پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ میرزا ابوالقاسم فراهانی، معروف به قائممقام فراهانی، در سال ۱۱۵۸ش در فراهان اراک متولد شد و تحت تعلیم پدرش، میرزا بزرگ، تربیت یافت. او که در آغاز کار دولتی به عنوان نویسنده در دفتر ولیعهد، عباسمیرزا، فعالیت میکرد، بهتدریج مسئولیتهای مهمتری از جمله وزارت نایبالسلطنه را برعهده گرفت.[1] قائممقام سهم بهسزایی در اصلاح نظام اداری و نظامی ایران داشت؛ او با کمک مستشاران خارجی، سپاه ایران را منظم ساخت؛ همچنین در جنگهای ایران و روس حضور فعال داشت. بااینحال، دشمنی انگلیسیها و مخالفان داخلی، او را از قدرت دور کرد. قائممقام بعدها به دعوت فتحعلیشاه به آذربایجان بازگشت و در وقایع حساس دوره دوم جنگهای ایران و روس، با درایت خود امور را مدیریت کرد. وی از سیاستمداران بنام، ادیبان ممتاز، و چهرههای تأثیرگذار ایران در نیمه نخست قرن سیزدهم هجری بود. پس از درگذشت فتحعلیشاه، قائممقام با حمایت از محمدشاه به صدارت اعظم رسید و سیاستهای مهمی را در دولت او پیگیری کرد.[2]
قائممقام در بطن سیاست
زمان آغاز سلطنت فتحعلیشاه قاجار مصادف با وقوع انقلاب فرانسه و درگیریهای گستردهای در اروپا بود که تأثیر بسیاری بر ایران گذاشت. در این دوره، روسیه بهویژه در قفقاز پیشروی کرده و تهدیدهای بسیاری برای ایران ایجاد کرده بود. علاوه بر این، فرانسه که دشمن اصلی انگلستان بهشمار میآمد، بهمنظور تصرف هند و مقابله با استعمار انگلستان، هیئتی نظامی به سرپرستی ژنرال گاردان به ایران فرستاد. هدف این هیئت آموزش سپاه ایران و ایجاد همکاری نظامی در جنگهای آینده با انگلیس بود.[3] در این شرایط بحرانی، قائممقام فراهانی، پیشکار آذربایجان و معاون عباسمیرزا، حضور فعال و محوری در تقویت ارتش ایران داشت. او همراه گاردان به آموزش نیروهای ایرانی به سبک اروپایی اقدام کرد و با تأسیس ۲۵ هنگ جدید به کار تجهیز و تقویت سپاه ایران مشغول شد.[4]
در کنار تهدیدات خارجی، بحرانهای داخلی نیز ایران را تحت فشار قرار داده بود. در این زمان، برادران شاه و برخی از مدعیان سلطنت در خراسان و فارس سر به شورش برداشته بودند و تلاش کردند تا اقتدار دولت مرکزی را به چالش بکشند. قائممقام فراهانی که از مهارتهای دیپلماتیک و نظامی بالایی برخوردار بود، تلاش کرد این آشوبها را سرکوب کند. او با تدابیر خاصی توانست تهدیدات داخلی را کاهش دهد و همچنین به مقابله با حملات عثمانیها که در غرب ایران فعال شده بودند، برآید. در جنگی که با لشکر عثمانی در خوی رخ داد، قائممقام توانست پنجاههزار نیرو از ارتش عثمانی را شکست دهد و معاهده ارز روم را به امضا رساند که نتیجه آن حفظ برخی مناطق ازدسترفته ایران بود.[5]
پس از جنگهای ایران و روسیه و معاهده گلستان، تهدیدات روسیه همچنان ادامه داشت. قائممقام همراه عباسمیرزا در تلاش بودند از تسلط بیشتر روسها جلوگیری کنند، اما او با درک شرایط مالی ایران و ضعفهای موجود، مخالف ادامه جنگ بود. درحالیکه بسیاری از درباریان و سرداران از جنگ حمایت میکردند، قائممقام با ارزیابی دقیق شرایط اقتصادی ایران و قدرت روسیه، مخالفت خود را با جنگ و ادامه درگیریها اعلام کرد. او با این جمله که «جنگ ششصد کرور با شش کرور نه شرط عقل است»، واقعیتهای تلخ جنگ را به شاه گوشزد کرد. این مخالفتها باعث شد در نهایت، شاه به تبعید قائممقام به خراسان فرمان دهد. بااینحال، تأثیرات تدابیر او در تقویت ارتش و مقاومت در برابر تهدیدات خارجی هنوز در تاریخ ایران میدرخشد.[6]
