطراف قانون تازه مطبوعات، که به وسیله وزارت اطلاعات تهیه و تنظیم شده، صحبت‌ها و شایعات متعدد جریان دارد. آنچه قطعی است طرح لایحه مزبور در جلسات اولیه کمیسیون اطلاعات در مجلس شورای ملی مورد بررسی و اظهار نظر قرار خواهد گرفت و برای تصویب آماده خواهد شد.
پیش‌بینی شده است که قانون جدید مطبوعات تا قبل از پایان سال جاری از مرحله تصویب خواهد گذشت.[8]
 

سفیر ایران در لندن در دوران پیری ازدواج کرد!

«سپید و سیاه» نوشت: بالاخره غلام‌عباس آرام، سفیر ایران در لندن، از سلک رجال مجرد خارج شد و پس از ۶۵ سال تن به ازدواج داد.
گفته می‌شود دوستان آرام تا دو سال قبل آنچه به او تکلیف ازدواج می‌نمودند زیر بار نمی‌رفت، ولی به طور ناگهانی تصمیم به چنین کاری گرفت و مانند عبدالله انتظام و سیدضیاء در دوران پیری حلقه ازدواج رابه گردن آویخت.[9]
 
مطبوعات درآمد ندارند و وضع همین باشد تعطیل خواهند شد!
«سپید و سیاه» نوشت: اخیرا وضع عمومی مطبوعات و به‌خصوص مطبوعات پایتخت از لحاظ امور مالی و همچنین از حیث تیراژ جلب نظر کرده است. این موضوع در نزد بعضی سازمان‌ها و مقامات صلاحیت‌دار نیز مطرح شده و به‌هرحال روشن گردیده که مطبوعات در صورت ادامه وضع فعلی، یعنی نداشتن درآمدهای مشروع، و عدم توجه به وضع آگهی‌های آنها و سایر مشکلات ناچار خواهند بود مؤسسات خود را یکی بعد از دیگری به جز معدودی تعطیل کنند.[10]
 

دستفروش‌ها و کسبه را برای زیبایی شهر در ایام تاج‌گذاری جمع کردند!

«سپید و سیاه» نوشت: بالاخره شهرداری تهران پس از هفده سال دستفروش‌ها و کسبه سیار سبزه‌میدان و سایر میادین شهر را از معابر عمومی و پیاده‌روها جمع کرد و جالب این بود که غالب این عده موفق به ساختن دکان‌های چوبی و آهنی شده بودند و حتی سرقفلی‌های کلانی نیز برای اجاره آنها رد و بدل می‌شد.
جمع‌آوری این کسبه از نظر زیبایی شهر تهران در ایام مراسم تاج‌گذاری صورت گرفته است و در هفده سال قبل هم شهرداری چنین تصمیمی گرفت، ولی پس از چند روز آن تصمیم به هم خورد.[11]
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. تهران‌مصور، 21 مهر 1346، ص 19.
[2]. همان‌جا.
[3]. سپید و سیاه، 21 مهر 1346، ص 3.
[4]. همان‌جا.
[5]. همان، ص 4.
[6]. همان‌جا.
[7]. همان‌جا.
[8]. همان‌جا.
[9]. همان‌جا.
[10]. همان‌جا.
[11]. همان‌جا.
 


کد مطلب: 25586

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/25586/21-مهر-1346

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir