«نسبت شهید سید عباس موسوی با اندیشه انقلاب ایران وفلسطین»درگفت وشنود با احمد جبریل رهبر جنبش خلق برای آزادی فلسطین
استاداحمد جبریل رهبر جنبش خلق برای آزادی فلسطین، از دوستان ومراودان علامه شهید سید عباس موسوی دبیرکل فقید جنبش حزب الله لبنان است واز تعاملات خویش با وی،خاطرات وتحلیل هایی شنیدنی دارد.او در سالگرد شهادت آن یاردیرین ودرگفت وشنودی که درپی می آید،درباب میزان تاثیر پذیری شهید موسوی از تجربه انقلاب اسلامی ایران سخن گفته است.امید آنکه مقبول افتد.
□ جنابعالی از چه مقطعی و چگونه با شهید سید عباس موسوی آشنا شدید و اولین دیداری که با ایشان داشتید، چه تأثیری روی شما گذاشت؟
بسم الله الرحمن الرحیم.در باره این مرد بزرگ حرفهای زیادی شنیده بودم، ولی اولین بار در سال 1991 -که دبیرکل حزبالله شد- با او ملاقات کردم. او در آن دیدار به من گفت:« پس از شکست اعراب در جنگ پنجم ژوئن سال 1967 از اسرائیل و در سن پانزده سالگی، به جنبش مقاومت فلسطین پیوسته بود و طی یک عملیات مسلحانه ضد صهیونیستی از ناحیه پا آسیب دید و تحت درمان قرار گرفت». سید عباس (ابویاسر) عاشق قدس و مسجدالاقصی و آرمان فلسطین بود و وقتی در باره این چیزها حرف میزد، اشک میریخت.
اولین احساسی که در برخورد اول نسبت به او داشتم این بود که هر دو به ضرورت مبارزه با رژیم اشغالگر صهیونیستی پی برده بودیم و قصد داشتیم تا آزادسازی سرزمین فلسطین، به مبارزه ادامه بدهیم.
او در طریق مبارزه،خود را وامدار اندیشه های رهایی بخش امام خمینی می دانست قائل به الگوبرداری از تجربه انقلاب اسلامی بود.تجربه انقلاب اسلامی بسیار به مبارزان لبنان وفلسطین روحیه داد وهمین،توجه همه گروههای مبارزرا به خود جلب کرد.او تا پایان حیات نیز،ارتباط خود را با مرکزیت نظام جمهوری اسلامی وشخص حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله)حفظ کرد وبا آن کاملا هماهنگ بود.
□ چه ویژگیهایی در شهید سید عباس موسوی برای شما جالب و برجسته بود؟
شجاعت، پایمردی، روحیه مبارزه و پیکار در راه حق. او را رهبری، مجاهد و خستگیناپذیر میدیدم که همواره سعی میکرد روحیه رزمندگان مقاومت لبنان و فلسطین را تقویت کند. هنگامی که جبهههای جنگ و محورهای استقرار رزمندگان مقاومت در لبنان زیر بمباران اسرائیلیها بود، از محورها بازدید میکرد و لحظهای پا پس نمیکشید. همواره احساس میکردم بین من و او پیوندهای روحی و معنوی زیادی وجود دارد. بسیار صادق و مخلص بود و اقشار گوناگون مردم، بهویژه رزمندگان مقاومت رفتاری همراه با تواضع، اخلاق نیکو و انسانی داشت. او یک رهبر عملیاتی به تمام معنا بود که در جبهههای نبرد جنوب لبنان، عمامه از سر برمیداشت و اسلحه به دست میگرفت و همدوش رزمندگان مقاومت میجنگید. فرزندم جهاد جبریل، عاشق سید بود و وقتی خبر شهادت او را شنید فوقالعاده متأثر شد و اصرار کرد همراهم به لبنان بیاید و در مراسم تشییع سید شرکت کند.
