[3]. همان، ص 20. بهرغم ادعای مطرحشده در گزارش رئیس شورای عالی تاجگذاری درباره پایین بودن هزینههای تاجگذاری و کم بودن هزینه استهلاکی در میان هزینههای کل، در بحبوحه جشنها روزنامهها با آب و تاب فراوان درباره وزن و ارزش تاجهایی که شاه و
فرح قرار بود بر سر بگذارند قلمفرسایی کرده و نوشته بودند: «... پی یر آرپل، جواهرساز معروف فرانسوی که در برابر جواهرات سلطنتی ایران شگفتزده و حیران مانده است، تاجی از طلا و طلای سفید ساخته است که در مرکز آن 150 قیرات زمرد گذاشته شده و از دو زمرد 100 قیراتی برای تزیین جلو و عقب استفاده شده است. برای تزیین سایر قسمتهای تاج علیاحضرت از 499 قطعه برلیان، 36 قطعه یاقوت، 36 قطعه زمرد کوچک، 105 دانه مروارید استفاده گردیده است». رک: روزنامه
کیهان، ش 7248، 6/ 7/ 1346، ص 19.
«تاجی که علیاحضرت فرح در روز جشن تاجگذاری بر سر خواهند گذاشت تقریبا 2 کیلو وزن دارد و جواهرات آن در میان طلا و طلای سفید کار گذاشته شده است. قیمت این تاج را بههیچوجه نمیتوان تخمین زد. این تاج میلیونها دلار ارزش دارد...». رک روزنامه
کیهان، ش 7260، 19/ 7/ 1346، ص 1.
همچنین برای دکوراسیون خیابانهای تهران 700 تُن آهن و فولاد، 300 کیلومتر کابل و صدها هزار لامپ و چراغهای فلورسنت و مقادیر زیادی طرحهای پلاستیکی و آلمینیومی به کار رفته است. رک: حمید روحانی،
بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی، ج 2، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ دوم، 1376، ص 416.
جشن تاجگذاری مخارج سنگین و کمرشکن بر ملت ایران تحمیل کرد و بار مشکلات و گرفتاریهای تودههای مستضعف را افزون ساخت. یکی از نشریههای برونمرزی، گوشهای از مخارج مراسم تاجگذاری را چنین ترسیم کرده بود: تاج ملکه با 1646 قطعه الماس، 14 میلیون دلار، پیراهن ملکه مزین به چهلهزار قطعه الماس، وان حمام بلورین 75 هزار دلار، مخارج درشکهای که شاه با آن در موقع تاجگذاری آمدورفت میکرد 150 هزار دلار. رک: حمید روحانی،
بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی، ج 2، ص 418.
این هزینهها از سرمایههاى ملى در حالى صورت مىگرفت که مردم ایران در اکثر شهرها و روستاها و حتى در پایتخت از اولین و سادهترین امکانات اولیه براى زندگى برخوردار نبودند و مشکلاتى از قبیل: نبود آب آشامیدنى، نبود برق، دارو، پزشک، امکانات درمانى، بیکارى، بهطور جدى مطرح بود. آنچه در ادامه میآید نمونهای از خبرهاى مندرج در جراید وابسته به رژیم پهلوى در زمان برگزارى جشن اسا که به همین مشکلات و کمبودها اشاره مىکند:
«بسیارى از خانههاى شمیران لولهکشى نشده و مردم به وسیله تانکر، آب مورد نیاز خود را تأمین مىکنند، اما این تانکرها نرخ معینى ندارند؛ یکى آب را تانکرى 18 تومان، دیگرى 15 تومان و دیگرى 12 تومان مىفروشد...». رک:
کیهان، 4 مهرماه 1346.
«اهالى خزانه قلعهمرغى ساکنین کوچههاى 25 و 26 از نظر آب آشامیدنى در مضیقه هستند و نوشتهاند با اینکه چند سال قبل از ما پول گرفتند که به ما آب بدهند، ولى تا به حال خبرى از آب نشده است...». رک:
کیهان، 23 مهرماه 1346.
«در چهار کیلومترى شهرستان نطنز قریهاى وجود دارد به نام خضر، با هزار نفر سکنه، این دهکده فاقد آب آشامیدنى و زراعتى است و همچنین طبیب و دارو ندارد. اهالى حاضرند بین خودشان پول جمعآورى کنند و دولت هم کمک کند تا یک حلقه چاه در این قریه حفر شود و قریه از نیستى نجات پیدا کند.» رک:
کیهان، 12 مهرماه 1346.
«براى درمانگاه ناحیه زریندشت، دو سال پیش یک باغ و ساختمان واگذار گردید و یک نفر پزشک نیز نُه ماه در آن کار کرد، ولى پس از مدتى پزشک مزبور به دماوند منتقل گردید و درمانگاه بسته شد. تنها داروخانه محل نیز همان وقت تعطیل شد و امروز یک مسکن و یا پماد براى زخمها و از این قبیل در زریندشت پیدا نمىشود...». رک:
کیهان، 25 مهر 1346.