«شهید آیت الله سید مصطفی خمینی،تبیین گر دیدگاههای سیاسی امام»درگفت وشنود با زنده یاد حبیب الله عسگراولادی
گفت وشنودی که پیش روی دارید،درسال 1386 با شادروان حبیب الله عسگراولادی ودرباب منش سیاسی شهید آیت الله سید مصطفی خمینی انجام گرفته وهم اینک به مناسبت سی ونهمین سالروز شهادت آن بزرگوار به شما تقدیم می شود.راوی در این مصاحبه، به مواردی اشاره کرده که در گفت وگوهای مشابه،یا از منظر دیگران دورمانده ویاکمتر مورد اشاره وتبیین قرار گرفته است.امید است که انتشار این سند تاریخی،پژوهندگان تاریخ انقلاب را مقبول ومفید افتد.
□ حضرتعالی از چه مقطعی و چگونه با شهیدآیت الله حاج سید مصطفی خمینی آشنا شدید؟ ایشان درآن دوره،بیشتر به چه خصال ورویکردهایی شهرت داشتند؟
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم.با سلام وطلب رحمت برای روح مطهر امام راحل وشهدای انقلاب وطلب سلامتی وطول عمر برای ولی امرمسلمین(دام ظله)،بنده در سال 1341 و در بیت حضرت امام ایشان را دیدم، ولی بیرون از بیت با ایشان آشنایی نداشتم. امکان آشناییِ از نزدیک با ایشان، در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که حضرت امام علیه این لایحه موضعگیری کردند. امام همیشه حرفهایشان را بسیار مختصر و خطاب به افرادی که اهل تدبر و مبارزه بودند میزدند، به همین دلیل این حرفها باید به شکلی که برای عامه مردم قابل فهم باشد، تفسیر و تبیین میشد. شهید حاج آقا مصطفی این کار را به عهده داشتند و سخنان حضرت امام را برای مردم توضیح میدادند. این کار ایشان در عامه مردم، برای آغاز یا تداوم مبارزه ایجاد انگیزه میکرد و حتی روی بعضی از نخبگان هم تأثیر داشت و آنها با رهنمودهای ایشان وارد عرصه مبارزه شدند.
□ علت موضعگیری حضرت امام در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی چه بود؟ چه عواملی ایشان را به این جمع بندی رساند؟
دولت اسدالله علم مصوبهای را گذراند و در شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان، شرط اعتقاد به مذهب رسمی کشور را مجلس حذف کرد و روی مذهب خاصی تکیه نکرد. دیگر اینکه بهجای قسم به قرآن، قسم به همه کتابهای آسمانی را آورده بود. سومین تغییر هم این بود که زنان و مردان حق انتخاب شدن و انتخاب کردن،به شکل مساوی را داشتند. امام به دلیل این سه مورد، با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مخالفت کردند و حاج آقا مصطفی هم به شکل بسیار تأثیرگذاری،درتبیین دیدگاههای پدر وارد میدان شد. مردم عادی علت خشم امام را نمیدانستند و فهم فرمایشهای امام از سطح عادی جامعه بالاتر بود. حاج آقا مصطفی خطاب به گروه گروه مردمی که میآمدند، با زبانی ساده و خودمانی موضوع را تشریح میکرد. بیان حاج آقا مصطفی برای عامه مردم، همه فهم تر و شیواتر بود. امام طوری صحبت میکردند که بیشتر نخبگان متوجه میشدند. به همین دلیل هم حاج آقا مصطفی در بین عامه مردم، محبوبیت زیادی پیدا کرده بود و همه دوستش داشتند.
□ چه ویژگیهایی در ایشان بود که موجب این محبوبیت میشد؟
بسیار خاکی بود و حوصله زیادی برای گوش دادن به درددلها و رازهای مردم داشت. بسیار خوشمشرب، خوشرو، شوخ طبع و فروتن بود و شرح صدر عجیبی داشت. کمتر پیش میآمد چند دقیقه صحبت کند و حرفهایش را با لطیفه و مزاحی شیرین نکند و مخاطبان را سر ذوق نیاورد.درمجموع صاحب ویژگیهای بسیار ممتازی بود. پس از امام، حضور ذهن حاج آقا مصطفی در مسائل سیاسی و اجتماعی کمنظیر بود. در بیت امام اسلامشناسان زیادی میآمدند و آرمانهای ایشان را هم میشناختند، ولی وقتی صحبت میکردند، انسان احساس میکرد،با آنچه امام میفرمایند فاصله زیادی دارند، اما حاج آقا مصطفی بسیار نزدیک به امام صحبت میکرد و انسان کاملاً متوجه میشد فاصله بین دیدگاه ایشان و امام، بسیار کم است. به همین دلیل ما برخی از مسائل را مستقیماً با ایشان مطرح میکردیم و خود ایشان حل میکرد. بعضیها را هم خود ایشان به امام منتقل میکرد و یا وقت تعیین میکرد و ما خدمت ایشان میرفتیم و حرفهایمان را عرض میکردیم.
