کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

۱۱ اسفند ۱۳۴۶

11 اسفند 1403 ساعت 16:56

انجام کار و عدم انجام کار!/ انقلاب جدی دانشگاهی!/ دانشکده‌سازی یک شغل پردرآمد!/ حل یک مسئله!/ بازدید هیئت‌های عراقی از ایران و مطالب ضد ایرانی در جراید عراق!/ بدهی قره‌گزلو رئیس سابق تربیت بدنی/ تغییرات حزب مردم/ مذاکرات ایران و هیئت عالی کنسرسیوم/ کشف ۲۲ هزار ترقه و فشفشه/ رومانی کنفرانس کمونیست‌ها را ترک کرد/ روزنامه الحیات: نمایندگان مصر و اردن برای تماس با اسرائیل وارد قبرس شدند/ اعدام به اتهام جاسوسی برای اسرائیل!


 

 

انجام کار و عدم انجام کار!

«تهران‌مصور» نوشت: آقای وزیر دارایی به کارمندان وزارتخانه خود بخشنامه‌ای کرده‌اند که از کاغذنویسی و قرطاس‌بازی احتراز کنند و کارها را در سطح خودشان با تلفن و مراجعه حضوری حل نمایند. 
این فکر خوبی است، ولی تا زمانی که روحیه کار در ادارات ما عوض نشده و روش‌های دیرین جای خود را به رویه تازه ندهد، کارها رو به راه نمی‌شود. 

چند سال پیش با دوستی که مصدر پستی هم بود در این زمینه صحبت می‌کردم. دوست من می‌گفت، و این گفته را از یکی از رجال ــ که اسمش را متأسفانه فراموش کردم ــ نقل می‌کرد که در این مملکت تا امروز هیچ کس را به خاطر عدم انجام کار یا وظیفه مورد بازخواست قرار نداده‌اند. اگر محاکمه‌ای در کار بوده و سؤال و پرسشی، فقط در مورد کسانی بوده است که کاری را انجام داده‌اند منتها به صورت غلط یا آلوده و کثیف... بنابراین هر کارمند دولت و هر مسئول دستگاه تا زمانی که دست به کاری نبرد، مسئولیتی ندارد و بیم عقوبت در بین نیست؛
بنابراین آدم عاقل کسی است که در کارهای دولتی نه دستور مستقیم بدهد و نه کاری کند که مسئولیت داشته باشد.
علت اینکه در سازمان‌های دولتی همه به دنبال مدرک هستند و تا می‌توانند بدون دستور کتبی کاری انجام نمی‌دهند، به خاطر وجود همین روحیه کار است. حالا اگر روزی آمد که عدم انجام کار هم مسئولیت داشت، آن وقت شاید بتوان گفت که روحیه عوض می‌شود و کار شکل دیگری می‌گیرد.
بی‌‌تردید اکنون زمانی است که در کشور ما صحبت لحظه و ثانیه و دقیقه مطرح است، اما چگونه باید نظام تازه را به آنها که سال‌ها با نظم پیشین خو گرفته و تطبیق یافته‌اند تفهیم کرد مطلبی است که اولیای امور باید حل کنند، ولی به طور قطع بخشنامه برای آن کافی نیست، اگرچه لازم است.[1]
 

انقلاب جدی دانشگاهی!

«تهران‌مصور» نوشت: آقای دکتر صالح، رئیس دانشگاه، در مصاحبه‌ای که هفته گذشته با خبرنگاران جراید داشتند، شروع انقلاب اداری را در دانشگاه تهران اعلام داشتند و برای اینکه مردم و مطبوعات این آغاز را جدی تلقی نمایند، اصلاحات را از خودشان شروع کردند و گفتند: از این به بعد خودم را از پست ریاست دانشکده پزشکی عزل می‌کنم و به همان ریاست دانشگاه اکتفا می‌نمایم.
ظریفی گفت: آقای رئیس دانشگاه یقین دارند که با این استعفا، مردم شروع انقلاب اداری را در دانشگاه تهران جدی خواهند گرفت و الا اگر آقای دکتر صالح مطمئن شوند که مردم هنوز به این موضوع اعتقاد چندانی ندارند، بعید نیست که با عزل خود از پست باقی‌مانده، یعنی ریاست دانشگاه، جلب اعتماد نمایند!
البته این یک نکته‌گویی در حد ظریف‌طبعی است و الا آقای رئیس دانشگاه حاضر نیستند اعتماد مردم را با چنین قیمت گزافی خریداری نمایند![2]
 

دانشکده‌سازی یک شغل پردرآمد!