![قائممقام فراهانی](/images/docs/000025/025795/images/Ghaem-magham-Farahani(1).jpg)
قائممقام فراهانی
نسبت قائممقام با علم
میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی نه تنها به دلیل جایگاه سیاسی و دیپلماتیک خود بلکه به خاطر دانش و مقام علمیاش نیز در تاریخ ایران شناختهشده است. او در یک خانواده علمی و ادبی رشد کرده بود که این زمینه باعث شد در سنین نوجوانی و جوانی بهسرعت در حوزههای مختلف علمی و اجتماعی پیشرفت کند. با هوش سرشار و استعداد فوقالعادهای که داشت، قائممقام توانست در دوران جوانی وارد دستگاه حکومتی شود و در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تأثیر بهسزایی برجای گذارد.[7]
کتاب «منشآت» قائممقام یکی از مهمترین منابع تاریخی است که اطلاعات گرانبهایی از وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران آن زمان به دست میدهد. نثر ادبی و توانایی نوشتاری او در سطح بالایی قرار داشت و این امر موجب شد تا آثارش از جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی برخوردار شود. علاوه بر این، آگاهیهای او در حوزه تاریخ و سیاست نیز گسترده بود و به مسائل داخلی و خارجی ایران و جهان اشراف کامل داشت.[8]
عشق و علاقهاش به وطن و دفاع از منافع ملت ایران از ویژگیهای بارز شخصیتی او بود. قائممقام در برابر استعمارگران خارجی و خائنان داخلی ایستادگی میکرد و همواره برای حفظ استقلال و خودکفایی ایران میکوشید. او بهشدت از سیاستهای سلطنت قاجار انتقاد میکرد و معتقد بود که اقدامات آنان موجب تضعیف کشور و مردم ایران است. جیمز فریزر نیز در این زمینه اشاره کرده است که قائممقام فرد وطنپرستی بود که در مقابل توطئههای سیاسی با قدرت ایستاد و از حقوق ملت ایران دفاع کرد. این ویژگیها و تلاشهای وی باعث شد میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی نه تنها در تاریخ سیاسی ایران، بلکه در عرصه فرهنگی و علمی نیز به عنوان شخصیتی والا شناخته شود.
قائممقام فراهانی در حوزه ادبیات نیز تأثیرگذار بود. او نثر فارسی را که در آن زمان گرفتار پیچیدگیهای بیهوده، تملقگویی، و تأثیرات سنگین عربی بود، به سبکی روان، فصیح، و ساده نزدیک کرد. این اصلاحات موجب تحولی ماندگار در نگارش رسمی و اداری دوره قاجار شد و بسیاری از منشیان از سبک او پیروی کردند؛ بنابراین، اثر ادبی شاخص او، منشآت، نمونهای از نثر فاخر و متین این دوره است.[9]
در هنر خوشنویسی نیز قائممقام حضور چشمگیری داشت. او اصلاحاتی در خط شکسته نستعلیق، که در آن زمان همچون نثر فارسی پیچیده و دشوار بود، ایجاد کرد و این خط را به اصول نستعلیق نزدیکتر ساخت. اگرچه او در خوشنویسی به مقام استادان طراز اول نرسید، نوآوریهایش در سادهتر کردن و قاعدهمند کردن خط شکسته، تأثیری ماندگار در هنر خوشنویسی ایران برجای گذاشت.
