پس از کودتای 1299ش و حکومت سه ماهه کابینه سیاه، احمدشاه قاجار با تکیه بر واگذاری وزارت جنگ به رضاخان، سید ضیاءالدین طباطبایی را از ایران اخراج کرد و احمد قوامالسلطنه را به صدارت گماشت. قوامالسلطنه که یارای مخالفت با قدرت وزیرجنگ را نداشت سعی نمود تا با تکیه بر یک قدرت بی طرف توازن قوا را ایجاد کند و از نفوذ...
پس از کودتای 1299ش و حکومت سه ماهه کابینه سیاه، احمدشاه قاجار با تکیه بر واگذاری وزارت جنگ به رضاخان، سید ضیاالدین طباطبایی را از ایران اخراج کرد و احمد قوامالسلطنه را به صدارت گماشت. قوامالسلطنه که یارای مخالفت با قدرت وزیرجنگ را نداشت سعی نمود تا با تکیه بر یک قدرت بی طرف توازن قوا را ایجاد کند و از نفوذ روزافزون انگلستان و ایادیش بکاهد. به همین منظور به جهت پر نمودن خزائن خالی دولت مسئله اعطای امتیاز نفت شمال را به یک دولت بیطرف خارجی مطرح کرد و مذاکرات محرمانهای را با نمایندگان شرکت نفت آمریکایی استاندارد اویل در مورد اعطای امتیاز نفت پنج ایالت شمالی ایران آغاز نمود. بدیهی بود که این امر میبایست به صورت محرمانه آغاز گردد وگرنه از سوی دولتین روس و انگلیس مورد مخالفت قرار میگرفت.
این مذاکرات در 20 نوامبر 1921م (29 آبان1300ش) صورت گرفت و قراردادی بین دولت ایران و شرکت آمریکایی برای مدت پنجاه سال بسته شد.
این قرارداد با اعتراض شدید روس و انگلیس روبهرو شد. دولت روسیه مدعی شد که اعطای امتیاز نفت در جوار سرحدات آنان به دول دیگر بدون جلب نظر و موافقت آنها ممکن نیست و در ثانی امتیاز مزبور را وثوقالدوله در سال 1916م به خوشتاریا که از اتباع روسیه تزاری بود داده است. انگلیسها هم مدعی شدند که خوشتاریا امتیاز خود را به شرکت نفت ایران و انگلیس واگذار کرده است و دولت ایران حق ندارد آن را به دیگری بدهد. 1
دولت ایران در مقابل این اعتراضات پاسخ داد که موافقتنامه وثوقالدوله و خوشتاریا فقط طرحی برای لایحه قانونی بود که بعداَ میبایست به تصویب مجلس شورای ملی برسد. بنابراین امتیازی به کسی داده نشده است. به دنبال این جریان روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد و دولت انگلیس طی یادداشتی به وزارت امور خارجه آمریکا اعتراض نمود و اعلام کرد که از دادن راه عبور برای حملونقل وسایل اکتشاف نفت به شمال ایران جلوگیری خواهد کرد. 2 شایان ذکر است که کلیه نواحی جنوبی ایران در این زمان تحت اختیار انگلیس قرار داشت و دولت مرکزی توان اداره این نواحی را نداشت.
دو روز پس از تصویب این لایحه دولت شوروی در یادداشتی شدیداللحن به دولت ایران او را از هرگونه اقدامی بازداشت و عواقب آن را گوشزد کرد. به همین دلیل با وجود علاقه دولتمردان ایرانی و مجلس به حضور نیروی سوم در ایران، شرکت نفت استاندارد اویل علاقهای به تأسیس شرکت و چاههای نفتی در شمال ایران و سرمایهگذاری در نفت شمال از خود بروز نداد و تا جنگ جهانی دوم تنها به حضور سفیر و مبادلات فرهنگی با ایران اکتفا کرد.
پی نوشت:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. باقر عاقلی، نخستوزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، ص 308-309 .
2. هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران ،1357-1300، ص 12-13 .