بعد از قیام 15 خرداد 42 و سرکوب هر نوع فعالیت سیاسی از سوی رژیم پهلوی بسیاری از گروهها مانند جبهه ملی و حزب توده که مدعی نمایندگی مردم در مبارزات سیاسی بودند به انزوا کشیده و دست از فعالیتهای علنی برداشتند. در شرایطی که حکومت پهلوی مجاری هر نوع فعالیت سیاسی رسمی را بسته بود، برخی از جوانان تصمیم گرفتند به جای فعالیت رسمی و علنی در چارچوب حکومت وقت درصدد مبارزه مسلحانه به منظور سرنگونی رژیم پهلوی برآیند. این مسئله سبب شد تا از سال 42 به بعد شاهد شکلگیری حرکتهای مسلحانه بر علیه حکومت پهلوی باشیم.
در این میان و در حالی که در آن زمان گروههایی با گرایش چپ مدعی داشتن تز جایگزین برای حکومت پهلوی بودند و مذهبیها را به بیعملی متهم میکردند، ایجاد گروههای مذهبی با خط مشی مسلحانه سبب شد تا اقشار مذهبی از حالت تدافعی درآمده و مدعی دارا بودن نظر و روش برای مقابله با حکومت پهلوی بشوند. یکی از این گروهها «حزب ملل اسلامی» به رهبریت سید کاظم موسوی بجنوردی بود. در این نوشتار درصدد هستیم تا انگیزهها و اهداف او از تشکیل این حزب را مورد بررسی قرار دهیم.
اولین تجربه حزبی
سیدکاظم موسوی بجنوردی که پدرش از مراجع تقلید شیعه در عراق بود، اولین تجربه فعالیت حزبی را در سن شانزده سالگی در حزب الدعوه عراق به دست آورد. خود او در خاطراتش اشاره میکند هر چند توانسته بود در ردههای حزبی پیشرفت کند اما کودتای عبدالکریم قاسم او را به این نتیجه رساند که تا مدتی امکان انقلاب در عراق وجود ندارد و با توجه به کودتای 28 مرداد در ایران، این کشور شرایط بهتری برای انقلاب دارد.1 این مسئله سبب شد تا او از حزب الدعوه جدا شده و در نهایت در سال 39 برای تحصیلات حوزوی به تهران بیابد. با این حال تجربه فعالیت در این حزب به قدری در او تاثیر گذاشت که از این حزب در ایجاد تشکیلات حزب ملل اسلامی الگو گرفت.2
بجنوردی در خصوص ایده شکلگیری حزب ملل اسلامی معتقد است که جو دهه 40 در عرصه جهانی که همزمان با انقلابات الجزایر و حرکتهای ضداستعماری در کشورهای جهان سوم بود، در کنار فضای اختناق ایجادشده بعد از قیام 15 خرداد او را به این نتیجه رساند که یگانه راه رهایی از وضعیت موجود، قیام مسلحانه بر علیه رژیم پهلوی است. از این رو این مسئله سبب شد تلاش کند تا حزب ملل اسلامی را پایه گذاری کند.3
اجازه حرکت مسلحانه
با توجه به اینکه حزب ملل اسلامی، حزبی زیرزمینی و با خط مشی مسلحانه بود، حجتی کرمانی از فعالان این حزب، در خصوص دلیل اتخاذ مشی مسلحانه معتقد است این مسئله را از شهید نواب صفوی الهام گرفته بودند. او میگوید: «قبل از نهضت امام از مریدهای نواب صفوی بودم. یک بار با اخوی رفتیم پیش ایشان که در حال سخنرانی بود. صحبت بود که شما با اجازه کدام مرجع دست به ترور میزنید. نواب صفوی هم جواب داد که وقتی دشمن به خانه شما هجوم آورد و به ناموس شما و حیثیت شما تجاوزی میکند، اینجا اجازه گرفتن لازم نیست. باید مقابل مهاجمان ایستاد.»4 بر این اساس اعضای حزب ملل اسلامی با توجه به شرایط کشور بعد از قیام 15 خرداد به این نتیجه رسیده بودند که ایران در حالت تهاجم قرار دارد و باید با اتخاذ خط مشی مسلحانه کشور را از چنگ شاه که کشور را وابسته به آمریکا کرده بود، نجات دهند.
حکومت مطلوب
بجنوردی در خصوص مرام و اهداف حزب ملل اسلامی میگوید در برنامه حزب، حکومت تک حزبی به عنوان شیوه حکومت قید شده بود و این حزب بود که قوه مجریه را در اختیار میگرفت. در عین حال که به حکومت تک حزبی اعتقاد داشتیم بر انتخابات آزاد نیز صحه میگذاشتیم. همچنین قوه مقننه نیز از دو مجلس مردم و مجلس بزرگان تشکیل میشد. نیمی از مجلس بزرگان انتصابی بود. او معتقد است که مجلس بزرگان شبیه به شورای نگهبان امروزی بوده است. در خصوص قوه قضائیه نیز هر چند بر روحانی بودن قاضی تاکید نداشتهاند اما باید او حتما مجتهد و دارای عدالت باشد. 5
بجنوردی در خصوص ایده شکلگیری حزب ملل اسلامی معتقد است که جو دهه 40 در عرصه جهانی که همزمان با انقلابات الجزایر و حرکتهای ضداستعماری در کشورهای جهان سوم بود، در کنار فضای اختناق ایجادشده بعد از قیام 15 خرداد او را به این نتیجه رساند که یگانه راه رهایی از وضعیت موجود قیام مسلحانه بر علیه رژیم پهلوی است.
حزب ملل اسلامی دوران فعالیت خود را به سه دوره تقسیم کرده بود. مرحله اول ازدیاد و تعلیم که دوره تشکیل هستههای حزبی و آموزش اعضای حزب در ابعاد ایدئولوژیک و سیاسی و ایجاد روح انقلابی و ایثار و حانبازی بود. مرحله دوم که مرحله استعداد بود، تشکیلات نظامی حزب پدید میآمد و آموزشها ویژهای به بخشهای نظامی حزب داده میشد و اسلحه و مهمات فراهم میگشت. و مرحله سوم که مرحله ظهور و یا تماس با تودهها بود که حزب اعلام موجودیت میکرد و اهداف خود را با مردم در میان میگذاشت و همزمان با این امر مبارزه مسلحانه را برای از بین بردن نیروی نظامی سرکوبگر شاه آغاز میکرد.6
حکومتی که حزب ملل اسلامی دنبال میکرد دارای دو جنبه الهی و مردمی بود که قوانین خود را از اسلام اخذ میکرد. اعتقاد به وحدت اسلامی و مخالفت با آمریکا و امپریالیسم از دیگر نکاتی بود که این حزب دنبال میکرد. حزب ملل اسلامی به مرز بین کشورهای اسلامی اعتقاد نداشته و عنوان میکرد که مسایل بین دول اسلامی مسئله داخلی است. همچنین باید در همه حال در مقابل دشمنان اسلام - بلوک شرق و غرب- ایستاد. بر اساس مرامنامه حزب زنان نه تنها حق شرکت در انتخابات و رای دادن را داشتند بلکه میتوانستند در فعالیتهای مخفی حزب نیز فعالیت کنند. 7
با این حال حزب ملل اسلامی با وجود اینکه مبارزه مسلحانه را مد نظر قرارداده بود قبل از اینکه بتواند حرکتی انجام بدهد لو رفته و تمامی اعضا دستگیری شدند. احمد احمد در این باره میگوید که فردی از اعضای حزب به نام صنوبری در ماموریتی به شهر ری که برای دعوت یک نفر به حزب رفته بوده است مورد شک ماموران قرارگرفته و دستگیر میشود. بعد از دستگیری صنوبری برخی دیگر از اعضای حزب نیز دستگیر میشوند. باقی مانده اعضای حزب با موسوی بجنوردی به کوههای شاه آباد رفته و در آنجا در تدارک آغاز حمله نظامی بر میآیند که به وسیله ماموران شناسایی و بعد از درگیر شدن با ماموران دستگیر میشوند. 8
بعد از دستگیری اعضای حزب ملل اسلامی ساواک اعلام میکند که گروهی که قصد اغتشاش و ترور را داشته، دستگیر کرده است. دادستان از دادگاه برای چند نفر از اعضای حزب ملل اسلامی تقاضای اعدام میکند و بدین ترتیب در نهایت دادگاه حکم به اعدام موسوی بجنوردی میدهد. با این حال بعد از صدور حکم فعالان سیاسی و برخی از علمای ایران و نجف در نامه به شاه درخواست میکنند که از اعدام موسوی بجنوردی منصرف شود که در نهایت تحت این فشارها شاه مجبور میشود حکم موسوی بجنوردی را به حبس ابد کاهش دهد. 9
هر چند با دستگیری اعضای حزب ملل اسلامی به نظر میرسید که اوضاع کشور در کنترل شاه و نیروهای امنیتی او –و به طور ویژه ساواک- قرار گرفته است، اما نگاهی به پیشینه و افرادی که جذب این حزب شده بودند(شامل 21 دانش آموز دبیرستانی، 7 دانشجو، 15 آموزگار، 8 کارگر ،20 پیشه ور،7 دیپلمه بیکار) نشان میداد که با وجود گذشت زمان اندکی از قیام 15 خرداد تفکر قیام مسلحانه بر علیه رژیم به تمامی اقشار جامعه نفود کرده و دیگر هیچ قشری باقی نمانده بود که اعتقادی به رفرم پذیری سلطنت پهلوی داشته باشد. از این رو بعد از دستگیری اعضای حزب ملل اسلامی شاهد افزایش فعالیت گروههایی هستیم که به دنبال قیام مسلحانه و براندازی حکومت پهلوی بوده و دیگر حاضر نبودند در چارچوب نظام پهلوی فعالیت سیاسی بکنند. 10
پی نوشت:
1.علی اکبر رنجبر کرمانی، مسی به رنگ شفق: سرگذشت و خاطرات سیدکاظم موسوی بجنوردی، تهران، نشر نی،1381، ص 14.
2.محمدکاظم بجنوردی، «حزب ملل اسلامی (خاطرات)»، فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، سال سوم، شماره 1، پاییز 1370، ص 193.
3.علی اکبر رنجبر کرمانی، همان، ص21.
4.موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، نشست تخصص حزب ملل اسلامی، تهران، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1385، ص 32.
5.علی اکبر رنجبر کرمانی، همان، ص 33.
6.اسماعیل حسن زاده، تاملی در پیدایش و تکامل حزب ملل اسلامی، پژوهشنامه متین، زمستان 1378 و بهار 1379، شماره 5 و 6، ص 59.
7.یحیی فوزی، مبانی اندیشهها گروههای سیاسی اسلامگرا قبل از انقلاب، پژوهشنامه متین، تابستان و پاییز 1383، شماره 23 و 24، ص160.
8.محسن کاظمی، خاطرات احمد احمد، تهران، انتشارات سوره مهر، چاپ چهاردهم، 1389، ص 121-119.
9.محسن کاظمی، کشف حزب ملل اسلامی، زمانه، شماره 38، آبان 1384، ص 32.
10.موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، همان، ص 61.