□ نحوه اداره بیت امام توسط ایشان به چه شکل بود؟ اساسا او تا چه حد دراین موضوع دخالت می کرد؟
ایشان برای اداره بیت مسئولیت رسمی نداشت، ولی در دو جنبه با دقت کامل نظارت میکرد و هر دو را هم به بهترین وجه انجام میداد. یکی حراست و حفاظت از بیت بود که در این باره نظارت دقیق و مستقیم داشت. ایشان در کنار امام مینشست و تمام مجلس را با دقت زیر نظر میگرفت و به کسانی که مسئولیت مراقبت از امام را به عهده داشتند، با دقت و به موقع اشاره میکرد. ورود گروهها و هیئتها بهشدت کنترل میشد، زیرا نظر امام این بود که تشکلهای ملیگرا و چپ و امثال اینها، به بیت راه پیدا نکنند. حاج آقا مصطفی به موضوع امنیت فرهنگی هم بسیار اهمیت میداد و بهشدت و با دقت این موضوع را مد نظر داشت. امام به خود ما هم سفارش فرموده بودند که: بگردیم و برادران ایمانی را پیدا کنیم و مراقب باشیم هیچیک از اعضای تشکلهای ملیگرا، چپ و امثال اینها به مؤتلفه راه پیدا نکنند. ایشان میفرمودند:« بعضی از این تشکلها به دوستی با شما تظاهر میکنند، ولی در واقع میخواهند از مسائل شما سر در بیاورند. عدهای هم رسماً مأمور دشمن هستند. بعضیها هم ضعف شخصیتی دارند و دشمن از همین ضعف آنها استفاده میکند و از طریق آنها از برنامهها و فعالیتهای شما سر در میآورد».
در هر حال حاج آقا مصطفی بهشدت مراقب بود که یک وقت جان حضرت امام در معرض خطر قرار نگیرد و امنیت فرهنگی بیت هم حفظ شود. پس از ایشان هم که مرحوم احمد آقا هر چه در توان داشت گذاشت تا این وظیفه دشوار را انجام بدهد. آنها گاهی حتی به خود ما هم تذکر میدادند که: اگر یک وقت در جمع شما کسی بود که خیلی او را خوب نمیشناسید، به ما یا حضرت امام بگویید تا بعضی از حرفها را در حضور او نزنیم!
□ از نقش شهید حاج آقا مصطفی درقیام 15 خرداد سال 1342 برایمان بگویید .نحوه دخالت وحضور ایشان در متن این ماجرا چگونه بود؟
یک شب مانده به 15 خرداد سال 1342، حضرت امام را بازداشت کردند. شهید حاج آقا مصطفی فردای روز دستگیری به حرم حضرت معصومه(س) رفت و در آنجا سخنرانی روشنگرانهای را ایراد کرد. تا آن روز شاید خیلیها انتساب ایشان به حضرت امام را نمیدانستند، ولی آن روز شخصیت ایشان درخشش عجیبی داشت و از آن به بعد، مردم ایشان را بهدرستی میشناختند.
□ در بازداشت سال بعد حضرت امام ووقایع متعاقب آن، حاج آقا مصطفی چه نقشی داشت؟
سال بعد در روز 13 آبان که حضرت امام را بازداشت و بلافاصله به ترکیه تبعید کردند، حاج آقا مصطفی در صحن حضرت معصومه(س) سخنرانی کرد و گفت :که ایران مستعمره امریکا شده است! امام در روز چهارم آبان علیه کاپیتولاسیون سخنرانی و در روز نهم آبان اعلامیهای را صادر کردند که متعاقب آن در 13 آبان بازداشت شدند. حاج آقا مصطفی بلافاصله سخنرانی کرد تا همه متوجه بازداشت و تبعید ایشان شوند. بعد از این سخنرانی حاج آقا مصطفی هم بازداشت شد. شهامت و درک سیاسی حاج آقا مصطفی بینظیر بود.
