فرخ خان امین الملک در 1273ق به سفارت ایران در فرانسه منصوب و مامور مذاکره در خصوص قرارداد پاریس شد. یکی از دستاوردهای این ماموریت استخدام پزشکی برای شخص ناصرالدین شاه ، به جای دکتر ادوارد پولاک اتریشی بود . با توجه به اینکه دکتر تولوزان سی و هشت ساله در تخصص خود از شهرت برخوردار بود او به این سمت انتخاب شد.
دکتر ژوزف دزیره تولوزان، در 1820 م در جزیره دیگو گارسیا، از مجمع الجزایر چاگوس در اقیانوس هند که از مستعمرات فرانسه بود، به دنیا آمد. او در مدرسهای در همان مجمع الجزایر تحصیلات خود را به پایان برد. 1برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به دانشگاه مارسی رفت و در 1841 م در حالی که هنوز دانشجوی پزشکی بود به بخش بهداشت ارتش فرانسه پیوست.2 دکترای خود را به سال 1857 در دانشکده طب پاریس با ارائه پایان نامهای تحت عنوان بررسی متاستاز گرفت.3 دکتر تولوزان استاد مدرسه پادشاهی نظام ، عضو انجمن بیولوژی و عضو ناظر انجمن بیماریهای اپیدمیک نیز بود.4
فرخ خان امین الملک در 1273ق به سفارت ایران در فرانسه منصوب و مامور مذاکره در خصوص قرارداد پاریس شد. یکی از دستاوردهای این ماموریت استخدام پزشکی برای شخص ناصرالدین شاه ، به جای دکتر ادوارد پولاک اتریشی بود . با توجه به اینکه دکتر تولوزان سی و هشت ساله در تخصص خود از شهرت برخوردار بود او به این سمت انتخاب شد. یک سال بعد از دفاع از رساله خود، در اوریل 1858/شعبان 1274 بنابر قراردادی که میان دولت فرانسه و سفیرکبیر ایران، فرخ خان امینالملک، منعقد شده بود به عنوان طبیب اول اعلیحضرت به ایران آمد و در مدرسه دارالفنون نیز به آموزش پرداخت. با توجه به سمتی که برعهده داشت کناره گیری از سیاست امری غیر ممکن بود. نفوذی که او به عنوان پزشک معالج شاه داشت بیش از هر سیاستمداری بود . حضور مداوم در کنار شاه ، آگاهی از امراض درباریان، اعضای حرم و اختلافات موجود امتیازی بزرگ بود که باعث افزایش ارج و قرب او می شد و عاملی موثر برای وساطت در امور سیاسی و نظامی و غیره.
نامه ناصرالدین شاه خطاب به میرزا حسین خان سپهسالار ، وزیر جنگ ، در 1293خود نشانی بارز از این موضوع است:” هو؛ جناب سپهسالار اعظم از قراری که حکیم طلوزان به صنیعالدوله نوشته بود صاحب منصبان امریکایی از طرف شما انتظار و ادعای بازدید دارند و به این جهت از ملاقات شما تقاعد کرده اند معلوم نشد به چه مناسبت و ملاحظه است اگر ملاقات آنها به این طور برای شما مقتضی نشود خود حکیم را خواسته موافق قرارداد آن روز فقره معامله اسلحه را گفتگو کنید و به طوری که لازم است قرار قطعی بدهید و تفصیل را به عرض برسانید”.5
هنوز چندی از حضورش در ایران نگذشته بود که ناصرالدین شاه نظر او را در خصوص تشکیلات میرزا ملکم خان، فراموشخانه ، جویا شد . دکتر تولوزان مخرب بودن این تشکیلات را تایید کرد.6
محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در ابتدا مناسباتی نزدیک و نظری مثبت به حکیم تولوزان داشت . او را بهترین دوست و همنشین 7برای خود می شمارد. بعد از بازگشت حکیم از فرانسه در روزنامه خاطرات خود نوشت: "سوم شعبان 1292: صبح حسب الامر بنا بود استقبال حکیم طلوزان که از فرنگستان مراجعت کرده بود بروم صبح زود کالسکه دیوانی را آوردند که بروم نزدیک خانه حکیم که رسیدم معلوم شد شب راه افتاده و صبح زود وارد شده با همان کالسکه خانه او رفتم و بسیار مشعوف از دیدن چرا که دوستی بهتر از او گمان ندارم داشته باشم... بعد دربخانه رفتم . حکیم طلوزان هم آمد در سر ناهار شاه جز صبحت با حکیم حرف دیگری نبود".8 در نخستین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ در 1290 ملکه ویکتوریا دو نشان سنت ژرژ و سنت میشل را به او اعطاء کرد که این نشانها به همراهانی چون محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، محمود خان ناصرالملک و مجدالدوله داده شد.9 با گذشت زمان تلوزان از مرز طبابت گذشت و به نگارش دفترچه ای مامور شد که برای ایجاد موسسات صنعتی بود و باید آن را به نظر شاه و شورای کبری می رساند: «چهارم رمضان 1292 ... علاءالدوله ما را احضار کرد معلوم شد حسب الامر شورا است به جهت کتابچه حکیم طلوزان که درساختن بعضی کارخانجات و غیره نوشته» ...10
در سفر دوم ناصرالدین شاه به فرنگ در 1295 تلوزان برای دولت متبوع خود وارد عرصه شد و سعی کرد که شاه را راضی کند تا امتیاز سد اهواز و امتیاز معادن و جنگلهای جنوب را به فرانسویها بدهد که با شکست مواجه شد.11 البته پیش از این نیز برای گرفتن امتیاز راهآهن تهران به قم توسط دو فرانسوی "همه روزه سماجت و محصلی می نمود" 12که آن هم با شکست مواجه شد.13 اما او تنها برای منافع کشور خود در تلاش نبود، فرزند ژولیوس رویتر که برای دریافت طلب پدرش و بنا به توصیه میرزا ملکم خان به ایران آمده بود دکتر تلوزان را برای جلب نظر شاه برگزید و نامههای خود را از این طریق به دست ناصرالدین شاه رساند و "ایجاد بانک انگلیس در ایران به واسطه این پلید شد"14.
دکتر تولوزان در جریان انعقاد قرارداد رژی نیز نقش داشت و در همان زمان بعد از لغو این قرارداد به دنبال کسب امتیاز ساخت سد اهواز بود که با شکست مواجه شد.15
مناسبات دوستانه اعتمادالسلطنه در گذر زمان پر فراز و نشیب دوره طبابت و سیاست دکتر تولوزان رو به تیرگی نهاد و او را در خاطراتش اینگونه نقد کرد:”ششم ذی القعده 1311:...بر هفتاد پشت طلوزان لعنت که یکی از مخربین دولت ایران است . علاوه بر سایر خیانات روحانی خدمت طبی سلطنتی را هم مختل کرده است . هم خودش پیر و خرفت و عاری از کار شده است و هم از شدت بخل و حسد که دارد نمیگذارد در خدمت پادشاه یک طبیب فرنگی یا ایرانی بماند . به علاوه این مردکه کحالی که آمده است و با این خوشخویی و خوشرویی که دارد ممکن است هزار چشم را در ایران معالجه نماید پشت سر او افتاده نعمت سی و پنج ساله ایران را فراموش کرده و سیصد هزار تومان اندوخته که کرده یادش رفته است مانع است که معالجه احدی را بکند”.16 و یا:
دکتر تلوزان در ملاقاتی که با عباس میرزا ملک آرا ، برادر ناصرالدین شاه ، داشت از حسادت شاه در نزد او سخن گفت و به وی هشدار داد.18 در گفت و گو با حاج محمدعلی سیاح که از مخالفان ناصرالدین شاه بود به انتقاد از شیوه حکومت داری شاه پرداخت :"بسیار حیرت کردم که گربه خان است و لقب و منصب دارد و انسان بیچاره در چه گرفتاری است . بعد از سوار شدن شاه برای شکار نزد حکیم تولوزان رفتم در میان صحبت از لقب خانی گربه تعجب نمودم. گفت : تعجب ندارد لقب شغالی به کسی و خرسی به کسی داده مواجب میدهند و آنان افتخار دارند که شغال و خرسند . بدتر از اینها ملیجک و مبرزالملک است".19
از سال 1310شورایی تحت عنوان شورای صحی توسط پزشکان فرانسوی، آلمانی و انگلیسی در تهران تشکیل شد که کار آن بررسی مسائل بهداشتی بود. دکتر تولوزان نیز عضو این شورا بود که در دوره مظفرالدین شاه با دکتر شنیدر در خصوص مسئله مقررات قرنطینههای داخلی اختلاف نظر پیدا کرد.20در آخرین سفر ناصرالدین شاه ، 1306، دکتر تولوزان به علت کهولت سن از سمت خود برکنار شد و دکتر فوریه به جای وی منصوب شد .21
مظفرالدین شاه که به سلطنت رسید پزشک انگلیسی دوران ولایتعهدی خود را به نام دکتر آدکوک به این سمت برگزید. تولوزان پس از سی و هشت سال زندگی در تهران مایل به ترک آن نبود و در ایران ماندگار شد. او در محرم 1315 در تهران درگذشت و در آرامگاه کاتولیکها در اکبرآباد دولاب، به خاک سپرده شد. دکتر تولوزان چندی پیش از مرگ، در نامه ای به یکی از دوستان خود در پاریس به علت عدم احساس امنیت در ایران ابراز تمایل به بازگشت به فرانسه را کرده بود و این نامه بهانه ای به دست مطبوعات فرانسوی داد تا به اشاره به این سوءظن دکتر تولوزان مرگ او را مشکوک جلوه دهند.22 دو دختر تولوزان در ایران ازدواج کردند ازدواجهایی که خود نشان از روابط دوستانه دکتر تولوزان با سفارت انگلیس بود : یکی از آنان با سرپرسی جرج چرچیل ، کارمند سفارت انگلیس ازدواج کرد ودیگری با ژنرال آلفرد لمر که بر اساس قرارداد رژی خرید و فروش تنباکو برای شعبه یزد و کرمان را برعهده داشت.
آثار دکتر تولوزان به زبان فارسی عبارتند از :
زبده الحکمه ، در باب خواص گنه گنه . تهران: چاپ سنگی ، 1280.
بدایع الحکمه، در باب شنیدن صداهای قلب و ریه . چاپ سنگی ، 1287.
قانون نظم قشون، 1277 .
رساله ای در طب،1293.
طرز جلوگیری و معالجه طاعون، تهران: چاپ سنگی ، 1294.
برخی از شاگردان وی که از دارالفنون فارغ التحصیل شدند عبارتند از: میرزا علیاکبر خان نفیسی ناظم الاطباء ؛ موتمن الاطباء ؛ میرزا سید حسین خان نظام الحکماء کاشانی ؛ خلیل خان اعلمالدوله ثقفی و زین العابدین خان لقمانالممالک. 23
پی نوشت:
1.https://en.wikipedia.org/wiki/Joseph_Dsir _Tholozan
2.www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/11625352
3.محمدرضا بهزادی. "پایان نامه دکتر تولوزان حکیم باشی ناصرالدین شاه قاجار". پیام بهارستان: دوره 2، س 2، ش 6، زمستان 1388. ص 1124.
4. همانجا.
5. ابراهیم صفایی. اسناد نو یافته. تهران: کتابفروشی سخن، 1340.ص 70.
6.اسماعیل رائین. فراموشخانه و فراماسونری در ایران .ج1. تهران: امیرکبیر، 1357. ص 525.
7. روزنامه خاطرات محمد حسن خان اعتمادالسلطنه . با مقدمه و فهارس از ایرج افشار. تهران: امیرکبیر، 1356. ص 23.
8.همان.ص 20.
9. محمود محمود. روابط ایران و انگلیس در قرن نوزدهم. ج 4. تهران، اقبال ، 1367. ص 1532.
10.روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.ص 27.
11. خسرو معتضد. حاج امین الضرب و سرمایه گذاری صنعتی در ایران . تهران، جانزاده ، 1366.ص 327.
12. خاطرات ممتحن الدوله.ص 192.
13. اقبال یغمایی. کارنامه رضا شاه کبیر بنیانگذار ایران نوین. تهران: وزارت فرهنگ و هنر،1355.ص 212
14. روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.ص 1006.
15. همان.ص 804.
16. همان. ص954.
17. همان. ص 1006.
18. عباس میزا قاجار ملک آرا. شرح حال عباس میرزا ملک آرا شامل قسمت مهمی از وقایع سلطنتی این پادشاه. تهران: انجمن آثار ایران ، 1325. ص 60.
19. خاطرات حاج سیاح یا دوره خوف و وحشت. به کوشش: حمید سیاح و تصحیح : سیف الله گلکار. تهران: ابن سینا، 1346.ص 103.
20. ابوالحسن غفاری. تاریخ روابط ایران و فرانسه از ترور ناصرالدین شاه تا جنگ جهانی اول (1313-1333)تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1368. .ص 102.
21. قدرت الله روشنی زعفرانلو. امیرکبیر و دارالفنون. تهران: دانشگاه تهران، 1354. ص 208.
22.ابوالحسن غفاری. همان.ص 97.
23. قدرت الله روشنی زعفرانلو . همان.