کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

کمیته زرگنده به روایت یحیی دولت‌آبادی

23 شهريور 1393 ساعت 15:38

مولف : محمد حسن پورقنبر

انگلیسیها بعد از یک قرن نفوذ مستمر و حضور سیاسی ـ نظامی مستقیم در خاک ایران، در اواخر سده 13 شمسی، به تغییر تاکتیک و خط مشی خود مبادرت ورزیده، درصدد ایجاد راههای دیگری به منظور سلطه غیرمستقیم بر ایران، در راستای حفظ منافع خود برآمدند. مردم ایران، که بعد از مواجه شدن با چالشهای بسیار مخرّب، به خاطر نابسامانیهای ناشی از انقلاب مشروطه و جنگ اول جهانی، در سالهای...



انگلیسیها بعد از یک قرن نفوذ مستمر و حضور سیاسی  ـ نظامی مستقیم در خاک ایران، در اواخر سده 13 شمسی، به تغییر تاکتیک و خط مشی خود مبادرت ورزیده، درصدد ایجاد راههای دیگری به منظور سلطه غیرمستقیم بر ایران، در راستای حفظ منافع خود برآمدند. مردم ایران، که بعد از مواجه شدن با چالشهای بسیار مخرّب، به خاطر نابسامانیهای ناشی از انقلاب مشروطه و جنگ اول جهانی، در سالهای پایانی قرن13ش با شرایط بغرنجی روبه‌رو بودند، علی رغم این، حاضر نشدند تا زیر بارِ رقّیت انگلیس رفته، کمکهای نظامی و اقتصادی این کشور را به شرط مداخله مستقیم آنان در امور داخلی ایران بپذیرند. ازین رو، استعمارگر کهنه‌کار که حاضر به چشم پوشی از منافع خود در ایران نبود، مُجدّانه به تکاپو افتاده درصدد پیدا نمودنِ راه چاره‌ای برآمد، و این هدف، به آسانی برای انگلیسیها میسّر گردید، چرا که برخی از عناصر بیگانه پرست و خودفروخته ایرانی، در قالب گروهی به نام «کمیته زرگنده» سعی کردند تا خواسته‌های انگلیس را جامه عمل بپوشانند. این مقاله کوتاه درصدد است (بنابر روایت یکی از سیاستمداران مطّلع و بانفوذ ایران در برهه زمانی موردنظر)، به چگونگی تشکیل کمیته زرگنده، و فعالیت آن تا کودتای سوم اسفند 1299ش، بپردازد.
 
اگرچه نقشه انگلیسیها در راستای ایجاد «کمیته آهن» به منظورِ پیشبردِ اهداف خود، برای یک مقطع زمانی موقت (تقریبا یک ساله) در شهر اصفهان موفقیت‌آمیز بود، اما این طرح، در پایتخت ایران مثمرثمر واقع نگردید، ازین رو، دولتمردان سیاسی انگلیسی، بلافاصله درصدد ایجاد جایگزینی برای این تشکّل برآمدند، به خصوص آنکه در همین مقطع زمانی یعنی سال 1298ش، سعی داشتند تا با نفوذ بیش از پیش در میان دولتمردان و سیاستمداران ایرانی، حکومت ایران را برای پذیرش قرارداد 1919م متقاعد نمایند. با این اوصاف بود که «کمیته زرگنده» در اواسط  1298ش تشکیل گردید.
فصل تابستان است کارها بیشتر در ییلاق شمیران میگذرد و قلهک به مناسبت ییلاقگاه کارکنان  سفارت انگلیس محل توجه است. مدیر روزنامه رعد سید ضیا طباطبایی در خانه ییلاقی خود که نزدیک سفارت انگلیس اما در زرگنده است کمیته ای تشکیل داده مرکب از جمعی از ایرانیان و ارامنه دوست وهمفکر و خیال خود در سیاست داخلی و خارجی. این کمیته مخفی است ولی نگارنده دورادور به واسطه نزدیکی جایگاه ییلاقیم بخانه مزبور و بسبب شناسائی اشخاصی که به آن خانه روز و شب آمدوشد دارند و از روی آگاهی بر عاقبت کار کمیته آهن اصفهان که مرکزش به تهران منتقل شد بنام کمیته فولاد و ارتباطش با این حوزه بر جریان این کار آگاه هستم و حس کنجکاوی مرا بر آن میدارد که در کشف حقایق کوشش نمایم. بعضی از اعضای حوزه مزبور در قلهک و زرگنده منزل ییلاقی دارند مانند میرزامحمودخان مدیرالملک رئیس انبار ارزاق، دکتر منوچهرخان طبیب ژاندارمری، میرزا موسی خان رئیس خالصجات، مسعودخان رئیس ژاندارمری، جمعی هم از تهران میایند و میروند مانند ملک‌الشعرا بهار، میرزا کریم خان گیلانی، دکتر مودب‌الدوله کرمانی، سید محمد تدین بیرجندی، اپیکیان ارمنی و غیره. 1 (ج4 ص150)
 