□ شهید حاج آقا مصطفی خمینی در مواردی بین هیئت های مؤتلفه اسلامی و حضرت امام واسطه بود. در این باره توضیح بفرمایید.
هیئت مؤتلفه به این شکل تشکیل شد که حضرت امام بهواسطه حاج آقا مصطفی به ما فرمودند :«شما همگی به یک خدا اعتقاد دارید و هدفتان هم مبارزه با رژیم شاه است. پس چرا پراکنده فعالیت میکنید و با هم متحد نمیشوید؟» آن زمان ساواک مسلط بود و کلاً فضای امنیتی خوبی وجود نداشت و همه ما بهشدت نگران بودیم. حاج آقا مصطفی گفت:« مطمئن باشید اگر امام از بابت گروههای مورد نظرشان خیالشان راحت نباشد و آنها را دقیق و درست نشناسد، شما را دور هم جمع نمیکنند».
□ این شناخت دقیق توسط امام، از کجا حاصل میشد؟ ایشان درباره شما وامثال شما،ازکجا خبر کسب می کردند؟
امام فقط از یک کانال اطلاعات دریافت نمیکردند. مثلاً در باره خودمن، از سه کانال اطلاعات کسب کرده بودند. یکی از طریق مسجد امینالدوله که به آنجا رفت و آمد داشتم. یکی از طریق باجناقم و یکی هم از طریق همسایهها در محیط کسبم در سرای دماوند و لذا همه چیز را در بارهام میدانستند و اگر توصیهای میکردند، همه جوانب را به دقت سنجیده بودند. در آن زمان من، شهید عراقی، آقای ابوالفضل توکلیبینا و مرحوم شفیق به عنوان نمایندگان جبهه مسلمانان آزاد فعالیت میکردیم و با ائتلاف با چند گروه مورد تأیید امام، هیئت مؤتلفه را تشکیل دادیم.
□ حضرت امام در رویکرد سیاسی و مبارزاتی علیه رژیم پهلوی با برخی از مشاهیر وقت اختلاف نظر داشتند. در این باره و نیز از نحوه واکنش شهید حاج آقا مصطفی خاطرهای دارید؟
بله، ما در تهران میدانستیم در مورد بعضی از مسائل بین بیت امام و بیوت مراجع مختلف اختلاف افتاده است و دشمن هم دارد از این موضوع سوء استفاده میکند. نزدیک ظهر خبر رسید که مراجع جلسه دارند و قرار است در باره رویکرد روحانیت نسبت به رژیم پهلوی تصمیم گرفته شود. قرار شد به قم بروم و نتیجه جلسه را بپرسم، بلکه دلهای ما آرام بگیرند. رفتم و دیدم حاج آقا مصطفی دارد در حیاط قدم میزند. پرسیدم: «چه شد؟» پاسخ داد: «یکی از آقایان بلند شد و گفت: نمیفهمم شما چه میگویید و جلسه به هم خورد! همه آنها، مراجع متقن و محترمی هستند، ولی فقط در محدوده حوزه فکر میکنند و کاری به کار مملکت ندارند، فکر آقا با آنها خیلی فرق میکند!»
□ از شهادت حاج آقا مصطفی و واکنش امام نسبت به آن برایمان بگویید. بعدها که از زندان آشنا شدید،دراین باره چه شنیدید؟
اینطوری برای ما نقل کردند که: عدهای از نزدیکان نزد امام میروند و به ایشان میگویند: دیشب برای حاج آقا مصطفی اتفاقی افتاده است، ولی جای نگرانی نیست و ایشان در بیمارستان است! امام از حالت چهرههایشان میفهمند حاج آقا مصطفی از دنیا رفته است و سه بار میگویند:« انا لله و انا الیه راجعون! من در باره آینده مصطفی، به آینده اسلام فکر میکردم، اما خدای متعال مصلحت دیگری را در نظر داشت». این سخن امام، شناختی دقیق از مرحوم حاج آقا مصطفی و جایگاهایشان را نزد امام نشان میدهد.
□ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.