«تهران‌مصور» نوشت: مدت‌ها بود او را ندیده بودم. در یکی از روزها که مطابق معمول در کنار خیابان به انتظار یک تاکسی ایستاده بودم، شانس مرا یاری کرد و دوستم با اتومبیلش در کنار من ترمز نمود. چون یک نعمت غیرمترقبه، مقدمش را گرامی داشتم و بدون تعارف سوار شدم. صحبت از هر دری به میان آمد. معلوم شد خودش را از خدمت دولت بازنشسته کرده است. پرسیدم: برنامه‌ات چیست؟ گفت: می‌خواهم دانشکده باز کنم. تعجب کردم.
دوست من تحصیلات دانشگاهی درست و حسابی هم ندارد. نتوانستم کنجکاوی نکنم. گفتم: آخر چطور؟ گفت: دانشکده‌سازی از پردرآمدترین کارهاست. با یکی از این اساتید قدیمی که همه‌جا اسم و رسم و نام و عنوانی دارد رفیق هستم. یقینا به نام او اجازه تأسیس دانشکده می‌دهند. تجربه ثابت کرده است به محض اینکه اعلان تأسیس این چنین مؤسساتی منتشر شود، دانشجو هجوم می‌آورد...
سال اول سنگ بزرگ برنمی‌داریم. با هزار دانشجو شروع می‌کنیم. از هر کدام حداقل نرخ رایج را که سالیانه سه‌هزار تومان است، می‌گیریم، می‌شود سه‌میلیون تومان. محلی اجاره می‌کنیم؛ مثلا ماهی ده‌هزار تومان. در سال می‌شود 120 هزار تومان. نهصدهزار تومان هم برای مخارج اساتید و مبله کردن اتاق‌ها. سال اول پاک و خالص دو میلیون تومان می‌ماند. چه کاری از این بهتر و چه تجارتی از این بی‌خطرتر.
تازه...
رفیقم می‌خواست ادامه دهد و برداشت کار تازه‌اش را در سال‌های بعد هم دنبال کند و من چون دیدم حرفش حسابی است و درست و سنجیده فکر کرده است و بقیه مطلب را هم می‌دانستم، صحبتش را قطع کردم و گفتم: به همین سادگی؟ یقینا خرج یک دانشکده پیش از سالی یک‌میلیون تومان است.
گفت: تو بگیر دو میلیون تومان. تازه یک میلیون تومان منفعت است. هیچ سرمایه‌ای هم نمی‌خواهد. همان اجازه کار کافی است و چند اعلان اینجا و آنجا. تازه بر سر خلق‌الله هم منّت دارم که کار فرهنگی می‌کنم و نوجوانان وطن را تربیت می‌نمایم![3]
 

حل یک مسئله!