برکناری و قتل
قتل میرزا ابوالقاسم فراهانی، معروف به قائممقام فراهانی، در ۲۴ صفر ۱۲۵۱ق یکی از حوادث فراموشنشدنی تاریخ ایران است. او که در دوران سلطنت محمدشاه در مقام وزیر و مشاور ارشد فعالیت میکرد، پس از احضار به قصر نگارستان در تهران، در آنجا حبس شد و طی پنج یا شش روز در زیر زمین کاخ در حبس به سر برد. در این مدت، او با ناخن خود بر دیوار کاخ شعری نوشت که نشاندهنده ناامیدی و درد درونی او بود: «روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد، چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد». در نهایت، در شب آخر ماه صفر، قائممقام را خفه و جسدش را بدون غسل به حضرت عبدالعظیم منتقل کردند و دفن نمودند. به دستور محمدشاه، خانواده و هواداران او نیز دستگیر شدند و بسیاری از آنها کشته شدند یا به اماکن مقدس پناه بردند.[10]
![مزار قائممقام فراهانی در حرم شاه عبدالعظیم](/images/docs/000025/025795/images/Shah_Abdul_Azim_7561_(2)(1).jpg)
مزار قائممقام فراهانی در حرم شاه عبدالعظیم
دلایل برکناری و قتل قائممقام فراهانی را میتوان در چند عامل اصلی جست: نخست، اصلاحات مالی و اداری که او در دوران وزارت خود آغاز کرد، بسیاری از منافع درباریان و شاه را تهدید کرد. سختگیریهای مالی و اصلاحات اقتصادی که او بدون ملاحظه انجام داد، به مذاق شاه و درباریان خوش نیامد؛ دوم، توطئههای مخالفان داخلی، بهویژه حاج میرزا آقاسی که به عنوان معلم محمدشاه از قائممقام نفرت داشت و در تلاش بود تا شاه را علیه او تحریک کند، سهم بهسزایی در سقوط قائممقام داشت؛ سوم، اطرافیان شاه به او تلقین کردند که قائممقام قصد دارد محمدشاه را از سلطنت کنا زند و شخص دیگری را به جای او به سلطنت بنشاند؛ چهارم، مخالفتهای قائممقام با سیاستهای استعماری روسیه و انگلستان، که در آن زمان در ایران نفوذ زیادی داشتند، از دیگر عوامل مهم در وقوع این فاجعه بود. این ترکیب از اصلاحات داخلی، دشمنیهای شخصی و تنشهای بینالمللی در نهایت به قتل او انجامید؛ زیرا تلاشهایش برای اصلاحات گسترده، منافع بسیاری از افراد قدرتمند را تهدید کرد و به تقابلهای خشونتآمیز منجر شد.[11]
پینوشتها:
[1]. بهرام فلسفی،
قائممقام در آیینه زمان، تهران، افرین، 1373، صص 10-30.
[2]. محمد احمدپناهی،
قائممقام فراهانی چهره درخشان ادب و سیاست، تهران، ندا، 1376، صص 22-41.
[3]. بهرام فلسفی، همان، صص 190-200.
[4]. عباس رمضانی،
قائممقام فراهانی، تهران، کتاب تارا، چ دوم، 1394، صص 95-110.
[5]. جواد ابوالحسنی، «محمدشاه قاجار و عهدنامه ارزروم دوم»،
زمانه آبان، ش 50، صص 34-38.
[6]. سجاد راعیگلوجه، قاجاریه،
انگلستان و قراردادهای استعماری (1212-1273ه.ق/ 1796-1857م)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، صص 79-80.
[7]. نرگس کلاکی، «قائممقام فراهانی زندگی و آثار»،
رشد آموزش تاریخ، ش 48 (پاییز 1391)، صص 44-45.
[8]. قائممقام فراهانی،
منشآت قائم مقام فراهانی، تهران، نگاه، 1402، صص 10-35.
[9]. نرگس کلاکی، همان، صص 44-45.
[10]. مرتضی راوندی،
تاریخ اجتماعی ایران ـ کهنترین ملل باستانی از آغاز تا اسلام، ج 1، تهران، نگاه، 1383، ص 220.
[11]. نرگس کلاکی، همان، صص 44-45.