اکنون که از پیدایش احزاب در ایران بیش از 100 سال میگذرد، طبعا در مورد این تشکلها آثار متعدد و تحلیلهای مختلفی صورت گرفته است، اما آن چه مسلم است این که احزاب و گروههای سیاسی در ایران به دلایل مختلف از پیوستگی و نهادینگی لازم برخوردار نبودند و نتوانستند کارکرد واقعی خود را در عرصه اجتماعی و سیاسی ایران ایفا کنند. بسیاری از احزاب و گروههای سیاسی تاریخ معاصرایران چندان شباهتی به احزاب دیگر جوامع نداشته و به رغم تلاشهای بسیار، از ایفای نقش اساسی در عرصه سیاسی کشور و کسب دستاوردهای لازم بازماندند. با این وجود تنوع حزبی در ایران به دلایل مختلف از جمله، تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، تنوع قومی، زبانی، فرهنگی و... کم نظیر است. علاوه بر عوامل فوق که سبب شکل گیری احزاب در ایران بود، در دوره پهلوی دوم نباید از نقش نیروهای خارجی در قدرت گیری تشکلها و احزاب سیاسی غافل شد.
حزب زحمتکشان ملت یکی از احزاب تاثیرگذار در تاریخ ایران است که از آنچه گفتیم مستثنی نیست. تاکنون نحوه تأسیس و عملکرد آن بسیار مورد بررسی قرار گرفته است و به جنبههای مثبت و منفی آن اشاره گردیده است. اما با وجود این، هیچگاه به صورت جدی نقش این حزب در جریانهای مختلف سیاسی کشور، به ویژه تاثیر نیروهای خارجی در تصمیمهای این حزب مورد بررسی قرار نگرفته است. در این نوشتار برآنیم تا با استفاده از اسناد لانه جاسوسی به تاثیر نیروهای خارجی به ویژه نگاه آمریکایها به روسای حزب و نقش و تعامل آنها با یکدیگر بپردازیم و این مسئله را بررسی کنیم که آیا اعضای ارشد حزب زحمتکشان به عنوان ابزار آمریکایها مورد استفاده قرار می گرفتند؟ به عبارت دیگر آیا روسای حزب در عمل به نفع ایالات متحده آمریکا کار میکردند؟
حزب زحمتکشان در یک نگاه کلی
حزب زخمتکشان در اردیبهشت 1330، دو هفته پس از نخست وزیری دکتر مصدق از ائتلاف دو جریان سیاسی به وجود آمد. مظفر بقایی کرمانی رهبر حزب زحمتکشان که پیش از تشکیل حزب گروههای دیگری چون سازمان نظارت بر آزادی انتخابات و سازمان نگهبانان آزادی را به وجود آورده بود، همراه با برخی همفکران و هواداران خود یکی از این دو جریان را تشکیل میدادند، خلیل ملکی و یاران او که در سال 1326 از حزب توده جدا شده بودند، جریان یا جناح دیگر حزب زحمتکشان بودند.1
پس از چندی جناح بقایی مخالف دولت مصدق شد و با حکومت محمدرضا شاه و مخالفان مصدق برای براندازی وی همکاری کرد، اما جناح مقابل یعنی جناح ملکی همچنان همراه مصدق بود و به حمایت از وی ادامه میداد. سرانجام این اختلافات سبب شد تا حزب به دو قسمت تقسیم شود، جناح ملکی نیروی سوم را تشکیل داد و جناح بقایی همچنان با نام حزب زحمتکشان ملت ایران فعالیت میکرد.2 روزنامه «شاهد» ارگان حزب در اختیار حزب زحمتکشان باقی ماند و هفته نامه «نیروی سوم» و ماهنامه «علم و زندگی» به نیروی سوم تعلق گرفت.
