از دزدان و آدملختکنهای ساکن خندقها دستهای هم جماعت کفندزدها بودند که روزها در قبرستانها گردش کرده قبور مردههای تازه را نشان میگذارده شبها کفنهایشان میبردند ... پس از آن کفندزدها از بس مورد طعن و لعن مردم و منبریها واقع شدند، کفنپوشی را بجای کفن دزدی برگزیدند و آن نیز بدین صورت بود که شبها چیز سفیدی مانند کفن ...
از دزدان و آدملختکنهای ساکن خندقها دستهای هم جماعت کفندزدها بودند که روزها در قبرستانها گردش کرده قبور مردههای تازه را نشان میگذارده شبها کفنهایشان میبردند ... پس از آن کفندزدها از بس مورد طعن و لعن مردم و منبریها واقع شدند، کفنپوشی را بجای کفن دزدی برگزیدند و آن نیز بدین صورت بود که شبها چیز سفیدی مانند کفن به سر تا پا کشیده در گورها و گودالهای معابر و قبرستانها، مانند قبرستان سر قبر آقا1 که محل عبور و مسیر مردم محلات جنوب شهر، امثال گذر حاج غلامعلی و گذر صابونپزخانه و کوچه سیاهها و مثل آن بود مخفی شده چندانکه راهگذری نزدیک میشد برخاسته بیحرکت در برابرش قرار میگرفتند و در همان ترس و هراس وی بود که بر او آویخته جیب و بغلش خالی کرده جامههایش به غارت میبردند، تا آنجا که این کفنپوش و کفنپوشی جنان ولوله و وحشتی در دل مردم شهر افکند که از مغرب به بعد کمتر کسی بیرون از خانه و در کوچه و معبر پدیدار میگردید، در آن حد که حتی مأموران حفاظتی نیز از برخورد و مأموریت مقابله با آنها سر باز میزده شانه خالی میکردند، از آنجا که زیادتر طبق عقیده خرافی، ایشان را مردههای جانبسری تصور میکردند که دچار عذاب الهی گشته گور بگور شدهاند، تا آنکه سنگ آنها سنگشکنی یافته چند تن از دزدان «شبرو»2 گردن کلفتتر و خطرناکتر از خودشان به مقابله برخاسته برشان انداختند.3
سر قبر آقا در میدان امینالسلطان در تهران
شماره آرشیو: 58-1-193ک
پی نوشت:
1. قبرستانی متروک جنب مقبره و گنبد قبر آقا ـ مکان بعدی زایشگاه فرح و بنگاه اشرف و شهرداری، در خیابان مولوی بعد از چهارراه مولوی به طرف غرب.
2. دزدانی شبکار که فقط در شبها دست به دزدی و لخت کردن و خانهبری و دکانبری و مثل آن میزدند.
3. جعفر شهری، گوشهای از تاریخ اجتماعی طهران قدیم، ج1، تهران، معین، 1370، صص26ـ28.