«تهران‌مصور» نوشت: در سمیناری که راهنمایی و رانندگی تهران به راه انداخته است، در جست‌وجوی حل مشکلات ترافیک چنانچه خاصیت این گونه جلسات است، سخن‌های مختلفی به میان آمده و بحث‌های گوناگونی مطرح شده است. از جمله روزنامه‌ها نوشته بودند که در همین سمینار پیشنهاد شده است که برای جلوگیری از تراکم وسائط نقلیه، ادارات دولتی به خارج از شهر منتقل شوند.
خوب این هم خود پیشنهادی است، اما مثل اینکه آقایان این فکر را نکرده‌اند ادارات دولتی برای حل مشکلات مردم است و مردم ناچار و ناگزیر از مراجعه به آنها هستند و در این زمان با وسیله نقلیه‌ای غیر از وسایل موتوری نمی‌توان حرکت کرد، به‌خصوص اگر راه دور باشد؛ بنابراین ادارات به هر کجا که برود باز صحبت از تراکم اتومبیل است. به علاوه اگر قرار باشد مردم کاری در شهر نداشته باشند، خواهی نخواهی شهر خلوت می‌شود و آن وقت دیگر وجود بسیاری از ادارات از جمله اداره راهنمایی و رانندگی، که برای راهنمایی کردن رانندگان است، زائد می‌شود.
این راه حل بدان می‌ماند که بگویند برای جلوگیری از بحران گوشت یا مثلا نان، مردم گوشت یا نان نخورند و باز بدان می‌ماند که یک مسئله ریاضی را برای حل به دانشجوی ریاضیات ارائه بدهند و او به عنوان آخرین راه حل بر روی صورت مسئله خط بکشد و بنویسد: فرض می‌کنم چنین صورت‌مسئله‌ای وجود ندارد؛ بنابراین احتیاج به حل آن هم نیست.
مسئله این است که در وضع موجود برای رانندگی و ترافیک چه باید کرد؟ آقایان توجه داشته باشند که یکباره نمی‌شود بر روی صورت مسئله خط کشید... .[4]
 

بازدید هیئت‌های عراقی از ایران و مطالب ضد ایرانی در جراید عراق!

«تهران‌مصور» نوشت: در هفته گذشته به دنبال دانشجویان و استادان عراقی که چندی پیش میهمان ما بودند، وزیر اقتصاد عراق، رئیس دانشکده افسری بغداد و رئیس آتش‌نشانی بغداد به ایران آمدند.
وزیر اقتصاد عراق برای یک سلسله قراردادهای اقتصادی با دکتر عالیخانی، وزیر اقتصاد، مذاکراتی داشت.
رئیس دانشکده افسری عراق به دعوت رئیس دانشکده افسری ایران به تهران آمد تا از طرز کار و پیشرفت‌های این دانشکده بازدید نماید.
رئیس آتش‌نشانی بغداد و یک نفر دیگر از کارکنان آتش‌نشانی پایتخت عراق به تهران آمدند تا از نحوه فعالیت و عملیات آتش‌نشانی ایران بازدید نمایند.
درحالی‌که این بازدیدها نشان می‌دهد که روابط صمیمانه‌ای بین ایران و عراق برقرار است، جای تعجب است که بعضی از جراید عراقی درست هم‌زمان با این بازدیدها مطالبی غیردوستانه نوشته‌اند و همین مسئله در محافل سیاسی تهران ایجاد گفت‌وگوهایی کرده است.[5]
 

بدهی قره‌گزلو رئیس سابق تربیت بدنی

«تهران‌مصور» نوشت: پس از برکناری قره‌گزلو از ریاست تربیت بدنی و اعلام سخنگوی دربار شاهنشاهی که نام‌برده سمتی در دربار ندارد، دوستان و اقوام او شدیدا به فعالیت افتاده‌اند تا شاید به صورتی بتوانند به وضع او سروسامانی بدهند.
قره‌گزلو از آدم‌های گرفتار هم هست؛ یعنی گرفتاری مالی زیادی دارد و به طوری که خبرنگار ما اطلاع می‌دهد، برادر همسر او آقای عزیز فرمانفرمائیان سرگرم جمع‌آوری بدهی‌های مالی اوست تا ترتیب پرداخت آن را بدهد و تاکنون بالغ بر یک‌میلیون و سیصدهزار تومان بدهی‌های او را تعهد پرداخت کرده است.
گفته می‌شود با روابط نزدیکی که بین پروفسور عدل و قره‌گزلو برقرار بود، پروفسور پیش‌قدم شده است تا شاید بتواند موجبات ترمیم وضع فعلی او را فراهم سازد.[6]
 