در مجلس هفدهم و خارج از آن، بقایی و حزب زحمتکشان به مخالفت با مصدق و زمینه سازی برای کودتا فعالیت کردند. در دوران پس از کودتا نیز حزب با نام زحمتکشان یا با نام جمعیت پاسداران آزادی فعالیتهای مقطعی و محدودی داشت. در سال 1359 بقایی در وصیت نامه سیاسی خود از رهبری حزب استعفا داد و حزب زحمتکشان عملا از میان رفت.3
حزب زحمتکشان از مخالفت ظاهری تا حرکت در راستای سیاستهای آمریکا
در مورد بررسی وابستگی حزب زحمتکشان و خود شخص بقایی به آمریکا و پیروی از این کشور نخستین چیزی که در اسناد لانه جاسوسی به چشم میخورد، مخالفت بقایی با دخالت کشورهای خارجی در امور کشور است، در اسناد لانه جاسوسی و در بخش معرفی بقایی اینگونه آمده است: «موضع نسبت به ایالات متحده آمریکا و خدمت برای آن: دکتر بقایی از ملاحظه هرگونه قـدرت خارجی در امور داخلی ایران ناخرسند است و درحال حاضر به تندی از ایالات متحده انتقاد میکند.»4
به نظر میرسد حزب زحمتکشان که همزمان با مسئله ملی شدن نفت شکل گرفت ابتدا به مخالفت با نیروهای خارجی به ویژه انگلیس میپرداخته است، در برخی از اسناد هم به این مسئله اشاره شده که بقایی ناکامی حکومت درجمع آوری مالیات بردرآمد و مالیات گمرکی را به مأمورین طرفدار انگلیس درحکومت ایران نسبت میداد و معتقد بود که حکومت آمریکا آلت دست انگلیسیها در ایران و تمامی خاورمیانه شده است.5
هرچند مقامات و اعضای حزب به ویژه بقایی از آمریکا انتقاد میکردند اما این انتقادها دلیلی برآن نبود که مراوده، گفتوگو و همکاری میان حزب زحمتکشان و آمریکا وجود نداشته است. حتی بر اساس برخی گفتهها و به روایت احمد ملکی نخستین جرقههای تاسیس حزب زحمتکشان در جریان ملاقات میان اعضای جبهه ملی و سفارت آمریکا زده شده است.6 در این جلسات که به صورت هفتگی برگزار میشده بقایی نیز برای مبارزه علیه کمونیسم حضور فعال داشته است و وی معتقد بود که برای خارج کردن حریف از میدان و نیز برای ساقط کردن دولتها تشکیل حزب ضروری است و این مستلزم کمک مالی فراوان میباشد که در این زمینه آمریکاییها برای تشکیل حزب به او وعده مساعدتهای مالی دادند.7
حال سوالی که پیش میآید این است که با وجود زمینه چنین همکاری میان حزب زحمتکشان و آمریکا علت سخنان ضد آمریکایی مقامات حزب بر چه اساس بوده است؟ در یکی از برگههای اسناد جاسوسی به گفتوگو میان سپهبدی( یکی از اعضای ارشد حزب) و سی.سی.فینچ( یکی از رابطان آمریکایی) اشاره شده که در آن سپهبدی مدعی است حزب زحمتکشان قصد دارد خود را به عنوان یک نیروی سوم بین سیاستهای اتحاد شوروی و سیاستهای ایالات متحده آمریکا قرار دهد و اگر غیر از این رفتار کنند، توده مردم باور خواهند کرد که حزب مورد پشتیبانی آمریکا است. 8 آنچه مسلم است این که سپهبدی معتقد بوده که به نفع روابط حسنه بین ایران و آمریکاست که آمریکا هدف حمله قرار گیرد، تا بدین ترتیب هرگونه امکان اینکه ایرانیان باور بکنند که ایالات متحده آمریکا پشتیبان حزب است رد شود.
فرانک کرافور در گزارشی به مقامات آمریکایی گفتوگوی خود با بقایی را شرح میدهد و بقایی و حزب او را این گونه توصیف میکند که حزب وی به شدت از اصلاحات در ایران طرفداری میکند. ظاهرا این اصلاحات شامل همه چیز میشود، خصوصا اصلاحات ارضی و مالیاتی و پاکسازی دولت.
آنچه مسلم است اینکه حزب زحمتکشان در راستای مخالفت با انگلیس و دولت مصدق خواسته یا ناخواسته در راستای سیاستهای آمریکا قدم برداشت، البته آنچه در اسناد مشخص شده این است که سران حزب به ویژه بقایی نه تنها با آمریکا حالت خصمانه نداشته بلکه نسبت به آمریکا ابراز علاقه نیز داشتهاند.