□ از همکاریهای خود با سید در راه مبارزه برای آزادی فلسطین برایمان بگویید.
ما جلسات مشترک زیادی داشتیم که خاطرات آنها هرگز از یادم نمیرود. در این جلسات در باره شیوههای مؤثر مقابله با توطئههای کشورهای عربی و غربی و برخی از محافل فلسطینی برای توقف حرکت انتفاضه در سرزمینهای اشغالی، گفتگو میکردیم. چندی قبل از شهادتش، از کنفرانس صلح مادرید در سال 1991، در اجلاس گسترده احزاب و جنبشهای عربی و اسلامی در تهران شرکت کردیم و سید با سخنرانی و نیز گفتگو با هیئتهای شرکتکننده، سعی کرد برای پیشبرد مبارزات ملت فلسطین راهکارهای منطقی و شجاعانهای را مطرح کند. من و سید در حاشیه این اجلاس توافق کردیم تا جایی که در توان داریم، در لبنان و سوریه به فعالیتهای ضد صهیونیستی خود ادامه بدهیم. سید زمانی که به بیروت برگشت، توانست عده زیادی از مردم لبنان را به حمایت از انتفاضه فلسطین و مخالفت با مقررات اجلاس مادرید بسیج کند و تظاهرات اعتراضی مهمی را به راه بیندازد.
□ نگاه مردم فلسطین به شخصیت وکارنامه شهید سید عباس موسوی چگونه بود؟
حضور دائمی و فعال سید در صحنه پیکار با صهیونیستها و تلاش خستگیناپذیر برای تحقق اهداف و خواستههای امت اسلامی، باعث شده بود مردم فلسطین او را از خودشان هم فلسطینیتر بدانند! او بسیار آرمانگرا و دوراندیش بود و میگفت:« جهاد ما فقط برای آزادسازی جنوب لبنان نیست، هدف نهایی ما آزادسازی بیتالمقدس از چنگال رژیم صهیونیستی است، چون قدس اولین قبله مسلمانان و سومین حرم شریف الهی است». در دیدارهای خصوصی به من میگفت:« پدر و مادرش از سادات علوی و از نسل اهل بیت(ع) هستند، بنابراین او نمیتواند از فلسطین چشم بپوشد».
□ برنامه او برای محقق کردن آرمان آزادی فلسطین چه بود؟
او معتقد به اتحاد و یکپارچگی جنبشها و سازمانهای مبارز فلسطینی در برابر جریانات سازشکار فلسطین- که با رژیمهای خائن عرب همراهی میکنند- بود.او همیشه از توافقنامه «کمپدیوید» بین مصر و اسرائیل و توافقنامه ذلتبار «وادی عربه» بین اردن و اسرائیل، با نفرت یاد میکرد. پس از شکلگیری جنبش حماس و سازمان جهاد اسلامی، آنان را به وحدت و تشدید مبارزه علیه اسرائیل دعوت کرد. او ایمان داشت وحدت جنبشهای مقاومت فلسطین بر سرانجام مناقشه اعراب و اسرائیل، تأثیر تعیینکننده دارد. او عمیقاً باور داشت که به یاری خداوند پیروزی ملت فلسطین بر رژیم صهیونیستی قطعی است. نشانهای این پیروزی در جنوب لبنان کاملاً مشهود است.
رزمندگان مقاومت در مرز فلسطین اشغالی مستقر هستند و سربازان اسرائیلی جرئت ندارند دست از پا خطا کنند. جنگ 33 روزه لبنان و اسرائیل در سال 2006، کفه موازنه قدرت را به سود مقاومت در جنوب لبنان سنگین و رعب و وحشت عمیقی را در دل اسرائیلیها ایجاد کرد. به اعتقاد من نشانههای مثبت تحقق آرمانهای مقدس شهید سید عباس موسوی کاملاً در منطقه قابل مشاهده است. خدایش رحمت کند.
□ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.