میزان نفوذ کمیته زرگنده در میان عناصر حکومت و رخنه انگلیسیها در بدنه ساختار سیاسی ایران، به اندازه‌ای برجسته و محسوس بود که کمیته مذکور توانست در مدت کوتاهی به ایجاد ارتباط با افرادی مبادرت ورزَد که کاملا غیرقابل پیش بینی بود. محمدصادق طباطبایی و برخی از همقطاران او که قبلا در حزب اعتدالیون فعالیت داشته، در این زمان با تغییر تاکتیک و برای مواجهه سیاسی با بلشویکهای روس، حزب سوسیالیست را تشکیل داده بودند، رابطه نسبتا نزدیکی با سیدضیاء و کمیته زرگنده داشتند. وستداهل سوئدی، رئیس نظمیه تهران نیز که از افراد نزدیک به حسن وثوق و مرتبط با انگلستان محسوب می شده، بعد از کنار رفتن وثوق‌الدوله از مسند وزرات و روی کار آمدن میرزا حسن خان پیرنیا مشیرالدوله به عنوان نخست وزیر، از منصب خود کنار گذاشته شد، همین امر موجب گردید تا او نیز بیش از پیش به کمیته نزدیک شود. علاوه بر اینها، تعداد دیگری از همقطاران وثوق‌الدوله که در زمان او، مناصب دولتی مهمّی را در اختیار داشته و از سوی مشیرالدوله از دولت کنار گذاشته شدند، به کمیته موردبحث پیوستند:
بالجمله کمیته زرگنده مرکز سیاست انگلیس است در تهران در قسمتی که باید بدست ایرانیان انجام بگیرد. مشیرالدوله به این حوزه اهمیت نمیدهد آنها هم به واسطه روابط خارجی که دارند اعتنائی چندان به ریاست دولت وقت نمیکنند و تصور میکنند عمر ریاست او کوتاه است واین یک عزل و نصب موقتی است برای مصلحت وقت و طولی نخواهد کشید که مهره به طاس آنها خواهد افتاد...2(ج 4 ص151)
 
یکی از اقدامات مهمّ کمیته را می توان، نقشه مرموزانه و مخفیانه اش در راستای مقابله با جنبش جنگل دانست. میرزا کوچک خان و یاران او، با همکاری مجاهدین گیلانی و قفقازی، و البته با حمایت نیروهای بلشویک، در این مقطع زمانی (1297-1298ش) به اوج قدرت خود رسیده بودند، با این شرایط، انگلیسیها به شدّت احساس خطر نمودند و برای مقابله با آن، به تکاپو افتادند.
انگلیسیان در اینوقت تدبیری میکنند که تا مدتی بعد کسی به حقیقت آن پی نمیبرد و آن این است که  یک قوه ملی بدست متمولین گیلانی ضد میرزاکوچک به تقلید همان قوه مجاهدین که از دریا آمدند  رشت را تحت نفوذ قرار دادند و جنگل را هم به خود ملحق کردند، میسازند تا این قوه، عملیات قوه واردشده را خنثی کرده میان روسای آنها اختلاف کلمه و نفاق بیندازد و از ارتکاب فجایع هم دریغ نکند تا اسباب انزجار گیلانیان بیطرف از عنوان بلشویکی بگردد و اگر بشود میرزا کوچک خان را هم که مبغوض آنهاست و یک قوه ایرانی ثابت قدم است محو بسازد. 3 (ج4 ص151)
 