فرانک کرافور در گزارشی به مقامات آمریکایی گفتوگوی خود با بقایی را شرح میدهد و بقایی و حزب او را این گونه توصیف میکند که حزب وی به شدت از اصلاحات در ایران طرفداری میکند. ظاهرا این اصلاحات شامل همه چیز میشود، خصوصا اصلاحات ارضی و مالیاتی و پاکسازی دولت. بقایی احساس میکند که با مالیاتبندی و جمع آوری صحیح، ایران میتواند به طور وسیعی مبلغ کمک خارجی مورد نیاز را کاهش دهد. همچنین آنگونه که از این گفت و شنودها برمیآید حزب او هیچ معاملهای با روسها نمیخواهد صورت دهد و از نفوذ یا سلطه روسها در ایران میترسد. همچنین او میخواهد تا آنجایی که ممکن است کار کمتری با انگلیسیها انجام گیرد. به نظرمیرسد که او به شدت طرفدار آمریکا است و اگر که دولتی تشکیل داد انتظار حمایت و همکاری ایالات متحده را دارد.9
نتیجه گیری
همانطور که بررسی کردیم باید بگوییم که حزب زحمتکشان یکی از بزرگترین احزاب کشور بود که اکثر اعضای آن شامل بازایان، اصناف، روشنفکران، طبقه کارگر و دانشجویان بودند. این حزب که با هدف مقابله با کمونیستها شکل گرفت در جریان فعالیت خود اقداماتی انجام داد که در راستای سیاستهای آمریکا بود. مخالفت با انگلیس، مخالفت با مصدق، حمایت از حکومت شاهنشاهی، حمایت از اصلاحات ارضی و سکوت در تحولات سالهای 1341 تا 1343 – به طوری که بقایی و حزب زحمتکشان نسبت به حرکت روحانیون و مبارزه با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز حوادث 15 خرداد هیچ عکس العملی انجام نداد که این باعث اعتراض برخی از اعضای حزب شد- همگی با سیاستهای ایالات متحده آمریکا همخوانی داشت. حتی در زمان شکلگیری نهضت انقلاب اسلامی، سیاست حزب بر نادیده گرفتن رهبری امام خمینی(ره) شکل گرفته بود. این حزب در تلاش بود تا نشان دهد که بهترین شخص برای رهبری نهضت در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی خود شخص بقایی است و امام(ره) صلاحیت رهبری را ندارد.
اما چه شد که این حزب که در راستای سیاستهای آمریکا اقدام میکرد، نتوانست به اهداف خود دست یابد؟ به عبارت دیگر چرا این حزب با این همه تشکیلات و سازماندهی نتوانست تاثیرگذاری چندانی در سیاست جاری آن زمان داشته باشد؟ شاید یکی از عمده ترین مشکلات این حزب به ویژه خود بقایی این بود که ایدئولوژی و برنامه مشخص و مدونی نداشتند و بارها در گزارشهای مقامات آمریکایی به این مسئله اشاره شده بود که مظفر بقایی باهوش و زیرک٬ ولی بیثبات در فلسفه سیاسی خود و یک هوچی عوام فریب بی پروا محسوب میشود. 10 به نظر میرسد همین بیبرنامگی سبب شده بود که ایالات متحده آمریکا حساب چندانی روی این حزب نداشته باشد. هرچند که به موقع از این حزب برای رسیدن به خواستههای سیاسی خود استفاده میکرده است.
مظفر بقایی کرمانی در حال ورود به اصفهان برای شرکت در کنگره حزب زحمتکشان ملت ایران
پی نوشت:
1.محسن مدیر شانه چی، فرهنگ احزاب و جمعیتهای سیاسی، تهران، نگاه معاصر، 1384، ص 84.
2.یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب( از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، ترجمه کاظم فیروزمند، حسین شمس آوری و محسن مدیر شانه چی، تهران، مرکز، 1383، چاپ هفتم، ص 249.
3.محسن مدیر شانه چی، همان، ص 84.
4.احزاب سیاسی در ایران، بخش دوم، مجموعه اسناد لانه جاسوسی آمریکا، مسلمانان پیرو خط امام، 1367، ج3، ص 63.
5.همان، ص 71- 72.
6.احمد ملکی، تاریخچه واقعی جبهه ملی، تهران، بینا، 1332، صص104-111.
7.حسین آیادیان، زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، صص 118-119.
8.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، همان، ص 67- 68.
9.همان، ص 87.
10.همان، ص 80.