روی کار آمدن رضاخان میرپنج و تأسیس حکومت پهلوی در واقع نابودی دستاوردهای حکومت پارلمانی؛ و سلطه بیش از پیش استعمار انگلیس در ایران بود به طوری که روابط ایران با کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار میداد. در دهه دوم زمامداری رضاخان واقعهای جزئی منجر به قطع روابط فرانسه و آمریکا با ایران شد. در آن زمان این تفکر...
روی کار آمدن رضاخان میرپنج و تأسیس حکومت پهلوی در واقع نابودی دستاوردهای حکومت پارلمانی؛ و سلطه بیش از پیش استعمار انگلیس در ایران بود به طوری که روابط ایران با کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار میداد. در دهه دوم زمامداری رضاخان واقعهای جزئی منجر به قطع روابط فرانسه و آمریکا با ایران شد. در آن زمان این تفکر که دولت رضاخان پهلوی دولتی وابسته و مجری سیاستهای انگلیس در خاورمیانه است، در فرانسه و آمریکا رواج داشت به همین دلیل نشریات فرانسوی که به آزادی بیان در اروپا معروف بودند از اقدامات رضاشاه در ایران انتقاد میکردند و آن را به سخره میگرفتند. به همین دلیل در دی ماه 1316ش دولت ایران نسبت به اهانتی که چاپ عکسها و مقالاتی در نمایشگاهی در پاریس در انتقاد از اقدامات رضاشاه صورت گرفته بود، اعتراض کرد و ابوالقاسم فروهر وزیرمختار ایران در پاریس را به ایران احضار نمود.
این قطع روابط حدود یکسالونیم ادامه یافت تا اینکه دولت فرانسه هیئت ویژهای به ریاست ژنرال ماکسیم وگان فرمانده کل نیروهای فرانسه در سوریه و لبنان به تهران فرستاد تا ضمن برگزاری جشنهای عروسی ولیعهد؛ محمدرضا از رضاشاه عذرخواهی کند. رضاشاه این عذرخواهی را پذیرفت و در خرداد 1318ش انوشیروان سپهبدی را به سمت وزیرمختار به پاریس فرستاد و روابط دو کشور عادی شد.
اما قطع روابط ایران و آمریکا جدیتر بود. ماجرا از این قرار بود که در آغاز 1314ش غفار جلال علاء (جلالالسلطنه) وزیرمختار ایران در واشنگتن به علت تخلف از مقررات رانندگی و سرعت غیر مجاز از سوی یک پاسبان راهنمایی آمریکایی در ایالت مریلند متوقف شد. او خود را وزیرمختار ایران معرفی کرد ولی چون در زبان انگلیسی واژهminister معنی کشیش هم میدهد، پاسبان گمان کرد نامبرده یک کشیش است و برای او احترامی در حد یک سفیر قائل نشد. همسر انگلیسی وزیرمختار عصبانی شد و با کیف دستی خود محکم به سر پاسبان زد و پاسبان که عصبانی شده بود به جلال غفار دستبند زد و او را به پاسگاه پلیس شهر الکتون برد. در آنجا به محض اینکه از هویت وزیرمختار اطلاع پیدا کردند او و همسرش را آزاد کردند.
بلافاصله ایران تقاضا کرد نسبت به این حادثه و عدم رعایت مصونیت دیپلماتیک نماینده ایران رسیدگی نماید. دولت آمریکا این تقاضا را پذیرفت ولی وزیر امور خارجه آن کشور در یک مصاحبه مطبوعاتی اظهار داشت:«دولت ما همیشه به مأمورین سیاسی خود سفارش میکند که مصونیت سیاسی نباید موجب تخلف از قوانین و مقررات کشور محل مأموریت آنان گردد و در عین حال نمیخواهد که نظر مأمورین کشورهای خارجی مقیم این کشور مخالف این باشد».
خودداری دولت آمریکا از عذرخواهی از بازداشت وزیرمختار ایران و به خصوص اظهارات وزیرخارجه آن کشور چنان رضاشاه را خشمگین ساخت که دستور احضار وزیرمختار و قطع مناسبات سیاسی با آمریکا را داد. اما دولت آمریکا سفارت خود را در تهران تعطیل نکرد و یک کاردار در تهران باقی گذاشت.
قطع روابط باعث نشد که شرکتهای نفتی آمریکایی در پس پرده استتار وارد مذاکره با دولت ایران نشوند و برای اخذ امتیاز نفت شمال و شمال شرق ایران تلاش نکنند.
بدین ترتیب ناگهان و بدون سابقه قبلی در 27 دی 1315 دولت وقت لایحهای به وسیله علیاکبر داور وزیر دارایی تقدیم مجلس کرد که شامل دو قرارداد امتیاز بود: یکی برای استخراج نفت بخشی از شرق و شمالشرقی ایران و دیگری راجع به احداث لوله نفت به دو شرکت آمریکایی.
لایحه مزبور در جلسه 18 بهمن 1315 به اتفاق آراء به تصویب مجلس شورای ملی رسید اما سه روز بعد علیاکبر داور خودکشی کرد. گفته میشد پس از تصویب قرارداد نفت، انگلیسها به شدت نگران شده و روسها نیز از این امتیاز بسیار ناراضی بودند پس تمام کاسه و کوزهها بر سر داور شکست تا رضاشاه خود را از انعقاد چنین قراردادی مبرّا نشان دهد. در 24 خرداد 1317ش محمود بدر وزیر دارایی در مجلس تصمیم ایران را به صرفنظر کردن از این قرارداد اعلام داشت.1
در اواخر سال 1317 ش نماینده ویژه روزولت به ایران آمد و از واقعه بازداشت جلال غفار عذرخواهی نمود و به دنبال آن روابط سیاسی در دی ماه 1317 مجدداَ برقرار شد و محمد شایسته به سمت وزیرمختار در واشنگتن تعیین شد. 2
پی نوشت:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ج 6، صص 295- 334 .
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران (1300-1357)، ص 28 .