در راستای نیل به هدف مزبور، «کمیته زرگنده» دست به کار گردیده، برخی خوانین و ملّاکین گیلان همچون سردار منصور (فتح‌الله خان رشتی)، سردار محیی (عبدالحسین خان معزالسلطان) و سردار معتمد که در ساختار سیاسی کشور نیز ایفای نقش می کردند، به بازی گرفته شدند. این اشخاص، انگیزه مضاعفی در این زمینه داشتند چرا که دارای املاک و ثروت فراوانی در گیلان بوده، که اکنون در معرض مصادره از سوی نیروهای سوسیالیست و کمونیست جنبش جنگل قرار داشت. سردار محیی که اکنون در ارتباط نزدیکی با کمیته زرگنده بود، همراه با برادر کوچکترش، با دستور کمیته و به طور مخفیانه عازم رشت شد. آنان ماموریت داشتند تا خود را به عنوان یک مجاهد مشروطه خواه و از طرفداران جنبش جنگل معرفی نموده، افرادی را به دور خود جمع کرده، به اقداماتی انقلابی، با صبغه بسیار تندروانه مبادرت ورزند. «از اینجا بلشویک مصنوعی در گیلان شروع میشود بلشویک شدن اشخاصی که این جامه به اندام آنها به هیچ وجه برازندگی ندارد و باورکردنی نیست البته از روی سیاست و خارج از عادت است خصوصا که دیده میشود دست سیاست بیگانه به توسط کمیته زرگنده از آستین همین بلشویک ساختگی در گیلان درآمده رل بزرگی بازی مینماید». 4 (ج4 ص152)
 
بدین ترتیب، انگلیسیها به وسیله کمیته زرگنده و از طریق به بازی گرفتنِ اشخاص مذکور، و ایفای نقش بسیار خوبِ این افراد در نقش مجاهدین انقلابی، توانستند در اوج قدرت جنبش جنگل، به آنان ضربه وارد نمایند. چنانکه با این دسیسه انگلیسیها، کمتر از یکسال بعد از ورود مجاهدین قفقازی به گیلان و دو برابر شدن قدرت جنبش جنگل، اختلاف نظر میان میرزاکوچک خان و روسای تازه وارد مجاهدین مثل احسان الله خان آغاز گردید:
میرزا نمیتوانست با تندروی شدید رفقای مجاهدنمای تازه واردشده خودش کاملا موافق باشد چنانکه  از پیش اشارت رفته و نه در برابر بلشویک مصنوعی گیلان که با زور و زر فراوان و نفوذ اشرافی خوانین و متمولین درجه اول گیلان خودنمائی کرده است مقاومت کند خاصه که مجاهدنماها هم آلت دست این قوه ساختگی شده باشند. کاری که توانسته است بکند این بود که  به جایگاه خود در جنگل بازگشت نماید این است که هرچه توانسته است از اسلحه و ملزومات جنگی و پول برداشته به جای اول خود برگشت. 5 ( ج4 ص152)
 
با بازگشت میرزا و یاران او به جنگل، جمهوری شورائی گیلان به دست مجاهدان تندرو و روسای بلشویک مصنوعی می‌افتد. سردار محیی و همقطاران اش با فریبِ مجاهدان انقلابی همچون احسان‌الله خان و سوء استفاده از افکار و آمال تندروانه آنان، به طور غیرمستقیم درصدد اجرای مقاصد ضدسوسیالیستی خود، با ترسیم وجهه منفی از حکومت شورائی در اذهان مردم بر می آیند.
سردار محیی و برادرش رخت سربازی بلشویکی دربر نموده در برداشتن قدمهای سریع بلشویکی از هیچ کمونیست نمای شرور عقب نمیمانند. مفسدین رشت برای بدنام و منفور ساختن مسلک بلشویکی بعنوان آزادیخواهی شروع به عملیات کرده حکم میکنند زنان روگشوده بیرون بیایند اما این حکم اجرا نمیشود و حتی زنهای معلوم الحال که در غیر اینموقع چندان روبسته نبودند بعد از این روبسته بیرون میایند بلشویک نماهای رشت به گرفتن پول از مردم میپردازند و از هیچگونه تهدید کردن و آزار اشخاص پولدار دریغ نمیکنند، قبر میکنند و متمولین را در کنار قبرها حاضر کرده تکلیف ایشان را پرداختن وجوه ویا زنده به گور رفتن، معین میکنند این رفتار قوه‌ئی که اکنون زمام امور گیلان را در دست دارد سبب میشود که جمعی از متمولین خانه و زندگانی خود را رها کرده از گیلان فرارا بتهران میایند ورود این جمع فراری رشت در قزوین و تهران تولید هیجان مینماید خصوصا که خبر میرسد متجاسرین نزدیک منجیل رسیده رو به قزوین میایند. 6 (ج4 ص154)
 
با این تحرّکات پشت پرده انگلیسیها در صحنه سیاست ایران، نه تنها جنبش ملّی و مشروطه خواه جنگل دچار ضربه سختی می‌شود، بلکه نخست وزیر وقت ایران یعنی میرزاحسن خان مشیرالدوله پیرنیا نیز که به عنوان سیاستمداری وجیه الملّه و بیگانه ستیز معروف بود، مجبور به استعفا می گردد.
 
کمیته زرگنده که در این زمان، متشکّل از طرفداران قرارداد 1919م، برخی دموکراتها، و قسمتی از اعتدالیون با نام بی مسمّی «سوسیالیست» بودند، برای تعیین نخست وزیر و تشکیل کابینه جدید به تکاپو می افتد تا ازین طریق، اعضایش مناصب کلیدی دولت را در دست بگیرند. در ابتدا، به خاطر فقدان سیاستمداری کارآزموده و وجیه الملّه در میان خود، درصدد ترغیبِ میرزا حسن مستوفی‌الممالک برای وزارت برمی آیند، تا بدین ترتیب، مهره های مورنظر خود را وارد دولت نموده، خط مشی کابینه جدید را تعیین نمایند، اما حسن مستوفی فریب آنان را نخورده و از پذیرش نخست وزیری امتناع می‌ورزد. سرانجام میرزا فتح‌الله رشتی با لقب سپهدار اعظم بر مسند نخست وزیری قرار می‌گیرد. 7 (ج4  ص164).
بلی کمیته زرگنده با همراهی انگلیسیان سپهدار اعظم گیلانی را رئیس دولت میسازد قسمتی از ملیون هم که با آنها رابطه دارند دل خود را خوش میدارند که دوستان خود را به وزارت برسانند رئیس تازه دولت مجبور است هرچه انگلیسیان بگویند اطاعت کند. در اینوقت سیدضیا مدیر رعد و رئیس  کمیته زرگنده، واسطه  است میان رئیس دولت و سفارت انگلیس، پس رئیس الوزرا باید از واسطه هم حرف شنوی داشته باشد و مقاصد او و همدستانش را برآورد تا او هم بسفارتخانه انگلیس آمدوشد  کرده و کارهای وی را آنجا انجام دهد. 8 (ج4 ص181)
 
دسیسه‌های دولتمردان انگلیسی در امور داخلی ایران به همین جا ختم نمی شود، بلکه این تحرّکات، پیش زمینه نقشه اصلی آنان در راستای ایجاد یک دولت قدرتمند و ثبات سیاسی در ایران، در جهت مزایای اقتصادی کشورشان بود، زیرا آنان با ظهور یک قدرت روبه گسترشِ سوسیالیستی در همسایگی ایران، نمی توانستند به این دول متزلزل و ضعیف اعتماد نموده، منافع خود را در معرض خطر می دیدند، ازین رو، به فکر ایجاد یک کودتا برآمدند. 9 (ج4 ص219). بعد از بررسی موشکافانه و همه جانبه در میان فرماندهان نیروی قزاق، رضاخان میرپنج به عنوان فرمانده نظامی کودتا انتخاب شد. 10 (ج4 ص220)، اما برای انتخاب مسئول سیاسی کودتا، رقابت جدّی میان فیروز میرزا نصرت‌الدوله و سیدضیاء در میان بود، چرا که هر دو رابطه بسیار نزدیکی با انگلستان داشته و تلاش زیادی در راستای جلب نظر صاحب منصبان انگلیسی حاضر در ایران، به منظور برعهده گرفتن این سِمَت نشان می دادند. 11 (ج4 ص221). انگلیسیها که به شدّت از تهییج افکار سوسیالیستی در ایران نگران بودند، ایجاد یک سوسیالیست ساختگی و قلّابی را در دستور کار داشتند، بنابراین: «انگلیسیها که شدیدا از تهییج افکار سوسیالیستی میترسیدند درصدد ایجاد یک سوسیالیست ساختگی برآمدند و برای اینکار حنای نصرت‌الدوله‌ها و متمولین و اعیان رنگی نخواهد داشت زیرا به دست آنها این مقصود حاصل نمیگردد در اینصورت یک روزنامه نویس امیدوار میشود بعنوان سوسیالیست در زیر لواء سیاست بیگانه دست خود را به دامان  ریاست دولت برساند. 12 (ج4 ص222)
 
با این اوصاف، کلنل اسمایس که صاحب منصب ارشد نظامی انگلیس در ایران به شمار می آمد، با سیدضیاء و همقطاران اش در کمیته زرگنده، ارتباط تنگاتنگی به منظور فراهم نمودن زمینه کودتا برقرار نمود. 13 (ج4 صص223-224). در این میان، نخست وزیر وقت یعنی سپهدار رشتی از اقدامات کمیته زرگنده و نقشه آنان در همراهی با انگلیس، به منظور انجام کودتای نظامی، بی خبر نیست، اما چیزی که اصلا به ذهنش خطور نمی کرد این است که، انگلیسیها بخواهند به طور کامل او را از گردونه قدرت خارج کنند. 14(ج4 ص227). سرانجام نیروهای قزاق حاضر در قزوین به سوی تهران حرکت کردند، نظمیه تهران بعد از درگیری مختصر که به مرگ و جراحت معدودی از اعضایش منجر شد، از هرگونه مقاومت جدّی اجتناب می ورزند، چرا که صاحب منصبان ارشد نظمیه، به دستور انگلیس، با کودتاچیان همراه بودند، تا آنجا که فرمانده آنان یعنی وستداهل سوئدی، خود با کمیته زرگنده مرتبط بود. سرانجام شهر در سوم اسفندماه 1299ش به تصرف قزاقها درآمد و بلافاصله دولت کودتا به ریاست سید ضیا طباطبایی تشکیل گردید. 15(ج4 ص228)

پی نوشت:
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. یحیی دولت اّبادی، حیات یحیی، جلد چهارم، تهران: انتشارات فردوسی، 1361ش، ص150.
2. همان، ص151.
3. همانجا.
4. همان، ص152.
5. همانجا.
6. همان، ص154.
7. همان، ص164.
8. همان، ص181.
9. همان، ص219.
10. همان، ص220.
11. همان، ص221.
12. همان، ص222.
13. همان، صص223-224.
14. همان، ص227.
15. همان، ص228.


کد مطلب: 334

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/334/کمیته-زرگنده-روایت-یحیی-دولت-آبادی

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir