بی تردید و تاکنون درباب منش نظری و عملی شهید گرانمایه سپهبد محمدولی قرنی، پژوهشی در خور صورت نگرفته و این مقوله فراتر از خلأ اطلاعات درباره یک شخصیت، که کم توجهی محققان درباره قطعهای مهم از تاریخ معاصر ایران به شمار می رود. دکتر یعقوب توکلی مؤلف اثر «اولین امیر، اولین ترور» در این گفت وشنود، در باب ریشه های تاریخی این غفلت، به بحث نشسته که میتواند پژوهندگان تاریخ ایران را مفید باشد.
□ جنابعالی در زمره معدود کسانی هستید که در کتاب «اولین امیر، اولین ترور» به بحث و بررسی زندگی شهید سپهبد محمدولی قرنی و ابعاد شخصیتی ایشان پرداختهاید. علت نگارش این کتاب چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. باید عرض کنم که در ماههای پس از پیروزی انقلاب، افراد و شخصیتهای زیادی توسط ضد انقلاب ترور شدند، اما شهید قرنی در واقع نخستین شهیدی است که در نظام جایگاه ومسئولیت خاصی داشته است، به همین دلیل از ایشان به عنوان اولین «شهید شاخص پس از انقلاب» نام برده میشود. بنده به این دلیل به این شخصیت پرداختم که به عنوان فردی ارتشی، قبل از انقلاب و در دوران رژیم شاه، مورد غضب و بیمهری قرار گرفت و سالها زندان و محدودیت را تحمل کرد. ایشان نگاهی کاملاً دینی و میهنی به مسائل کشور و انقلاب داشت. عمق استراتژیک نگاه ایشان هم موقعی بارز شد که پس از انقلاب در نقاط مختلف کشور، بهخصوص در مرزها، ضد انقلاب سر به شورش برداشت و با تکیه بر ناسیونالیسم قومی، در صدد تجزیه کشور برآمد. به اعتقاد بنده نگاه شهید قرنی کاملاً با نگاه حضرت امام همخوانی داشت. حضرت امام کسی نبودند که در سخنرانیهای رسمی به سخنان فردی استناد کنند، اما در دو سه سال اول انقلاب، مشخصاً شش بار به سخنان شهید قرنی استناد کردند که میتوانید آنها را در مجموعه کوثر و صحیفه نور پیدا کنید.
□ ممکن است در پاسخ به این سخن، عده ای عنوان کنند که نام بسیاری مثلا شهید آیتالله مطهری، بارها و به تکریم توسط حضرت امام برده شده است. وجه تفاوت شهید قرنی با چهرههایی این گونه چیست؟
بله، ولی شهید مطهری شاگرد شاخص حضرت امام و کاتالیزور تصمیمات ایشان در داخل کشور بودند و کاملاً با شهید قرنی تفاوت دارند. امام با شهید مطهری هم ارتباط بیشتری داشتند و هم افکار ایشان را عمیقاً میشناختند. سابقه آشنایی امام و شهید مطهری به دهه 20 برمیگردد. اگر اشتباه نکنم حتی امام در سال 1327 همراه عدهای به منزل شهید مطهری در فریمان رفتند، اما استناد به سخنان یک فرد نظامی آن هم بدون این سابقه آشنایی و شناخت اهمیت فوقالعادهای دارد.
□ پس با این همه، چرا قدر و جایگاه ایشان تا این حد ناشناخته مانده است؟عامل این مسئله چیست؟
چون اولاً: نظامیها اصولاً زیاد صحبت نمیکنند. شهید قرنی سالها یک شخصیت اطلاعاتی و رئیس رکن دو ارتش بود، بنابراین به تناسب شغل خود نیز حرف نمیزد. ثانیا: ارتباط شهید قرنی با انقلابیون، چندان آشکار نبود و لذا افراد زیادی از مبارزات سیاسی ایشان خبر نداشتند. ایشان در عین حال که در ارتش نفوذ کرده بود تا بتواند به نهضت امام کمک کند و کار مبارزه را پیش ببرد، درعین حال بسیار مراقب بود ساواک به او دسترسی پیدا نکند. پنهانکاری، در واقع خط مشی اختیاری و آگاهانه ایشان برای برملا نشدن جریان انقلابی داخل تشکیلات ارتش بود. ایشان بهشدت توسط رژیم شاه تحت نظر بود، بنابراین امکان ارتباط مستقیم با مردم را نداشت و نمیتوانست دست به افشاگری بزند. لحظه به لحظه رفت و آمدها، تماسها و حتی سفرهای تفریحی ایشان و خانوادگی ایشان در پرونده ساواک ایشان موجود است که نهایت حساسیت رژیم شاه را به شهید قرنی نشان میدهد. افراد نظامی مرتبط با شهید قرنی، اغلب در جنگ به شهادت رسیدند که نکته روشنگری است. همه این مسائل موجب میشوند شهید قرنی حتی تا همین حالا هم ناشناس باقی مانده باشد. مضافاً بر اینکه بعد از انقلاب، گروههای سیاسی مختلف هجمههای سنگینی را علیه ایشان تدارک دیدند که بعد از شهادت ایشان هم ادامه یافت.
□ احتمالاً مقاومت ایشان در مقابل تصمیمات دولت موقت هم در این مسئله بیتأثیر نبوده است. اینطور نیست؟
همینطور است. مخالفت ایشان با تصمیمات دولت موقت درباره کردستان، فضا را علیه ایشان شکل داد و ضد انقلاب هم از این فضا استفاده کرد. هنوز هم نویسندگان ملیگرا و چپگرا، همین که فرصت چاپ مقالاتشان را پیدا میکنند، سعی دارند حوادث کردستان را بهنوعی به ایشان مرتبط جلوه دهند! به نظر من چهره ایشان هنوز هم بهدرستی تبیین نشده است. در کتاب «ناگفتههایی از زندگی سپهبد قرنی» نوشته آقای احمد نوروزی فرسنگی هم، بخشهایی از زندگی شهید قرنی آمده است که البته باز هم جای کار دارد.
□ رویکرد صدا و سیما را در قبال این شهید چگونه ارزیابی میکنید؟
تقریباً نزدیک به صفر و در حد اعلام یک خبر درباره مراسم بزرگداشت ایشان! صدا و سیما حتی در مورد شخصیتی مثل شهید مطهری هم کار برجستهای نکرده است. قرار بود راجع به ایشان فیلمی ساخته شود. ساعتها مطالعه و تحقیق هم انجام شد، اما به نتیجه نرسید. صدا و سیما بیشتر به ارزان تمام شدن پروژهها فکر میکند تا به کیفیت و ارزشهای علمی و تاریخی آنها. زندگی شهدا به دلیل آنکه مستلزم صرف هزینه و وقت برای تحقیق است، معمولاً زیر بار تهیه آنها نمیروند. مضافاً بر اینکه درباره شهید قرنی تحقیق زیادی انجام نشده و تهیه فیلم یا سریال از ایشان دشوارتر و مستلزم تحقیقات سنگین، پرزحمت و بسیار جدی است.
□ پس شما وجود یک مرکز اسناد قوی را برای صدا و سیما ضروری میدانید؟
آنها مرکز اسناد دارند، ولی سیاستگذاری قوی و ادبیات جامع درباره شهدا را ندارند، اما موضوع مهم، همان ارزان در آوردن پروژههاست و به همین علت موضوعات جدی و پیچیده مد نظر آنها نیست یا کمتر است. همان طور که اشاره کردم حتی در مورد شهید مطهری هم کار جامع و دقیقی صورت نگرفته است و همه از روی دست هم کپی میکنند.
□ به نظر شما برای یک بررسی جامع درباره شخصیت شهید قرنی باید از کجا شروع کنیم؟
ابتدا باید فضای مبارزاتی سالهای قبل از انقلاب و موقعیت ایشان را در پست بسیار حساس و اطلاعاتیِ ریاست رکن دو ارتش رژیم شاهنشاهی بشناسیم. ایشان از سال 1336 مبارزه علیه رژیم پهلوی را شروع کرد. شهید قرنی در هنگام کودتای 28 مرداد فرمانده لشکر گیلان بود و اساساً در تهران حضور نداشت. اسنادی که ملیگراها و چپها در این زمینه ارائه میدهند، دقیق نیست و وجوه گوناگون موضوع را روشن نمیسازد. شهید قرنی در سال 1336 از ارتش اخراج میشود و در سال 1357 به عنوان اولین فرمانده ارتش پس از انقلاب به سر کار برمیگردد. بررسی درباره وقایع همه این سالها برای روشن شدن ابعاد زندگی ایشان فوقالعاده اهمیت دارد. رژیم پهلوی تلاش فراوانی کرد که با شهید قرنی به توافق برسد، اما ایشان زیر بار نرفت و با تحمل مشکلات فراوان قید همکاری مجدد با رژیم پهلوی را زد. ایشان در طی 43 روزی که پس از انقلاب به عنوان رئیس ستاد ارتش خدمت کرد، از جان و آبروی خود مایه گذاشت و این در ایامی بود که دیگران در فکر تقسیم غنایم بودند. در موضوع کردستان، نزدیکترین نگاه را به نگاه حضرت امام داشت و بعدها هم حاج احمد متوسلیان در یک سخنرانی بر این نگاه تأکید کرد و در تحلیل مسائل کردستان به همان نتیجهای رسید که شهید قرنی رسیده بود. شهید قرنی راجع به مسئله ناسیونالیسم قومی در ایران اطلاعات و شناخت خوبی داشت و میدانست موضوع ضد انقلاب در کردستان خودمختاری نبود و قصد تجزیهطلبی در کار بود. او ابعاد این پروژه خطرناک را بهخوبی تشخیص داده بود و به همین دلیل سعی کرد ارتش را در کردستان تقویت کند. ایشان از غائله سال 1325 آذربایجان و کردستان تجربههای ارزشمندی داشت که دیگران نداشتند. متأسفانه دولت موقت تلاشهای ایشان را خنثی و ایشان را برکنار کرد و دیدیم بلافاصله غائله ترکمن صحرا شروع شد.
□ مگر ایشان منصوب حضرت امام نبود؟ پس چطور دولت موقت توانست ایشان را برکنار سازد؟
منصوب امام بود، اما فشارها و ناهماهنگیهایی را دولت موقت ایجاد کرد. آن روزها جریانات سیاسی مختلف فشار میآوردند که ارتش باید منحل شود، ولی شهید قرنی بهشدت در برابر این فکر مقاومت و تلاش کرد جلوی انحلال ارتش را بگیرد.
□ شناخت امام از شهید قرنی که نهایتاً منجر به انتصاب ایشان به فرماندهی ارتش شد از چه طریقی صورت گرفت؟
شهید آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی ایشان را خوب میشناخت. در کتابم در این باره اسنادی را آوردهام. این اسناد نشان میدهند ساواک در جریان این ارتباط بوده است که البته با مراقبتهایی که طرفین میکردند، اطلاعات کمی به دست ساواک افتاده است. شهید قرنی به دلیل شغل حساس اطلاعاتی ریزهکاریها را خوب میدانست و لذا کمتر علیه او سند درست شده است.
□ از نگاه شما علل و زمینههای ترور ایشان چیست؟
برخی افکار التقاطی دارند، اما افراطی نیستند. گروه فرقان هم التقاطی بودند، هم افراطی! هجمهای که علیه شهید قرنی صورت گرفت، فوقالعاده سنگین بود و ایشان در فضای تبلیغاتی آن زمان کاملاً تنها ماند! عملکرد ناجوانمردانه دولت موقت و دیگران نسبت به ایشان را در مصاحبهای که ایشان در اوایل سال 58 با مجله «امید ایران» انجام داد، بهخوبی میتوان مشاهده کرد. به اعتقاد من اگر شهید قرنی زنده میماند، سرنوشت جنگ ایران و عراق به شکل دیگری رقم میخورد، زیرا ایشان به نسبت دیگران سرمایه فکری و اجتماعی بیشتری در مسیر دفاع از انقلاب داشت. به نظر من شهادت شهید قرنی در اوایل انقلاب همان قدر به امنیت ملی و نظامی کشور صدمه زد که شهادت شهید مطهری از بعد فکری و عقیدتی و شهادت شهید بهشتی از لحاظ تشکیلاتی و ساختاری نظام.
□ ویژگیهای برجسته شخصیتی ایشان که از نظر شما میتواند الگوی خوبی برای نسل جوان باشد کدامند؟
هوشیاری در برابر دشمن، آگاهی از مسائل روز، فداکاری و ایثار در راه خدمت. تا وقتی ایشان زنده بود، در برابر فشارهای گوناگون مقاومت کرد، چون حفظ انقلاب و کشور برایش از همه چیز مهمتر بود. اگر ایشان بر رأی خود پایمردی نمیکرد و شیوه رهبران دولت موقت را میپذیرفت، شهید نمیشد! به نظر من هر چه درباره چنین شخصیتهایی کار پژوهشی انجام شود، باز هم کم است. این افراد سرمایههای حقیقی کشور هستند و میتوانند تجربه جدیدی از شهدای کربلا را فراروی جامعه قرار دهند. هوشمندی، ایمان، ایثار و پایمردی در راه عقیده از شهید قرنی الگوی برجستهای را میسازد که میتوان از او برای مواجهه با مشکلات گوناگون کنونی نیز بهره گرفت.