تغییرات حزب مردم

از مدت‌ها قبل و درست بعد از پایان انتخابات و ناراضی شدن جمع زیادی از اعضای حزب مردم، وضع این حزب تا حد زیادی مغشوش شد؛ به‌طوری که حتی تغییر اعضای کمیته مرکزی و هیئت بازرسی نیز امکان‌پذیر نمی‌شود و بدین خاطر پروفسور عدل از شورای عالی حزب اختیارات گرفت و خود رأسا به کار پرداخت.
پروفسور عدل ابتدا دو معاون برای خود تعیین کرد و بعد با مشورت معاونان در کارهای حزبی تجدید نظر نمود و کمیته مرکزی را با شرکت شش عضو جدید اعلام داشت.
هنوز کمیته جدید تشکیل جلسه نداده است و معلوم نیست برنامه آینده حزب چه خواهد بود؟ آنچه تاکنون روشن است اینکه هنوز هم چنددستگی سابق در حزب اقلیت برقرار است و کادر رهبری هنوز نتوانسته است بر این اختلاف‌سلیقه‌ها مسلط شود.[7]
 

مذاکرات ایران و هیئت عالی کنسرسیوم

هیئت عالی کنسرسیوم، که در این هفته وارد تهران شد، در روز نهایی مذاکرات ایران شرکت می‌کند.
ایران از مدت‌ها پیش به کنسرسیوم نفت پیشنهاد داده است که میزان تولید نفت ایران را باید تا حد ۲۰ درصد افزایش دهد. گویا مقامات کنسرسیوم مدعی شده‌اند که اگر بخواهند میزان تولید نفت را تا این حد بالا ببرند، محلی برای فروش نفت ندارند و بدین خاطر شرکت ملی نفت ایران پیشنهاد داده است آنچه را که کنسرسیوم از این اضافه تولید نتوانست بفروشد در اختیار شرکت ملی نفت بگذارد؛ زیرا از هم‌اکنون مشتری آن را دارد.
محافل سیاسی و اقتصادی پیش‌بینی می‌کنند که با توجه به موقعیت امروز ایران، مقامات کنسرسیوم ناچار از قبول پیشنهاد تازه ایران خواهند بود.[8]
 
 سیر مذاکرات با کنسرسیوم نفت در این سال را در مطالب زیر بخوانید:
 
 مذاکرات ایران
 
 در صورت توافق ایران و کنسرسیوم؛ ایران سی‌میلیون دلار اضافه درآمد خواهد داشت
 
 مذاکرات محرمانه نفتی در آمریکا
 
 وزیر دارایی برای مذاکرات نفت به وین می‌رود
 
 نماینده مخصوص کنسرسیوم به تهران آمد
 
 مذاکرات ایران با کنسرسیوم برای افزایش تولید نفت!
 
 مذاکرات ایران و عربستان سعودی با کمپانی‌های نفتی آغاز می‌شود
 
 مذاکرات نفت، از فردا آغاز می‌شود
 
 آغاز مذاکرات نفتی با کنسرسیوم با حضور وزیر نفت عربستان
 
 دور اول مذاکرات ایران و کنسرسیوم خاتمه یافت
 
 نتایج مذاکرات ایران و کنسرسیوم بررسی می‌شود
 
 پیش‌بینی درآمد
 

 ورود نمایندگان کنسرسیوم به تأخیر افتاد 

 
 

کشف ۲۲ هزار ترقه و فشفشه

روزنامه «اطلاعات» نوشت: روز جمعه ۷ هزار فشفشه ساده، ۵ هزار ترقه و ۱۰ هزار فشفشه هفت‌رنگ، که از اصفهان به تهران حمل شده بود، در گاراژی در بخش ۱۴ تهران توسط سرگرد طیبی، کلانتر بخش ۱۴ پلیس تهران، کشف شد.
غلامحسین نصرتی، دستفروش، که به عنوان صاحب این مواد منفجره دستگیر شده است، گفت: چون در تهران ساختن ترقه ممنوع شده، دو روز پیش به اصفهان رفتم و این مواد را خریداری کردم و چون هیچ وسیله‌ای حاضر به حمل آنها نبود و از طرفی می‌ترسیدم در میان راه، ژاندارم‌ها کامیون و اتوبوس را بازرسی کنند، یک بارکش سه‌چرخه (موتوسیکلت) کرایه کردم و این مواد را با آن به تهران حمل نمودم، ولی هنوز در گاراژ آنها را از موتور بارکش پیاده نکرده بودم که دستگیر شدم.
عباس زارع، راننده بارکش، می‌گفت که با دریافت ۱۲۰ تومان این مواد را از اصفهان به تهران آورده است.
این ترقه‌ها در شب عید و به‌خصوص چهارشنبه‌سوری خریدار فراوان دارد و چون سال‌های اخیر سبب وقوع حوادثی شده است، پلیس تهیه و فروش آنها را ممنوع ساخته است.[9]
 

رومانی کنفرانس کمونیست‌ها را ترک کرد

«خبرگزاری فرانسه» از بوداپست گزارش داد: هیئت نمایندگی رومانی در کنفرانس مشورتی احزاب کمونیست، امروز کنفرانس را ترک گفت و به کشور خود بازگشت. علت اقدام هیئت نمایندگی رومانی، اختلاف نظری بود که با خالد بکتاش، رئیس هیئت نمایندگی سوریه در کنفرانس، پیدا کرده بود.
خالد بکتاش، رومانی را آلت دست یهودیان نامید.
از همان آغاز کار کنفرانس، میان هیئت رومانی و هیئت‌های شوروی و چند کشور کمونیست دیگر، اختلاف نظرهایی درباره روش کنفرانس وجود داشت، ولی روز گذشته، در حمله‌ای که نماینده کمونیست‌های سوریه به رومانی کرد و این کشور را به طرفداری از اسرائیل متهم کرد، اختلاف بالا گرفت.
رئیس هیئت نمایندگی رومانی گفت که حزب ما از جانب حزب کمونیست سوریه مورد حمله قرار گرفته و این حمله غیرقابل تحمل است. ما با این فکر به کنفرانس آمدیم که تبادل نظرهای ثمر‌بخشی برای عادی کردن روابط میان احزاب کمونیست به‌وجود آید، ولی چنین تبادل نظری به عمل نیامده و مرتبا حمله به احزاب کمونیست صورت می‌گیرد. کنفرانس قیافه خود را تغییر داده است؛ بنابراین دلیلی وجود ندارد که ما در کنفرانس حضور داشته باشیم.
از سال ۱۹۵۷ تاکنون، تعداد احزاب شرکت‌کننده در این قبیل کنفرانس‌ها دائما در حال کاهش است.
نماینده حزب کمونیست رومانی، در پاسخ سؤال یک خبرنگار پیرامون اینکه رومانی با حمله به کمونیست‌های چین مخالف است، پاسخ مثبت داد و گفت: عده زیادی از احزاب کمونیست با این قبیل حملات موافق نیستند.[10]
 

روزنامه الحیات: نمایندگان مصر و اردن برای تماس با اسرائیل وارد قبرس شدند

«خبرگزاری فرانسه» و «رویتر» از بیروت گزارش دادند: روزنامه «الحیات» چاپ بیروت، روز جمعه ادعا کرد که فرستادگان مصر و اردن مخفیانه وارد قبرس شده‌اند تا با نمایندگان اسرائیل تماس بگیرند.
روزنامه الحیات در یک گزارش اختصاصی از نیکوزیا نوشته است که سفیر مصر در قبرس ورود این فرستادگان را تأیید کرد، اما از افشای نام آنها خودداری نمود.
وی گفت که فرستادگان مزبور در هتل هیلتون قبرس، که مقر یارینگ فرستاده سازمان ملل است، سکونت کرده‌اند.
قبلا نیز گزارش‌هایی رسیده بود که مصر و اردن و اسرائیل موافقت کرده‌اند برای نوعی تماس تحت نظارت یارینگ، نمایندگان خود را به قبرس بفرستند، اما سخنگوی رسمی دولت مصر گفته بود که مصر هیچ‌کس را به قبرس نخواهد فرستاد.
هم‌زمان با این، روزنامه «النهار» خبر داد که یارینگ پس از بازگشت از نیویورک اعلامیه‌ای صادر و خاطرنشان خواهد کرد که اعراب و اسرائیل قطعنامه شورای امنیت را که در نوامبر گذشته توسط انگلیس پیشنهاد شد، پذیرفته‌اند.
ظاهرا یارینگ به مقامات مصری اطلاع داده که اسرائیل این قطعنامه را پذیرفته است.
در این قطعنامه، خروج نیروهای اسرائیل از مناطق اشغالی عرب، پایان دادن به حالت جنگ بین دو طرف، شناخت حق همه ملل منطقه در استفاده از آب‌های بین‌المللی و حل مسئله آوارگان، طلب شده است.
النهار اظهار نگرانی کرده که یکی از دول عرب (ظاهرا مقصود سوریه بوده است) این مذاکرات را به هم بزند.
گونار یارینگ در سازمان ملل امروز با نمایندگان چهار دولت بزرگ و کشورهای عربی ملاقات و مذاکره کرد. این مذاکرات درباره شروع مرحله جدیدی از مذاکرات صلح بین اعراب و اسرائیل بوده است. سخنگوی سازمان ملل بیش از این توضیحی نداد. بعد از ظهر فردا شنبه نیز قرار است یارینگ با اوتانت مذاکره کند.
در نیویورک اعلام شد که جمال عبدالناصر طی مصاحبه‌ای با سردبیر مجله «لوک» گفته است: هیچ رهبر عربی جرئت نمی‌کند که برای مذاکره رودررو با اسرائیل بر سر میز کنفرانس بنشیند.
سردبیر لوک از ناصر پرسیده بود در پاییز گذشته شما گفتید که با اجرای کمیسیون آتش‌بس سازمان ملل، سیاست عدم مخاصمه می‌تواند جانشین صلح شود. مقصودتان از این پیشنهاد چه بود؟ ناصر گفت: اگر مقصودتان مذاکره مستقیم رودررو با اسرائیل است، اسرائیل هم همین را می‌خواهد، اما باید بگویم که هیچ رهبر عربی جرئت این کار را ندارد، اما اگر اسرائیل ناگهان خط متارکه و آتش‌بس سال ۱۹۴۹ را بپذیرد، می‌توانیم در جلسات مذاکره شرکت کنیم و شرط قبولی این کار، عقب‌نشینی نیروهای اسرائیل از مناطق اشغالی است.
 

اعدام به اتهام جاسوسی برای اسرائیل!

در اردن، دو نفر اردنی را که متهم به جاسوسی برای اسرائیل بودند، اعدام کردند.
این دو نفر صبح پنجشنبه در زندان مرکزی امّان به دار آویخته شدند.
این دو نفر، با سامی یاسین هی هی و خوزی محمد عبدالله، گروهبان سابق ارتش اردن، در دادگاه امنیت اردن به دادن اطلاعات سری نظامی به دولت اسرائیل محکوم شدند.
یاسین هنگامی که قصد داشت از خاک اسرائیل وارد اردن شود، دستگیر گردید. او هنگام دستگیری یک پیام حاوی دستورات اداره جاسوسی اسرائیل برای گروهبان عبدالله همراه داشت؛ ضمنا در جست‌وجوی منازل جاسوسان، تعدادی دوربین و عکس و اسناد سری کشف شده است.[11]
 
پی‌نوشت‌‎ها:
 
[1]. تهران‌مصور، ۱۱ اسفند ۱۳۴۶، ص ۳.
[2]. همان‌جا.
[3]. همان‌جا.
[4]. همان‌جا.
[5]. همان، ص ۴. 
[6]. همان‌جا.
[7]. همان‌جا.
[8]. همان‌جا.
[9]. اطلاعات، ۱۲ اسفند ۱۳۴۶، ص ۲۱.
[10]. همان، ص ۲.
[11]. همان، ص ۳.
 


کد مطلب: 25830

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/25830/۱۱-اسفند-۱۳۴۶

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir